ايران، محور مبارزات انتخاباتي مصر
دنیای اقتصاد نوشت:
روابط ایران و مصر در دو مقطع پيش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران همواره با فراز و فرودهای فراوانی مواجه بودهاست و از کرانههای قطع ارتباط تا دیدارهای دوجانبه و البته سطح پایین را تجربه کرده است. سفر انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر به اسرائیل و سپس انعقاد پیمان كمپ دیوید مقارن با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روابط تهران با قاهره را در اعتراض به انعقاد این معاهده قطع کرد. ایران صلح کمپ ديويد را «خيانت» ناميد و نام خالد اسلامبولی، نظامی مصری که سادات را به خاطر امضای این پيمان ترور کرد، بر خيابانی در تهران گذاشت که این نام در طول این سالها همواره بر مناسبات مصر و ايران سایه افکنده است.
پیش از پیروزی انقلاب نیز روابط دو کشور به مدت 10 سال قطع بود. درتابستان ۱۳۳۹ جمال عبدالناصر رئيسجمهوري وقت مصر، در پی يك نطق شدیداللحن، دستور قطع رابطه سیاسی با تهران رابه دلیل همپیمانی شاه با صهیونیستها صادر كرد که تا سال 1349 و روی کارآمدن انور سادات و آشتی با اسرائیل مجددا از سر گرفته شد. مناسبات تهران- قاهره بعد از پیروزی انقلاب و در طول همه سی سال و اندی رياستجمهوری حسنی مبارک سرد و تيره بود. در این دوران برخی اظهارنظرهای سیاسی از سوی مقامات ایران نوید روزهای بهتر در روابط دو کشور میداد، که البته با استقبال نه چندان گرم مقامات مصری همراه میشد.
در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، رئيس دولتهاي نهم و دهم، تلاشهای گستردهای برای برقراری و گسترش روابط بین دو کشور انجام گرفت و احمدینژاد بارها در موضعگیریها خواهان برقراری این رابطه شده و حتی اعلام کرد در صورت همکاری قاهره، تهران حاضر است در عرض 24 ساعت سفارت ایران در مصر را بازگشایی کند و حتی در صورت دعوت رسمی به این کشور، سفر خواهد کرد. در مقابل اما در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ میلادی، حسنی مبارک رئیسجمهور مصر پس از اطلاع از دعوت محمود احمدینژاد در نشست سالانه سران اتحادیه عرب در شهر دوحه پايتخت قطر، از حضور در آن نشست خودداری کرد.
همچنین در این مقطع علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در سال 88 در سفر به مصر با مبارک و همچنین احمد ابوالغیظ وزیر خارجه این کشور دیدار و گفتوگو کرد. او پس از این دیدارها، گفتوگوهای خود با مبارک را «سازنده» خواند. در این مقطع تا تحولات اعتراضی جهان عرب، موسوم به بهار عربی، روابط دو کشور بدون هیچ تغییر ملموسی در مسیر قبلی خود ادامه یافت. بهار عربی در سال 2011 اگرچه به سقوط مبارک انجامید، اما روی کارآمدن محمد مرسی از جماعت اخوانالمسلمین که همواره انقلاب اسلامی ایران را الهام بخش جنبشهای اسلامی در خاورمیانه و جهان اسلام میدانستند، هم نتوانست آسمان ابری روابط دو کشور را آفتابی کند. حتی برگزاری اجلاس سران کشورهای عدم تعهد در تهران هم نتوانست ایران و مصر را به یکدیگر نزدیک کند و چراغهای سبز ایران به مرسی هم نه تنها نتیجهای نداشت؛ بلکه این امر را برای سران اخوانی در قاهره مشتبه کرد که ایران نیازمند مصر است.
بحران سوریه هم شکاف میان ایران و رهبران اخوانی در مصر را افزایش داد و مواضع تند مرسی در حمایت از مخالفان بشار اسد و جریانات تکفیری باعث شد تا ابرهای تیره مجددا در آسمان دو کشور خودنمایی کند.
اشتباهات داخلی و خارجی مرسی سرانجام باعث شد تا ارتش در این کشور اخوان را با کمک عربستان و در سکوت آمریکا با کودتایی که لباس اعتراضات مردمی را به تن داشت، به زیر بکشد. در چنین شرایطی حکومت جدید در مصر با پای گذاشتن بر دولت اخوانی تشکیل شد و روابط خارجی مصر دچار تغییراتی شد که میتوان آن را ادامه سیاست خارجی انور سادات و حسنی مبارک دانست. روی کار آمدن نظامیان به رهبری عبدالفتاح السیسی این روزها بر فراز روابط ایران و مصر خودنمایی میکند. این ژنرال نظامی نامزد ریاستجمهوری مصر در انتخابات پیشرو است و از قضا مورد حمایت دولتهای عربی خلیج فارس قرار دارد که این روزها روابطشان در مسیر تعامل با ایران قرار گرفته است.
سفرهای منطقهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به عمان، قطر، کویت و امارات عربی متحده با رویکرد جدید ایران در سیاست خارجی مبنی بر تعامل ویژه با همسایگان باعث شده تا روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس در مسیر جدید قرار بگیرد که میتواند به روابط با مصر بهعنوان دیگر عضو بلوک عربی هم جهت دهد.
موضوعی که السیسی در اظهارات جدید خود به آن اشاره کرده و با تاکید بر امنیت خلیج فارس اضافه کرده است که تهران میداند روابط با مصر از راه خلیج فارس میگذرد.
«عبدالفتاح السیسی» نامزد انتخابات ریاستجمهوری مصر در گفتوگو با شبکه ماهوارهای سعودی«العربیه» (برنامه الحدث) درباره رویکرد سیاست خارجی خود توضیحاتی ارائه کرد و درباره ایران گفت: «ما میتوانیم از امنیت ملی و عربی خود حمایت کنیم.» او در ادامه با استفاده از واژه مجعول به جاي «خلیج فارس» گفت: ایران میداند که رابطه با مصر از کانال «خلیج ع رب ی» میگذرد... [مردم] خلیج فارس از ما هستند و برای ما مهم این است که (مردم خلیج فارس) در صلح زندگی کنند. همه آنچه ما در خصوص ایران برای آن تلاش میکنیم داشتن روابطی عادلانه است.
السیسی در ادامه با تاکید بر اینکه مصر نمیتواند بپذیرد کسی امنیت منطقهای خلیج فارس را خدشهدار کند، تاکید کرد: «همانطور که ایران حق دارد نگران منافع خود باشد، ما هم حق داریم که در فکر تامین منافع خود باشیم.»
او اخیرا در گفتوگو با شبکه «اسکای نیوز» نیز گفته بود: «تا زمانی که حل مسالمتآمیز مساله ایران، بدون هزینه کردن از امنیت ملی کشورهای عربی باشد، مشکلی درباره ارتباط با ایران وجود ندارد.» به نظر میرسد که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری در مصر، بحث درباره ایران بار دیگر به مباحث تبلیغات انتخاباتی در مصر راه یافته است و هر دو نامزد؛ یعنی عبدالفتاح السیسی و حمدین صباحی تلاش میکنند تا موضوع ایران را در تبلیغات انتخاباتی خود وارد کنند.
هرچند نباید این نکته را از نظر دور داشت که با توجه به نفوذ بالای عربستان در حکومت جدید نظامیان در مصر، خوشبینی به بهبود روابط دو کشور پس از فراز و فرودهای فراوان تا زمانی که مسیر روابط تهران – ریاض در مسیر تعامل و بهبود قرار نگیرد، چندان نمیتواند امیدوارکننده و واقعبینانه باشد.
روابط ایران و مصر در دو مقطع پيش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران همواره با فراز و فرودهای فراوانی مواجه بودهاست و از کرانههای قطع ارتباط تا دیدارهای دوجانبه و البته سطح پایین را تجربه کرده است. سفر انور سادات، رئیسجمهور وقت مصر به اسرائیل و سپس انعقاد پیمان كمپ دیوید مقارن با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، روابط تهران با قاهره را در اعتراض به انعقاد این معاهده قطع کرد. ایران صلح کمپ ديويد را «خيانت» ناميد و نام خالد اسلامبولی، نظامی مصری که سادات را به خاطر امضای این پيمان ترور کرد، بر خيابانی در تهران گذاشت که این نام در طول این سالها همواره بر مناسبات مصر و ايران سایه افکنده است.
پیش از پیروزی انقلاب نیز روابط دو کشور به مدت 10 سال قطع بود. درتابستان ۱۳۳۹ جمال عبدالناصر رئيسجمهوري وقت مصر، در پی يك نطق شدیداللحن، دستور قطع رابطه سیاسی با تهران رابه دلیل همپیمانی شاه با صهیونیستها صادر كرد که تا سال 1349 و روی کارآمدن انور سادات و آشتی با اسرائیل مجددا از سر گرفته شد. مناسبات تهران- قاهره بعد از پیروزی انقلاب و در طول همه سی سال و اندی رياستجمهوری حسنی مبارک سرد و تيره بود. در این دوران برخی اظهارنظرهای سیاسی از سوی مقامات ایران نوید روزهای بهتر در روابط دو کشور میداد، که البته با استقبال نه چندان گرم مقامات مصری همراه میشد.
در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، رئيس دولتهاي نهم و دهم، تلاشهای گستردهای برای برقراری و گسترش روابط بین دو کشور انجام گرفت و احمدینژاد بارها در موضعگیریها خواهان برقراری این رابطه شده و حتی اعلام کرد در صورت همکاری قاهره، تهران حاضر است در عرض 24 ساعت سفارت ایران در مصر را بازگشایی کند و حتی در صورت دعوت رسمی به این کشور، سفر خواهد کرد. در مقابل اما در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ میلادی، حسنی مبارک رئیسجمهور مصر پس از اطلاع از دعوت محمود احمدینژاد در نشست سالانه سران اتحادیه عرب در شهر دوحه پايتخت قطر، از حضور در آن نشست خودداری کرد.
همچنین در این مقطع علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی در سال 88 در سفر به مصر با مبارک و همچنین احمد ابوالغیظ وزیر خارجه این کشور دیدار و گفتوگو کرد. او پس از این دیدارها، گفتوگوهای خود با مبارک را «سازنده» خواند. در این مقطع تا تحولات اعتراضی جهان عرب، موسوم به بهار عربی، روابط دو کشور بدون هیچ تغییر ملموسی در مسیر قبلی خود ادامه یافت. بهار عربی در سال 2011 اگرچه به سقوط مبارک انجامید، اما روی کارآمدن محمد مرسی از جماعت اخوانالمسلمین که همواره انقلاب اسلامی ایران را الهام بخش جنبشهای اسلامی در خاورمیانه و جهان اسلام میدانستند، هم نتوانست آسمان ابری روابط دو کشور را آفتابی کند. حتی برگزاری اجلاس سران کشورهای عدم تعهد در تهران هم نتوانست ایران و مصر را به یکدیگر نزدیک کند و چراغهای سبز ایران به مرسی هم نه تنها نتیجهای نداشت؛ بلکه این امر را برای سران اخوانی در قاهره مشتبه کرد که ایران نیازمند مصر است.
بحران سوریه هم شکاف میان ایران و رهبران اخوانی در مصر را افزایش داد و مواضع تند مرسی در حمایت از مخالفان بشار اسد و جریانات تکفیری باعث شد تا ابرهای تیره مجددا در آسمان دو کشور خودنمایی کند.
اشتباهات داخلی و خارجی مرسی سرانجام باعث شد تا ارتش در این کشور اخوان را با کمک عربستان و در سکوت آمریکا با کودتایی که لباس اعتراضات مردمی را به تن داشت، به زیر بکشد. در چنین شرایطی حکومت جدید در مصر با پای گذاشتن بر دولت اخوانی تشکیل شد و روابط خارجی مصر دچار تغییراتی شد که میتوان آن را ادامه سیاست خارجی انور سادات و حسنی مبارک دانست. روی کار آمدن نظامیان به رهبری عبدالفتاح السیسی این روزها بر فراز روابط ایران و مصر خودنمایی میکند. این ژنرال نظامی نامزد ریاستجمهوری مصر در انتخابات پیشرو است و از قضا مورد حمایت دولتهای عربی خلیج فارس قرار دارد که این روزها روابطشان در مسیر تعامل با ایران قرار گرفته است.
سفرهای منطقهای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران به عمان، قطر، کویت و امارات عربی متحده با رویکرد جدید ایران در سیاست خارجی مبنی بر تعامل ویژه با همسایگان باعث شده تا روابط ایران و شورای همکاری خلیج فارس در مسیر جدید قرار بگیرد که میتواند به روابط با مصر بهعنوان دیگر عضو بلوک عربی هم جهت دهد.
موضوعی که السیسی در اظهارات جدید خود به آن اشاره کرده و با تاکید بر امنیت خلیج فارس اضافه کرده است که تهران میداند روابط با مصر از راه خلیج فارس میگذرد.
«عبدالفتاح السیسی» نامزد انتخابات ریاستجمهوری مصر در گفتوگو با شبکه ماهوارهای سعودی«العربیه» (برنامه الحدث) درباره رویکرد سیاست خارجی خود توضیحاتی ارائه کرد و درباره ایران گفت: «ما میتوانیم از امنیت ملی و عربی خود حمایت کنیم.» او در ادامه با استفاده از واژه مجعول به جاي «خلیج فارس» گفت: ایران میداند که رابطه با مصر از کانال «خلیج ع رب ی» میگذرد... [مردم] خلیج فارس از ما هستند و برای ما مهم این است که (مردم خلیج فارس) در صلح زندگی کنند. همه آنچه ما در خصوص ایران برای آن تلاش میکنیم داشتن روابطی عادلانه است.
السیسی در ادامه با تاکید بر اینکه مصر نمیتواند بپذیرد کسی امنیت منطقهای خلیج فارس را خدشهدار کند، تاکید کرد: «همانطور که ایران حق دارد نگران منافع خود باشد، ما هم حق داریم که در فکر تامین منافع خود باشیم.»
او اخیرا در گفتوگو با شبکه «اسکای نیوز» نیز گفته بود: «تا زمانی که حل مسالمتآمیز مساله ایران، بدون هزینه کردن از امنیت ملی کشورهای عربی باشد، مشکلی درباره ارتباط با ایران وجود ندارد.» به نظر میرسد که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری در مصر، بحث درباره ایران بار دیگر به مباحث تبلیغات انتخاباتی در مصر راه یافته است و هر دو نامزد؛ یعنی عبدالفتاح السیسی و حمدین صباحی تلاش میکنند تا موضوع ایران را در تبلیغات انتخاباتی خود وارد کنند.
هرچند نباید این نکته را از نظر دور داشت که با توجه به نفوذ بالای عربستان در حکومت جدید نظامیان در مصر، خوشبینی به بهبود روابط دو کشور پس از فراز و فرودهای فراوان تا زمانی که مسیر روابط تهران – ریاض در مسیر تعامل و بهبود قرار نگیرد، چندان نمیتواند امیدوارکننده و واقعبینانه باشد.
گزارش خطا
آخرین اخبار