پروژه شكست خورده فرار از احمدي‌نژاد

کد خبر: ۹۱۶
تاریخ انتشار: ۰۷ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۳
مي‌خواهند مثل يك خاطره كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر شود تا شايد فراموشش كنند. فراموش كنند كه هشت سال پيش از مردي حمايت كردند و او بعد از راحت شدن خيالش از رسيدن رياست‌جمهوري راهش را از آنها جدا كرد. فراموش كنند كه هشت سال در برابر قانون‌گريزي‌هايش همراه با سكوت از او حمايت هم كردند. مي‌خواهند فراموشي بگيرند از درآمد 850ميلياردي نفت هشت سال اخير كه معلوم نشد به كجا رفت؟ فراموشي‌گرفتگان اين روزها اصولگرايان هستند و سوژه فراموشي‌شان «محمود احمدي‌نژاد».

دعاي شب و روز اكثرشان شده بود پايان دوره رياست‌جمهوري مردي كه برايش سينه چاك مي‌كردند و حالا نيز به جنبه جديدي از فراموشي دچار شده‌اند. اصولگراياني كه رفتارهاي احمدي‌نژاد آنها را به چندين شقه تقسيم كرده بود حالا به انحاي مختلف در تلاشند تا مردي را كه در حق‌شان جفا كرد فراموش كنند.

بهترين راه‌حل هم اين است كه حواس همگي را به رفتارهاي دولت جديد معطوف كنند. تا شايد مردم هم فراموش كنند كه هشت سال رياست‌جمهوري محمود احمدي‌نژاد براي آنها چه رهاوردهاي جبران‌ناپذيري داشته است. مردمي كه جريان اصولگرايي را مستحق تنها چهار ميليون راي دانستند و به اعتدال روي آوردند. اما چه شد كه احمدي‌نژاد كه روزي يادآور شهيد رجايي براي اصولگرايان بود به فردي فراموش شده از سوي اصولگرايان تبديل شد؟

جرياني كه اصولگرايان آن را انحرافي مي‌ناميدند بدون شك اصلي‌ترين نقش را در گسستن پيوند اصولگرايان با محمود احمدي‌نژاد داشت. هر چقدر كه دولت نهم مطابق ميل و سليقه اصولگرايان جلو رفته بود حالا دولت دهم از همان روزهاي ابتدايي با سليقه اصولگرايان ناجور بود.

انتخاب اسفنديار رحيم مشايي كه برخي او را ليدر جريان انحرافي مي‌نامند به عنوان معاون اول دولت دهم شيريني پيروزي انتخابات رياست‌جمهوري را در ميان اصولگرايان تبديل به تاسف كرد. كار به نامه مقام معظم رهبري رسيد و در نهايت اسفنديار رحيم‌مشايي از اين پست كنار گذاشته شد.

اما اين پايان ماجرا نبود. رفتارهاي مشايي و اطرافيانش در دولت خاطر اصولگرايان را متكدر كرده بود. هرچند كه تلاش مي‌كردند نشان دهند انتقادي به دولت احمدي‌نژاد ندارند اما در گوشه و كنار از اظهارات احمدي‌نژاد و رفتارهايش ابراز ناخشنودي مي‌كردند. مواضع گاه و بيگاه محمود احمدي‌نژاد در اين مورد كه او اصولگرا نيست و به هيچ حزبي تعلق خاطر ندارد نيز درد ديگري بر دردهاي اصولگرايان بود.

بهار سال 90 را شايد بايد به نوعي فرا رسيدن تاريخ انقضاي روابط اصولگرايان و محمود احمدي‌نژاد دانست. بهاري كه با خانه‌نشيني 11روزه محمود احمدي‌نژاد براي جريان اصولگرايي تبديل به خزان شد. خانه‌نشيني كه بالاخره با رفت و آمد‌ها و وساطت‌هاي مكرر پايان يافت اما به نوعي اصولگرايان را وارد مسير جدي‌تري كرد.

اصولگرايان مجلس هم حالا در مقابل دولتي قرار داشتند كه حمايت‌هاي شش سال گذشته‌شان جايي براي انتقاد از قانون‌گريزي‌ها نمي‌گذاشت. معتقد بودند كه بايد اجازه داد عمر دولت به صورت عادي به پايان برسد. نكته‌يي كه نشان مي‌داد احتمال دارد عصبانيت اصولگرايان از احمدي‌نژاد كار را به جاهاي باريك‌تر برساند.

انتخابات مجلس نهم فرا رسيد و آن دسته از اصولگراياني كه تا ديروز يار غار احمدي‌نژاد بودند با توجه به خانه‌نشيني 11 روزه وي و تحركات بيش از اندازه جريان انحرافي چاره را در عبور از احمدي‌نژاد دانستند.

جبهه پايداري هرچند كه در ظاهر از منتقدان احمدي‌نژاد بود اما در باطن همان سبك و سياق گذشته را درباره وي به كار مي‌بست و در مجلس براي حمايت از او فرش قرمز پهن مي‌كردند. با روي كار آمدن حسن روحاني و مشخص شدن مشكلات به بار آمده از هشت سال گذشته حالا اصولگرايان از هر دو طرف با مشكل مواجه بودند.

احمدي‌نژاد آن فردي كه فكر مي‌كردند نبود و آنها با حمايت‌هاي بي‌چون و چرايشان از او متهم رديف دوم مشكلات به بار آمده دوران رياست‌جمهوري احمدي‌نژاد بودند. اما اصولگرايان راه جديدي را در پيش گرفتند تا با ايرادهاي ريز و درشت به دولت يازدهم و اقداماتش فضا را از محمود احمدي‌نژاد برگرداندند. انتقادهايشان را يك روز هم معطل نگه نمي‌دارند تا مبادا كسي يادش بيايد كه مقصر اصلي به بار آمدن اين مشكلات چه فرد يا چه افرادي هستند؟ پروژه‌يي كه همگي آن را يك پروژه از پيش شكست خورده مي‌دانند.

اصولگرايان با پيش‌بيني انتخابات مجلس دهم و ترس از شكستي كه ممكن است به علت رويگرداني مردم از حمايت‌هاي آنان از محمود احمدي‌نژاد باشد دست به كار شده‌اند و از هر راهي براي نشان دادن اينكه با احمدي‌نژاد ديگر ارتباطي ندارند و او ديگر از آنها نيست استفاده مي‌كنند. حالا آنچه كه تعيين‌كننده است نتيجه انتخابات مجلس دهم است تا مشخص شود آيا مردم اصولگرايان را مقصر مي‌دانند يا خير؟
پربیننده ترین ها