توصیه خواهرزاده خاتمی به روحانی
برای همه آنهایی که سید محمد خاتمی را میشناسند، محمدحسین خلیلی اردکانی نامی آشناست. خواهرزاده محمد خاتمی به جز شباهتهای ظاهری از صلابت و متانتی برخوردار است که فقط در برادران خاتمی میتوان آن را پیدا کرد.
به گزارش صدا ایران به نقل از روزنامه آفتاب یزد، محمدحسین خلیلی اردکانی سابقه یک دوره نمایندگی مجلس را در دوره ششم دارد. در این دوره اکثریت مجلس در اختیار اصلاحطلبان بود. دکتر خلیلی اردکانی در گفتوگوی زیر، از دولت گذشته و میراث آن برای روحانی گفته است، از کار دشوار دولت در عرصه سیاست خارجی و راهکارهایی برای دولت در همه عرصهها:
دلیل پیروزی روحانی در 24 خرداد 92 چه بود؟
مردم شدیدا از سیاستهای هشت سال دولت قبل آسیب دیده بودند. آقای هاشمی هم رفتاری کاملا هوشمندانه داشت. زمانی که ثبت نام کرد، شوری در جامعه بهوجود آورد و زمانی که رد صلاحیت شد، مسئولانه در صحنه ماند و پا پس نکشید. احساس مسئولیت مثال زدنی این سیاستمدار برجسته عزم جدی مردم را کلید زد. آقای خاتمی هم به عنوان برآیند نظر اصلاحطلبان از موجبات اساسی جلب اعتماد مردم شد.
به نظر شما طی یک سال گذشته چه میزان از مطالبات فاتحان 24 خرداد برآورده شده است؟
اینقدر مشکلات ریز و درشت در کشور وجود دارد که حل آنها به همین سادگی امکانپذیر نیست اما با این حال میگویم که دولت در زمینه حل چالشهای هستهای مدبرانه عمل کرده است. بهبود روابط خارجی ما قطعا در حل معضلات اقتصادی موثر است. در برهه فعلی هم رفع تنگناهای اقتصادی دغدغه اصلی مردم است. از روز پیروزی آقای روحانی مردم در انتظار حل بحرانهای اقتصادی هستند. تغییر برخی ازمدیریتها و اصلاح پارهای از روشهای ناکارآمد دولت قبلی میتواند پاسخ مثبتی به برخی از مطالبات مردم باشد. البته مردم نباید انتظار حل زودرس مشکلات را داشته باشند. باید به دولت نو پا فرصت بدهیم.
چقدر زمان میبرد که ما شاهد حل مشکلات اقتصادی جامعه باشیم؟
تعیین کردن زمانبندی مشخص، امری دشوار است. یکی از عوامل بستگی به عملکرد دولت در خنثی کردن اقدامات بازدارنده تندروها دارد. از سوی دیگر دولت باید نسبت به چینش مدیریت قوی در بدنه مدیریت کشور قاطعانهتر عمل کند. ما اعتقاد داریم دولت یازدهم از پتانسیل مدیریت کارآمد اصلاحطلبان به خوبی بهره برداری نکرده است. افراد نالایق باید کنار گذاشته شوند و نخبگان شناختهشده دعوت به کار شوند. تجربه موفق مدیران دولت آقای خاتمی مورد نظر دولتمردان این کابینه قرار گیرد. تعیین مدت زمان بستگی به رعایت اجرای دقیق پتانسیل گروههای محذوف 8 سال گذشته دارد. من ذهنیت روحانی را مثبت میبینم اما اقدامات دولت وی هم باید هماهنگ با ذهنیت رئیسجمهور باشد.
مخالفان دولت معتقدند برخی از گروههای مردم از عملکرد دولت رویگردان شدهاند. جنابعالی این ادعای دلواپسان را چگونه ارزیابی میکنید؟
من این ادعا را قبول ندارم بلکه معتقدم مردم هنوز در حالت انتظار به سر میبرند و طرح رویگردانی بخشهایی از مردم ادعایی واهی است. مبحث یارانهها مشکل بزرگ جامعه است که از دولت قبلی به ارث رسیده است. روحانی باید در این زمینه نهایت تدبیر را لحاظ کند تا در پروسه حل مشکلات معیشتی مردم به توفیقاتی دست یابد. منتقدان لجوج روحانی در داخل و خارج که از هر امکانی برای ضربه زدن به این دولت غافل نیستند بایستی اینگونه القاء کنند که بخشی از مردم از دولت فعلی رویگردان شدهاند.
عملکرد دولت در زمینه سیاست خارجی طی یک سال گذشته را چگونه ارزیابی میکنید؟
امتیاز برجسته دولت خاتمی نگاه مبتنی بر تنشزدایی و تعامل بینالمللی بود. یکی از مجریان سیاست هستهای دولت آقای خاتمی، آقای روحانی بودند. اینک ایشان همان مشی دوره خاتمی را در پیش گرفتهاند. همچنین جناب آقای ظریف هم از مدیران موفق دولت آقای خاتمی بودند که امروز ایشان در این مسیر نقش اول را ایفا میکنند. استمرار روش موفق در سیاست خارجی بهویژه در سیاست هستهای راهگشاست، ضمن اینکه در حال حاضر بخش عمدهای از اصولگرایان معتدل از سیاست هستهای این دولت حمایت میکنند که در زمان آقای خاتمی این موضع را نداشتند. بخشی از موفقیت آقای روحانی در سیاست خارجی بستگی به عملکرد صحیح دولت در داخل دارد. ایشان اگر بتوانند اعتماد مردم را بیشتر جلب کنند، در مذاکرات با خارجیها میتوانند دست پرتری راداشته باشند.
مخالفان معتقدند روحانی با گذشت حدود یک سال حمایت بخشی از 51 درصد حامیان انتخاباتیاش را از دست داده است؟
به اعتقاد من این یک بلوف تبلیغاتی دلواپسان است که سعی دارند در جامعه بهویژه صفوف حامیان روحانی تردید ایجاد کنند. اینها که چنین ادعایی دارند باید بگویند با کدام ارزیابی علمی به چنین آمارهایی دست یافتهاند! عقلای قوم زمان کمتر از یک سال را به عنوان زمان مناسبی برای ارزیابی محبوبیت یا عدم محبوبیت دولت در جامعه نمیدانند هرچند که اعتقاد دارم رئیسجمهور و وزرایش هرگز نباید فرصت برای بهکارگیری پتانسیلهای حداکثری را از دست بدهند.
آیا دولت روحانی در چینش وزرا از اصل شایستهسالاری استفاده کرده است؟
در این مورد هرگز نمیتوان حکم مطلق داد. به اعتقاد من تعابیری چون شایستهسالاری در استفاده از نیروها امری نسبی است. این نکته را نباید فراموش کنیم که نگاه ما به دولت آقای روحانی هرگز نگاه به یک دولت اصلاحطلب نیست بلکه ما این دولت را یک دولت انتقالی میدانیم. از سوی دیگر مجلس فعلی چون مجلسی هماهنگ با دولت نیست قطعا امکان استفاده بسیاری از نیروهای شایسته اصلاحطلب را به روحانی نمیدهد و باید قبول کنیم که با وجود این مجلس، هرگز نباید توقعی که از یک دولت اصلاحطلب داریم از این دولت داشته باشیم. شما نگاه کنید رئیسجمهور در چینش اولیه کابینهاش برای وزارت علوم دو گزینه اصلاحطلب را جهت رای اعتماد به مجلس معرفی کرد که متاسفانه این دو گزینه نتواستند از بهارستاننشینان جواز ورود به پاستور را کسب کنند. البته من راهکاری به آقای روحانی ارائه میدهم که حتی با وجود این مجلس میتواند در استفاده از نیروهای شایسته در دولتش قویتر عمل کند. وقتی مجلس با ایشان هماهنگ نیست و وی مجبور است وزیری را معرفی کند که از این مجلس در گرفتن رای اعتماد با مشکلات کمتری روبهرو شود، او را در راس وزارتخانه مورد نظرش بگمارد ولی از نیروهای اصلاح طلب و کارآمد در رده معاونان و مدیران ستادی و مدیران کل استان ها استفاده کند. اگر این توصیه دلسوزانه را جدی بگیرد، میتواند از کارآیی مدیران شایسته اصلاحطلب هم استفاده کند.
عملکرد کدام یک از وزرا را موفق و کدام یک را ناموفق میبینید؟
هر چند شاید هنوز زمان قطعی برای قضاوت در این برهه فرا نرسیده است اما در مجموع میتوان گفت که برخی از وزرا عملکرد مطلوب و قابل قبولی داشتهاند و در مقابل برخی از وزیران نتوانستهاند نماد مناسبی برای دولت اعتدال محسوب شوند. من وزرای علوم، بهداشت و درمان، نفت، خارجه، کشاورزی، ارشاد، مسکن و ... را مدیرانی کارآمد و قوی میدانم. وزیر ارشاد دیدگاههای خوبی دارد و در همین مدت کمتر از یک سال توانسته است فضای نسبتا قابل قبولی برای مطبوعات و رسانهها به وجود بیاورد. وزیر بهداشت عملکرد خوبی در نظام سلامت کشور به اجرا گذاشته است و چشمانداز روشنی در بخش بهداشت پیش روی دولت تدبیر و امید ایجاد کرده. در مورد وزارت نفت باید بگویم که واقعا آقای زنگنه عملکرد قابل قبولی داشته و در بخش انرژی توانسته است در همین مدت کوتاه ناملایمات دولت قبل را برطرف کند. در مورد وزارت خارجه هم واضح است و قبلا به آن اشاره کردم. در مورد وزیر آموزش و پرورش که دیدگاههای اصلاحطلبانه دارند اعتقاد داریم گامهای اساسیتری بردارند، البته با توجه به گستردگی کار این وزارتخانه برای رسیدن به نتیجه مطلوب، راه سختی را در پیش رو دارند. در رابطه با عملکرد این وزارتخانه پیشنهادات و انتقاداتمان را حضورا خدمت ایشان عرض کردیم. اما در خصوص وزارت کشور که موثرترین وزارتخانه در اداره امور کشور است در برخی از استانها هرگز نتواسته است انتظارات اصلاحطلبان را ولو بهصورت حداقلی برآورده کند. در استان خودمان (البرز) ما هیچ تحول اساسیای را مشاهده نکرده بودیم که خوشبختانه دولت متوجه مشکلات شد و فرد مناسبی را به جای استاندار سابق انتخاب کرد. آقای روحانی باید نسبت به دغدغه کسانی که در 24 خرداد با هزاران آرزو به وی رای دادهاند جدیت بیشتری نشان دهد تا موجب یاس در صفوف حامیان انتخاباتی ایشان نشود و حتی بتواند نظر کسانی را که به ایشان رای ندادهاند جلب کند.
اگر به جای آقای روحانی، آقایان هاشمی یا خاتمی رئیسجمهور بودند اکنون وضعیت چگونه بود؟
قطعا با شرایط موجود اوضاع متفاوت بود. ما اگر این دولت را با دولتهای سازندگی و اصلاحات مقایسه کنیم درمییابیم که طی 24 سال گذشته تجارب خاتمی و هاشمی به عنوان هدیه گرانبهایی برای این دوره میتواند قابل ملاحظه و یک ملاک تعیینکننده به شمار آید اما اکنون ما باید به عامل کارشکنی افراطیون هم توجه کنیم.
آیا دولت تدبیر و امید توانسته در زمینه ارتباط با مردم اعتماد عمومی را جلب کند؟
من هرگز اعتقادی به شیوههای پوپولیستی ندارم. سیاستهای دولت گذشته به شدت غیرمفید و مضر به حال جامعه بود. اما امروز خوشبختانه تیم رئیسجمهور در دولت بیشتر بر مبنای روشهای علمی و استفاده از کارشناسان تکیه دارند. من نوع مدیریت روحانی با احمدینژاد را کاملا متفاوت میبینم. مثلا در زمینه یارانهها اعتقاد دارم روحانی باید از ابتدا، راه احمدینژاد را نمیپیمود. این بیاعتمادی که ما امروز در جامعه از سوی افکار عمومی نسبت به حاکمیت میبینیم مقصر اصلیاش احمدینژاد است. احمدینژاد در ادامه تخریب کشور فقط اقتصاد را مورد آسیب قرار نداد بلکه سرمایه بزرگتر از آن مثل سرمایههای اجتماعی را سوزاند و این بزرگترین اثر خرابکاریهای آقای احمدینژاد در کشور است که اعتماد جامعه و مردم را به نظام به شدت مخدوش کرد. لذا دولت باید تلاش زیادی را به عمل بیاورد تا بتواند اعتماد غالب مردم را جلب کند.
چرا دولت روحانی در فراخوان یارانهای انصراف متمکنان از دریافت یارانهها موفق نبود؟
اولا بنیاد برنامهریزی پرداخت یارانهها بد گذاشته شد، به همین دلیل هرگونه اصلاحی تبعات سنگینی دارد. ثانیا هنوز مردم به دلایلی نگرانیهایی دارند، نگران آینده خودشان هستند که این دولت نتواند مشکلات بهجا مانده از دوران احمدینژاد را حل و فصل کند. از طرفی مردم عوارض مخرب هدفمندی یارانهها را در زندگی خویش مشاهده کردهاند و هنوز مکانیزم موثری برای برطرف کردن این آثار مخرب را ندیدهاند. بنابراین طرح انصراف از دریافت یارانهها، به نوعی رای منفی به بیتدبیریهای دوران احمدینژاد بود.
دلواپسان معتقدند دولت روحانی در زمینه سیاست خارجی توفیقی نداشته است.
من جواب این سوال را اینطور میدهم: همین که ما در این دوره شاهد چرخش برخی از اصولگرایان در زمینه حل مسئله هستهای هستیم نشان میدهد که سیاست خارجی دولت روحانی موفق بوده که توانسته است در درون جریان اصولگرایی انشعاب ایجاد کند. گروهی از اصولگرایان که در گذشته تعامل ما با کشورهای 1+5 را تشبیه به دادن «در غلتان» و گرفتن «آبنبات» میکردند اکنون آن شعار را کنار گذاشتهاند و برخلاف دلواپسان در کنار اصلاحطلبان موضع حمایتی از دولت تدبیر و امید دارند. اما اصولگرایان تندرو همچنان به دنبال پیمودن مسیر غلط دولت گذشته هستند و بخشی از آنها چون ممکن است منافع اقتصادیشان به خطر افتاده باشد، سیاست خارجی دولت آقای روحانی را برنمیتابند.
عملکرد دولت روحانی در مواجهه با مخالفان داخلی را چگونه میبینید؟
حکومتی موفق است که به همه مخالفانش در حد قانون اساسی آزادی بدهد. مخالفان راحت حرف بزنند، راحت انتقاد کنند و جرات عرض اندام داشته باشند و زمینه نقد کامل دولت بدون هیچ گونه دردسر و سانسور برای مخالفان دولت مهیا باشد. جلوگیری از انتقادات منتقدان هیچگاه روش خوبی برای اداره کشور نبوده است. ما اگر به حذف مخالف بیندیشیم جامعه تبدیل به یک جامعه مرده و تکصدایی میشود و مخالفتها به شیوههای خطرناکی بروز میکند.
نقاط قوت دولت روحانی را در کدام زمینهها میدانید؟
همین که دولت توانسته است تا حدودیمدیریت علمی و تکیه بر کارشناسی را جایگزین مدیریت دیمی کند و از ظرفیت خوب افراد کارآمد استفاده کند را میتوانیم به عنوان نقطه قوت این دولت بدانیم. هر چند در زمینه مسائل اقتصادی، التهاب ناشی از اقدامات دولت قبل از بین رفته است اما فکر میکنم دولت آقای روحانی میتواند زمینه بهرهمندی از مشاوران و تیم اقتصادی بهتری فراهم کند.
جنابعالی ترکیب مجلس دهم را چگونه میبینید؟
ترکیب مجلس دهم به 2 عامل بستگی دارد؛ یک، عملکرد دولت در زمینه بهبود مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. دو، عملکرد معتدل دستگاههای نظارتی که اگر رفتاری قانونی و مناسب با کاندیداهای گروههای اصلاحطلب و اعتدالگرا داشته باشند طبیعتا مشارکت مردم در انتخابات اسفند 94 بالا خواهد بود و اگر دولت روحانی بتواند انتخاباتی با مشارکت حداکثری مردم برگزار کند، ما میتوانیم در مدل انتخاباتی نظیر 2 خرداد 76 و انتخابات مجلس ششم در زمستان 78 شاهد مجلسی همسو با دولت باشیم.
آیا روحانی میتواند برای انتخابات آینده ریاست جمهوری روی حمایت اصلاحطلبان حساب باز کند؟
اصلاحطلبان سهمخواه نیستند، ایثارگرند و امروز میبینیم که قاطعانه در صف حمایت از دولت روحانی همگام با فاتحان 24 خرداد ایستادهاند و برای رفع خرابیهای 8 ساله کشور آماده هرگونه ایثارگری و فداکاری هستند. به همین دلیل من فکر میکنم گروههای اصلاحطلبی که حول آقای خاتمی فعال هستند و به استمرار دولت فعلی نگاهی مثبت دارند، در صورت عملکرد مثبت دولت همچنان حمایت خواهند کرد.
اصولگرایان تندرو در هشت سال گذشته بر این اعتقاد بودند که اصلاحطلبی از جامعه حذف شده است. آیا حذف یک جناح امکانپذیر است؟
اصلا هیچ تفکر فردیای را نمیتوان حذف کرد، چه رسد به اینکه یک جناح بخواهد جناح مخالفش را حذف کند! اصلاحطلبان در جریان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم طی سه روز توانستند با حمایت از روحانی برنده بلامنازع انتخابات شوند. اصلاحطلبان زندهاند و این تفکر هرگز حذفشدنی نیست، چون ریشه در عقبه و لایههای اجتماعی دارد. مهمترین دلیل اینکه آنها حذف نشدند، موفقیتشان در آخرین انتخابات ریاست جمهوری است که علیرغم تبلیغ سنگین در هشت سال گذشته توانستند کاندیدای مورد حمایتشان را به کرسی بنشانند.
آیا امکان پیدایش جناح اعتدال وجود دارد؟
اعتدال همان اصلاحات است. گزینه سومی وجود ندارد. اصلاحطلبی همان اعتدالگرایی است. من، معتدلتر از آقای خاتمی سراغ ندارم. گفتمان اعتدال، به خودی خود دارای پایگاه تشکیلاتی نیست. ما در کشورمان 2 جریان سیاسی با عقبه داریم که آن هم اصولگرایان و اصلاحطلبان هستند. من شکلگیری جریان اعتدالی را بعید می دانم.
ساز و کار مقابله با فساد را در چه راهکارهایی میبینید؟
مهمترین راهکار برای بستن گلوگاههای فساد وجود رسانه مستقل در جامعه است. مطبوعات باید مسئولان را نقد کنند، باید شفافیت در جامعه به وجود آید. در فضای شفاف امکان گسترش فساد عملی نیست. به اعتقاد من فضای باز سیاسی موثرترین راهکار است و به مراتب از نهادهای نظارتی و کنترلی برای مقابله با فساد مالی، اداری و مدیران دولتی بالاتر است.