برچسب ها
آقای خلخالی و آقای غفاری از آن اتاق خارج شدند. آقای غفاری یک کلت کمری در دست داشت و خلخالی با سرزنش به او میگفت: «دستت چرا میلرزید؟» فهمیدم هویدا را کشته اند.
کد خبر: ۱۹۷۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۵
آخرین اخبار
پربازدیدها