معتضد از گاف‌های «معمای شاه» می گوید

کد خبر: ۸۹۵۰۳
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۸
با این که تنها دو قسمت از سریال «معمای شاه» پخش شده اما علاقه مردم به موضوعات تاریخی و پخش این مجموعه در روزها و شبکه‌های مختلف از یک سو و بحث‌های فراوان و احساس کنجکاوی درباره نوع نگاه سریال به تاریخ معاصر و دوران سلطنت محمد رضا پهلوی سبب شده از همین آغاز بحث‌ها و سوالاتی درباره آن درگیرد.

به گزاش عصر ایران، برخی از رسانه‌ها نیز در همین ابتدای کار، گاف‌ها یا اشتباهات آن را عمده می‌کنند و مثلا خطاطی شعری که سال ها بعد سروده شده سوژه شده است.( شعر دکتر محمود اکرامی‌فر که قدمتی بیست ساله دارد: یا علی گفتیم و عشق آغاز شد- از مجموعه «دریا تشنه است»)

  با این که سریال طبعا کارگردان و سناریو نویس دارد اما پرسش‌ها متوجه خسرو معتضد تاریخ پژوه و نویسنده شده که در تیتراژ پایانی به عنوان «کارشناس تاریخی» معرفی می شود.

  خسرو معتضد اما می‌گوید: من نه نویسنده سناریو هستم و نه رهنمود دهنده فکری آن و خط فکری و شیوه نگارش و برداشت های مرا باید در کتاب هایی که نوشته‌ام خصوصا «شاه 61 سال» ببینید و سبک خاص خودم را دارم.

  از او پرسیدیم : در عنوان بندی سریال اما از شما به عنوان «کارشناس تاریخی» یاد می‌شود. پس دخالت شما در چه حد بوده است؟ آقای معتضد در پاسخ می‌گوید: نقش من محدود و منوط است به موارد سلبی تا اشتباهی رخ ندهد و در اصطلاح مطبوعاتی ها گاف ندهند.

مثلا از وسیله‌ای چون اتومبیل جیپ استفاده نشود چون اساسا در سال های بعد از1941/ 1320 اختراع و تولید شد و در سال  1321- 1322 توسط ارتش آمریکا به ایران حمل شد و تذکر من در این باره بود که درنمایش دوره سلطنت رضا شاه از جیپ استفاده نشود. یا این که علایم نظامی و سردوشی ها درست باشد.

  همچنین نقش‌ها به چهره های واقعی نزدیک باشد. موضوع دیگر هم محاورات بود که من مراقب بودم شیوه سخن گفتن آن دوره ها رعایت شود.

  وی موارد دیگر را این گونه برشمرد: اماکن تاریخی به واقعیت نزدیک باشد، حوادث مهم سیاسی مانند میتینگ ها، راه‌پیمایی‌ها، اعلامیه  های دولت‌ها، متن مصاحبه‌ها و کنفرانس‌ها صحیح باشند.

  خسرو معتضد تاکید می کند: مردم دقت کنند! من سناریوی فیلم را ننوشته‌ام و سریال هم بر پایه کتاب های من تهیه نشده اما هر جا که کارگردان محترم و دستیاران ایشان پرسشی مطرح کرده‌اند و با ابهامی رو به رو شده‌اند از من پرسیده‌اند و من هم پاسخ داده‌ام. مثلا وقتی دیدم دو واقعه ترور رزم آرا و ازدواج شاه و ثریا را پس و پیش آورده‌اند اصلاح کردم. یا متن سخنرانی هایی  را خواستند و من استخراج کردم و فرستادم.

  وی اضافه کرد: در باره رخدادهایی چون ازدواج ولیعهد ایران و خواهر پادشاه مصر و جزییات آن، وقایع شهریور 1320 و استعفای رضا شاه و خروج او از ایران، 17 آذر 1321 ( بلوای نان)،شخصیت های سیاسی مثل قوام السلطنه، دکتر محمدمصدق، محمد علی فروغی،علی سهیلی، متین دفتری، محمد ساعد، حکیمی، آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی، ترورهای سیاسی مانند ترور هژیر و رزم آرا و نیز به سوء قصد به شاه در 15 بهمن 1327 همچنین مناسبات ایران و انگلستان و نیز ایران و آمریکا و یا ایران و شوروی و ماجراهای مربوط به نفت از من پرسش شده و من پاسخ داده‌ام اما سناریو را خودشان نوشته اند.

  خسرو معتضد گفت: این روزها در شبکه های مجازی و گروه های موبایلی دیده ام که پرسش ها و انتقادات احتمالی خود درباره سریال را متوجه من دانسته اند در حالی که حرف اول و آخر را کارگردان می زند و مسوولیت محتوایی یک سریال با کارشناس نیست زیرا راه نمایی ها یا یادآوری های من همه جا جنبه فنی داشته و در خط اصلی و محتوایی سریال نقش نداشته ام.

وی مشخصا گفت: این که رضا شاه شیعه اثنی عشری نبوده نقل قولی است از آشتیانی زاده نماینده مجالس 15 و 16 که خود او هم آدم چندان موجهی نبوده و نمی توان وی را موثق انگاشت یا این که مناسبات غیر طبیعی یی میان محمدرضا پهلوی و ارنست پرون وجود داشته یا رضا خان در جوانی مدتی مسگر بوده [بنا به روایت آقای سعد وندیان] مطالبی است که درباره آنها مستندات دقیق وجود ندارد و تنها به نقل از افواه است، یا این که شاه دایم الخمر بوده و اساسا تکیه کامل بر نوشته‌های فردوست - با توجه به فرصت‌طلبی ذاتی او و این که راوی موثقی نبوده- باز به من ارتباط ندارد و تعجب می کنم که چرا در برنامه «شب های تاریخ» بر روی مسایلی از این دست تاکید می شود.

  کارشناس تاریخی سریال «معمای شاه» تصریح کرد: ما هیچ بیّنه ای نداریم که رضا خان در 12 سالگی بچه قزاق شده باشد هر چند در آن سن هم فرزندان قزاقان و نظامیان را در قزاق خانه می‌پذیرفتند و این سخن مستند است به نوشته سرهنگ صادق ادیبی که خودم خاطرات او را به چاپ رسانده‌ام.

معتضد البته می پرسد: به فرض رضا خان مدتی هم مسگری کرده باشد اما این موضوع چه ارزش و اهمیتی دارد؟ در حالی که فورا به ذهن تماشاگر این موضوع متبادر می‌شود که یعقوب لیث هم در جوانی رویگر (مسگر) بوده و سپس بساط فرمانروایی پهناوری را گسترده است.

 این روزنامه نگار قدیمی و تاریخ پژوه در پایان تصریح کرد: من با توجه به بضاعت تاریخی خود کوشیده‌ام سریال از اشتباهات تاریخی در جزئی ترین موارد هم مبرا باشد و خودروها، مکان ها، پوشاک نظامیان و پلیس و افراد عادی غیر نظامی در تمام این 42 سال مطابق با واقعیات باشد.

آقای معتضد درباره نحوه ارتباط خود با سازندگان سریال توضیح داد: دستیاران کارگردان - آقایان صادقی نسب، عجمی، خدومی و رحیمی و خانم عظیمی و یک فرد دیگر – مرتبا با من در تماس بودند و درباره صحنه های حوادث سیاسی و آنچه بر روی تبلت کارگردان می دیدم نظر می دادم. دقت کنید! من نظر تاریخی خودم را بیان می کردم اما شدت و ضعف موضوع یا غلظت و تاکید بر یک موضوع و البته بخش های داستانی که هر کارگردانی برای جذابیت اثر خود اضافه می‌کند طبعا به من ارتباطی نداشت.

 «عصر ایران» برای مشخص‌تر شدن موضوع و به صورت صریح پرسید: مثلا در قبال موضوع استعمال مواد مخدر که به شخصیت هایی نسبت داده می شود موضعی یا توضیحی داشتید و مورد تایید شما بود یا نه؟ پاسخ از این قرار است:

«اتفاقا در این چند روز  بارها در این باره از من پرسیده‌اند. در نظر داشته باشید در آن زمان تریاک کشی در ایران عادی بوده و دولت اداره باندرول بر تریاک داشت و شیره خشخاش را از زارعان می خرید و باندرول می چسباند.

تا پایان عصر رضاشاه ما قانون محدودیت کشت یا مصرف تریاک نداشتیم و اولین قوانین محدود کننده کشت و مصرف تریاک و وافور سازان در سال های بعد ازشهریور 1320 و در دوران زمام‌داری قوام السلطنه به تصویب مجلس شورای ملی رسید و در سال 1334 در دولت حسین علاء اجرایی شد (پس از9 سال). اگر بخواهیم موضوع ملموس‌تر شود می‌توانیم بگوییم تریاک‌کشی در آن دوران مثل قلیان‌کشی در این زمانه است که هر چه تلاش می‌شود منسوخ نمی‌شود.»
پربیننده ترین ها