نفت؛ خط مقدم جنگ ايران و عربستان

کد خبر: ۹۲۷۷۹
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۸
«اندرو اسکات‌کوپر»، تحلیلگر انرژی، نویسنده نیوزیلندی کتاب «پادشاهان نفت: چطور آمریکا، ایران و عربستان ‌سعودی توازن قدرت در خاورمیانه را تغییر دادند»، ستون‌نویس دفتر تهرانِ «پی.بی.اس فرانت‌لاین» و استاد تاریخ روابط ایران و آمریکاست. او قبلا به‌عنوان دیده‌بان سازمان‌ملل و حقوق ‌بشر کار کرده است. دکتر کوپر متخصص در زمینه روابط ایران و آمریکا در عصر پهلوی و همچنین تأثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد ایران است. او به‌تازگی کتاب دیگری با عنوان «سقوط آسمان: پهلوی‌ها و روزهای پایانی ایران پادشاهی» نوشته که قرار است به‌زودی چاپ ‌شود. او در این کتاب به تشریح رویدادهای دو سال آخر سلطنت پهلوی‌ها می‌پردازد. کوپر در گفت‌وگو با «شرق» به بررسی روابط ایران، عربستان و ایالات متحده آمریکا پس از توافق هسته‌ای و نقش نفت در این مثلث پرداخته است.

‌شما دو کتاب در رابطه با ایران نوشته‌اید. اولین کتاب «پادشاهان نفت: چطور آمریکا، ایران و عربستان ‌سعودی توازن قدرت در خاورمیانه را تغییر دادند» بود و دومین کتاب که گویا برای چاپ آماده می‌شود، «سقوط آسمان: پهلوی‌ها و روزهای پایانی ایران پادشاهی» است. لطفا راجع به این دو کتاب و به‌ویژه کتاب جدیدتان توضیح دهید.

کتاب‌های من طلایه‌دار موج جدیدی از پژوهش‌های غربی‌ها و علاقه مردمی به ایران به‌ویژه روابط ایران و ایالات متحده آمریکا در دوره پهلوی هستند. براساس قوانین ایالات متحده، اسناد هر رئیس‌جمهور باید بعد از ٣٠ سال افشا شود و در اختیار مردم قرار گیرد. بر همین اساس، تاریخ‌نگاران می‌توانند پا را فراتر از کلیشه‌ها و ذهنیات خود بگذارند و به مطالعه واقعیت روابط ایران و آمریکا بپردازند.

کتاب اول من به پوشش وقایع از سال ١٣٤٨ تا ۱۳۵۵ (۱۹۶۹ تا ۱۹۷۷) می‌پردازد. کتاب دوم وقایع سال‌های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ (۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹) را پوشش داده و بر پایه‌های انقلاب تمرکز می‌کند. وقتی پژوهش خود را آغاز کردم، سؤال‌های زیادی درباره این دوره در ذهن داشتم. برای نمونه، می‌خواستم درباره پاسخ آمریکا به ناآرامی‌های عمومی ایران در سال ۱۳۵۶ (۱۹۷۸) بیشتر بدانم. اسناد جدید فاش‌شده که به زمان دولت کارتر برمی‌گردد، به درک ما از آنچه رخ داد و علت آن کمک می‌کند.

‌در کتاب «پادشاهان نفت» شما از چرخش آمریکا از ایران به سوی عربستان در زمان پهلوی سخن گفته‌اید و اینکه آمریکا برای منافع خود که ناشی از سیاست داخلی این کشور بود، عربستان را متقاعد کرد با پایین‌آوردن قیمت نفت به ایران ضربه بزند و این تلاش به آغاز اتحاد نفتی آمریکا و عربستان در دسامبر ۱۹۷۶ منجر شد که یکی از علت‌های انقلاب نیز به شمار می‌رود. آیا می‌توان این‌طور گفت که با توجه به شرایط موجود و به‌ویژه توافق هسته‌ای ایران و بحران سوریه، آمریکا با توجه به سیاست داخلی فعلی خود بار دیگر به سوی ایران چرخش می‌کند؟

اوضاع فعلی خاورمیانه برای آمریکا، ایران و عربستان سعودی بسیار پیچیده است. من خوش‌بین هستم که ایالات متحده و ایران بتوانند از طریق گفت‌وگوی سازنده با هم تعامل داشته باشند و معتقدم توافق هسته‌ای پیشرفتی بزرگ و قدم مثبتی به جلو بود. اگر هر دو کشور به این توافق برسند که ادامه‌دادن تعامل و گفت‌وگو در راستای منافع ملی آنهاست، آن‌گاه این‌چنین خواهند کرد.

سؤال شما درباره انگیزه‌های آمریکا در تمایل به ایران را می‌توان برعکس نیز مطرح کرد؛ ایرانی‌ها همیشه به کودتای سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) اشاره می‌کنند، این در حالی است که آمریکایی‌ها همیشه اشغال سفارت آمریکا در ایران و گروگان‌گیری سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹) را به یاد می‌آورند. بیشتر آمریکایی‌ها امیدوارند و انتظار دارند که ایران، نقش آمریکا در توافق هسته‌ای را بستاید. اگرچه بین دو طرف سوءظن و نبود اطمینان به دلیل وقایع تاریخی گذشته وجود دارد، اما شرایط فعلی در سوریه و عراق این‌قدر حساس و خطرناک است که ما واقعا باید گله‌های گذشته را کنار بگذاریم و پیش از فروپاشی کل منطقه با همکاری یکدیگر به جلو حرکت کنیم. واقعیت این است: آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها بار دیگر به یکدیگر احتیاج دارند.

‌این‌طور به نظر می‌رسد کشورهای غربی و به‌ویژه ایالات‌متحده بعد از توافق هسته‌ای با ایران، در قبال تعیین نسبت خود با ایران و عربستان با یک چالش روبه‌رو هستند. از طرفی عربستان از متحدان قدیمی آمریکاست و همکاری با ایران - چه بر سر توافق هسته‌ای و چه مبارزه با گروه‌های تروریستی- عربستان را ناراحت می‌کند و از طرف دیگر آمریکا به ناچار باید به ایران حسن ‌نیت نشان دهد. نظر شما دراین‌باره چیست؟

واشنگتن و تهران این مسئله را تشخیص می‌دهند که هر دو دولت نیاز دارند با یکدیگر کار کنند. صادقانه بگویم، خیلی از ما از اینکه رئیس‌جمهور اوباما در به‌چالش‌کشیدن سعودی‌ها و دیگر منتقدان توافق، شجاعت به خرج داد تسکین یافتیم. او اعتبار سیاسی خود را در مذاکره بر سر توافقی به خطر انداخت که هم برای ایالات متحده و هم برای ثبات منطقه کار درستی بود.
آیا سعودی‌ها ناراحت هستند؟ آنها باید خود را با تغییر شرایط وفق دهند. خیلی از آمریکایی‌ها صبر خود را در مواجهه با رژیم سعودی که همه می‌دانیم برای مدتی بسیار طولانی از دکترین وهابی افراطی حمایت مادی و معنوی می‌کرد، از دست داده‌اند. رژیم سعودی بازی خطرناکی را برای مدت زیادی به کمک افراطیون خود به راه انداخته. خطر بزرگ این است که خانواده پادشاهی سعودی، هیولایی ساخته که آنها را از پا در خواهد آورد.

‌با درنظرگرفتن شرایط موجود، آیا ازسرگیری روابط ایران و آمریکا را ممکن می‌بینید؟ اگر این‌طور است، تا چه اندازه و در چه شرایطی این موضوع ممکن است؟

بله، ممکن می‌بینم و مطمئن هستم که هر دو کشور درنهایت روابط دیپلماتیک خود را از سر خواهند گرفت. این امر محقق خواهد شد، اما زمان می‌برد و صبر می‌طلبد. حسی وجود دارد که این امر از نظر تاریخی اجتناب‌ناپذیر است، اما به‌هرحال اعتراض‌هایی نیز از سوی تندروهای هر دو طرف به قوت خود باقی است.

‌آیا توافق هسته‌ای برای عربستان نگران‌کننده ‌است؟ چرا؟

کشورهای عرب منطقه به یاد می‌آورند که در زمان پهلوی، ایران و آمریکا روابط نزدیکی با هم داشتند و با یکدیگر همکاری می‌کردند. البته ناملایماتی وجود داشت و آن ناملایمات نیز درنهایت باعث شد روابط بی‌ثبات شود، اما درباره مسائل جغرافیای سیاسی، هر دو طرف عموما با هم توافق داشتند. بعد از آنکه شاه سقوط کرد، سعودی‌ها به سرعت این خلأ را پر کردند. آنها هنوز روابط ویژه‌ای با واشنگتن دارند، اما سعودی‌ها باید امروز متوجه باشند که باید از حمایت آمریکایی‌ها قدردانی کنند. ایالات متحده دیگر به نفت سعودی وابسته نیست و این مسئله به آمریکا اجازه می‌دهد آزادی عمل بیشتری در مدیریت اتفاقات منطقه خاورمیانه داشته باشد. این موضوع همان‌طور که در رفتارهای اخیر سعودی‌ها پیداست، آنها را نگران و عصبی می‌کند.

‌همان‌طور که در کتاب «پادشاهان نفت» نوشته‌اید، عربستان سعودی بارها با استفاده از کالای استراتژیک نفت سعی کرده ‌است به ایران ضربه بزند. بر همین اساس می‌توان از اشباع بازار نفتی در سال‌های ۱۹۷۷، ۱۹۸۶، ۱۹۹۰، ۲۰۰۸ و ۲۰۱۴ نام برد. آیا فکر می‌کنید توافق هسته‌ای می‌تواند مانع استمرار این استراتژی عربستان شود؟

این سؤال بزرگی است. وقتی سعودی‌ها در سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) بازار را اشباع کردند پا را از حد فراتر گذاشتند. آنها گفتند: «ما بازارهای نفتی را به سلاحی تبدیل می‌کنیم تا از آن علیه دشمن‌مان ایران استفاده کنیم». در گذشته، آنها درباره انگیزه‌های‌شان آرام‌تر بودند، اما این دفعه می‌خواستند ایران و جهان دقیقا از نیت آنها باخبر شوند. آنها بازارهای نفت را به خط مقدم نزاع سنی و شیعه تبدیل کردند و با این کار اقتصاد همه جهان را به خطر انداختند. آیا توافق ایران جلوی چنین چیزی را در آینده خواهد گرفت؟ این موضوع به این مسئله بستگی دارد که چطور سعودی‌ها تهدیدی را از سوی ایران حس کنند.

‌آیا گاز می‌تواند مانند نفت به کالایی استراتژیک تبدیل شود و ایران که دومین کشوری است که بیشترین ذخایر گازی جهان را در اختیار دارد از آن به‌عنوان مزیتی رقابتی نسبت به عربستان استفاده کند و در رقابت منطقه‌ای خود با این کشور، از آن پیشی گیرد؟

اگر ایران باهوش باشد، ارزش خود را به‌عنوان تولیدکننده باهوش و قابل‌اعتماد انرژی به جهان ثابت کرده و سیاست را از انرژی جدا می‌کند. به عبارت دیگر، اگر سعودی‌ها کاری انجام دهند، ایران باید دقیقا مخالف آن کار را انجام دهد. این کار باعث جذب سرمایه‌گذاری می‌شود و به ثبات و رونق اقتصاد ایران کمک خواهد کرد.

‌فکر می‌کنید با توجه به اینکه هیچ‌کدام از اقدامات نظامی عربستان در یمن وجهه قانونی ندارد چرا مجامع بین‌المللی در این باره واکنشی نشان نمی‌دهند؟

شورای امنیت سازمان ملل درحال‌حاضر ضعیف و ناهم‌اندیش است. فقط در صورتی درباره یمن یا دیگر مسائل مهم منطقه به توافق خواهند رسید که قدرت‌های بزرگ بتوانند به یک اجماع برسند. یمن یک تراژدی مسلم است، اما من فکر می‌کنم سعودی‌ها پا را از حد فراتر نهاده‌اند و به قول معروف «لقمه‌ای بزرگ‌تر از دهان‌شان برداشته‌اند».

‌با مرگ ملک عبدالله، پادشاه سابق عربستان و روی‌‌کارآمدن گروه جدید و برکناری سعود‌الفیصل، وزیر خارجه چندین دهه‌ اخیر عربستان و جایگزینی او با عادل‌الجبیر هر روز شاهد استفاده از ادبیاتی گاه خصمانه و تهدیدآمیز از سوی عربستان علیه ایران هستیم. این در حالی است که کارشناسان ایرانی نزدیک به دولت ایران همواره بر این نکته تأکید می‌کنند که ایران و عربستان، از هیچ‌کدام از معادلات منطقه قابل حذف نیستند و باید به یک اجماع رسید. همان‌طور که می‌دانید کشورهای متعدد جهان در مذاکرات وین به دنبال راه‌حل این بحران می‌گردند، اما عربستان کماکان یکی از مخالفان حضور ایران در این مذاکرات بود. با درنظرگرفتن جنگ سوریه و یمن و نقش ایران و عربستان، آینده روابط ایران و عربستان را چطور می‌بینید؟

من فکر می‌کنم موضع سعودی‌ها درنهایت تغییر خواهد کرد، چراکه هرکسی می‌داند حضور ایران برای حل مسائل منطقه ضروری است و بالاخره ایران و عربستان سعودی مجبور خواهند شد درباره یمن، سوریه و دیگر مسائل منطقه‌ای حداقل در پاره‌ای از موارد به توافق برسند. این دو کشور مجبور نیستند عاشق هم باشند یا حتی با هم رابطه دوستانه برقرار کنند، اما آنها مجبورند همسایه باشند، چراکه اوضاع جهان به این مسئله وابسته است. در زمان جنگ سرد، ایالات متحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی از یکدیگر متنفر بودند، اما این نفرت جلوی همکاری آنها در مسائل حساسی مانند منع گسترش سلاح‌های اتمی را نگرفت.

‌با توجه به تخصص شما در موضوع اقتصاد سیاسی و اهمیت نفت به‌عنوان کالایی استراتژیک در اختیار داعش، لطفا بگویید داعش چطور از نفت در راستای هدف‌های تروریستی خود استفاده می‌کند و آیا باید نگران این بود که اگر داعش مناطق نفت‌خیز دیگری را به تصرف درآورد، شاهد رشد بیشتر تروریسم خواهیم بود؟

داعش تهدیدی جدی برای صلح و ثبات بین‌المللی است. این گروه تروریستی منطقه خاورمیانه را تهدید، می‌کند و امروز شاهد این هستیم که دایره این تهدید اروپا و آمریکا را نیز شامل می‌شود. داعش تجارت نفت می‌کند و این تجارت باید متوقف شود. این تجارت باید از سوی سازمان ملل متحد غیرقانونی اعلام شود و تلاشی همگانی برای نابودی شبکه‌های زیرزمینی که از نفت داعش سود می‌برند، ضروری است.
پربیننده ترین ها