ادعای تکاندهنده دختر جوان در دادسرای جنایی
دختر جوان وقتی برای خرید گوشی تلفن همراه به یک مغازه موبایلفروشی رفت، نمیدانست در دام شیطانی شاگرد مغازه و دوستش گرفتار خواهد شد. این پرونده با شکایت دختر فریبخورده در شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران گشوده شد.
شاکی که ادعا میکرد پس از قرار ملاقات کاری با شاگرد مغازه طعمه سناریو آدمربایی و تجاوز این پسر جوان و دوستش قرار گرفته، حرفهای تکاندهندهای داشت و به بازپرس ایلخانی گفت: «چند روز پیش برای خرید گوشی تلفن به موبایلفروشی در جنوب تهران رفتم. یک فروشنده در مغازه بود و بعد از معرفی گوشیها و قابلیتهای آنها مدلی را انتخاب کردم و خریدم. این فروشنده که به ظاهر شاگرد مغازه بود شماره تلفتش را به من داد و ادعا کرد اگر مشکلی با برنامههای گوشی داشتم از او کمک بگیرم. بعد از اینکه به خانه رفتم متوجه شدم شماره سریال گوشی با شماره سریال روی جعبه همخوانی ندارد. با شمارهای که از فروشنده داشتم، تماس گرفتم و موضوع را با او در میان گذاشتم.
این پسر جوان با من قرار گذاشت تا گوشی را از من بگیرد و مشکلم را حل کند. در خیابان با او قرار داشتم که با یک پژو سیاهرنگ به دنبالم آمد. وقتی سوار شدم، درحالیکه تصور میکردم به سمت فروشگاهشان میرویم، متوجه تغییر مسیر او شدم. اعتراض کردم اما او چاقویی را زیر گلویم گذاشت و درهای خودرواش را قفل کرد. دستگیره در از داخل برداشته شده بود و من راهی برای فرار از این مخمصه نداشتم. با یک دست رانندگی میکرد و با دست دیگرش چاقو را به بدن من فشار میداد. ترسیده بودم، تا اینکه مقابل در یک خانه توقف و با ریموت در پارکینگ را باز کرد. مرا با زور به داخل خانه برد و پس از آزار و اذیت با یکی از دوستانش تماس گرفت، چند دقیقه بعد یک پسر دیگر هم به آنجا آمد و او هم مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد از چند ساعت هم من را دوباره سوار خودرو کردند و در گوشه خیابان انداختند.»
با اعلام این شکایت بازپرس ایلخانی به کارآگاهان ماموریت داد تا برای رازگشایی از این ادعا وارد عمل شوند. در تحقیقات پلیسی آدرس این فروشنده مغازه موبایل در اختیار ماموران قرار گرفت و این پسر مرموز بازداشت شد. صبح دیروز با انتقال مظنون پرونده به دادسرای جنایی پایتخت او در مقابل بازپرس پرونده این اتهام را رد کرد و گفت: « نمیدانم چرا این دختر جوان این تهمت را به من زده است. وقتی برای خرید گوشی به مغازهام آمد، شمارهام را به او دادم تا با هم بیشتر آشنا شویم. آن شب هم او با میل خودش به خانه من آمد. شوکه هستم و نمیدانم چرا از من شکایت کرده است. من و او با هم تنها در خانه بودیم و هیچکدام از دوستانم به آنجا نیامدند. این دختر دروغ میگوید.» تحقیقات برای روشن شدن زوایای مبهم پرونده و رازگشایی از ادعای متناقض شاکی و متهم در شعبه هشتم دادسرای جنایی پایتخت ادامه دارد.
منبع: روزنامه شهروند
گزارش خطا
آخرین اخبار