نیویورک تایمز: آغوش باز پوتین برای بشار اسد به چه معناست؟
نیویورک تایمز نوشت: در زمستان سال دو هزار و دوازده، زمانی که جنگ داخلی سوریه سبب کشته شدن ده ها هزار نفر شده بود، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به بشار اسد رئیس جمهور سوریه بی اعتنا بود و درباره آینده او ابراز نگرانی نمی کرد. او اعلام کرده بود اسد بیشتر از آن که با مقامات مسکو در تعامل باشد به پایتخت های اروپایی سفر کرده و با مقامات این قاره ملاقات داشته است.
به گزارش «انتخاب»، پوتین در آن زمان گفت: «ما خود را درگیر سرنوشت اسد نمی کنیم.»
سه سال بعد، این دو رئیس جمهور خود را هم پیمان هم می نامند که این موضوع نه تنها منعکس کننده اولویت فوری برای نجات دولت مرکزی سوریه است بلکه نشان دهنده موقعیت تضعیف شده هر یک از این دو در سطح بین المللی است.
ارتش ولادیمیر پوتین به منظور تقویت دولت اسد در مبارزه اش علیه شماری از شورشیان مجبور به مداخله در سوریه شده است؛ اما به گفته مقامات، دیپلمات ها و تحلیل گران، حتی با آن که اسد سه شنبه شب به طور مخفیانه برای دیدار با پوتین به منظور ارزیابی درگیری ها در سوریه به مسکو پرواز کرد، روابط شخصی بین اسد و پوتین همچنان سرد است و این روند تغییر نیافته است.
با در نظر گرفتن همه موارد، این دو رهبر همچنان از یکدیگر دور هستند و با هم اختلاف نظر دارند. کرملین در مجموع به سبب آن چه که آن را تکبر اسد و دست کم تا همین اواخر بی میلی او به تسلیم شدن در مقابل خواسته های روسیه درباره موضوعاتی همانند مذاکرات صلح در مسکو -که امسال برگزار شد- و آزاد کردن مخالفانی که ممکن بود در راه حل سیاسی سوریه نقشی ایفا کنند، دچار ناامیدی شده است.
دمیتری ترنین مدیر مرکز کارنگی در مسکو با اشاره به مداخله پوتین در سوریه اعلام کرد: «کل این مسئله شخصی نیست.» او همچنین گفت مهمترین اولویت برای روس ها نجات حاکمیت مرکزی کشور سوریه به اندازه خود اسد است البته به امید آن که این اقدام سبب کاهش روند رو به گسترش آشوب ها و از بین رفتن زمینه های قدرت یافتن گروه (تکفیری صهیونیستی) داعش شود.
ترنین افزود: «از نظر آنها، اسد موجود مقدسی نیست. هدف آنها نجات کشور سوریه است تا جلوی ایجاد شرایطی همانند لیبی و یمن در این کشور گرفته شود.»
این موضوع سبب افزایش امید آنهایی شده است که خواستار دست یابی به راه حلی بر اساس مذاکره به منظور پایان یافتن جنگ در سوریه و تسریع روند برکناری خود اسد هستند، موضوعی که پوتین اعلام کرده است آماده پذیرش آن است حتی با آن که روسیه در حال حاضر روند مداخله نظامی مستقیم را برای حمایت از دولت اسد در سوریه در پیش گرفته است. اما دیگر مقامات در این باره تردید دارند.
یک مقام بلندپایه دولت آمریکا -که همانند دیگر مقاماتی که با این روزنامه گفتگو کرده اند، خواست نامش فاش نشود- اعلام کرد: «نزدیک نبودن بیش از اندازه آنها به اسد به این معنا نیست که آنها آماده گفتگو درباره برکناری او از قدرت هستند.»
سفر اسد به مسکو - که گفته می شود با یک هواپیمای نظامی روسی انجام شد و تا زمان بازگشت به دمشق فاش نشده بود- نشان می دهد او در حال حاضر چه اندازه به دریافت کمک هایش از روسیه و ایران وابسته است. نشانه هایی در این باره دیده می شود که این کمک ها سبب تغییر نسبی شرایط در برخی جبهه ها در سوریه شده اند اما آنقدر کافی نبوده اند که سبب پایان یافتن جنگ در این کشور شوند.
این نخستین سفر خارجی اسد به خارج از سوریه از زمان آغاز جنگ در این کشور در سال دو هزار و یازده محسوب می شود. این همچنین نخستین سفر او به مسکو از سال دو هزار و پنج است که منعکس کننده موقعیت شکننده او و انزوای بین المللی اش پس از دوره ای است که در پی به قدرت رسیدن او در سوریه پس از مرگ پدرش -حافظ اسد- در سال دو هزار از او به عنوان یک اصلاح طلب یاد می شد.
روسیه -و قبل از آن اتحاد جماهیر شوروی- روابط مستحکمی با دولت اسد پدر داشتند که سابقه آن به دوران جنگ سرد باز می گردد اما روابط آنها در دهه هزار و نهصد و نود رو به افول نهاد زیرا روسیه با مشکلات دوران پس از فروپاشی شوروی دست و پنجه نرم می کرد. این افول روابط تا دهه دو هزار نیز ادامه داشت، زمانی پوتین و اسد تقریبا همزمان با یکدیگر به قدرت رسیدند.
به قدرت رسیدن هر دوی آنها در روسیه و سوریه غیر منتظره بود. پوتین دولت را از بوریس یلتسین به دست گرفت و بشار اسد نیز در پی کشته شدن بردار بزرگش باسِل در یک حادثه رانندگی به قدرت رسید زیرا به صورت فزاینده ای این گونه تصور می شد که باسل در این کشور به قدرت خواهد رسید.
مقامات و تحلیل گران اعلام کردند با وجود چنین شباهت هایی این دو رهبر پیشنه هایی متفاوتی دارند که مانع از نزدیکی آنها به یکدیگر می شود حتی با آن که رویدادها در سوریه و فراتر از آن سبب شده است آنها اکنون در کنار یکدیگر قرار گیرند.
اسد در لندن چشم پزشک بود که به صورت ناگهانی در دمشق به قدرت رسید و پوتین -که افسر سابق اطلاعاتی بود- تنها ظرف چند روز در روسیه به قدرت رسید و از آن زمان در پی احیای قدرت و پرستیژ قبلی خود بوده است.
یک دیپلمات کهنه کار غربی می گوید: «فعل و انفعالات زیادی در این روابط وجود ندارد.»
ترنین نیز روابط پوتین را با بشار اسد بر اساس منافع مشترک دانست تا ایدئولوژی یا ارزش های مشترک. تا سه شنبه شب، پوتین از سال دو هزار و پنج با همتای سوری اش ملاقات نکرده بود . اما دیمیتری مدودف طی چهار سال ریاست جمهوری در روسیه در سال دو هزار و ده به سوریه سفر کرده بود.
مقامات و تحلیلگران اعلام کردند برنامه ریزی مخفی برای انجام عملیات نظامی روسیه در سطح نهادهای نظامی و اطلاعاتی دو کشور انجام شد که طی جنگ و به سبب قراردادهای طولانی مدت تسلیحاتی و همچنین حضور نیروی دریایی روسیه در بندر طرطوس در ساحل مدیترانه، تماس هایشان با یکدیگر حفظ شده بود.
ترنین همچنین گفت: «این روابط در حال حاضر در سطح هم پیمانی در جنگ است . این روابط در حال حاضر بر اساس اقدامات متقابل است تا بر اساس مسائل راهبردی مبتنی بر ارزش ها.»
همان گونه که پوتین در سخنانش در سازمان ملل متحد در ماه گذشته اعلام کرد هدف اولیه اش در سوریه جلوگیری از سقوط یک کشور دیگر در خاورمیانه توسط آنچه که او را مداخله خارجی به رهبری آمریکا می داند، است.
اما هدف ثانویه او، تضمین ظهور دوباره روسیه به عنوان یک بازیگر مهم در خاورمیانه و فراتر از آن است البته از طریق اقدام نظامی و کاهش انزوای دیپلماتیک پوتین پس از وقایع در اوکراین است. این که او می تواند به همین روش یا روش های دیگر موفق به انجام دستورالعمل هایش شود، هنوز مشخص نیست.
پوتین پس از خارج شدن اسد از مسکو اعلام کرد دو رهبر وعده دادند در پی «یافتن راه حلی درازمدت بر اساس روندی سیاسی باشند که شامل همه نیروهای سیاسی می شود.»
در همین حال، آنها بر جبهه واحد خود در مقابل تروریست ها -که تنها شامل شورشیان داعش نمی شود بلکه شامل همه مخالفان مسلح اسد می شود- تأکید کردند.
و آنها اعلام کردند یافتن یک راه حل سیاسی تنها پس از موفقیت در میدان جنگ امکان پذیر خواهد بود که تاریخ برگزاری چنین مذاکراتی هنوز تعیین نشده است.
سوالی که اکنون مطرح می شود این است که آیا پوتین می تواند اسد را برای پذیرش پایان حکومتش بر اساس مذاکره تحت فشار قرار دهد یا خیر. یک دیپلمات مستقر در سوریه چند ماه پیش -قبل از آغاز مداخله نظامی روسیه در سوریه- با اشاره به روابط تیره بین مقامات آمریکایی و اسرائیلی اعلام کرد: «نفوذ پوتین بر اسد همانند نفوذ اوباما بر نتانیاهو است.»
در حقیقت، در آن زمان ثابت شد که در تلاش های روسیه برای پایان دادن به درگیری ها به اسد با بی اعتنایی نگریسته می شود. به گفته دیپلمات ها و تحلیل گران، اسد چندین بار در مقابل کرملین ایستاد تا اندازه ای که سبب خشمگین شدن پوتین شد.
اندرو جی تبلر کارشناس مسائل سوریه در موسسه سیاست خاور نزدیک واشنگتن -که درگیری ها در سوریه را از نزدیک دنبال می کند- با اشاره به روس ها اعلام کرد: «فکر می کنم آنها می دانند رژیم اسد تا چه اندازه دچار سردرگمی شده است و آنها به همین دلیل ابراز ناامیدی می کنند.»
او و دیگران به تلاش های ماه ژانویه و آوریل از سوی روسیه برای آغاز مذاکرات در مسکو بین دولت اسد و برخی از گروه های مسلح مخالف دولت دمشق اشاره کرده اند . آن دسته از مذاکراتی که از سوی وزارت امور خارجه هماهنگ شده بودند به ریاست ویتالی نائومکین مدیر موسسه مطالعات شرق در آکادمی علوم روسیه برگزار شدند و بشار جعفری نماینده اسد در آن مذاکرات انعطاف پذیری کمی از خود نشان داد و از پذیرش اقداماتی در جهت اعتماد سازی -که مسکو خواستار آن بود- از قبیل آزادی زندانیان سیاسی که ممکن بود بخشی از راه حل سیاسی باشند، خودداری کرد.
آن مذاکرات نشان داد نفوذ روسیه و حتی پوتین بر سوریه محدود است. در سال دو هزار و دوازده، عبدالعزیز الخیر -که از مخالفان دمشق بود- کمی پس از بازگشت از چین به سوریه ناپدید شد . او قصد داشت در مذاکرات به رهبری مسکو شرکت کند. دیپلمات ها و مقامات مخالف سوری همواره اعلام کرده اند او توسط نیروهای امنیتی سوریه دستگیر شده است.
یک دیپلمات غربی اعلام کرد از همتای روس خود پرسید آیا روسیه می تواند سوری ها را برای آزاد کردن الخیر تحت فشار قرار دهد که دیپلمات روس این گونه پاسخ داد: «فکر می کنید اکنون در حال چه کاری هستم؟»
سال گذشته، لؤی حسین یکی دیگر از مخالفان سوری درست قبل از شرکت در مذاکراتی که روس ها آن را در مسکو سازمان دهی کرده بودند، دستگیر شد. او چندین ماه در زندان به سر برد و زمانی که از زندان آزاد شد، اعلام کرد دیگر در سوریه نمی ماند تا برای تغییر نظام این کشور از داخل تلاش کند. او گفت دریافته است که روسیه قادر نیست و ایران نیز نمی خواهد اسد را برای برگزاری هر گونه مذاکرات واقعی تحت فشار قرار دهد.
حسین گفت: «از روز اولی که دستگیر شدم، سفیر روسیه خواستار آزادی من شده بود.» او افزود اما این اتفاق نیفتاد و در نهایت این ایران بود که موفق شد اسد را برای آزادی او تحت فشار قرار دهد.
پوتین پس از شکست آن مذاکرات و در اواخر ماه ژوئن ولید معلم وزیر امور خارجه آمریکا را به مسکو فرا خواند. گفته می شود آن نشستی پر تنش بوده است. پس از آن بود که پوتین شرایط را برای مداخله نظامی آماده کرد. به نظر می رسد اقدام نظامی سبب شده است اهرم پوتین در مقابل اسد قدرتمندتر شود، موضوعی که به گفته تحلیل گران، می تواند سبب تضعیف اسد در کشورش شود.
مقامات در اروپا و آمریکا هشدار داده اند مداخله روسیه در سوریه سبب می شود دست یابی به راه حلی سیاسی به امری غیر ممکن تبدیل شود. احساس شخصی پوتین درباره بشار اسد هر چه باشد، اما او اعلام کرده است هدف فوری روسیه تقویت دولت مرکزی سوریه است و هنوز هم نشانه هایی در این باره دیده می شود.
دمیتری پسکوف سخنگوی کرملین روز چهارشنبه از اظهار نظر در این باره خودداری کرد که آیا این دو رهبر درباره آینده سیاسی اسد گفتگو کرده اند یا خیر.
گزارش خطا
آخرین اخبار