میراث پردردسر دولت مهرورز برای روحانی

کد خبر: ۹۷۱۸۵
تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۸
آمارها نشان می‌دهد از سال‌ 1384 تا پایان 1390 بیش از 125 هزار میلیارد تومان صرف هزینه‌های عمرانی شده اما بیش از 90 درصد طرح‌های عمرانی که با صرف این هزینه‌ها باید پایان می‌یافتند، تمام نشده‌اند. این در حالی‌ است که تمام بودجه اختصاص یافته به آن هزینه شده ولی هنوز در به مراحل بهره‌برداری نرسیده است.

به گزارش ایسنا، روزنامه «نوآوران» در این‌باره می‌نویسد: وصل کردن دریای خزر به خلیج فارس، ساخت فرودگاه، احداث کارخانه BMW، ایجاد تقسیمات جدید کشوری، کشتی‌سازی، احداث راه، شاغل کردن بیکاران، متاهل کردن مجردان، دادن پست‌های دولتی، تکمیل پروژه‌های نیمه‌تمام، منطقه آزاد کردن حوزه انتخابیه، ساخت سد، احداث کارخانه سیمان‌سازی یا ذوب‌آهن یا فولادسازی و آسفالت کردن کوچه‌ها این‌ها همه بخش‌هایی از وعده‌های مطرح شده کاندیداهایی است که فکر می‌کنند پس از ورود به مجلس قادر به انجام آن هستند؛ وعده‌هایی پرخرج اما توخالی.

آدام اسمیت پدر علم اقتصاد کلاسیک در مورد اتلاف منابع ملی از سوی پوپولیست‌ها و عوام فریبان در باب پیامد‌های منفی ناشی از آن، این‌چنین عنوان می‌کند که «تأثیر عملکرد بد، مشابه اسراف و خیال‌بافی است، هر پروژه ناموفق یا نادرست در کشاورزی، معدن، ماهیگیری، تجارت یا صنعت منابعی را که برای تأمین اشتغال مؤثر لازم است کاهش می‌دهد. در هر پروژه‌ای از این نوع ذخایر مولد اجتماع به اتلاف کشیده می‌شود».

اگرچه سخن آدام اسمیت در 200 سال پیش گفته شد اما کشور ما همچنان با پروژه‌های نادرست و ناموفق دست به گریبان است. رفتارهای پوپولیستی و تصویب پروژه‌ها توسط دولت و نمایندگان مجلس بدون در نظر گرفتن نگاه کارشناسی شده و ارزیابی شده همچنان بر منابع مالی و ملی سایه انداخته است. هزاران پروژه نیمه‌کاره و ناتمام وجود دارد گویی که میراث دولت‌های گذشته است. کلنگ بسیاری از طرح‌های عمرانی کشور تا امروز به روبان قرمز افتتاحیه ختم نشده است.

مصلای امام خمینی تهران بالغ بر 30 سال است تاورهای آن در حال چرخش است و هنوز تکمیل این پروژه با کوچ این جرثقیل‌ها به گوش نمی‌رسد. تجربیات وسیع جهانی نشان داده است اگر طول اجرای پروژه‌ای از پیش‌بینی اولیه بیش از 25 درصد به طول انجامد، این پروژه توجیه اقتصای ندارد. حال آنکه اتمام بسیاری از پروژه‌های ناتمام شعار انتخاباتی کاندید‌های تصدی مناصب قدرت شده است.

مصوبه‌های عمرانی دولت‌ها در سفرهای استانی به سان سوغاتی بود که رئیس‌جمهور‌های ایران برای پاسخ به درخواست مردم آنجا وعده می‌دادند، غافل از آنکه بودجه‌های عمرانی اختصاص‌یافته قدرت تأمین این هزینه‌ها را دارد یا از لحاظ کارشناسی پروژه معهود توجیه اقتصادی دارد یا نه. محمود احمدی‌نژاد با بیش 250 سفر استانی به عنوان مارکوپولوی ایران، 2870 طرح عمرانی نیمه‌تمام را برای دولت پس از خود به میراث گذاشت.

آمارها نشان می‌دهد از سال‌ 1384 تا پایان 1390 بیش از 125 هزار میلیارد تومان صرف هزینه‌های عمرانی شده اما بیش از 90 درصد طرح‌های عمرانی که با صرف این هزینه‌ها باید پایان می‌یافتند، تمام نشده‌اند. این در حالی‌ است که تمام بودجه اختصاص یافته به آن هزینه شده ولی هنوز در به مراحل بهره‌برداری نرسیده است. بر همین اساس وعده‌های دولت‌های نهم و دهم باید به طور متوسط 473 طرح در هر سال تمام می‌شد، اما فقط 28 درصد از آنها محقق شده که هزینه‌ای حدود 600 هزار میلیارد ریال مازاد بر پیش‌بینی‌های قبلی بر بودجه کشور تحمیل کرده‌اند.

این آمارها حاکی از وعده‌های غیرمنطقی و غیراصولی و خارج از دایره عقلی و کارشناسی است. انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور به عنوان مغز برنامه‌ریزی کلان کشور گویای بی‌اعتقادی دولت‌های نهم و دهم به امر برنامه‌ریزی و اتکا به سیستم مدیریت هیأتی است.

پروژه‌های نیمه‌تمام در کشور‌ ما میراثی است که منابع ملی و بودجه‌های مالی را می‌بلعد و سالانه بسیاری دیگر از حوزه‌ها که نیازمند بودجه بیشتری هستند همچنان از کمبود بودجه رنج می‌برند. اسراف و خیال‌بافی عده‌ای برای بیان وعده‌های توخالی و پوچ تنها برای افزایش آراء انتخاباتی مانع از نگاه واقعیت‌گرایانه آنها شده است.

نزدیک انتخابات، تکمیل پروژه‌ها سرعت می‌گیرد و بعد از آن دوباره به همان صورت اول بازمی‌گردد. پروژه‌های عمرانی کارشناسی‌نشده در کشور به این دلیل تشدید می‌شود که روش‌های مدیریتی و نظارتی از ضعف‌های بسیار برخوردار است و در یک کلام معیار درست و قاطعی نه در تهیه و ارزشیابی و نه در اجرا و نظارت وجود ندارد و مسئولیتی متوجه کسی نیست.

از طرفی، برخی دیگر از پروژه‌ها با هدف «راه بنداز و جابنداز» از سوی شرکت‌های عهده‌دار شده آغاز می‌شود. این عبارت معنایی جز اینکه باید پروژه‌های مورد نظر را به هر ترفند ممکن آغاز کرد، اگر چنین شد ادامه آن آسان و تقریبا تضمین شده‌ است. این نگاه به دلیل فقدان نظارت و حضور رانت‌های مالی بسیاری که به آن تعلق می‌گیرد، آسودگی خیال را برای پیمانکاران به همراه می‌آورد. نبود فرآیند مناسب برای گزینش، ارزیابی و کنترل موجب شد تا این دیدگاه در بین پیمانکاران و شرکت‌های ساختمان‌سازی رواج یابد و سالانه طرح‌های عمرانی ما در زمان مقرر به بهره‌برداری نرسد.
پربیننده ترین ها