ایران 2025 از نگاه «تایم»
مجله تايم در شماره نوامبر خود پروندهاي درباره ايران منتشر كرده است. اين مجله تيتر «ايران ٢٠٢٥» را براي عكس جلد خود انتخاب كرده است. در صفحات داخلي و در متن اين مقاله اين سؤال پرسيده شده كه «آيا نهايتا ايران آماده تغيير است؟» انتخاب عكسهايي از نيوشا توكليان، عكاس ايراني برای روي جلد تايم تجربه بديعي است. در ادامه گزيدهاي از متن اين مقاله را ميخوانيد.
تصویری از ایران ٢٠٢٥
باوجود اینکه دنیای سیاست ایران بسیار پیچیده و غامض است، اما در همه این سالها میتوانستیم مسیر کلی امور را از نحوه پوشش جوانان این کشور بیابیم. در این سالها اين مسئله در جامعه ایران از اهمیت بسزایی برخوردار بود... اما پرسش اینجاست که چه تغییری بهوقوع پیوسته است؟ فقط این ایران است که هیچوقت منفعل و ثابت نمیماند، اما اینبار آهنگ تغییر و سمتوسوی آن است که مشخص میکند آیا توافق هستهای پابرجا ميماند يانه. برنامه جامع اقدام مشترک از ١٨ اکتبر رسما وارد فاز عملیاتی شد. براساس این برنامه، برخی از مؤلفههای برنامه اتمی ایران محدود خواهد شد، اما نه برای همیشه. در مدت تنها ١٠ سال، ایران آزاد خواهد بود که از سانتریفیوژهای جدیدتر و بهمراتب کاراتر استفاده کند و اورانیوم را با سرعت ١٦ برابری غنیسازی کند. مدت ١٥سال به هرمقدار که بخواهد و با هر سرعتی میتواند به فرایند غنیسازی خود ادامه دهد.در یک متن ١١٠صفحهای که به زبان پیچیده تخصصی به نگارش درآمده است، بارزترین فرض (که ایران در طول این دوره همچنان قابلاعتماد باقی بماند) همچنان اصل تعهد و پایبندی ایران است.یکدهه مدت زمان کمی نیست، اما پیشرفتهای حاصله اولیه دلیل مناسبی برای خوشبین بودن نیست.و چرا نحوه پوشش جوانان دیگر دلیلی متقن و مطلق از عالم سیاست نیست؟ اگر لحظهای درنگ کنيم به اصل قضیه پی خواهیم برد. تندروها دلواپساند و تلاش دارند از نابودی امور جلوگیری کنند.از طرفی دیگر جریاناتی بهمراتب بزرگتر که شامل جمعیت کثیری از جوانانی است که مشتاق به برقراری ارتباط با دنیای بیروناند، بیشتر علاقهمند به قشر میانهرو معتدل هستند؛ برای نمونه «محمد بصیر» فعال در حوزه نرمافزار درحالیکه در کنار یکی از دریاچههای مصنوعی در قسمتهای غربی تهران به همراه همسر خود نشسته و مشغول نوشیدن چای است، میگوید: «تغییر توقفناپذیر است و حتی در دوران تحریمها نیز در جریان بود و برداشتهشدن تحریمها فقط به آن سرعت میبخشد، به نحوی که وسیعتر و سریعتر خواهد بود». ایران، در طول تاريخ، هرچه که بوده است، سرزمین زاهدان گوشهگیر نبوده است. تصور تنگنظرانه، شاید تنها تصوير جمعیت چندفرهنگه و کلانشهری خاورمیانه را مخدوش و مبهم میکند.در روز ١٥ پرواز بین ایران و استانبول که دروازه ایران به غرب است، صورت میگیرد. ایران در دورانی هم که به پارس معروف بود، عصر طلایی اسلام را رقم زد و عصر طلایی شاعرانی چون حافظ را. حتی روحانيان نیز از حافظ نقلقول میکنند. همین به فهم (دليل و چرايي) رفتار ايرانيان كمك میکند.کلاسهای زبان انگلیسی بیشتر محبوب شدهاند. يكي از كساني كه با او گفتوگو كردم، ميگويد شخصیت انسان ایرانی به فصلهای سال تکیه دارد و به همین علت خوشبین است. او میگوید بهار در راه است و این در «ديانای» (در خون و رگ) ماست که به رقمخوردن بهترین چیزها امیدوار باشیم.... «بنابراین این بهار من است... همه این کارها شبیه انتظار برای آمدن گودو است.»هنگامیکه در مصاحبهای خبرنگار تلویزیونی در سال ٢٠٠٥ از هاشمیرفسنجانی درباره لباس معمول جامعه، پس از پیروزی او، پرسید، آیتالله هاشمی انگشتش را بالا برد و با خندهای گفت که برهنگی در کار نخواهد بود. این سخن بهخودیخود دلیل و شاهدی بود بر آنکه نهتنها ایران تغییر میکند، بلکه افرادی که مسئولیت دارند نیز تغییر میکنند. جریان موسوم به اصلاحطلب که در سال ١٩٩٧ با شکست محافظهکاران به قدرت رسید، مردم را قوی ساخت و چندتن از مدیران خود را از میان دانشجویانی انتخاب کرد که در تسخیر سفارت آمریکا در سال ١٩٧٩ دخالت داشتند.
مهدی خانعلیزاده كه در ٢٩ نوامبر ٢٠١١ جز حملهکنندگان به سفارت انگليس بود و کارمند خبرگزاری جناحراستی رجاست به من میگوید که تندرو، تندروست و افتخار میکند به اینکه بطریهای شیشهای را در مقرهای دیپلماتیک انگلیس شکسته است...باوجوداین در آگوست امسال انگلیسیها به سفارت خود بازگشتند.خانعلیزاده معتقد است که آمریکاییها نیز میتوانند برگردند، اما شروطی برای این بازگشت میشمارد: «نخست اینکه ایران را بهعنوان یک دولت مشروع به رسمیت بشناسند. دوم اینکه اعتراف کنند ایران مثل قذافی نیست. کرهشمالی نیست. ایران کشوری با عقلانیت است که در بعضی موارد مواضعی میانهرو و در بعضی موارد دیگر سختگیر است».ممکن است نوعی مصلحتاندیشی در این تناقضگویی نهفته باشد که برای همه کسانی که اولویتهای ریاستجمهوری آمریکا را دنبال میکنند آشناست؛ یعنی جاییکه تناقضات برای بهوجدآوردن هواداران استفاده میشود. سعید لیلاز تحليلگر، اقتصادی اصلاحطلب عقیده دارد که «آنها این نوع رادیکالیسم را برای مصرف داخلی لازم دارند» شرایط را مهیای دو انتخابات آینده که هر دو قرار است در فوریه برگزار شوند میکنند... رأیگیری دیگری که در همان روز برگزار خواهد شد به مراتب اختصاصیتر خواهد بود؛ به این معنی که رأیدهندگان اعضای مجلس خبرگان را تعیین خواهند کرد...به نظر میرسد با وجود ازدسترفتن محبوبیت احمدینژاد در سال ٢٠١٣ (هنوز هم حدود ٢٠درصد از مردم همچنان طرفدار رويكرد راديكالها هستند)، اکنون محبوبیت گروه میانهرو به رهبری روحانی رو به افزایش است. یک روزنامه انگلیسیزبان همه مذاکرات اقتصادی و اولیه را پوشش میدهد. روی تابلویی که در بیرون هتل پارسیان در تهران نصب شده، نوشته شده است که یک میلیارد توریست، یک میلیارد فرصت.روحانی ٦٦ساله، برخلاف اصلاحطلبان، روابطی دیرینه و همراه با اعتماد با مقامات ارشد نظام دارد. روحانی برای مدتی دبیر شورایعالی امنیت ملی بود که مسئولیت رسیدگی به حساسترین مسائل ایران را بر عهده دارد، اما پاشنه آشیل روحانی جای دیگری است. اقتصاددانان بر این باورند که اقتصاد ایران مبتنی بر نوعی شادی و خلسه است. به گفته كارمند يك بانک خصوصی «متأسفانه انتظارات خیلی بالاست». تا زمانیکه سازمان ملل تأیید نکند ایران در چارچوب موافقتنامه عمل کرده است، تحريمها پابرجا خواهند بود که تا قبل از بهار خواهد بود. اما حتی پایاندادن به تحریمها تأثير محدودی بهدنبال خواهد داشت؛ زیرا زمانیکه تحریمها پابرجا بودند، برخی از کشورهایی که نفت سنگین و سولفوری ایران را خریده بودند، پالایشگاههای خود را بازطراحی کردند تا بتوانند نفت سبک را از کشورهایی که حاشیه سیاسی کمتری داشتد خریداری کنند، اما خطر بزرگتر، اقتصادی است که حتی قبل از تحریمها نیز حالوروز خوشی نداشت.اما اگر قرار است رابطه ایران و آمریکا در جهت مثبتی تغییر کند، این برعهده تصميمگيرندگان ارشد نظام است. صادق خرازی، دیپلمات سابق ایران که متن پیشنهادی «معامله بزرگ» با آمریکا را در سال ٢٠٠٣ نوشت، میگوید: «ما حرکات مثبت بیشتری از سوی آمریکا نیاز داریم.» در آن سند محرمانه، توافق شد واشنگتن تغییر رژیم را کنار بگذارد، تهران شفافیت هستهای داشته باشد و حمایت از پیکارجویان فلسطینی را پایان دهد. جورج بوش اعتنایی به این نامه نمیکند. خرازی که به مقامات ارشد نظام نزدیک است میگوید: «ما متوجه حرکات مثبت کری و اوباما هستیم، اما مطمئن نیستیم پس از ترک کاخ سفید توسط اوباما چه اتفاقی خواهد افتاد».دراینبین اعتماد در خفا و عموم تشویق میشود. در ٣٠ اکتبر ایران به گفتوگوهای سوریه پیوست؛ درحالیکه واشنگتن پیشتر مخالف آن بود. این کانال دیپلماتیک ایجادشده بین دولتها برای گفتوگوهای هستهای میتواند به دفع بحرانهایی که ممکن است بهصورت دیگر اجتنابناپذیر باشند، کمک کنند.و درباره بحرانهایی که هنوز اجتنابناپذیرند؟ اسرائیل، بهعنوان یک نقطه کلیدی درگیری، اولویت نبوده است و در طول یکهفته مصاحبه هیچ مقام ایرانی موضوع اسرائیل را مطرح نکرده است؛ هرچند اشارههایی به آیپک شده است. عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان، میگوید: «ما متعقدیم آمریکا واقعا بهدنبال تغییر رژیم است». او میافزاید: «یک مشکل دیگر این است که غرب همیشه سعی میکند فرهنگ و باورهای خود را ترویج دهد و ما در مقابل آن مقاومت میکنیم».اگر مقصد این مشاجره بهراستی یک جنگ فرهنگی است، این موضوع با چیرگی غرب بر کارزار جهانی در حال آغاز است. هشدارهای جدید درباره نفوذ فرهنگی یادآور هشدارهای قبلي درباره غربزدگی است. اما نگاهی کنید به قفسههای اسباببازیفروشی. مرتضی محمدی در شمالغرب تهران- هلوکیتی، باباسفنجی، همهچیز از شخصیتهای شرکت انیمیشنسازی پیکسار، دفا لوسی (کپی چینی باربی) که همچنان در ایران ممنوع است، اما مغازهدار حتی سارا، عروسکی را که توسط محافل داخلی تبلیغ میشود، در مغازه خود ندارد. او میگوید بچهها اين عروسك را دوست ندارند.وقتی از مغازهدار میپرسم ایرانیها ١٠-١٥ سال در آينده چگونه خواهند بود، میگوید: «آنها بايد هم با جهان و هم با مردمشان زندگی کنند.» بیشتر شرایط اقتصادی بستگی به قیمت نفت دارد که البته رقیب دیرینه ایران چندان بدش نمیآید در حد قیمت ٤٠ و ٥٠ دلار فعلی نگه دارد؛ چراکه از عواقب آن برای ایران اطلاع دارد. به اعتقاد ليلاز، قیمت نفت به بشکهای٧٠ تا٨٠ دلار خواهد رسید. بهنحویکه پاسخگوی تعهد دولت در قبال مردم خواهد بود؛ چراکه در غیر اینصورت باید با وضع مالیات بیشتر جبران کند. قیمت پایین نفت، دولت ایران را در تنگنا قرار خواهد داد؛ اما تحریمها تأثیر متعادلکنندهای روی برخی از تندروترین چهرهها، یعنی حلقه نزدیک به احمدینژاد داشتهاند؛ احمدینژادی که بهعنوان یک پوپوليست بر سر کار آمد، بهعنوان ماشین پول و نقدینگی عمل کرد و مبالغ هنگفتی را بین حامیان سیاسی خود تقسیم کرد که بسیاری از آنها سرمایههای هنگفتی را از همین راه بهدست آوردند.
تصویری از ایران ٢٠٢٥
باوجود اینکه دنیای سیاست ایران بسیار پیچیده و غامض است، اما در همه این سالها میتوانستیم مسیر کلی امور را از نحوه پوشش جوانان این کشور بیابیم. در این سالها اين مسئله در جامعه ایران از اهمیت بسزایی برخوردار بود... اما پرسش اینجاست که چه تغییری بهوقوع پیوسته است؟ فقط این ایران است که هیچوقت منفعل و ثابت نمیماند، اما اینبار آهنگ تغییر و سمتوسوی آن است که مشخص میکند آیا توافق هستهای پابرجا ميماند يانه. برنامه جامع اقدام مشترک از ١٨ اکتبر رسما وارد فاز عملیاتی شد. براساس این برنامه، برخی از مؤلفههای برنامه اتمی ایران محدود خواهد شد، اما نه برای همیشه. در مدت تنها ١٠ سال، ایران آزاد خواهد بود که از سانتریفیوژهای جدیدتر و بهمراتب کاراتر استفاده کند و اورانیوم را با سرعت ١٦ برابری غنیسازی کند. مدت ١٥سال به هرمقدار که بخواهد و با هر سرعتی میتواند به فرایند غنیسازی خود ادامه دهد.در یک متن ١١٠صفحهای که به زبان پیچیده تخصصی به نگارش درآمده است، بارزترین فرض (که ایران در طول این دوره همچنان قابلاعتماد باقی بماند) همچنان اصل تعهد و پایبندی ایران است.یکدهه مدت زمان کمی نیست، اما پیشرفتهای حاصله اولیه دلیل مناسبی برای خوشبین بودن نیست.و چرا نحوه پوشش جوانان دیگر دلیلی متقن و مطلق از عالم سیاست نیست؟ اگر لحظهای درنگ کنيم به اصل قضیه پی خواهیم برد. تندروها دلواپساند و تلاش دارند از نابودی امور جلوگیری کنند.از طرفی دیگر جریاناتی بهمراتب بزرگتر که شامل جمعیت کثیری از جوانانی است که مشتاق به برقراری ارتباط با دنیای بیروناند، بیشتر علاقهمند به قشر میانهرو معتدل هستند؛ برای نمونه «محمد بصیر» فعال در حوزه نرمافزار درحالیکه در کنار یکی از دریاچههای مصنوعی در قسمتهای غربی تهران به همراه همسر خود نشسته و مشغول نوشیدن چای است، میگوید: «تغییر توقفناپذیر است و حتی در دوران تحریمها نیز در جریان بود و برداشتهشدن تحریمها فقط به آن سرعت میبخشد، به نحوی که وسیعتر و سریعتر خواهد بود». ایران، در طول تاريخ، هرچه که بوده است، سرزمین زاهدان گوشهگیر نبوده است. تصور تنگنظرانه، شاید تنها تصوير جمعیت چندفرهنگه و کلانشهری خاورمیانه را مخدوش و مبهم میکند.در روز ١٥ پرواز بین ایران و استانبول که دروازه ایران به غرب است، صورت میگیرد. ایران در دورانی هم که به پارس معروف بود، عصر طلایی اسلام را رقم زد و عصر طلایی شاعرانی چون حافظ را. حتی روحانيان نیز از حافظ نقلقول میکنند. همین به فهم (دليل و چرايي) رفتار ايرانيان كمك میکند.کلاسهای زبان انگلیسی بیشتر محبوب شدهاند. يكي از كساني كه با او گفتوگو كردم، ميگويد شخصیت انسان ایرانی به فصلهای سال تکیه دارد و به همین علت خوشبین است. او میگوید بهار در راه است و این در «ديانای» (در خون و رگ) ماست که به رقمخوردن بهترین چیزها امیدوار باشیم.... «بنابراین این بهار من است... همه این کارها شبیه انتظار برای آمدن گودو است.»هنگامیکه در مصاحبهای خبرنگار تلویزیونی در سال ٢٠٠٥ از هاشمیرفسنجانی درباره لباس معمول جامعه، پس از پیروزی او، پرسید، آیتالله هاشمی انگشتش را بالا برد و با خندهای گفت که برهنگی در کار نخواهد بود. این سخن بهخودیخود دلیل و شاهدی بود بر آنکه نهتنها ایران تغییر میکند، بلکه افرادی که مسئولیت دارند نیز تغییر میکنند. جریان موسوم به اصلاحطلب که در سال ١٩٩٧ با شکست محافظهکاران به قدرت رسید، مردم را قوی ساخت و چندتن از مدیران خود را از میان دانشجویانی انتخاب کرد که در تسخیر سفارت آمریکا در سال ١٩٧٩ دخالت داشتند.
مهدی خانعلیزاده كه در ٢٩ نوامبر ٢٠١١ جز حملهکنندگان به سفارت انگليس بود و کارمند خبرگزاری جناحراستی رجاست به من میگوید که تندرو، تندروست و افتخار میکند به اینکه بطریهای شیشهای را در مقرهای دیپلماتیک انگلیس شکسته است...باوجوداین در آگوست امسال انگلیسیها به سفارت خود بازگشتند.خانعلیزاده معتقد است که آمریکاییها نیز میتوانند برگردند، اما شروطی برای این بازگشت میشمارد: «نخست اینکه ایران را بهعنوان یک دولت مشروع به رسمیت بشناسند. دوم اینکه اعتراف کنند ایران مثل قذافی نیست. کرهشمالی نیست. ایران کشوری با عقلانیت است که در بعضی موارد مواضعی میانهرو و در بعضی موارد دیگر سختگیر است».ممکن است نوعی مصلحتاندیشی در این تناقضگویی نهفته باشد که برای همه کسانی که اولویتهای ریاستجمهوری آمریکا را دنبال میکنند آشناست؛ یعنی جاییکه تناقضات برای بهوجدآوردن هواداران استفاده میشود. سعید لیلاز تحليلگر، اقتصادی اصلاحطلب عقیده دارد که «آنها این نوع رادیکالیسم را برای مصرف داخلی لازم دارند» شرایط را مهیای دو انتخابات آینده که هر دو قرار است در فوریه برگزار شوند میکنند... رأیگیری دیگری که در همان روز برگزار خواهد شد به مراتب اختصاصیتر خواهد بود؛ به این معنی که رأیدهندگان اعضای مجلس خبرگان را تعیین خواهند کرد...به نظر میرسد با وجود ازدسترفتن محبوبیت احمدینژاد در سال ٢٠١٣ (هنوز هم حدود ٢٠درصد از مردم همچنان طرفدار رويكرد راديكالها هستند)، اکنون محبوبیت گروه میانهرو به رهبری روحانی رو به افزایش است. یک روزنامه انگلیسیزبان همه مذاکرات اقتصادی و اولیه را پوشش میدهد. روی تابلویی که در بیرون هتل پارسیان در تهران نصب شده، نوشته شده است که یک میلیارد توریست، یک میلیارد فرصت.روحانی ٦٦ساله، برخلاف اصلاحطلبان، روابطی دیرینه و همراه با اعتماد با مقامات ارشد نظام دارد. روحانی برای مدتی دبیر شورایعالی امنیت ملی بود که مسئولیت رسیدگی به حساسترین مسائل ایران را بر عهده دارد، اما پاشنه آشیل روحانی جای دیگری است. اقتصاددانان بر این باورند که اقتصاد ایران مبتنی بر نوعی شادی و خلسه است. به گفته كارمند يك بانک خصوصی «متأسفانه انتظارات خیلی بالاست». تا زمانیکه سازمان ملل تأیید نکند ایران در چارچوب موافقتنامه عمل کرده است، تحريمها پابرجا خواهند بود که تا قبل از بهار خواهد بود. اما حتی پایاندادن به تحریمها تأثير محدودی بهدنبال خواهد داشت؛ زیرا زمانیکه تحریمها پابرجا بودند، برخی از کشورهایی که نفت سنگین و سولفوری ایران را خریده بودند، پالایشگاههای خود را بازطراحی کردند تا بتوانند نفت سبک را از کشورهایی که حاشیه سیاسی کمتری داشتد خریداری کنند، اما خطر بزرگتر، اقتصادی است که حتی قبل از تحریمها نیز حالوروز خوشی نداشت.اما اگر قرار است رابطه ایران و آمریکا در جهت مثبتی تغییر کند، این برعهده تصميمگيرندگان ارشد نظام است. صادق خرازی، دیپلمات سابق ایران که متن پیشنهادی «معامله بزرگ» با آمریکا را در سال ٢٠٠٣ نوشت، میگوید: «ما حرکات مثبت بیشتری از سوی آمریکا نیاز داریم.» در آن سند محرمانه، توافق شد واشنگتن تغییر رژیم را کنار بگذارد، تهران شفافیت هستهای داشته باشد و حمایت از پیکارجویان فلسطینی را پایان دهد. جورج بوش اعتنایی به این نامه نمیکند. خرازی که به مقامات ارشد نظام نزدیک است میگوید: «ما متوجه حرکات مثبت کری و اوباما هستیم، اما مطمئن نیستیم پس از ترک کاخ سفید توسط اوباما چه اتفاقی خواهد افتاد».دراینبین اعتماد در خفا و عموم تشویق میشود. در ٣٠ اکتبر ایران به گفتوگوهای سوریه پیوست؛ درحالیکه واشنگتن پیشتر مخالف آن بود. این کانال دیپلماتیک ایجادشده بین دولتها برای گفتوگوهای هستهای میتواند به دفع بحرانهایی که ممکن است بهصورت دیگر اجتنابناپذیر باشند، کمک کنند.و درباره بحرانهایی که هنوز اجتنابناپذیرند؟ اسرائیل، بهعنوان یک نقطه کلیدی درگیری، اولویت نبوده است و در طول یکهفته مصاحبه هیچ مقام ایرانی موضوع اسرائیل را مطرح نکرده است؛ هرچند اشارههایی به آیپک شده است. عبدالله گنجی، مدیرمسئول روزنامه جوان، میگوید: «ما متعقدیم آمریکا واقعا بهدنبال تغییر رژیم است». او میافزاید: «یک مشکل دیگر این است که غرب همیشه سعی میکند فرهنگ و باورهای خود را ترویج دهد و ما در مقابل آن مقاومت میکنیم».اگر مقصد این مشاجره بهراستی یک جنگ فرهنگی است، این موضوع با چیرگی غرب بر کارزار جهانی در حال آغاز است. هشدارهای جدید درباره نفوذ فرهنگی یادآور هشدارهای قبلي درباره غربزدگی است. اما نگاهی کنید به قفسههای اسباببازیفروشی. مرتضی محمدی در شمالغرب تهران- هلوکیتی، باباسفنجی، همهچیز از شخصیتهای شرکت انیمیشنسازی پیکسار، دفا لوسی (کپی چینی باربی) که همچنان در ایران ممنوع است، اما مغازهدار حتی سارا، عروسکی را که توسط محافل داخلی تبلیغ میشود، در مغازه خود ندارد. او میگوید بچهها اين عروسك را دوست ندارند.وقتی از مغازهدار میپرسم ایرانیها ١٠-١٥ سال در آينده چگونه خواهند بود، میگوید: «آنها بايد هم با جهان و هم با مردمشان زندگی کنند.» بیشتر شرایط اقتصادی بستگی به قیمت نفت دارد که البته رقیب دیرینه ایران چندان بدش نمیآید در حد قیمت ٤٠ و ٥٠ دلار فعلی نگه دارد؛ چراکه از عواقب آن برای ایران اطلاع دارد. به اعتقاد ليلاز، قیمت نفت به بشکهای٧٠ تا٨٠ دلار خواهد رسید. بهنحویکه پاسخگوی تعهد دولت در قبال مردم خواهد بود؛ چراکه در غیر اینصورت باید با وضع مالیات بیشتر جبران کند. قیمت پایین نفت، دولت ایران را در تنگنا قرار خواهد داد؛ اما تحریمها تأثیر متعادلکنندهای روی برخی از تندروترین چهرهها، یعنی حلقه نزدیک به احمدینژاد داشتهاند؛ احمدینژادی که بهعنوان یک پوپوليست بر سر کار آمد، بهعنوان ماشین پول و نقدینگی عمل کرد و مبالغ هنگفتی را بین حامیان سیاسی خود تقسیم کرد که بسیاری از آنها سرمایههای هنگفتی را از همین راه بهدست آوردند.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار