برادرانی که تاریخ سینما مدیون آنهاست+ تصاویر
تاریخ سینما از تولد تا به امروز شاهد همکاری خلاقانه چندین برادر سینمایی بوده است، از برادران فرانسوی که سینما را اختراع کردند تا آنهایی که به تاریخ سینمای کلاسیک و معاصر غنا بخشیدند و فیلمهای ماندگاری را در اذهان سینمادوستان به یادگار گذاشتند.
به گزارش ایسنا، «برادران لومیر» در 11 جولای 1895 با تولید تصویر متحرک و پایهگذاری اولین نمایش عمومی در سالن نمایش سینما به شکل امروزی، نام خود را در تاریخ به عنوان پدران سینما ثبت کردند.
«آگوست» و «لوئیس لومیر» در سالهای 1862 و 1864 در شهر «بزانسون» فرانسه متولد شدند و در سال 1870 برای تحصیل در بزرگترین مدرسه فنی «لیون» عازم این شهر شدند.
«آنتونی لومیر»، پدر برادران لومیر صاحب یک کارخانهی عکاسی بود که لوئیس به عنوان فیزیکدان و آگوست به عنوان مدیر در آن کار میکردند. پس از بازنشستگی پدر برادران لومیر، در سال 1892 آنها شروع به ساخت تصاویر متحرک کردند و در 13 فوریه 1895 دستگاه ابداعی خود را به نام «سینماتوگراف» ثبت کردند.
«سینماتوگراف» دستگاهی بود که هم برای نمایش فیلم و همچنین برای تصویربرداری از آن استفاده میشود و بر خلاف دستگاه «کینتوسکوپ» اختراع ادیسون قابلیت نمایش تصاویر متحرک را برای چنین نفر بصورت همزمان داشت و اولین فیلم سینما نیز در 19 مارس 1895 کارگران کارخانهی لومیر را به تصویر کشید که در حال ترک کارخانه بودند.
برادران «لومیر» در اولین نمایش فیلم عمومی به شکل امروزی در 28 دسامبر 1895، 10 فیلم کوتاه شامل اولین فیلم خودشان را در «گراند کافه» پاریس به نمایش گذاشتند که مدت زمان هر فیلم حدود 50 ثانیه بود.
از برادان «لومیر» چند فیلم کوتاه باقی مانده است که نه تنها اولین فیلمهای سینمایی جهان، بلکه اولین فیلم مستند و کمدی دنیا نیز در میان آنها یافت میشود. اگرچه آنها در ابتدا به اختراع خود با نوعی تردید مینگریستند و سینما را اختراعی بدون آینده قلمداد میکردند اما اختراع آنها تمام مردم جهان را به خود جلب کرد و امروزه در مقیاسی وسیعتر، هنرهای تصویری و رسانههای تصویری نقطهای از جهان را بیتاثیر نگذاشته است.
«ژان پیرداردن» و «لوک داردن» برادران بلژیکی هستند که علاوه بر این که نویسندگانی متبحرند، کارگردانی و تهیه کنندگی نیز میکنند و بیشتر به ساخت فیلمهای طبیعتگرایی میپردازند که به کاوش در وضعیت جوانان و قشر محروم و به حاشیه رانده شده جامعه میپردازد.
افرادی از طبقه پایین و مهاجران، بیکارها و بیخانمانها از افرادی هستند که در فیلمهای برادران دارن مجال خودنمایی و حرف زدن مییابند. برادران «داردن» که از دهه 70 میلادی فعالیت سینمایی خود را آغاز کردند تا کنون دو بار با فیلمهای «روزتا» (1999) و «بچه» (2005) موفق به کسب جایزه معتبر نخل طلای کن شدهاند و در شمار معدود کارگردانانی مانند «فرانسیس فورد کاپولا»، «بیل اوگوست»، امیر کوستوریتسا» و «شوهی ایمامورا» قرار گرفتند که دو نخل طلا کسب کردهاند. از دیگر ساختههای این برادران بلژیکی میتوان به «عهد» (1996)، «پسر»(2002)، «سکوت لورنا» (2008)، «پسری با دوچرخه» (2011) و فیلم «دو روز و یک شب» (2014) نام برد.
«جوئل» و «اتان کوئن» کارگردانان سرشناس هالیوودی از موفقترین برادران سینمایی محسوب می شوند که نگارش فیلمنامه، کارگردانی و تهیهکنندگی فیلمهایشان را مشترکا عهدهدار هستند، هرچند طی سالهای اخیر «اتان» بیشتر در امر تهیهکنندگی و «جوئل» در زمینه کارگردانی فعال بوده. پس از ساخت چند فیلم، اولین درخشش این دو برادر در سال 1991 با فیلم «بارتون فینک» رقم خورد که نخل طلای جشنواره کن و نامزدی در سه بخش از جوایز اسکار را برای آنها بههمراه آورد.
فیلم «فارگو» محصول 1996 دیگر فیلم موفق برادران «کوئن» بود که جایزه بهترین کارگردانی از جشنواره کن و جوایز بافتا و دو جایزه اسکار بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر نقش اول زن را کسب کرد. اما بدون شک سال 2005 نقطه عطف کارنامه سینمایی برادران کوئن بود، سالی که با ساخت فیلم بسیار موفق و البته پرفروش «جایی برای پیرمردها نیست» همراه شد و این فیلم در جوایز اسکار 2008 موفق به کسب چهار جایزه اسکار، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه اقتباسی و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
سینمای برادران کوئن چندان به سبک و ژانر خاصی پایبند نیست و انواع مختلف فیلمها در کارنامه این دو برادر دیده میشود از کمدیهایی چون «بزرگ کردن آریزونا» و «قاتلین پیرزن» تا فیلم گنگستری «گذرگاه میلر»، جنایی «فارگو»، «پیرمردها کشوری ندارند» تا اثر رمانتیک «سنگدلی بینهایت» و سیاسی جاسوسی «پس از خواندن بسوزان».
«پائولو تاویانی» و «ویتوریو تاوایانی» برادران اهل ایتالیا هستند که فعالیت خود را از خبرنگاری آغاز کردند و سپس به سمت ساخت فیلمهای بلند به سبک مستند روی آوردند. این دو کارگردان اولین فیلم خود را در سال 1960 ساختند و تاکنون به ساختن فیلم در کنار یکدیگر ادامه دادهاند و در شصت سال گذشته جوایز سینمایی متعددی از جشنوارههای معتبر سینمایی چون کن، ونیز، برلین و جایزه «دیوید دی دوناتلو» ایتالیا را کسب کردهاند. از مهمترین فیلمهای آنها میتوان به «خرابکاران»(1967)،«زیر نشان عقرب»(1969)،«شب سنت لورنزو»(1982) و همچنین «پدر سالار» (1977) برنده نخل طلا و «سزار باید بمیرد» برنده خرس طلای برلین (2012) اشاره کرد.
«پیتر جان فارلی» و «رابرت لئو فارلی» معروف به برادران «فارلی» را برای ساخت فیلمهای معروفی چون «احمق و احمقتر»، «Kingpin»، «من، خودم و آیرین» و «چیزی درباره مری» میشناسند. این دو فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی پس از دوران اوج هنری خود در میانه دهه 90 میلادی برای مدتی طولانی از صحنه سینما دور بودند تا ان که سال گذشته با دنباله کمدی «احمق و احمقتر» با بازی «جیم کری» و «جف دنیلز» دوباره به سینما آمدند، فیلمی که هرگز موفقیت نسخه اصلی خود را تکرار نکرد.
«میکا» و «آکی کوریسماکی» برادران اهل فنلاند هستند که هر کدام به صورت مستقل کارگردانان پرکاری هستند. گرچه در فیلمهایی با هم همکاری داشتهاند که «آکی» در نقش بازیگر و «میکا» به عنوان دستیار و یا فیلمنامهنویس حضور داشته است.
«میکا» سالهاست در برزیل زندگی میکند و بسیاری از فیلمهای او از جمله «آمازون»،«تیگردو»، «ریتمی» و... دارای مضامینی برزیلی است. «آکی کوریسماکی» که کارگردان توانمندتری است تمامی فیلمهای خود را در شهر هلسینکی میسازد که از آن جمله میتوان به «دختر کارخانه کبریت سازی» (1990)،«ابرهای شناور» (1996)،«مردی بدون گذشته»(2002) و «لو آور» اشاره کرد. «آکی کوریسماکی» در سال 2003 که فیلمش «مردی بدون گذشته» نامزد نهایی اسکار بهترین فیلم خارجی شد، به سبب دخالت آمریکا در جنگ خاورمیانه از حضور در مراسم اسکار امتناع کرد.
دو برادر، یکی «ریدلی اسکات» کارگردانی رویاگرای آمریکایی که همچنان ژانر علمی تخیلی سینما را شکل میدهد و در طیف وسیعی از دیگر ژانرهای سینمایی نیز یک استاد است و برادر دیگر «تونی اسکات» که ساخت فیلمهای «رومنس واقعی»، «اسلحه برتر» و چندین و چند فیلم اکشن دیگر را در کارنامه سینمایی دارد. «تونی اسکات» در تاریخ 19 اوت با پریدن از پل «وینسنت توماس» در کالیفرنیا خودکشی کرد و «ریدلی اسکات» که تاکنون فیلمهای معروفی چون «گلادیاتور» ،«تلما و لئویس»، «سقوط شاهین سپاه»، «بیگانه» و «بلید رانر» را ساخته است، اخیر فیلم «مریخی» را به سینما آورده که تاکنون نزدیک به نیم میلیارد دلار در سطح جهان فروخته است.
«کریستوفر نولان» یکی از برترین کارگردانان قرن بیست و یکم است که زندگی جدیدی به مجموعه فیلمهای «بتمن» بخشید و عصر طلایی فیلمهای ابرقهرمانی را به اوج رساند.
فیلم «میان ستارهای» نمونهای از توانایی بالای «کریستوفر نولان» در پیوند دادن درام هوشمندانه و ژانر علمی-تخیلی است. «کریستوفر» در طول دوران فعالیت سینمایی خود همکاری گستردهای با برادرش «جاناتان» داشته و فیلمنامه فیلمهایی چون «شوالیه تاریکی»، «شوالیه تاریکی بر میخیزد» و «میان ستارهای» را با همکاری او نگاشته است.
فیلم «ممنتو» که منتقدین از آن به عنوان یکی از برترین فیلمهای دهه 1990-2000 سینمای جهان یاد میکنند و نام «کریستوفر نولان» را به عنوان کارگردانی موفق در عرصه سینما تثبیت کرد نیز براساس داستان کوتاهی از «جاناتان نولان» ساخته شده است.
«چیکو»، «هارپو»، « گروچو»، « زپو» و «گومو»، پنج برادر با نام خانوداگی «مارکس» بودند که از موسسان سینمای آمریکا محسوب میشوند و ساخت برترین آثار کمدی تاریخ سینما از جمله «سوپ اردک» (1933) و «شبی در اوپرا» (1935) در کارنامه آنها دیده میشود. در طول تاریخ سینما تا به امروز شاید بتوان تنها نبوغ کمدی «چارلی چاپلین» را همتای برادران «مارکس» دانست. «چیکو»، «هارپو» و « گروچو» بیشترین تمرکز را بر سینما داشتند اما «زپو» و «گومو» پس از مدتی دیگر زمینههای کاری را دنبال کردند.
برادران «مارکس» در سال ۱۹۲۹ با قراردادی با شرکت «پارامونت» رسما وارد دنیای بازیگری شدند و پس از بازی در چندین فیلم از شرکتهای «پارامونت» و «متروگلدوینمایر»، در ۱۹۴۱ از بازیگری دست کشیدند و پس از آن نیز برخی از برادران گاها در فیلم و تلویزیون ظاهر میشدند.
گزارش خطا
آخرین اخبار