در ستایش کناره‌گیری یک مدیر

کد خبر: ۱۰۳۰۱
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۹:۰۰

استعفای مدیرکل راه‌آهن شمال شرق کشور که در پی سانحه قطار تهران - مشهد و به صورت داوطلبانه صورت پذیرفته از آن دست اخباری است که در ایران می‌تواند با صفت «نایاب» یا «کمیاب» توصیف شود.

به گزارش صدای ایران به نقل از  عصر ایران، راز این ندرت در این است که گوش و چشم ما کمتر با خبر کناره‌گیری داوطلبانه از سر مسئولیت‌پذیری آشناست و معمولا این اتفاق نمی‌افتد؛ به دو دلیل روشن: اول اینکه غالب مدیران خود را مقصر نمی‌دانند. در حوادث مختلف همه مقصرند الا مدیران. انگار در هر چه خیر و نیکی و موفقیت است، آنها نقش و دخالت دارند اما نوبت به ناکامی و شکست که می‌رسد، مبرایند! دوم اینکه گاه این مسئولیت‌ها و مناصب را نه از سر شایستگی که با روابط به دست آورده‌اند و آنچه را که با دشواری - و گاه بی لیاقت لازم - به دست آورده‌اند چرا به آسانی از کف بدهند؟

بنابراین می‌توان گفت استعفای مدیرکل راه‌آهن شاهرود از این حیث اهمیت دارد که از مسئولیت‌پذیری حکایت می‌کند. چرا که عملا راه ارتقای اداری را دست کم در کوتاه‌مدت به روی خود می‌بندد و مهم‌تر از آن چنانچه قرار بر رسیدگی قضایی یا در حد توبیخ اداری و درون‌سازمانی باشد خود را نیز در مظان تقصیر یا قصور قرار داده بی آنکه جایگاه قبلی را داشته باشد و باید توضیح دهد و خود را برای برخورد یا مجازات احتمالی آماده سازد.

البته برخی استعفاها مسئولیت‌گریزانه است و برای اینکه موضوع به درازا نکشد ولی این استعفا را قطعا باید از حیث مسئولیت‌شناسی دانست چون خودخواسته درگیر پرونده‌ای می‌شود که می‌توانست تا سطح مدیر کل ارتقاء نیابد و در سطح مدیران میانی محدود بماند.

در سال‌های اخیر هر بار که در خبرها می‌خواندیم و می‌شنیدیم که فلان مقام کره‌ای و چینی و ژاپنی از مقام خود کناره‌گیری کرده و در یک مورد نادر رئیس‌جمهور سابق کره جنوبی خود را از صخره‌ای در کوه به پایین پرتاب کرد (چون احساس می‌کرد خانواده او احساس شرم می‌کنند) خوانندگان و شنوندگان انگشت حیرت یا حسرت به دندان می‌گزیدند که چگونه است دیگرانی که تا این حد شعار خدمتگزاری و بی‌ارزشی مناصب دنیوی نمی‌دهند چنین رفتار می‌کنند و ما اینگونه به جاه و جای دولتی چسبیده‌ایم؟

استعفای امیرحسین تاوپور مدیر کل راه‌آهن شمال شرق کشور ابتدا از این حیث که کمتر سابقه داشته خبرساز شد و بعد به این سبب که می‌توان آن را مسئولیت‌پذیرانه و جوانمردانه دانست.

می‌گویند «من له الغُنم فله الغُرم»: وقتی از غنیمتی برخودار هستی برای پرداخت غرامت نیز باید آماده باشی. اگر از مسئولیت و منصبی مواهبی و مزایایی متوجه یک مقام است، خسارت و گرفتاری احتمالی را هم باید بپذیرد؛ غنیمت با غرامت همراه است.

اگر هم غنیمتی نبوده و جز مشغله و کار ثمری نداشته فرصتی است تا استغنای خود را از این مقام ابراز کند. اطلاق عنوان جوانمردی نیز از این‌روست که رئیس یا مدیر باید مانند ناخدای کشتی عمل کند. وقتی کشتی دچار سانحه می‌شود ناخدا آخرین کسی است که کشتی را ترک می‌کند و سوار قایق نجات می‌شود یا از سر ناگزیری تن به آب می‌زند.

اکنون همه راه‌آهنی‌ها می‌دانند که امیرحسین تاوپور پای مدیران خود می‌ایستد و مسئولیت می‌پذیرد و اگر جای دیگری و پس از رفع ابهام‌ها مسئولیت بپذیرد با اطمینان خاطر بیشتری با او همکاری می‌کنند.

اخلاق در دنیای مدرن نه پاره‌ای تظاهرها که پایبندی به مسئولیت حرفه‌ای است. اخلاق پزشکی در رازداری و یاری به بیمار فارغ از شغل و موقعیت او جلوه می‌کند و اخلاق روزنامه‌نگاری در وفاداری به واقعیت و وارونه نساختن حقیقت. اخلاق مدیریت نیز با مسئولیت‌پذیری خود را نشان می‌دهد.

در جامعه اخلاقی اخباری از این دست کم‌شمار نیستند و در جامعه‌ای مبتلا به بی‌اخلاقی این‌گونه خبرها جلب توجه می‌کند و در عین حال علامت مثبتی است. یادمان باشد نمی‌توانیم «غنیمت» را از آن خود بدانیم اما نوبت به «غرامت» که می‌رسد شانه خالی کنیم. این را هم یادمان باشد که اگر امیرحسین تاوپور استعفا نمی‌کرد نیز چه بسا اتفاق خاصی نمی‌افتاد و برکناری‌ها به مدیران زیردست او محدود می‌ماند و او اکنون دیگران را متهم می‌کرد.

استعفای داوطلبانه و مسئولیت‌پذیرانه مدیر کل راه‌آهن شمال شرق کشور را یک علامت مثبت تلقی می‌کنیم. این استعفا نه کشته سانحه را زنده می‌کند و نه جراحت مجروحان را به سرعت از بین می‌برد. خود مدیر کل هم هدایت قطار را بر عهده نداشته و آن که به چراغ قرمز بی‌توجهی کرده دیگری بوده اما این احساس به آدمی دست می‌دهد که شهر از عیاران خالی نیست و این حس خوبی است ...

 

پربیننده ترین ها