آیا کسی توان مهار مربی پرتغالی را دارد؟ / فرمانده‌ی فوتبال ایران؛ کی‌روشِ مهارنشدنی یا فدراسیون؟

کد خبر: ۸۶۹۳۹
تاریخ انتشار: ۱۰ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۲
درگیری‌های لفظی کی‌روش با اسدی این روزها اخلاق را هم شرمنده کرده است. بیانیه پشت بیانیه و انتقاد پشت انتقاد. یک سوال. آیا هیچ کس در این کشور نیست که یک بار برای همیشه به این بی‌حرمتی‌ها و جنگ با اهداف شخصی پایان دهد؟

به گزارش ایسنا، همه قبول دارند که کا‌ر‌لوس کی‌روش، مربی توانمندی است و در طول سال‌های حضورش در فو‌تبا‌ل ایران خدمات شایان و متعددی به فو‌تبا‌ل ملی ایران ارائه کرده است. او تیم ‌ملی ایران را جوان کرده، به بازیکنان جوان فوتبال جسارت داده و روح جنگدگی را به فو‌تبا‌ل ملی ایران برگردانده است، اما آیا این کارنامه می‌تواند دلیلی باشد بر اینکه به عنوان یک مربی خارجی شاغل در فوتبال یک کشور، همه هنجارها را در هم شکسته و در فدراسیون و فو‌تبا‌ل ملی ایران یکه‌تازی کند. او تقریبا در این سال‌ها هر کاری که خواسته انجام داده، بی آن که کسی توان ایستادن مقابل او را داشته باشد.

کا‌ر‌لوس کی‌روش پرتغالی ثابت کرده که هنر جنگیدن را خوب می‌داند و می‌داند چگونه از ابزار موجود برای پیشبرد اهداف و سیاست‌های کاری و حتی شخصی‌اش بهره ببرد. او در طی این سال‌ها فراگرفته که چگونه با استفاده از فرهنگ ایرانی‌ها به هر موضوعی که بخواهد ورود کند و با هر کسی که بخواهد درگیر شود بی آن که نگران عواقبش باشد. او آموخته است که چگونه هر چه که بخواهد را با سیاست گفتاری و تهاجم رو به جلو پیش ببرد.

این روزها کی‌روش یکه‌تاز فو‌تبا‌ل ایران است و به نظر می‌رسد هیچ حریفی را هم همسطح خود نمی‌بیند. آیا این شأن و جایگاه فو‌تبا‌ل ایران است که همه امورش حتی مدیریت آن نیز تحت تاثیر رفتار و گفتار یک مربی آن هم یک مربی خارجی حتی درجه یک باشد؟ آیا واقعا هیچ فردی در ورزش کشور نیست که یک بار برای همیشه به این تنش‌ها و حاشیه‌ها پایان دهد و فو‌تبا‌ل را بر اساس قواعد و ضوابط آن از نو تعریف کند تا هر کس در هر جایگاهی متناسب با شأن و وظایفش، گفتار و رفتار کند.

پس از صحبت‌های کی‌روش در آخرین برنامه تلویزیونی "90" و منتسب کردن آغاز پیگیری قضایی پرونده‌اش در ارتباط با دریافت پول از آل‌اشپورت به دبیرکل فدراسیون فو‌تبا‌ل، جنگ تازه‌ای میان اسدی و کی‌روش شروع شد. جنگی که تاکنون همه عواید رسانه‌ای آن به نفع کی‌روش بوده است. فارغ از این که مطابق با عرف و قانون اتهام‌زنی به یک فرد بدون اجازه پاسخ دادن به او در همان شرایط، جرم است و می‌تواند تبعات حقوقی و قضایی به همراه داشته باشد اما به نظر می‌رسد که کی‌روش تا اینجا به خوبی توانسته جبهه جدیدی را در این ماجرا باز کند و اصل موضوع را به حاشیه ببرد.

کی‌روش به اذعان همه صاحبنظران در موضوع آل اشپورت پیش از ورود این شرکت آلمانی به ماجرا با حمله به این شرکت تولید کننده لباس در جریان اردوی تیم ملی در آفریقا توانست به هدفش دست یابد، نفس اینکه آیا دریافت این پول قانونی بوده یا غیرقانونی موضوعی است جدا، اما اینکه اکنون کی‌روش حاضر نیست تبعات احتمالی دریافت چنین پولی را بپذیرد و با حمله به دبیر کل فدراسیون اصل رویداد را به حاشیه کشانده نکته‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.

شاید دردناک‌ترین رفتار کی‌روش به عنوان مربی تیم ‌ملی که این رفتارها حتما هم باید با ضوابط و چارچوب رفتاری و حتی گفتاری همراه باشد این است که او این روزها به خود اجازه می‌دهد در مورد جایگاه و شخصیت مدیران فو‌تبا‌لی کشور نیز اظهارنظر کند. سوال این است که او با به راه انداختن این درگیری میان مدیران فو‌تبا‌ل ایران به دنبال چه چیزی است؟

کی‌روش اصرار دارد که بگوید دبیرکل فدراسیون با چتر نجات فردی خارج از فدراسیون به فو‌تبا‌ل آمده است اما این موضوعی است که بارها از سوی خود دبیرکل به آن اقرار و اذعان شده اما کی‌روش با طرح مجدد آن به دنبال چیست؟ شاید کی‌روش با طرح این موضوع می‌خواهد به پیروزی نهایی برسد. پیروزی که همه را مقهور رفتار و قدرت او خواهد کرد تا بواسطه آن بیش از این هر چه بخواهد، بکند و بر همه جوانب فوتبال ایران حکومت کند. او می‌خواهد دبیرکل جدید نباشد. او از دبیرکل سابق تعریف می‌کند. او میان اعضای هیات رییسه فدراسیون اختلاف انداخته. او می‌خواهد القاء کند که کفاشیان خوب است و دبیرکل بد. او می‌خواهد عضو هیات رییسه خوب و عضو هیات رییسه بد بسازد البته با معیارها و ضوابط شخصی خودش. واقعیت این است که او نمی‌خواهد بازنده باشد در جنگ بی‌فرمانده این روز‌های فوتبال ایران. اما آیا براستی یک مربی در همه کشور‌ها دارای چنین قدرتی در عرصه عمل و گفتار است؟

او در بیانیه‌ای که اخیرا برای مهدی رحمتی منتشر کرده به صراحت اعلام کرده که انتخاب اسدی در فو‌تبا‌ل ایران بر اساس شخصیت و استعداد نبوده است و حضور او را هدیه‌ای در تاریکی نامیده است. هرچند این اظهارات در واکنش به دخالت بی‌قاعده اسدی در تیم ملی و تاکید دبیرکل بر حمایت از حضور رحتمی در تیم ملی است که حتما هم اظهارنظری اشتباه و دخالت‌گونه در وظایف کی‌روش بوده است اما آیا اظهارات کی‌روش در وصف شخصیت دبیرکل در چارچوب قرادادش بیان شده؟ اصلا تصور کنید اسدی هیچ درکی از فوتبال و مدیریت در فوتبال ندارد، آیا این وظیفه سرمربی خارجی تیم ملی است که انتخاب او در پست دبیرکل فدراسیون را تهی از شخصیت و استعداد بداند؟ آیا این اظهارات در فضای سردرگم فوتبال عرض اندام خارج از وظایف نیست؟ مربی تیم ‌ملی بر اساس چه استدلالی چنین اتهامات شخصیتی را به دبیرکل منتسب کرده است؟

او هم‌چنین در بیانیه جدید خود علیه اسدی از گزینه‌های روی میز سخن گفته، ادبیاتی که برای ایرانی‌ها یادآور ظلم و زور است. بخواهیم یا نخواهیم او بازی را به زمین دبیر کل سابق، رییس فدراسیون فو‌تبا‌ل، اعضای هیات رییسه و وزارت ورزش و جوانان کشیده‌ است. اما سوال این است که موضوع ساده دریافت پول سرمربی از آل‌اشپورت چگونه ممکن است این همه تبعات گسترده شخصیتی و اداری برای مدیران فوتبال کشور داشته باشد؟

با تاکید بر هیچ گونه قضاوت و پیش داوری تنها پرسشی که مطرح است، این که آیا سرمربی تیم ‌ملی در یک کشور دیگر جهان سومی هم این اجازه و اختیار را دارد که شخصیت و مدیریت مدیران فو‌تبا‌ل و ورزش آن کشور را زیر سوال ببرد؟ آیا بر اساس قرارداد و قواعد و مقررات یک فدراسیون سرمربی یک تیم ‌ملی نباید مصاحبه‌های انجام شده‌اش را با مدیران فو‌تبا‌ل و فدراسیون هماهنگ کند و دایره اظهاراتش کنترل شده باشد؟ او این روز‌ها پارافراتر از دایره اختیاراتش گذاشته است. آیا اینکه تنها به پشتوانه فنی یک مربی اجازه تاخت و تاز گسترده به او در عرصه مدیریت فو‌تبا‌ل داده می‌شود، رفتار صحیحی است؟

پاسخ این پرسش‌ها هر چه که باشد حتما تمام آن موید رفتارها و اظهانظر‌های کی‌روش و اسدی نخواهد بود. موضوعی که به نظر می‌رسد یک بار برای همیشه باید به آن خاتمه داده شود و مدیران باهوش! فو‌تبا‌ل کشور با در دست گرفتن افسار پرتلاطم مدیریتی فو‌تبا‌ل، تنها دیدگاه‌ها و نگاه‌های حاکمیتی و ملی ایران را پیش ببرند نه این که در موج بی‌انتها و رفتار‌های قدرت طلبانه و شخصی افراد، فوتبال ملی را مدیریت کنند.
پربیننده ترین ها