برادر عباس عراقچی: اخوی ما زرنگی کرد
رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف تهران و برادر بزرگ سیدعباس عراقچی عضو ارشد مذاکرهکننده هستهای ایران میگوید که اگر برجام به تصویب برسد، صادرات فرش هم آزاد میشود. او حذف تحریم فرش در برجام را «زرنگی» برادر خود توصیف میکند.
به گزارش خبرآنلاین، عراقچی بزرگ اگرچه قرار گرفتن نام فرش در بند 22 برجام را مدیون تلاشهای تیم مذاکرهکننده هستهای و حمایت سیدعباس عراقچی میداند اما در عین حال میخواهد مشکلات تولید و صادرات فرش ابتدا در داخل کشور و با تمهید دولت حل شود و سپس از فرصت برجام برای بازیابی بازارهای از دسترفته صادراتی استفاده شود.
مشروح گفتوگو با رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف را در ادامه میخوانید:
صادرات فرش طی سالهای گذشته دستخوش مشکلات بسیاری شده که مهمترین آنها تحریمهای یکجانبه قدرتهای بزرگ علیه کشورمان بود. تحریمها چه زیانی به صنعت فرش دستباف کشور وارد کرد؟
حدود 90 درصد از تولیدات فرش دستباف صادر میشود. حتی فرشهای مستعمل هم بعد از 15 الی 20 سال که مورد استفاده در منازل قرار میگیرند، قابلیت صادرات پیدا میکنند. در واقع صادرات فرش وقتی باب شد که فرشهای مستعمل در داخل کشور مورد استفاده قرار نمیگرفتند. در نتیجه تصمیم گرفته شد که صادر شوند و به تدریج صادرات فرشهای نو نیز به برنامه صادراتی اضافه شد. در حال حاضر بازار فرش 100 درصد صادراتی است. حتی این روزها فرشهایی به اسم چهلتیکه هم مد شده که آنها را تکهتکه به هم میدوزند و سپس صادر میکنند. متاسفانه بازار فرش در سالهای اخیر با رکود مواجه شده است. نه در بازار داخلی رونق دارد و نه در بازارهای بینالمللی. بخشی از علت رکود بازار فرش در داخل کشور، تحریم است. البته این همه دلایل نیست. بحران اروپا و بحرانی که در حال حاضر بر کشورهای عربی حاکم است باعث شده که کسی تمایلی برای خرید فرش نداشته باشد. در داخل کشور هم گرانبودن فرش عامل رکود این صنعت شده است. البته تولید فرش برای ما گران تمام میشود زیرا 80 درصد قیمت فرش دستباف، مزد کارگر است و دستمزدها سال به سال افزایش مییابد. سال گذشته 20 درصد حقوق کارگران اضافه شد و امسال 17 درصد. این میزان افزایش با تورمی که در داخل وجود دارد، سبب شده تا قیمت فرش گران باشد. درست است که تورم پایین آمده اما هزینه جاری مردم بالا رفته است. در خارج این تورم وجود ندارد. نمیتوان امسال فرشی را هزار دلار فروخت و سال بعد گفت همین فرش 1200 دلار شده است. خریداران خارجی با این نرخها فرش نمیخرند. در نتیجه فرش تولید داخل قادر به رقابت با کشورهای دیگر مثل هند، چین یا حتی افغانستان که این روزها رقیب ما شده است، نیست.کارگر فرشباف در این کشورها خیلی ارزان است. آنها دقیقا شبیه همین فرشی را که ما متری 200 دلار میفروشیم، 80 دلار میفروشند.
به همین دلیل چین بازار فرش ایران را گرفته است؟
چین در سالهای اخیر از بازار فرش کنار رفته چون تولید فرش دستباف برای کشورهای توسعهیافته و صنعتی صرفه اقتصادی ندارد. آنها ترجیح میدهند کارگرهای خود را در تولیدات صنعتی بهکار بگیرند، در نتیجه اخیرا این کشور دوباره مشتری فرش ایران شده است.
البته این صنعتیشدن دامن کشور ما را هم گرفته است یعنی از تولید فرش سنتی به فرش صنعتی رسیدهایم.
دلیل آن گرانشدن فرش دستباف است. وقتی دستمزد گران میشود، قیمت تمامشده فرش هم افزایش مییابد؛ در نتیجه برای مصرفکننده داخلی هم صرف نمیکند که فرش دستباف بخرد و به فرشهای ماشینی تمایل پیدا میکند.
ممکن است علت، مدرنیته باشد؟
البته این مدرنیته به فرش دستباف هم وارد شده است؛ مثلا طرحهای جدیدی به فرش گبه اضافه شده در صورتی که همین گبه مدرن در هندوستان متری 250 تا 300 دلار تمام میشود.
برخیها معتقدند که فرش دستباف ایران بیشتر از آنکه یک کالای صادراتی باشد، اثر هنری است. در حالی که کشورهای دیگر به عنوان یک صنعت از فرش بهرهبرداری میکنند.
فرش دستباف یک هنر - صنعت است. از لحاظ هنری ما هنوز در جهان حرف اول را میزنیم. کشورهایی که با ما رقابت دارند از جمله چین، هند یا حتی ترکیه نمیتوانند در این حوزه با ما رقابت کنند چون به لحاظ هنری حرف اول را ما در جهان میزنیم. اما به لحاظ صنعتی چون یک تولید محسوب میشود، مصرفکننده واقعی به دنبال خرید فرشهای ارزانقیمت است. متاسفانه دیده شده برخی بافندههای فرش ایرانی برای از دست ندادن بازار از کیفیت فرش کم کرده و در نتیجه فرشها از حالت هنری خارج شدهاند.
یعنی فشار تقاضا باعث این اتفاق شده است؟
وقتی فرشی برای بافنده دو میلیون تمام میشود اما 800 تومان میخرند، بافنده تلاش میکند از کیفیت کم کند تا بتواند بفروشد.
این موضوع در بلندمدت به این صنعت ضربه نمیزند؟
همین اتفاق هم افتاده است؛ یعنی بافنده از کیفیت کم کرده و در نتیجه در رقابت با نمونههای خارجی شکست خورده است. از سویی این کار به صادرات کشور هم ضربه زده است. از وقتی فرش به صورت یک کالای تولید انبوه به فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتها در خارج از کشور عرضه شد، زمینه هنری آن از بین رفت. مثلا کاتالوگ میدهند که فرش دستباف را میتوانیم در اندازه و رنگهای مختلف عرضه کنیم. نتیجه این کار از بین رفتن اثر هنری فرش است. فرش سنتی ایرانی تکبافی است، یک اثر هنری است و در نتیجه قیمت آن دو برابر فرشهای دیگر است. اما برای اینکه همین اثر هنری را به صورت انبوه تولید کنیم، لازم است سرمایهگذاری صورت بگیرد. مثلا سوله بزنند و 2 یا 3 میلیارد تومان سرمایهگذاری کنند. این کار باعث میشود که هزینه تمامشده تولید، کاهش یابد. متاسفانه ما نتوانستهایم در بازار مصرف اروپا فرشی تولید کنیم که قادر به رقابت با انواع مشابه آن به لحاظ قیمت باشد. نتوانستهایم کارگاههای متمرکز و سفارشپذیر ایجاد کنیم. اگر تحریمها برداشته شود و دولت کمک نکند و به تولید یارانه ندهد، نمیتوانیم از فرصت برداشتهشدن تحریمها استفاده کنیم.
منظورتان از کمک دولت، اعطای جایزههای صادراتی است؟
البته من آن را جایزه نمیدانم؛ بلکه جبران خسارتی است که صادرکنندگان ناچارند به دلیل عدم حمایت از صنعت فرش در بازار صادراتی متحمل شوند. البته به دست آوردن دوباره بازار آمریکا بدون توجه به وضعیت تولید داخلی امکانپذیر نیست.
اگر دولت حمایت کند، میتوان بازارهای از دسترفته را احیا کرد؟
بله. فرش ایرانی اگر حتی 50 درصد هم از نمونههای مشابه خارجی آن گرانتر باشد، به دلیل مشهوربودن برند فرش ایرانی، تمایل بیشتری به خرید دارند چون کیفیت پشم و طرح فرش ایرانی بهتر است. البته ما در حال حاضر با مشکل دیگری مواجه شدهایم و آن صادرات پشم به عنوان مواد اولیه فرش به خارج است.
چرا چنین اتفاقی افتاده؟
چون خریدار دارد. پشمهای ایران از کردستان، فارس و خوزستان به هندوستان صادر میشود. الان هندیها فرشهایشان را با پشم ایران صادر میکنند و از هندوستان به نام فرش ایران صادر میکنند. حتی پشم به افغانستان هم قاچاق میشود و کسی جلوی این قاچاق را نمیگیرد. امسال در نمایشگاه دموتکس آلمان به عوان مشتری به غرفه هندی رفتم. قیمت گبه آنها را پرسیدم که غرفهدار گفت با پشم ایرانی میخواهی یا پشم هندی؟ گفتم فرقش چیست؟ گفت با پشم ایرانی متری 120 دلار است و با پشم هندی متری 80 دلار. در صورتی که همان گبه در غرفه ایرانی با متری 220 دلار عرضه میشد و کسی نمیخرید. گبهای که پشم و بافت آن ایرانی است متری 100 دلار کمتر از تولیدات ما به فروش میرسید.
با این حساب اینگونه تولید صرفه اقتصادی ندارد.
به همین دلیل است که به جد میگویم دولت باید به این صنعت کمک کند. ما نمیتوانیم بازار آمریکا را با این شرایط بگیریم. اگر دولت به بافنده یارانه بدهد و جلوی قاچاق پشم را بگیرد، بسیاری از مشکلات حل میشود. بازار فرش در داخل هم با رکود مواجه است. مالیات بر فرش دستباف عامل این رکود شده است. این موضوع فروشندههای ما را تحت فشار قرار داده است. روزی نیست که یک یا دو مغازه تعطیل نشود و جای آن را کبابی و فستفود نگیرد. همین چند وقت پیش یک مغاره بزرگ فرشفروشی تبدیل به روسریفروشی شد. در بازار تهران بازاری به نام عباسآباد داریم. این بازار از قدیمالایام مرکز توزیع فرش دستباف بوده است. قبلا 100 مغازه در این بازار بود که از این تعداد 8 مغازه فرشفروشی باقی مانده است و 92 مغازه در حال حاضر لباس زیر واراداتی از ترکیه، چین و مالزی می فروشند. یعنی به جای اینکه کارگران ایرانی را مشغول به کار کنند، نیروی کار خارجیها را شاغل کردهایم. واقعا آدم خجالت میکشد. بازاری که مهد فرش بوده امروز تغییر کاربری داده است.
یعنی صنف شما قدرت ندارد مانع این کار شود؟
طبق قانون اصناف هر کسی میتواند تغییر کاربری بدهد و جواز خود را تغییر بدهد. قانون به ما اجازه نمیدهد که جلوی این تغییرات بایستیم. اگر مالیات فرشفروشان اصلاح یا حذف شود، بخشی از مشکل حل میشود. فرشفروشها سال گذشته حدود یک میلیارد تومان مالیات دادند. دولت هزار میلیارد تومان به ایرانخودرو کمک میکند که این کارخانه ورشکست نشود در صورتی که یک کارخانه مثل فرش با دو میلیون کارگر در حال ورشکستشدن است.
اما اگر الان مالیات فرش را بردارند، بقیه اصناف هم میخواهند مالیات به آنها تعلق نگیرد.
فرش را باید از لیست کالاهای مالیاتی خارج کنند چون فرش جنبه اشتعالزایی دارد. هنوز دو میلیون کارگر فرشباف در کشور داریم که با امور جانبی مثل رفوگری جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را تشکیل میدهند که یکهشتم جمعیت کل کشور است. یعنی این افراد بارشان روی دوش دولت نیست. در نتیجه دولت باید از آنها حمایت کند. صنعت فرش دو میلیون بافنده دارد، این در حالی است که ایرانخودرو 30 هزار کارگر دارد. ماشین مهمتر است یا فرش؟ میخواهم بگویم آقای وزیر صنعت، شما که پدرتان فرشفروش بوده وقتی شما به عنوان وزیر صنعت انتخاب شدید ما خوشحال شدیم و گفتیم از این صنعت حمایت میکنید اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. شهریور امسال نمایشگاه فرش در تهران برگزار شد، ایشان برخلاف دعوتی که از وی به عمل آمد، اصلا به افتتاحیه نیامد. سوال این است: آقای نعمتزاده، به نظر شما فرش مهم است یا خودرو؟ نمایشگاههای دیگر را آنچنان تبلیغ میکنند، در حالی که هیچکس به فرش اهمیت نمیدهد. حرف ما این است که به بافندهها کمک شود تا اشتغال در این صنعت حفظ شود. اگر در کردستان فرش رونق داشته باشد کسی دنبال قاچاق نمیرود. بهترین فرش ایران مربوط به بیجار و سنندج است. اگر از این صنعت حمایت شود، بیکاری از بین میرود.
یعنی آقای نعمتزاده اصلا حمایت نکرده است؟
توقع داشتیم ایشان که از خانواده فرش هستند، از فرش حمایت کنند که توجهی نشد. فرش سه گروه تولیدکننده، فروشنده و صادرکننده دارد. در حال حاضر تولیدکنندها و صادرکنندهها از مالیات معاف هستند. این وسط فشار اصلی را فروشندهها تحمل میکنند بنابراین لازم است که فروشندهها هم از مالیات معاف شوند.
شما اشاره کردید که اگر تحریمها برداشته شود، در بازار داخلی تحرک ایجاد میشود. آیا این توان در صنعت فرش وجود دارد که بازارش احیا شود؟
اگر تحریم برداشته شود به لحاظ روانی هم که شده، شاهد رونقی نسبی در بازار خواهیم بود. حداقل تقاضا از اروپایی و آمریکایی خواهیم داشت هر چند این تقاضا موقتی است. چون فرشهای ایرانی که به آمریکا فرستاده میشود، قادر به رقابت در آن بازار نیست بنابراین لازم است که دولت حمایت کند تا قیمت فرش صادراتی ثابت نگه داشته شود. چون قیمت محصولات رقبای ما ثابت است. در نتیجه اگر دولت این حمایت را انجام بدهد، میتوانیم بازار را احیا کنیم.
در دورهای جوایز صادراتی به تولیدکنندهها تعلق میگرفت. فکر میکنید چقدر تاثیرگذار بود؟
خیلی موثر بود چون قیمتها را ثابت نگه داشته بود. خریداران در اروپا وقتی میدیدند میتوانند فرش ایرانی را ارزانتر بخرند، سریع سفارش میدادند اما این روند ادامه پیدا نکرد.
صندوق ضمانت صادرات نمیتواند کمک کند؟
کمک آنها هم ضعیف شده است. کسی که یک میلیون دلار صادر میکند، وقتی فاکتور به صندوق ضمانت میبرد باید در پیچ و خم بروکراسی بماند. در واقع دولت به صادرکنندهها سخت کمک میکند.
تحریمها چقدر صادرات را کاهش داد؟
بین 25 تا 30 درصد صادرات فرش ما به مقصد آمریکا بود. بعد از اینکه تحریمها اعمال شد، این حجم از کل صادرات کم شد. البته به دنبال این اتفاق صادرکنندهها بازارهای جدیدی را جایگزین کردند؛ بازارهایی مثل چین، روسیه، برزیل و آرژانتین. اما بعد از رکودی که در دنیا ایجاد شد، پرتغال، اسپانیا، یونان و فرانسه که خریدار عمده فرش ما بودند با بحران مواجه شدند که این رکود به ایران هم رسید.
چند فرصت شغلی از دست رفت؟
هر متر مربع فرش 3 فرصت شغلی ایجاد میکند. هر متر که کم میشود 3 تا از بین میرود.
تعداد فروشندهها چند نفر است؟
در تهران چهار هزار و 500 فروشنده فرش داریم که حدود 1500 فروشنده فعال هستند و بقیه در حال گرفتن جواز هستند. در سه سالی که مسئول اتحادیه شدهام تعداد جوازها از هزار به 1700 مورد رسیده است.
مدتی است در نظام تجاری شاهد تغییراتی مثل تجمیع واحدهای فروش صنفی در یک محل هستیم. در مبل و موبایل این اتفاق افتاد و اخیرا درباره فرش هم افتاده است. این خواست شما هم هست؟
سیستم تجارت مدام در حال تغییر است و لازم است که فروشگاههای بزرگ ایجاد شود. در خارج از کشور هم فروشگاههای زنجیرهای بزرگ فرش وجود دارد. ما از تشکیل این فروشگاهها حمایت میکنیم. سرمایه به حوزه فرش بیاید، به نفع این صنعت است. الان متاسفانه تبلیغات خارجی در فرش خیلی گران است و این کار از توان بخش خصوصی خارج است. این هم وظیفه دولت است که از هنر ایرانی حمایت کند تا فرش ایرانی در دنیا دیده شود.
البته در برخی محصولات این اتفاق افتاده است.
در فرش ماشینی هم میتوان کار کرد یعنی بدون اینکه نام برند برده شود میتوان در رسانههای خارجی فرش ایرانی را تبلیغ کرد. نسل جوان کشورهای دیگر اصلا فرش ایرانی را نمیشناسد.
بند 22 برجام مستقیما به برداشتهشدن تحریمها از فرش اشاره کرده است. این را مدیون برادرتان هستید؟
البته اخوی ما از خانواده فرش است و مشکلات را میداند. در خلال مذاکرات هستهای مطرح شد و به بندهای توافق اضافه شد. فرش جزء تحریمهای هستهای نبود، بلکه در گروه تحریمهای اولیه بود. ایشان هم زرنگی کردند و برداشتهشدن تحریم فرش را به توافقنامه اضافه کردند. قبلا هم یکسری از آمریکاییها نامهای به اوباما نوشته بودند که چرا ما را از هنر عالی ایرانی محروم کردهاید.
یعنی با برداشتهشدن تحریمها بر مبنای بند 22 میتوان امیدوار بود که بخشی از مشکلات فرش حل شود؟
با اجرای برجام، ورود فرش به آمریکا و اروپا آزاد میشود. این اولین بار است که فرش ایرانی در یک توافق بینالمللی قرار میگیرد. البته اگر کمک دولت نباشد، تحرکی در این صنعت رخ نمیدهد. بنابراین دولت باید قبل از اجراییشدن توافق حتما از صادرکنندهها حمایت کند.
چقدر میتوان امیدوار بود که با دور جدید صادرات بعد از تحریمها ارزآوری در فرش برای کشور مهیا شود؟
سال گذشته با وجود تحریمها 300 میلیون دلار صادرات فرش داشتیم که البته رقم خیلی مهمی نیست. دغدغه اصلی ما اشتغالزایی در این صنعت است. اگر صادرات فرش رونق بگیرد، ارزش اشتغال آن از ارزآوریاش مهمتر است.
به گزارش خبرآنلاین، عراقچی بزرگ اگرچه قرار گرفتن نام فرش در بند 22 برجام را مدیون تلاشهای تیم مذاکرهکننده هستهای و حمایت سیدعباس عراقچی میداند اما در عین حال میخواهد مشکلات تولید و صادرات فرش ابتدا در داخل کشور و با تمهید دولت حل شود و سپس از فرصت برجام برای بازیابی بازارهای از دسترفته صادراتی استفاده شود.
مشروح گفتوگو با رئیس اتحادیه صنف فروشندگان فرش دستباف را در ادامه میخوانید:
صادرات فرش طی سالهای گذشته دستخوش مشکلات بسیاری شده که مهمترین آنها تحریمهای یکجانبه قدرتهای بزرگ علیه کشورمان بود. تحریمها چه زیانی به صنعت فرش دستباف کشور وارد کرد؟
حدود 90 درصد از تولیدات فرش دستباف صادر میشود. حتی فرشهای مستعمل هم بعد از 15 الی 20 سال که مورد استفاده در منازل قرار میگیرند، قابلیت صادرات پیدا میکنند. در واقع صادرات فرش وقتی باب شد که فرشهای مستعمل در داخل کشور مورد استفاده قرار نمیگرفتند. در نتیجه تصمیم گرفته شد که صادر شوند و به تدریج صادرات فرشهای نو نیز به برنامه صادراتی اضافه شد. در حال حاضر بازار فرش 100 درصد صادراتی است. حتی این روزها فرشهایی به اسم چهلتیکه هم مد شده که آنها را تکهتکه به هم میدوزند و سپس صادر میکنند. متاسفانه بازار فرش در سالهای اخیر با رکود مواجه شده است. نه در بازار داخلی رونق دارد و نه در بازارهای بینالمللی. بخشی از علت رکود بازار فرش در داخل کشور، تحریم است. البته این همه دلایل نیست. بحران اروپا و بحرانی که در حال حاضر بر کشورهای عربی حاکم است باعث شده که کسی تمایلی برای خرید فرش نداشته باشد. در داخل کشور هم گرانبودن فرش عامل رکود این صنعت شده است. البته تولید فرش برای ما گران تمام میشود زیرا 80 درصد قیمت فرش دستباف، مزد کارگر است و دستمزدها سال به سال افزایش مییابد. سال گذشته 20 درصد حقوق کارگران اضافه شد و امسال 17 درصد. این میزان افزایش با تورمی که در داخل وجود دارد، سبب شده تا قیمت فرش گران باشد. درست است که تورم پایین آمده اما هزینه جاری مردم بالا رفته است. در خارج این تورم وجود ندارد. نمیتوان امسال فرشی را هزار دلار فروخت و سال بعد گفت همین فرش 1200 دلار شده است. خریداران خارجی با این نرخها فرش نمیخرند. در نتیجه فرش تولید داخل قادر به رقابت با کشورهای دیگر مثل هند، چین یا حتی افغانستان که این روزها رقیب ما شده است، نیست.کارگر فرشباف در این کشورها خیلی ارزان است. آنها دقیقا شبیه همین فرشی را که ما متری 200 دلار میفروشیم، 80 دلار میفروشند.
به همین دلیل چین بازار فرش ایران را گرفته است؟
چین در سالهای اخیر از بازار فرش کنار رفته چون تولید فرش دستباف برای کشورهای توسعهیافته و صنعتی صرفه اقتصادی ندارد. آنها ترجیح میدهند کارگرهای خود را در تولیدات صنعتی بهکار بگیرند، در نتیجه اخیرا این کشور دوباره مشتری فرش ایران شده است.
البته این صنعتیشدن دامن کشور ما را هم گرفته است یعنی از تولید فرش سنتی به فرش صنعتی رسیدهایم.
دلیل آن گرانشدن فرش دستباف است. وقتی دستمزد گران میشود، قیمت تمامشده فرش هم افزایش مییابد؛ در نتیجه برای مصرفکننده داخلی هم صرف نمیکند که فرش دستباف بخرد و به فرشهای ماشینی تمایل پیدا میکند.
ممکن است علت، مدرنیته باشد؟
البته این مدرنیته به فرش دستباف هم وارد شده است؛ مثلا طرحهای جدیدی به فرش گبه اضافه شده در صورتی که همین گبه مدرن در هندوستان متری 250 تا 300 دلار تمام میشود.
برخیها معتقدند که فرش دستباف ایران بیشتر از آنکه یک کالای صادراتی باشد، اثر هنری است. در حالی که کشورهای دیگر به عنوان یک صنعت از فرش بهرهبرداری میکنند.
فرش دستباف یک هنر - صنعت است. از لحاظ هنری ما هنوز در جهان حرف اول را میزنیم. کشورهایی که با ما رقابت دارند از جمله چین، هند یا حتی ترکیه نمیتوانند در این حوزه با ما رقابت کنند چون به لحاظ هنری حرف اول را ما در جهان میزنیم. اما به لحاظ صنعتی چون یک تولید محسوب میشود، مصرفکننده واقعی به دنبال خرید فرشهای ارزانقیمت است. متاسفانه دیده شده برخی بافندههای فرش ایرانی برای از دست ندادن بازار از کیفیت فرش کم کرده و در نتیجه فرشها از حالت هنری خارج شدهاند.
یعنی فشار تقاضا باعث این اتفاق شده است؟
وقتی فرشی برای بافنده دو میلیون تمام میشود اما 800 تومان میخرند، بافنده تلاش میکند از کیفیت کم کند تا بتواند بفروشد.
این موضوع در بلندمدت به این صنعت ضربه نمیزند؟
همین اتفاق هم افتاده است؛ یعنی بافنده از کیفیت کم کرده و در نتیجه در رقابت با نمونههای خارجی شکست خورده است. از سویی این کار به صادرات کشور هم ضربه زده است. از وقتی فرش به صورت یک کالای تولید انبوه به فروشگاههای زنجیرهای و سوپرمارکتها در خارج از کشور عرضه شد، زمینه هنری آن از بین رفت. مثلا کاتالوگ میدهند که فرش دستباف را میتوانیم در اندازه و رنگهای مختلف عرضه کنیم. نتیجه این کار از بین رفتن اثر هنری فرش است. فرش سنتی ایرانی تکبافی است، یک اثر هنری است و در نتیجه قیمت آن دو برابر فرشهای دیگر است. اما برای اینکه همین اثر هنری را به صورت انبوه تولید کنیم، لازم است سرمایهگذاری صورت بگیرد. مثلا سوله بزنند و 2 یا 3 میلیارد تومان سرمایهگذاری کنند. این کار باعث میشود که هزینه تمامشده تولید، کاهش یابد. متاسفانه ما نتوانستهایم در بازار مصرف اروپا فرشی تولید کنیم که قادر به رقابت با انواع مشابه آن به لحاظ قیمت باشد. نتوانستهایم کارگاههای متمرکز و سفارشپذیر ایجاد کنیم. اگر تحریمها برداشته شود و دولت کمک نکند و به تولید یارانه ندهد، نمیتوانیم از فرصت برداشتهشدن تحریمها استفاده کنیم.
منظورتان از کمک دولت، اعطای جایزههای صادراتی است؟
البته من آن را جایزه نمیدانم؛ بلکه جبران خسارتی است که صادرکنندگان ناچارند به دلیل عدم حمایت از صنعت فرش در بازار صادراتی متحمل شوند. البته به دست آوردن دوباره بازار آمریکا بدون توجه به وضعیت تولید داخلی امکانپذیر نیست.
اگر دولت حمایت کند، میتوان بازارهای از دسترفته را احیا کرد؟
بله. فرش ایرانی اگر حتی 50 درصد هم از نمونههای مشابه خارجی آن گرانتر باشد، به دلیل مشهوربودن برند فرش ایرانی، تمایل بیشتری به خرید دارند چون کیفیت پشم و طرح فرش ایرانی بهتر است. البته ما در حال حاضر با مشکل دیگری مواجه شدهایم و آن صادرات پشم به عنوان مواد اولیه فرش به خارج است.
چرا چنین اتفاقی افتاده؟
چون خریدار دارد. پشمهای ایران از کردستان، فارس و خوزستان به هندوستان صادر میشود. الان هندیها فرشهایشان را با پشم ایران صادر میکنند و از هندوستان به نام فرش ایران صادر میکنند. حتی پشم به افغانستان هم قاچاق میشود و کسی جلوی این قاچاق را نمیگیرد. امسال در نمایشگاه دموتکس آلمان به عوان مشتری به غرفه هندی رفتم. قیمت گبه آنها را پرسیدم که غرفهدار گفت با پشم ایرانی میخواهی یا پشم هندی؟ گفتم فرقش چیست؟ گفت با پشم ایرانی متری 120 دلار است و با پشم هندی متری 80 دلار. در صورتی که همان گبه در غرفه ایرانی با متری 220 دلار عرضه میشد و کسی نمیخرید. گبهای که پشم و بافت آن ایرانی است متری 100 دلار کمتر از تولیدات ما به فروش میرسید.
با این حساب اینگونه تولید صرفه اقتصادی ندارد.
به همین دلیل است که به جد میگویم دولت باید به این صنعت کمک کند. ما نمیتوانیم بازار آمریکا را با این شرایط بگیریم. اگر دولت به بافنده یارانه بدهد و جلوی قاچاق پشم را بگیرد، بسیاری از مشکلات حل میشود. بازار فرش در داخل هم با رکود مواجه است. مالیات بر فرش دستباف عامل این رکود شده است. این موضوع فروشندههای ما را تحت فشار قرار داده است. روزی نیست که یک یا دو مغازه تعطیل نشود و جای آن را کبابی و فستفود نگیرد. همین چند وقت پیش یک مغاره بزرگ فرشفروشی تبدیل به روسریفروشی شد. در بازار تهران بازاری به نام عباسآباد داریم. این بازار از قدیمالایام مرکز توزیع فرش دستباف بوده است. قبلا 100 مغازه در این بازار بود که از این تعداد 8 مغازه فرشفروشی باقی مانده است و 92 مغازه در حال حاضر لباس زیر واراداتی از ترکیه، چین و مالزی می فروشند. یعنی به جای اینکه کارگران ایرانی را مشغول به کار کنند، نیروی کار خارجیها را شاغل کردهایم. واقعا آدم خجالت میکشد. بازاری که مهد فرش بوده امروز تغییر کاربری داده است.
یعنی صنف شما قدرت ندارد مانع این کار شود؟
طبق قانون اصناف هر کسی میتواند تغییر کاربری بدهد و جواز خود را تغییر بدهد. قانون به ما اجازه نمیدهد که جلوی این تغییرات بایستیم. اگر مالیات فرشفروشان اصلاح یا حذف شود، بخشی از مشکل حل میشود. فرشفروشها سال گذشته حدود یک میلیارد تومان مالیات دادند. دولت هزار میلیارد تومان به ایرانخودرو کمک میکند که این کارخانه ورشکست نشود در صورتی که یک کارخانه مثل فرش با دو میلیون کارگر در حال ورشکستشدن است.
اما اگر الان مالیات فرش را بردارند، بقیه اصناف هم میخواهند مالیات به آنها تعلق نگیرد.
فرش را باید از لیست کالاهای مالیاتی خارج کنند چون فرش جنبه اشتعالزایی دارد. هنوز دو میلیون کارگر فرشباف در کشور داریم که با امور جانبی مثل رفوگری جمعیتی حدود 10 میلیون نفر را تشکیل میدهند که یکهشتم جمعیت کل کشور است. یعنی این افراد بارشان روی دوش دولت نیست. در نتیجه دولت باید از آنها حمایت کند. صنعت فرش دو میلیون بافنده دارد، این در حالی است که ایرانخودرو 30 هزار کارگر دارد. ماشین مهمتر است یا فرش؟ میخواهم بگویم آقای وزیر صنعت، شما که پدرتان فرشفروش بوده وقتی شما به عنوان وزیر صنعت انتخاب شدید ما خوشحال شدیم و گفتیم از این صنعت حمایت میکنید اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است. شهریور امسال نمایشگاه فرش در تهران برگزار شد، ایشان برخلاف دعوتی که از وی به عمل آمد، اصلا به افتتاحیه نیامد. سوال این است: آقای نعمتزاده، به نظر شما فرش مهم است یا خودرو؟ نمایشگاههای دیگر را آنچنان تبلیغ میکنند، در حالی که هیچکس به فرش اهمیت نمیدهد. حرف ما این است که به بافندهها کمک شود تا اشتغال در این صنعت حفظ شود. اگر در کردستان فرش رونق داشته باشد کسی دنبال قاچاق نمیرود. بهترین فرش ایران مربوط به بیجار و سنندج است. اگر از این صنعت حمایت شود، بیکاری از بین میرود.
یعنی آقای نعمتزاده اصلا حمایت نکرده است؟
توقع داشتیم ایشان که از خانواده فرش هستند، از فرش حمایت کنند که توجهی نشد. فرش سه گروه تولیدکننده، فروشنده و صادرکننده دارد. در حال حاضر تولیدکنندها و صادرکنندهها از مالیات معاف هستند. این وسط فشار اصلی را فروشندهها تحمل میکنند بنابراین لازم است که فروشندهها هم از مالیات معاف شوند.
شما اشاره کردید که اگر تحریمها برداشته شود، در بازار داخلی تحرک ایجاد میشود. آیا این توان در صنعت فرش وجود دارد که بازارش احیا شود؟
اگر تحریم برداشته شود به لحاظ روانی هم که شده، شاهد رونقی نسبی در بازار خواهیم بود. حداقل تقاضا از اروپایی و آمریکایی خواهیم داشت هر چند این تقاضا موقتی است. چون فرشهای ایرانی که به آمریکا فرستاده میشود، قادر به رقابت در آن بازار نیست بنابراین لازم است که دولت حمایت کند تا قیمت فرش صادراتی ثابت نگه داشته شود. چون قیمت محصولات رقبای ما ثابت است. در نتیجه اگر دولت این حمایت را انجام بدهد، میتوانیم بازار را احیا کنیم.
در دورهای جوایز صادراتی به تولیدکنندهها تعلق میگرفت. فکر میکنید چقدر تاثیرگذار بود؟
خیلی موثر بود چون قیمتها را ثابت نگه داشته بود. خریداران در اروپا وقتی میدیدند میتوانند فرش ایرانی را ارزانتر بخرند، سریع سفارش میدادند اما این روند ادامه پیدا نکرد.
صندوق ضمانت صادرات نمیتواند کمک کند؟
کمک آنها هم ضعیف شده است. کسی که یک میلیون دلار صادر میکند، وقتی فاکتور به صندوق ضمانت میبرد باید در پیچ و خم بروکراسی بماند. در واقع دولت به صادرکنندهها سخت کمک میکند.
تحریمها چقدر صادرات را کاهش داد؟
بین 25 تا 30 درصد صادرات فرش ما به مقصد آمریکا بود. بعد از اینکه تحریمها اعمال شد، این حجم از کل صادرات کم شد. البته به دنبال این اتفاق صادرکنندهها بازارهای جدیدی را جایگزین کردند؛ بازارهایی مثل چین، روسیه، برزیل و آرژانتین. اما بعد از رکودی که در دنیا ایجاد شد، پرتغال، اسپانیا، یونان و فرانسه که خریدار عمده فرش ما بودند با بحران مواجه شدند که این رکود به ایران هم رسید.
چند فرصت شغلی از دست رفت؟
هر متر مربع فرش 3 فرصت شغلی ایجاد میکند. هر متر که کم میشود 3 تا از بین میرود.
تعداد فروشندهها چند نفر است؟
در تهران چهار هزار و 500 فروشنده فرش داریم که حدود 1500 فروشنده فعال هستند و بقیه در حال گرفتن جواز هستند. در سه سالی که مسئول اتحادیه شدهام تعداد جوازها از هزار به 1700 مورد رسیده است.
مدتی است در نظام تجاری شاهد تغییراتی مثل تجمیع واحدهای فروش صنفی در یک محل هستیم. در مبل و موبایل این اتفاق افتاد و اخیرا درباره فرش هم افتاده است. این خواست شما هم هست؟
سیستم تجارت مدام در حال تغییر است و لازم است که فروشگاههای بزرگ ایجاد شود. در خارج از کشور هم فروشگاههای زنجیرهای بزرگ فرش وجود دارد. ما از تشکیل این فروشگاهها حمایت میکنیم. سرمایه به حوزه فرش بیاید، به نفع این صنعت است. الان متاسفانه تبلیغات خارجی در فرش خیلی گران است و این کار از توان بخش خصوصی خارج است. این هم وظیفه دولت است که از هنر ایرانی حمایت کند تا فرش ایرانی در دنیا دیده شود.
البته در برخی محصولات این اتفاق افتاده است.
در فرش ماشینی هم میتوان کار کرد یعنی بدون اینکه نام برند برده شود میتوان در رسانههای خارجی فرش ایرانی را تبلیغ کرد. نسل جوان کشورهای دیگر اصلا فرش ایرانی را نمیشناسد.
بند 22 برجام مستقیما به برداشتهشدن تحریمها از فرش اشاره کرده است. این را مدیون برادرتان هستید؟
البته اخوی ما از خانواده فرش است و مشکلات را میداند. در خلال مذاکرات هستهای مطرح شد و به بندهای توافق اضافه شد. فرش جزء تحریمهای هستهای نبود، بلکه در گروه تحریمهای اولیه بود. ایشان هم زرنگی کردند و برداشتهشدن تحریم فرش را به توافقنامه اضافه کردند. قبلا هم یکسری از آمریکاییها نامهای به اوباما نوشته بودند که چرا ما را از هنر عالی ایرانی محروم کردهاید.
یعنی با برداشتهشدن تحریمها بر مبنای بند 22 میتوان امیدوار بود که بخشی از مشکلات فرش حل شود؟
با اجرای برجام، ورود فرش به آمریکا و اروپا آزاد میشود. این اولین بار است که فرش ایرانی در یک توافق بینالمللی قرار میگیرد. البته اگر کمک دولت نباشد، تحرکی در این صنعت رخ نمیدهد. بنابراین دولت باید قبل از اجراییشدن توافق حتما از صادرکنندهها حمایت کند.
چقدر میتوان امیدوار بود که با دور جدید صادرات بعد از تحریمها ارزآوری در فرش برای کشور مهیا شود؟
سال گذشته با وجود تحریمها 300 میلیون دلار صادرات فرش داشتیم که البته رقم خیلی مهمی نیست. دغدغه اصلی ما اشتغالزایی در این صنعت است. اگر صادرات فرش رونق بگیرد، ارزش اشتغال آن از ارزآوریاش مهمتر است.
گزارش خطا
آخرین اخبار