پیرو مصاحبه ظریف با نود درباره دیپلماسی ورزش
وطن امروز: «فردوسیپور» کلاهبردار است!
دوربین برنامه نود به مناسبت شب یلدا سراغ محمدجواد ظریف رفت و درباره دیپلماسی ورزش با او به گفتوگو نشسته است. قرار است این گفتوگو امشب به روی آنتن رفته و پخش شود. روزنامه وطن امروز در شماره شنبه خود درباره این برنامه نوشت: «اما این که آنتن زنده برنامههایی که سازمان سالها برای پر مخاطب کردن آنها زحمت کشیده به صورت برنامهریزی شده به سود برنامههای «انتخاباتی» یک کلونی سیاسی مورد سوءاستفاده قرار گیرد، نه تنها برای ما قابل قبول نیست بلکه آن را نوعی «کلاهبرداری» تلقی میکنیم.»
دوربین برنامه نود به مناسبت شب یلدا سراغ محمدجواد ظریف رفت و درباره دیپلماسی ورزش با او به گفتوگو نشسته است. قرار است این گفتوگو امشب به روی آنتن رفته و پخش شود. روزنامه وطن امروز در شماره شنبه خود درباره این برنامه نوشت: «اما این که آنتن زنده برنامههایی که سازمان سالها برای پر مخاطب کردن آنها زحمت کشیده به صورت برنامهریزی شده به سود برنامههای «انتخاباتی» یک کلونی سیاسی مورد سوءاستفاده قرار گیرد، نه تنها برای ما قابل قبول نیست بلکه آن را نوعی «کلاهبرداری» تلقی میکنیم.»
به گزارش ایسنا،
سایت «الف» در مطلبی، به این نوشتۀ روزنامه وطنامروز واکنش نشان داد. در این مطلب آمده است: «در حالی که رکورد مشارکت مردم در برنامههای صداوسیما، متعلق به آمار ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفری مسابقه پیامکی نود در تاریخ 15 آذر 92 است و قریب نیمی از مردم ایران را با خود همراه کرده است، مجری و سردبیر آن متهم میشود به کلاهبرداری و مخاطبین فراگیر نود - که از طیفهای مختلف سیاسی و فرهنگی هستند - هم در حد نگاه یک کلونی سیاسی تقلیل داده می شوند!
گاهی اوقات قلم نویسنده از دستش رها میشود و دوست دارد آن طور بچرخد که حس و عاطفهاش حکم میکند اما از آن جا که این یک دل نوشته نیست، افسار قلم را کشیده و این یادداشت این طور آغاز نمیشود که «چرا میتوان عادل فردوسیپور» و فرزند ۱۷ ساله او، «نود» را دوست نداشت و نمیپرسیم که «چطور میتوان این قدر نامهربان بود که حتی علیه «نود» هم بیرحمانه سخن گفت. نگارنده علایق شخصیاش را به عنوان مخاطبی که از ۱۰ سالگی مخاطب نود بوده کنار گذاشته و به عنوان یک نویسنده، فقط تحلیل میکند و استدلال.
روزنامه "وطن امروز" در شماره شنبه ۲۸ آذر ماه خود، دو تیتر از صفحه نخستش را به نقد برنامه نود اختصاص داد؛ یکی با عنوان «درباره برنامه ۹۰ و کارگزار سیاسیاش/ نامهای به دکتر سرافراز» و دیگری سرمقالهای با عنوان «سیاسیپور چرا نعمتزاده را دعوت نمیکند؟».
آن چه به عنوان انگیزه و دلیل نگاشته شدن آن نامه و سرمقاله توسط اعضای وطن امروز در همان دو مطلب عنوان شده، مصاحبه فردوسیپور با محمدجواد ظریف است؛ مصاحبهای که هفته پیش با ظریف انجام شده و عادل درباره «دیپلماسی ورزشی» با ظریف به گفتوگو نشسته و قرار است امشب در برنامه نود پخش شود. هفته گذشته در شبکه تلگرامی برنامه «نود» و چند شبکه تلگرامی دیگر، عکس مصاحبه عادل با ظریف منتشر و به سرعت دست به دست شد.
پیرو این اتفاقات ذکر نکات زیر مفید به نظر میرسند:
1- عادل فردوسیپور، برنامه نود و بالاترین جذب مخاطبین برای صداوسیما
وقتی از فردوسیپور و برنامه نود صحبت میکنیم، نه از یک خط مشی سیاسی حرف میزنیم نه از منافع شخصی فردوسیپور، بلکه از برنامهای صحبت میکنیم که از ۲۳ مرداد ۱۳۷۸، بیش از ۱۶ سال، مردم کشور را سرگرم کرده است. تماشاگران «نود» نه فقط فوتبال دوستان بلکه حتی افرادی بیگانه از فوتبال بودند که تنها برنامه ورزشی که تماشا میکردند، نود بود. نود را تماشا میکردند نه برای دریافت تحلیل (آنالیز)های مسابقهها نه برای یافتن سوالی پیرامون داوری یکی از دیدارهای هفتهای که گذشت، بلکه بیننده نود بودند چون تنها برنامهای بود که عملکرد، رفتارها و سیاستگذاریهای مسئولان ورزشی و فوتبالی و نیز اهالی فوتبال را به چالش میکشید و فردوسیپور به نمایندگی از مردم و مخاطبین، روی صندلی مینشست و به خود این حق را میداد که در چارچوب ادب و احترام متقابل، از مسئولان مربوطه پرسشگری کند. این جمله اصلا گزاف نیست و نویسنده از وقتی نود را شناخت به آن معتقد بوده که نود، اولین برنامه صداوسیما بوده که «پاسخگویی» مسئولان در عرصه عمومی را از جانب «مردم» به عنوان یک حق، از آنها مطالبه کرده است.
وقتی با این دید کلان به «نود» بنگریم و اگر در نظر بگیریم که پرمخاطبترین برنامه صداوسیما، با رعایت خطوط قرمز نظام و سازمان صداوسیما، توانسته قریب به نیمی از مردم را با خود همراه کند، تنها میتوان از فردوسیپور و برنامهاش تشکر کرد. اگر چه زحمات بیدریغ او و تیمش، دال بر عدم نیاز به نظارت بر «نود» نیست اما همواره باید به یاد داشت که در مقابل خدماتی که او به مردم و کشور ارائه داده در راستای تحقق پیشبرد رسالت پرسشگری و مطالبهگری از مسئولان، ایرادها و اشتباهات مجری و عوامل نود، قابل اغماض و بسیار اندک است.
در وانفسایی که همه از کم بودن مخاطبین داخلی صداوسیما و افزایش میل مردم به شبکههای تلویزیونی خارجی صحبت میکنند، شایسته نیست که شریفترین و پرمخاطبترین برنامه سیمای جمهوری اسلامی ایران این گونه بیرحمانه و بیملاحظه مورد هجمه قرار گیرد.
2- نامهنگاری به رئیس سازمان به ازای مصاحبهای که هنوز پخش نشده و قصاص پیش از جنایت
این که همکاران رسانهای ما در«وطن امروز» به دلیل نگاه تند انتقادیشان به محمدجواد ظریف به عادل و برنامهاش تاختهاند یا این که بالعکس به بهانه ظریف، فردوسیپور را نواختهاند، بر نویسنده پوشیده است اما آن چه پیداست، قصاص قبل از جنایت فردوسیپور توسط وطن امروز است. فرض بر این که ظریف شخصیتی سیاسی است - که هست - آیا نمیتوان از یک سیاستمدار، پیرامون مسائلی دیگر مصاحبه کرد؟ آیا «دیپلماسی ورزشی» اگر برای برخی رسانهها یک مفهوم کم اهمیت است، به این معناست که نود هم نباید به آن بپردازد؟ آیا ظریف هم علاوه بر برخی شخصیتهای دیگر، جدیدا جزء خطوط قرمز صداوسیما شده که مصاحبه با او این گونه برخی دوستان را برآشفته است؟ بهتر نبود تا لااقل اعضای آن رسانه تا زمان پخش مصاحبه یعنی امروز دوشنبه تامل میکردند و سپس به تخطئه فردوسیپور - یا به قول آنها سیاسیپور (!!!) - و نود میپرداختند؟
این اولین بار نیست که ظریف در برنامهای غیرسیاسی حاضر میشود. پیشتر از این همین امسال برای مثال او روی آنتن پرمخاطبترین برنامه ماه مبارک یعنی ماه عسل احسان علیخانی آمد و نه مخاطبین از این حضور آزرده خاطر شدند و نه خط قرمزی نادیده گرفته شد!
شاید هدف این نامهنگاری جلوگیری از پخش آن مصاحبه بوده است و بدین ترتیب، با در نظر گرفتن حساسیت ایجاد شده روی محتوای مصاحبه فردوسیپور با ظریف، بدون شک ناظرین سیما و مسئولان عالیرتبه آن، در صورت غیرمرتبط بودن و تبلیغاتی بودن آن مصاحبه اجازه پخشش را نخواهند داد اما سوال اینجاست که در این صورت آیا دوستان، باز هم موضع خود را حفظ خواهند کرد یا به پیش داوری در حق نود و مجریاش اعتراف خواهند کرد؟
جوانی حدودا ۲۵ ساله، خوش فکر، در سال ۷۸، برنامهای زنده با موضوع تخصصی فوتبال را برای اولین بار روی آنتن میبرد و بدون استفاده از هیچگونه رانتی و صرفا به واسطه مهارت و تخصصش در تولید برنامهای با موضوع فوتبال، مخاطبین بیشماری از پیر و جوان، زن و مرد و کوچک و بزرگ را به «نود» جذب میکند و تا امروز، علیرغم رقبای متنوع در خارج از کشور، از فضای مجازی گرفته تا برنامه های پر رنگ و لعاب و فریبنده متعدد شبکه های ماهواره ای، هیچ کدام نمی توانند مخاطبین نود را بدزند و عملا نود توانسته با عمل به رسالت همیشگی خود مبنی بر «ارتقاء سطح کیفی فوتبال و نیز ارتقاء سطح فهم فوتبالی مردم»، همواره وفادارانه، تعادلی بین خواسته ها و مطالبات مسئولان سیما و شبکه ی ۳ و ریاست سازمان صدا و سیما و مطالبات و خواسته های مردم و مخاطبین نود برقرار کند که به اذعان هر برنامه سازی، کاری بس دشوار است.
آن جوان ۲۵ ساله که امروز ۴۱ ساله است، امروز، بدون شک و اغراق، از مهمترین سرمایههای سازمان صدا و سیما چه به عنوان یک مجری، چه گزارشگر و چه برنامه ساز به شمار می رود اما متاسفانه وقتی پای سیاست به میان می آید، بدون ملاحظه به ابعاد مختلف یک پدیده، با نگاهی تنگ نظرانه، تلاش می شود تا یک برنامه ورزشی، توسط برخی سیاسی دیده شود و امنیتی تفسیر شود و این جاست که هر چه امثال نویسنده از سرمایه ملی، مدیریت منابع انسانی و مضامین مشابه سخن به میان آورد، برای آنها که یک برنامه ورزشی سیما و عادل فردوسی پور را هم امنیتی می بینند، در حد یک شوخی کم اهمیت است.
3- اشاره به بخشی از نامه ی وطن امروز به رئیس سازمان صدا و سیما
متن این نامه طولانی، سرشار است از برچسب های سنگین و عبارات غیرقابل هضمی که اگر در مورد شخصی مصداق داشته باشد، کم ترین مجازاتش، ممنوع الفعالیت شدن به صورت مادام العمر در صدا و سیماست! می توان به «نود» و سازنده اش نقد کرد و می توانند بسیاری از انتقادات هم وارد باشند اما هم نوا خواندن فردوسی پور با رسانه های معاند برچسبی بسیار نامعقول است که به عادل نمی چسبد. این که نویسندگان نامه وطن امروز به سرافراز، صرف اشاره به ابتلای بسیاری از مردم به سرطان را به معنای شاهد مثالی برای اثبات حرکت برنامه نود و مجری اش در مسیر شبکه های ضد انقلاب و معاند در مورد تلقین «سونامی سرطان در ایران» تلقی می کنند!
در بخشی از این نامه آمده:
«حضور آقای ظریف در برنامه ۹۰ هیچ توجیهی ندارد حتی اگر موضوع مربوط به «دیپلماسی ورزش» باشد باز هم ارتباطی به این برنامه ندارد؛ چرا که «دیپلماسی ورزش» میتواند مقوله مطرح میان وزارتخانههای ورزش و جوانان و وزارت امور خارجه باشد. نمایندگان این وزارتخانهها میتوانند در رسانه ملی نیز درباره این مقوله به بحث بنشینند و اطلاعرسانی کنند.»
عجیب است که در این نامه این طور بیان شده که حتی اگر عادل صرفا در موضوع «دیپلماسی ورزش» با ظریف صحبت کرده باشد، باز هم عملی بیمورد است. با لحاظ کردن این استدلال وطن امروز، می توان این طور نتیجهگیری کرد که از منظر نویسندگان آن نامه، صرف حضور ظریف در نود حتی اگر مربوط به ورزش هم بشود، ممنوع و خلاف است و طرح مباحث ورزشی و دیپلماسی ورزش از زبان ظریف در نود ممنوع است و کلا نه عادل حق دارد با ظریف مصاحبه کند و نه نود حق دارد از طریق مصاحبه با ظریف به دیپلماسی ورزش بپردازد و در نتیجه در کل صغری کبراهایی که در نامه آمده بهانه است و چه بسا مقصود عدم حضور ظریف در برنامه ای به محبوبیت نود است. اگر چه سیاه کننده این یادداشت، نه از طرفداران دولت است و نه از عشاق ظریف ولی اگر بناست فردوسی پور از دیپلماسی ورزش بپرسد و ظریف در این باره پاسخ دهد، چه ایرادی بر آن متوجه است؟ آیا چون فردوسی پور از طرفداران مذاکرات هسته ای بوده و یا ظریف از شخصیت های محبوبش است، باعث می شود که حضور ظریف در نود، فی النفسه ممنوع و دارای قبح ذاتی تلقی شود؟ اگر طیفی از برنامه سازان ورزشی سیما با نگاهی خاص، در برنامه شان از فلان شخصیت سیاسی مثلا سعید جلیلی، درباره آزاد کردن ظرفیت های ورزشی دعوت به عمل بیاورند، آیا به نظرشان منطقی است که مثلا رسانه های اصلاح طلب، آن برنامه و مجری اش را تخطئه کنند؟
منطق حکم می کند که نه حضور ظریف در نود با موضوع «دیپلماسی ورزش» ممنوع به شمار رود و نه حضور سعید جلیلی در برنامه ای ورزشی با موضوعی فرضی مانند «آزاد کردن ظرفیت های داخلی کشور در خدمت ورزش».
در ادامه آن نامه می خوانیم:
«پیگیری ذائقه یک جریان سیاسی در قالب مسائل مختلف ورزشی، فرهنگی و اجتماعی در برنامه فوتبالی۹۰ واقعیت تاسفبرانگیزی است که پیش از این با باز کردن بایگانی عملکرد مجری این برنامه و دادن آدرسها انجام میشد اما خوشبختانه مجری برنامه ۹۰ فضا را به گونهای دیده است که اخیرا در برنامه «گلخانه» از شبکه سوم سیما به این ماجرا اعتراف و به پیگیری این ذائقه سیاسی در برنامه ۹۰ اذعان کرد. او صراحتا گفت: در زمانی که کسی از دولت قبل انتقاد نمیکرد ما در برنامه ۹۰ از عملکرد دولت انتقاد میکردیم
و این یک اعتراف رسمی به همه آنچه پیش از این درباره پیگیری مواضع یک جریان سیاسی در برنامه ۹۰ مطرح میشد، بوده است.
این اعتراف زمانی قابل تامل و البته رمزگشایی میشود که عملکرد این برنامه و عملکرد مجری آن در گزارشات ورزشی در قبال عملکرد دولت فعلی در حوزه ورزش، خاصه فوتبال داخلی بررسی شود.»
آن چه تاسف بار است، اصلاح طلب بودن مجری نود نیست، کما این که فردوسی پور همان قدر که استقلالی یا پرسپولیسی بودنش در برنامه مطرح نمی شود، از اصول گرا یا اصلاح طلب بودنش هم در برنامه حرفی به میان نیاورده است؛ آن چه فی الواقع تاسف بار مینماید، این است که نویسندگان نامه پس و پیش حرف عادل را ذکر نمی کنند.
مقصود وی از انتقاد از دولت قبل، نه سیاست گذاری های سیاسی دولت احمدی نژاد بلکه سیاست گذاری های ورزشی او بود.
عینا آن چه در این باره عادل فردوسی پور در برنامه ی گلخانه به مناسبت ۱۴ آذرماه، تاریخ تاسیس شبکه ۳سیما، در ذیل می آید:
«چه زمان آقای لاریجانی به خصوص زمان آقای ضرغامی چالش های خیلی زیادی اتفاق افتاد. به خصوص اون برنامه ای که من دچار چالش های لفظی شدم با نماینده های محترم مجلس. بعد خب فرداش تو صحن علنی مجلس علیه من نمی دونم نامه و امضاء و اینا... خب آقای ضرغامی عزیز پشت من وایستادن. حالا آقای سرافراز اتفاق خیلی خاصی رخ نداده. اما خب مدیرا بودن دیگه آقای پورمحمدی به هر حال اون موقع مدیر شبکه ۳ بودن. شاید چون ایمان داشتن به سلامت کاری و مطمئن بودن کاری که انجام شده کار درستیه. یعنی دقیقا تو مقطعی من دچار چالش شدم با در واقع با نمایندگان مجلس و دولت آقای احمدی نژاد که خیلی در واقع انتقاد کردن از اون ها یک تابوی خیلی بزرگ بود همه می گفتن وای خدا چی شد فلان بهمان ولی خب چون حرف حرف درستی بود و جلوی یک کار سیاسی غیر ورزشی گرفته شد همه پشت من وایستادن مسئولین محترم سازمان که ازشون تشکر می کنم و هیچ اتفاقی ام رخ نداد و الان تیم نفت داره مثل ... حسینی مجری گلخانه می گوید بنز و فردوسی پور می گوید آره بنز نمی خواستم بگم بنز، داره کار می کنه.»
پس با توجه به تناظر و موضوعیت اشاره عادل به انتقاد از دولت قبل، مشخص می شود که مقصود وی همان ماجرای معروف و جنجالی تغییر شهر برخی از تیم ها به شهرهای دیگر با اهداف سیاسی بوده و در واقع اتفاقا نود و فردوسی پور نه تنها اقدامی کاملا ورزشی و رویکرد و موضعی کاملا به حق اتخاذ کرده اند، بلکه در مقابل موضع غلط دولت سابق که به حد غایت ورزش و مخصوصا فوتبال را سیاسی و سیاست زده کرده بود، ایستاد و باعث شد تا برخلاف خواست رئیس جمهور و وزیر ورزش قبل و نیز برخی از نمایندگان مجلس که ذی نفع بودند، از به فنا رفتن تیم هایی مانند نفت تهران و نگاه طمع آلود به فوتبال و آلت دست شدن تیم های لیگ فوتبال کشور، شجاعانه جلوگیری کرد و باید از او و نود در این مورد، بسیار هم ممنون بود.
بی منطق بودن نامه آن جا اوج می گیرد که در آن می نویسند:
«اما اینکه آنتن زنده برنامههایی که سازمان سالها برای پرمخاطبکردن آنها زحمت کشیده به صورت برنامهریزی شده به سود برنامههای «انتخاباتی» یک کلونی سیاسی مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ نهتنها برای ما قابل قبول نیست بلکه آن را نوعی «کلاهبرداری» تلقی میکنیم.»
در حالی که رکورد مشارکت مردم در برنامه های صدا و سیما، متعلق به آمار ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار نفری مسابقه ی پیامکی نود در تاریخ ۱۵ آذر ۹۲ است و قریب نیمی از مردم ایران را با خود همراه کرده است، مجری و سردبیر آن متهم می شود به کلاهبرداری و مخاطبین فراگیر نود - که از طیف های مختلف سیاسی و فرهنگی هستند - هم در حد نگاه یک کلونی سیاسی تقلیل داده می شوند!
گزارش خطا
آخرین اخبار