بهمن بوستان از زبان حسین علیزاده/ مرگ درباره بزرگان معنا ندارد

کد خبر: ۹۳۸۸۶
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۶
مراسم یادمان زنده‌یاد بهمن بوستان پژوهشگر، ادیب و نویسنده شب گذشته(چهارشنبه 25 آذر) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

به گزاش ایلنا؛ کامران پارسی‌نژاد (استاد دانشگاه) در ابتدای این مراسم گفت: بهمن بوستان فرزند مجدالاولی بوستان داماد وحید دستگردی بود. در اعتبار دستگردی همین بس که پس از هفتاد سال بعد از تصحیح او، تصحیح دقیق‌تری از آثار نظامی گنجوی ارایه نشده است. 50 سال پیش به اتفاق دوستم شفیعی کدکنی به کتابخانه مجتبی مینوی می‌رفتیم. اساتیدی مانند دکتر زریاب خویی دکتر سیدجعفر شهیدی و... به این کتابخانه می‌آمدند و ما جوانانی بودیم که برای آموختن بیشتر به این محل مراجعه می‌کردیم. مجدالاولی از قضات دادگستری و کسی بود که ایرج میرزا قطعه‌ای برای او گفته است. او کسی بود که سیداحمد کسروی در کتاب شرح زندگی‌اش از او به نیکی یاد کرده است.

او ادامه داد: «من با بهمن در سال 1338 آشنا شدم. او دوسال پیش از من به دانشکده آمده بود. از همان لحظه آغاز آشنایی متوجه شدم که او شخصیت ممتازی است که مورد توجه استاد ما دکتر محمد معین است. دکتر معین به ما تحقیق در متون را درس می‌دادند و بهمن علاوه بر دستیاری او در فرهنگنامه دهخدا، در بعضی از مدخل‌های فرهنگ معین با ایشان همکاری می‌کرد و بسیار مورد اعتماد ایشان بود.

پارسی‌نژاد با بیان خاطره‌ای از بهمن بوستان؛ گفت: وقتی به دعوت رضا قطبی به تلوزیون ملی ایران رفتم، بهمن از طریق دوست مشترکمان یعنی علی هاشمی از من خواست تا من او را به تلویزیون معرفی کنم. من او را به مقامی در تلویزیون معرفی کردم و ایشان از من رسیدند که او در چه  زمینه‌ای می‌تواند کمک کند؟ من هم گفتم ایشان ادیب و دستیار استاد معین است و در خوشنویسی و موسیقی هم صاحب‌نظر است و علاوه بر این شناخت کاملی هم از ورزش باستانی و تاریخ آن دارد. 

او ادامه داد: وقتی من از ویژگی‌های متفاوت بهمن گفتم، آن فرد حرف مرا باور نمی‌کرد و وقتی در اولین ملاقات با بوستان دیدار کرد، شروع به پرسیدن سوالات مختلف کرد و از بهمن خواست تا از سعدی چند بیتی بخواند. بهمن هم شروع کرد از بوستان و گلستان خواند و در ادامه هم قصیده‌ای از خاقانی خواند.

وی افزود: او سپس از علاقه‌اش به ملک‌الشعرای بهار گفت و قصیده‌ای طولانی نیز از این شاعر خواند. مجددا آن مقام در تلویزیون از موسیقی پرسید و بهمن هم شروع کردن به تفصیل از باربد و نکیسا و... در ادامه از نظریات فارابی و ابن سینا و فخررازی در موسیقی سخن به میان آورد. علم و آگاهی بوستان مقام تلویزیون را تحت تاثیر قرار داد و او را بسیار متعجب کرد. حوزه آگاهی و دانس بوستان بی‌نظیر بود و از نظر من بهمن بوستان یک ایرانی کامل تمام عیار بود.

این استاد دانشگاه در پایان اظهار داشت: در زمانی که بوستان در تلویزیون کار می‌کرد،‌ شخصیت‌هایی مثل احمد عبادی، حسن کسایی، جلیل شهناز و مجد و... در انزوا بودند و بهمن پای آن‌ها را به تلویزیون باز کرد. او برنامه «هفت شهر عشق» را ادامه داد و باعث شد این شخصیت‌ها از فراموشی و خاموشی بیرون کشیده شوند. امیدوارم خانواده او منشا خدمت به فرهنگ ایران باشند.

بهمن بوستان یک نفر نبود، او یک قبیله بود

هوشنگ امیر اردلان از دوستان بهمن بوستان که برای خواندن اشعاری به یاد بوستان روی صحنه آمده بود؛ گفت: بهمن بوستان یک نفر نبود، او یک قبیله بود. روزگاری که در غربت بودم، بهمن بوستان، بیژن بیژنی و یدالله کابلی کسانی بودند که همواره برای من نامه می‌فرستادند. نامه‌های بهمن بوستان به من درس زندگی می‌داد.

در ادامه این مراسم محمد معتمدی و علی بوستان به روی صحنه آمدند و قطعاتی را اجرا کردند.

علیرضا میرعلینقی از شاگردان بهمن بوستان درباره روزهای آشنایی‌اش با بهمن بوستان گفت: من با صدای بهمن بوستان از دوران کودکی آشنا شدم و صدای ایشان زودتر از تصویرشان در خاطرم نقش بست. در مرکز موسیقی حوزه هنری باب شاگردی از ایشان فراهم شد و نکته‌های فراوان از ایشان آموختم. به یاد دارم در آخرین کنسرت بهاری در سال 84 که در تالار اندیشه برگزار می‌شد، ایشان به پشت صحنه رفتند و طی زمانی کوتاه اطلاعات ارزشمندی از استاد بهاری گرفتند. گنجینه‌ای از کارهای این‌چنینی نزد خانواده بهمن بوستان است که امیدوارم سال آینده، جشن رونمایی آثار ایشان را داشته باشیم.

کاش در زمان زندگی بهمن بوستان چنین مراسمی برایش گرفته می‌شد

محمدرضا طالقانی (رییس سابق فدراسیون کشتی) نیز درباره بهمن بوستان گفت: من از بهمن بوستان تقلید می‌کردم و وقتی کنار ایشان می‌نشستم مدام به این فکر می‌کردم که چه چیزی می‌توانم از ایشان یاد بگیرم. وقتی برای آخرین بار به دیدار او رفتم، همسرشان به من گفتند اگر حافظه‌شان یاری نکرد، عیبی ندارد. تا من به خدمت ایشان رسیدم او به من گفت: «یا علی پهلوون» و دست روی سر من گذاشت و بسیار خوشحال شدم. کاش در زمان زندگی بهمن بوستان چنین مراسمی برایش گرفته می‌شد.

آخرین سخنران این مراسم حسین علیزاده بود. او در ابتدا گفت: این سخنی که می‌گویند کسی که از دنیا می‌رود، زنده است درباره بهمن بوستان واقعا درست است. هوشنگ اردلان اشاره کرد؛ روح بهمن بوستان اینجاست. من هم از زاویه‌ای دیگر می‌گویم. واقعا برخی‌ آنقدر بزرگ و خالص هستند که همیشه وجودشان احساس می‌شود و مرگ در مورد آنها معنی پیدا نمی‌کند.

علیزاده: شاگرد بهمن بوستان هستم

حسین علیزاده ادامه داد: من خودم را یکی از شاگردان بهمن بوستان می‌دانم. معمولا در زندگینامه‌هایی که از امثال من می‌نویسند، تنها نام استادان موسیقی نوشته می‌شود اما واقعا کسانی وجود دارند که در زندگی ما نقش بسیار بسزایی دارند و ما از آنها بسیار می‌آموزیم ولی از نظر تخصصی هرگز نامی از آنها برده نمی‌شود.

این نوازنده شهیر ایرانی درباره اولین دیدارش با بوستان گفت: بوستان در واقع یکی از مشوقین من بود. وقتی که 24 -25 سالم بود، روزی از حیاط رادیو عبور می‌کردم که ایشان را دیدم. همین برنامه رادیویی بهمن بوستان که امشب هم بخش‌هایی از آن را پخش کردند، برنامه بسیار جذابی از ایشان بود. در آن زمان خیلی هم با یکدیگر آشنا نبودیم اما ایشان از همان اول من را حسین صدا زد. من به هر حال این اسم را بسیار دوست دارم. برگشتم و دیدم یک آقای بلند و خوش تیپ و خوش صدا من را صدا می‌کند. به من گفت این قطعه جدید تو را که از برنامه گلچین هفته پخش شده شنیده‌ام و به نظر اثر خوبی است و من این قطعه را برای آرم برنامه‌ام استفاده کرده‌ام. برای من افتخار بسیار بزرگی بود چراکه شنیده بودم فردی به اسم بهمن بوستان وجود دارد که موسیقی را بسیار خوب می‌شناسد.

بوستان از افراد تعیین‌کننده در برنامه موسیقی رادیو و تلویزیون بود

وی افزود: وقتی از رادیو و موسیقی رادیو صحبت شده خیلی کم از بهمن بوستان سخن گفته شده در حالی که بهمن بوستان یکی از افراد تعیین کننده در برنامه موسیقی رادیو و تلویزیون بود و بسیاری از برنامه‌های موسیقی که تلویزیون پخش می‌شد، تهیه کننده و برنامه‌ریز آن  بهمن بوستان بود. وقتی به گذشته نگاه می‌کنم می‌بینم تشویقی که آن روز در حیاط رادیو توسط بهمن بوستان صورت گرفت؛ بعدها نیز ادامه داشت. همیشه فکر می‌کردم که کسی معلم انسان است که او را بفهمد و انسان را تشویق کند؛ به هر بسیاری از معلم‌ها هستند که نه تنها شاگردشان را تشویق نمی‌کنند بلکه ممکن است جلو او را نیز بگیرند.

این نوازنده تار افزود: من وقتی می‌خواهم از استادانم یاد کنم بهمن بوستان برایم جایگاه ویژه‌ای دارد. آن زمان که مدت‌ها در ایران نبودم و بعدها به ایران برگشتم روزی ایشان به همراه علی (فرزند بهمن بوستان) پیش من آمدند. او علی را به سمت من هل داد و گفت علی را به تو سپردم. من خوشحالم که علی امروز در کنار ما هست و حضوری بسیار تعیین کننده دارد و بویی از پدرش دارد. رضا (فرزند دیگر بهمن بوستان) نیز همچنین کارهای ارزشمندی انجام می‌دهد، منتهی خودش بسیار بی سروصداست.

بهمن بوستان؛ ارزشی که هیچگاه فراموش نمی‌شود

حسین علیزاده؛ صحبت‌های خود را اینگونه پایان داد: وقتی همه ما می‌گوییم «ایران»، بلافاصله انعکاسی در وجود ما پیدا می‌کند. ما کسانی هستیم که تظاهر نمی‌کنیم و شعار نمی‌دهیم. زیباترین خصوصیتی هم که امشب در اینجا دیده می‌شود این است که فضا شعارزده نیست و حس خوبی در بین ما جاری است. همین لحظه هم که می‌گوییم «ایران» حس عجیبی پیدا می‌کنم چراکه این کلمه هویت ما را ترسیم می‌کند. تمام زندگی و هویت و تاریخ ما را تعیین می‌کند. اصلا بدون آن وجودمان بی‌معنی است. بعضی‌ها هستند که نامشان واقعا همان بار را دارد. وقتی این دوستان در این مراسم از بهمن بوستان صحبت می‌کردند، من احساس می‌کردم که از ایران سخن می‌گویند. بهمن بوستان به این دلیل به ذهن ما و حافظه تاریخی ما می‌نشیند که خود ایران است. بهمن بوستان در واقع یکی از ارزش‌هایی است که هیچگاه فراموش نمی‌شود به دلیل اینکه تمام خصوصیت‌هایش سمبلی از ایران بود؛ او یک ایرانی واقعی بود و من وقتی می‌گویم بهمن بوستان؛ یعنی«ایران».

علیزاده پس از اتمام صحبت‌هایش؛ روی صحنه به تکنوازی تار پرداخت و مراسم را پایان داد.
پربیننده ترین ها