8 آذر 76، از زبان ابراهیم تهامی/ نذر 5 روز روزه پس از شکست استرالیا

هشتم آذرماه سال 76 و روز خاص فوتبال ایران؛ رقم خوردن حماسه ملبورن و حک شدن خاطره آن در ذهن تمام ایرانی‌ها ...
کد خبر: ۹۱۳۱۱
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۶
هشتم آذرماه سال 76 و روز خاص فوتبال ایران؛ رقم خوردن حماسه ملبورن و حک شدن خاطره آن در ذهن تمام ایرانی‌ها ...

سیدابراهیم تهامی با حضور کوتاهش در زمین و وقت‌کشی به یادماندنی‌اش، هم‌چون سایر بازیکنان، در خلق حماسه ملبورن تاثیرگذار ظاهر شد.

ایسنای به مناسبت این روز، گفت‌وگویی با تهامی انجام داده است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

* آقای تهامی درباره جو اردوی تیم‌ملی پیش از بازی ایران با استرالیا بگویید.

جو اردو خیلی خوب بود و بازیکنان یک‌دل شده بودند و بسیار شوق داشتند که به جام جهانی بروند. بازی سختی داشتیم و بازیکنان هم به یکدیگر این موضوع را می‌گفتند.

* شرایط روز بازی چگونه بود؟

من جزو لیست 11 نفره نبودم و وقتی آقای ویرا متوجه شد که من در ترکیب اصلی نیستم، بسیار ناراحت شد و در حالی که داشت سیگار می‌کشید، سیگارش را روی زمین انداخت و از رختکن بیرون رفت. به نظرم ترکیب ویرا این نبود چرا که من در تمام تمرینات او، پشت سر عزیزی و دایی بودم ولی متاسفانه برای بازی با استرالیا در ترکیب اصلی نبودم.

* آن لحظه چه واکنشی نشان دادید؟

من فقط به حمید استیلی وقتی داشت وارد زمین می‌شد گفتم شما به زمین می‌روید ولی تیم زمانی به جام جهانی می‌رود که من وارد زمین شوم و خدا هم کمک کرد و به همین صورت شد.

* از جو ورزشگاه ملبورن هم بگویید.

ورزشگاه خیلی بزرگ و زیبا بود و تماشاگران بسیاری آمده بودند. آن زمان استرالیایی‌ها مدنظر داشتند تا پس از صعودشان به جام جهانی یک برنامه خاص اجرا کنند و با توجه به این‌که فکر می‌کردند به جام جهانی می‌روند، خودشان را آماده کرده بودند.

ایرانی‌ها و خیلی از مردم کشورهای آسیایی نیز در ورزشگاه حضور داشتند و دعا می‌کردند تا یک کشور آسیایی به جام‌جهانی صعود کند. من خیلی از مردم کشورهای کره، ژاپن، چین و عربی را می‌دیدم که علاوه بر این‌که پرچم کشور خودشان را به دست داشتند، پرچم ایران هم در دست‌شان بود. جو ورزشگاه همراه با تیم‌ملی ایران بود و مردم ایران آن‌جا تنها نبودند.

* شما در دقایق پایانی مسابقه وارد زمین شدید و تاثیرگذار هم بودید.

من از دقیقه 76 تا 90 درون زمین بودم. زمانی که من وارد زمین شدم ما بازی را 2 بر صفر باخته بودیم و پس از 30 تا 40 ثانیه بعد از ورودم‏، کریم باقری گل اول تیم‌ملی را به ثمر رساند.

* البته خیلی زود تعویض شدید و حتی ویرا در خاطره‌ای از شما گفته است که وقتی شما را از زمین بیرون آورد، می‌ترسید که با او درگیر شوید و به همین دلیل او پیش از این‌که شما از زمین خارج شوید به سمت‌تان آمد و به شما دست داد.

اتفاقا من با خنده از زمین بیرون آمدم و پس از خروج از زمین، ویرا را در بغل گرفتم و او را بوسیدم و به او گفتم برای شما خیلی خوشحالم. البته ویرا فکر می‌کرد که من با او درگیر شوم. به نظرم تعویض ویرا یک کار تاکتیکی بود و یک مهاجم بیرون آورد و یک مدافع وارد زمین کرد که لازم هم بود. همسر ویرا پزشک تغذیه تیم بود و سن بالایی داشت و می‌گفت سیدابراهیم پسر من است. او و ویرا خیلی من را دوست داشتند.

* درباره وقت‌کشی به یاد ماندنی‌تان هم بگویید.

من داشتم از زمین خارج می‌شدم که حمید استیلی به من گفت "سید بند کفشت را باز کن و اگر کارت هم بگیری مهم نیست ولی کمی معطل کن" من هم داشتم بند کفشم را باز می‌کردم که آقای دایی آمد و به من گفت "سید برو بیرون تا مبادا داور لج کند و به تو کارت قرمز بدهد." البته خیلی از مردم خوزستان فکر می‌کردند که علی دایی به من تَشر زده بود و من هم بارها توضیح دادم که به این صورت نبود. دایی هنوز هم به من احترام می‌گذارد و من را بسیار دوست دارد.

* ویرا در بین دو نیمه چه صحبتی با بازیکنان داشت که شرایط تیم آن‌قدر تغییر کرد؟

برخی‌ها که خدا را فراموش کرده‌اند درباره ویرا بد نوشتند و برخی‌ها هم خوب نوشتند. ما در این بازی در هفت، هشت دقیقه ابتدایی مسابقه باید پنج، شش گل صد درصدی می‌خوردیم. تیم استرالیا بسیار قوی‌تر از ما بازی کرد و باید حقایق را گفت. این تیم، قدرتمند و قوی بود و تمام بازیکنانش هم در اروپا بازی می‌کردند. به هر حال زمانی که بین دو نیمه به رختکن رفتیم آقای ویرا حرف‌های بسیار زیبایی به ما زد که تاثیر صد درصدی روی تیم گذاشت. ویرا گفت "من تمام کارهایی که باید انجام می‌دادم را انجام دادم و اکنون تغییر شرایط دست شما است و از دست من خارج است. اکنون یک قاره منتظر هستند و مردم نیز در جایگاه، شما را تشویق می‌کنند. تغییر بازی از نظر وجدانی دست شما است و مردم کشورتان، همه در حال دعا هستند، پس هر کاری می‌توانید انجام دهید تا به جام‌جهانی راه پیدا کنید."

در بین دو نیمه محمد خاکپور هم در رختکن به بازیکنان گفت "اگر این بازی را بردیم، وقتی به ایران برگشتیم گرفتن پنج روز، روزه بر تمام بازیکنان واجب است و همه قول بدهند که روزه بگیرند." من هم پس از برگشت، این کار را انجام دادم. به هر حال در بین دو نیمه صحبت‌های خاکپور و صحبت‌های صادقانه ویرا که گفت از "جان و دل مایه بگذارید" در روند تیم تاثیر گذاشت و خدا را شکر تیم‌ملی به جام‌جهانی رسید.

* تیم‌ملی 20 سالی بود که به جام‌جهانی نرفته بود و به نظر می‌رسید همین عامل، حساسیت بازی را بالا برده بود؟

علاوه بر این عامل، با توجه به این‌که ما 20 سال قبل هم این تیم را از این رقابت‌ها اوت کرده بودیم، حساسیت بازی را کمی بالا برده بود و خوشبختانه استرالیا باز هم به دست ما اوت شد.

* جو ورزشگاه پس از صعود ایران به جام‌جهانی چگونه بود؟

وقتی بازی تمام شد، بازیکنان استرالیا گریه می‌کردند و ما هم شادی می‌کردیم و شادی ما به شدتی بود که به نظرم کمی بد بود، چرا که آن‌ها خیلی غمگین بودند. ما آن‌قدر خوشحال بودیم که رختکن را هم شلوغ کردیم و آن‌جا را به‌هم زدیم. خیلی‌ها می‌گفتند استرالیایی‌ها جو بدی را درست کرده بودند، در حالی که من از این صحبت تعجب می‌کنم، چرا که به این صورت نبود و شرایط خوب بود و خیلی هم به ما احترام گذاشتند.

* استقبال مردم در فرودگاه دبی و ایران چطور بود؟

مردم ایران در فرودگاه دبی بسیار سنگ تمام گذاشتند و من فکر می‌کنم تمام مردم امارات به فرودگاه آمده بودند. ورود ما به فرودگاه دبی، صبح زود بود و ماشین‌هایی که به استقبال ما آمده بودند، آن‌قدر بوق می‌زدند که اماراتی‌ها تعجب می‌کردند که صبح زود چه اتفاقی افتاده است. استقبال خیلی خوبی در ‎آن‌جا از ما صورت گرفت. وقتی هم به فرودگاه ایران آمدیم، ما را با هلی‌کوپتر به ورزشگاه آزادی بردند و مراسم استقبال در آن‌جا هم بسیار باشکوه برگزار شد.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار