عدالت در فرهنگ حسینی
حیدر سمیرکرم- عدالت پایه واساس جامعه بشری است،عدالت یکی از ارکان مهمی است که انسان با تکیه برآن می تواند زیست متناسب با هدف خلقتش داشته باشد،بر اساس همین مطلب است که هدف بزرگ ارسال پیامبران برپاداشتن قسط در جامعه بیان شده است، عدالت میزانی است که بنیان همه چیز بدان است وبرپایی مردمان وسلامت ایشان واساس دین وآیین به آن است، حضرت علی (ع)در این زمینه می فرماید:(العدل أساس به قوام العالم)عدل اساسی است که بنیان عالم بدان است.
وبرای اینکه جایگاه عدالت و آثار آن را بدانیم بد نیست در سخنان شهید عدالت،به این مهم دست یابیم،ایشان در دوحدیث کوتاه این مبحث مهم را تبیین کرده اند.
الف)العدل یصلح البریه.(عدالت مردمان را اصلاح می نماید)
ب)العدل حیاه الاحکام.(عدالت حیات احکام(دین)است).
با توجه به مقدمات فوق، نظاره گر برجسته بودن این مفهوم در فرهنگ حسینی و قیام عاشورا هستیم.از دیدگاه امام حسین، امام بر حق کسی است که به کتاب خدا عمل می کند و راه قسط و عدالت را پیشه خود سازد واز حق پیروی نماید ووجود خویش را وقف ذات الهی کند.
و چون می بیند در جامعه ای که می زید اصول اولیه عدالت برپانیست،امر به معروف ونهی از منکر را وظیفه خود میداند.
چون معتقد است که در جامعه اگر مسئله عدالت در آن مورد توجه نباشد به تبع آن نیز شریعت وماهیت دین نیز روبه فراموشی ومسخ شدن می رود. و بدین دلیل است که در وصیت خویش که به برادرشان محمد بن حنفیه سپرد به صراحت دلیل قیام خویش را بیان می کند:
(همانا من به منظور تباهگری وخود خواهی، و فساد و ستمگری قیام نکرده ام، و تنها برای اصلاح امت جدم محمد(ص)قیام کرده ام)
در فرهنگ حسینی از این دید عدالت دارای جایگاه رفیعی است که(بالعدل قامت السموات والارض)آسمانها وزمین به عدل برپاست.
واودر دامن پدری رشد ونمو داشته است که معتقد بود که بقای دین وسلامت آن را متوقف به حاکمیت عدالت در دین ودینداری می دید واز این رو بیشترین اهتمام آن حضرت(علی) در دوران حکومتش برای برپا کردن قسط وعدالت همه جانبه در جامعه وزندگی مردمان بود وسفارش می فرمود که دین خود را با عمل به عدالت حفظ نمایید.
و بر پایه همین نگرش است که در فرهنگ حسینی، عدم توجه به مفهوم والای عدالت ویا غفلت ورزیدن نسبت به آن، پیامدهای تباهگرش حد وحصر ندارد.
بنابراین برای اهمیت جایگاه این مفهوم ودلیل قیام خویش در طول سفر خویش از مدینه تا کوفه در جای جای به این مسئله مهم اشاره می کند،بعنوان مثال در سخنرانی خود در منزل(بیضه) در سرزمین عراق فرمود:
(مردم همانا رسول خدا فرموده است:(هرکس حاکم ستمگری را مشاهده کند که حرامهای خدا را حلال می سازد، عهد وپیمان الهی را زیر پا می گذارد، با سنت وقانون پیامبر مخالفت می ورزد، با بندگان خدا با دشمنی واز سرگناه رفتار می نماید،ولی در برابر چنین حاکمی با زبان وعمل نشوردوقیام نکند،بر خداوند است که او را با همان ستمگران در یک جایگاه عذاب کند)....)
از دیدگاه فرهنگ حسینی، عدالت، جان احکام و قوانین، دین است، و زنده بودن ونافذ بودن این احکام وقوانین بستگی به اجرای عدالت دارد، و اگر به قسط وعدالت پشت شود، بقای دین ودینداری در معرض خطری جدی قرار می گیرد، و اساسا دین ودینداری به دور از حاکمیت قسط وعدالت بی معناست.
وامیر کلام در سخنی زیبا در این زمینه می فرماید: (خدای سبحان عدالت را مایه برپایی انسانها، و ستودن زندگانی آنها، و سبب پاکی از ستمکاریها وگناهان، و روشنی چراغ اسلام قرار داده است)
و بی جهت نیست که در اصول اعتقادی شیعیان بعنوان پیروان آن بزرگواران، عدل، جایگاهی هم ردیف دیگر ارکان دین را دارد ویکی ازدغدغه های فکری آنها تحقق یافتن عدالت در زندگی دنیوی واجتماعی خویش است.
و به امید، به وعده حق که پیروزی حق بر باطل است، در انتظار ظهور مردی از تبار پاکان هستند، که حکومت عدل را بر روی زمین حاکم سازد. به امید آنروز.
وبرای اینکه جایگاه عدالت و آثار آن را بدانیم بد نیست در سخنان شهید عدالت،به این مهم دست یابیم،ایشان در دوحدیث کوتاه این مبحث مهم را تبیین کرده اند.
الف)العدل یصلح البریه.(عدالت مردمان را اصلاح می نماید)
ب)العدل حیاه الاحکام.(عدالت حیات احکام(دین)است).
با توجه به مقدمات فوق، نظاره گر برجسته بودن این مفهوم در فرهنگ حسینی و قیام عاشورا هستیم.از دیدگاه امام حسین، امام بر حق کسی است که به کتاب خدا عمل می کند و راه قسط و عدالت را پیشه خود سازد واز حق پیروی نماید ووجود خویش را وقف ذات الهی کند.
و چون می بیند در جامعه ای که می زید اصول اولیه عدالت برپانیست،امر به معروف ونهی از منکر را وظیفه خود میداند.
چون معتقد است که در جامعه اگر مسئله عدالت در آن مورد توجه نباشد به تبع آن نیز شریعت وماهیت دین نیز روبه فراموشی ومسخ شدن می رود. و بدین دلیل است که در وصیت خویش که به برادرشان محمد بن حنفیه سپرد به صراحت دلیل قیام خویش را بیان می کند:
(همانا من به منظور تباهگری وخود خواهی، و فساد و ستمگری قیام نکرده ام، و تنها برای اصلاح امت جدم محمد(ص)قیام کرده ام)
در فرهنگ حسینی از این دید عدالت دارای جایگاه رفیعی است که(بالعدل قامت السموات والارض)آسمانها وزمین به عدل برپاست.
واودر دامن پدری رشد ونمو داشته است که معتقد بود که بقای دین وسلامت آن را متوقف به حاکمیت عدالت در دین ودینداری می دید واز این رو بیشترین اهتمام آن حضرت(علی) در دوران حکومتش برای برپا کردن قسط وعدالت همه جانبه در جامعه وزندگی مردمان بود وسفارش می فرمود که دین خود را با عمل به عدالت حفظ نمایید.
و بر پایه همین نگرش است که در فرهنگ حسینی، عدم توجه به مفهوم والای عدالت ویا غفلت ورزیدن نسبت به آن، پیامدهای تباهگرش حد وحصر ندارد.
بنابراین برای اهمیت جایگاه این مفهوم ودلیل قیام خویش در طول سفر خویش از مدینه تا کوفه در جای جای به این مسئله مهم اشاره می کند،بعنوان مثال در سخنرانی خود در منزل(بیضه) در سرزمین عراق فرمود:
(مردم همانا رسول خدا فرموده است:(هرکس حاکم ستمگری را مشاهده کند که حرامهای خدا را حلال می سازد، عهد وپیمان الهی را زیر پا می گذارد، با سنت وقانون پیامبر مخالفت می ورزد، با بندگان خدا با دشمنی واز سرگناه رفتار می نماید،ولی در برابر چنین حاکمی با زبان وعمل نشوردوقیام نکند،بر خداوند است که او را با همان ستمگران در یک جایگاه عذاب کند)....)
از دیدگاه فرهنگ حسینی، عدالت، جان احکام و قوانین، دین است، و زنده بودن ونافذ بودن این احکام وقوانین بستگی به اجرای عدالت دارد، و اگر به قسط وعدالت پشت شود، بقای دین ودینداری در معرض خطری جدی قرار می گیرد، و اساسا دین ودینداری به دور از حاکمیت قسط وعدالت بی معناست.
وامیر کلام در سخنی زیبا در این زمینه می فرماید: (خدای سبحان عدالت را مایه برپایی انسانها، و ستودن زندگانی آنها، و سبب پاکی از ستمکاریها وگناهان، و روشنی چراغ اسلام قرار داده است)
و بی جهت نیست که در اصول اعتقادی شیعیان بعنوان پیروان آن بزرگواران، عدل، جایگاهی هم ردیف دیگر ارکان دین را دارد ویکی ازدغدغه های فکری آنها تحقق یافتن عدالت در زندگی دنیوی واجتماعی خویش است.
و به امید، به وعده حق که پیروزی حق بر باطل است، در انتظار ظهور مردی از تبار پاکان هستند، که حکومت عدل را بر روی زمین حاکم سازد. به امید آنروز.
گزارش خطا
آخرین اخبار