در باره موضع بینابینی وزیر ارشاد
لیلای سینمایایران را همچنان دوست بداریم..
وزیر ارشاد با دیگر مقامات اجرایی و غیر اجرایی یک تفاوت بارز دارد: این که دیگران، تنها مسوول عملکرد خود یا منصوبان خود یا سیاست های خود هستند اما وزیر ارشاد باید در قبال مقاله ای که دیگری نوشته و او و مدیران او ندیده و نخوانده اند پاسخگو باشد. یا درباره رفتاری که از یک بازیگر سر می زند.
وزیر ارشاد با دیگر مقامات اجرایی و غیر اجرایی یک تفاوت بارز دارد: این
که دیگران، تنها مسوول عملکرد خود یا منصوبان خود یا سیاست های خود هستند
اما وزیر ارشاد باید در قبال مقاله ای که دیگری نوشته و او و مدیران او
ندیده و نخوانده اند پاسخگو باشد. یا درباره رفتاری که از یک بازیگر سر می
زند.
مثلا هیچ کس از وزیر بهداشت نمی پرسد چرا فلان پزشک در عمل جراحی خود بیماری را به دیار باقی فرستاد یا وزیر کار مسوول مرگ کارگری در حین کار نیست و سراغ کارفرما می روند. اما وزیر ارشاد باید در قبال نوشته های منِ روزنامه نگار یا این که فلان خانم بازیگر در کشوری خارجی با پیرمرد هشتاد و چند ساله چگونه مواجهه ای داشته توضیح دهد. این موارد البته به کار وزیر ارشاد تنوع داده و احتمالا آقای علی جنتی هر روز خود را با این شعر/ضرب المثل شروع می کند:
«هر دم از این باغ بری می رسد- تازه تراز تازه تری می رسد!»
تازه ترین مورد، ماجرای خانم لیلا حاتمی است که امسال به عضویت هیات داوران جشنواره بین المللی کن درآمد که افتخار بزرگی برای سینمای ایران به حساب می آید و با این که با پوشش مناسب در این فستیوال شرکت کرده بود اما پس از آن که با رییس جشنواره – که البته پیرمردی است- روبوسی کرد، دستمایه حمله به او یا انتقاد از او در برخی از رسانه های داخلی شد و انگار نه انگار که با حجاب خود کوشید نماینده شایسته ای برای سینمای ایران باشد یا یادگار یکی از دوست داشتنی ترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران است یا همین تازگی فیلم «سر به مُهر» را درباره نماز بازی کرده و تحسین شده است.
البته لحن انتقادات به تندی و تیزی مورد انتظار از واکنش اینان در مواجهه با این رفتار اگر از یک بازیگر با گرایش سیاسی سر می زد نبود. هر چه باشد لیلا حاتمی در پروژه «کیف انگلیسی» حضور داشته که کارگردان آن – ضیاء الدین دُری- مورد تایید انتقاد کنندگان امروز است و خانم بازیگر در کارنامه خود فیلم ارزشی کم ندارد.
با این توضیحات می توان توضیحات علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را کوتاه و گویا دانست. این که ابتدا پوشش لیلا حاتمی را ستوده آنگاه روبوسی را - ولو احتمالا تحت تاثیر محیط و فضای غالب بوده باشد- قابل قبول ندانسته و در عین حال حدس زده که بازیگر/ داور ایرانی غافلگیر شده باشد.
مجموعه این مواضع هم می تواند حق مطلب را ادا کند و هم به این بحث پایان دهد. در مجموع با این اتفاق دو گونه برخورد شد: اول این که عده ای گفتند: «مگر به هزینه شما رفته یا از سوی شما ماموریت داشته که رفتار او را رصد می کنید و همین که در پوشش ، رعایت کرده و لباس او با دیگران در ساحلی در جنوب فرانسه متفاوت است باید قدردان باشید و مگر یک ایرانی در کل دنیا باید این قانون را رعایت کند؟ اگر بحث شرعی است به باورها و هنجارهای خود شخص مربوط است و اگر موضوع، منع قانونی است که علی القاعده آدم ها خارج از مرزهای سرزمینی محدودیت های درون سرزمینی ندارند». البته قانون از شهروند جمهوری اسلامی ایران که با گذرنامه جمهوری اسلامی ایران سفر می کند انتظار دارد در همه حال رعایت کند. چه به نمایندگی از جایی رفته باشد و چه این گونه نباشد.
در این میان موضع وزیر ارشاد را می توان بینابینی دانست. هنر متولی فرهنگ و هنر این است که نظر و سلیقه خود را دخالت نمی دهد و گرنه روشن است که سلوک شخصی و خانوادگی او چیست اما توضیح داده «عادت بدی وجود دارد که بعد از دست دادن روبوسی هم می کنند و احتمالا خانم حاتمی غافل گیر شده هر چند رفتار او قابل قبول نیست.»
این پاسخ دپپلماتیک را می توان بهترین موضع ممکن دانست هر چند که می توانست سن و سال طرف مصافحه را هم یاد آور شود.
در خرداد 1376 و در گرماگرم انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، عباس کیارستمی نیز از همین جشنواره کن به دریافت جایزه نخل طلایی نایل آمد و بر سر دست دادن او با یک خانم بحثی درگرفت.
کیا رستمی خود توضیح داد: یک مدیر تلویزیون با من تماس گرفت و گفت: خوب شد دست دادی! پرسیدم: چطور؟ آن مدیر گفت: من یک بار در چنین مواجهه ای از دست دادن طفره رفتم و طرف که خانم صاحب وجاهتی هم بود احساس کرد عادت ما این است که ابتدا باید روبوسی کنیم و من، غافل از همه جا با چنین واکنشی رو به رو شدم و البته به خاطر شناختی که همه داشتند در ایران اسباب دردسر نشد اما برای شما می شد!
حالا حساسیت ها نسبت به دست دادن ها فرو نشسته خاصه اگر مرد ایرانی با بانوی غیر مسلمان دست دهد و سن وسالی هم از آن خانم گذشته باشد و بعضی مدعی اند این دومی از نظر برخی فقها بی اشکال یا کم اشکال است. موارد اخیرالبته از تخصص نویسنده این سطورخارج است و مراعات در همه حال را ضروری می داند اما از نگاه رسانه ای احساس می کند حساسیت نسبت به دست دادن کم شده و البته درباره روبوسی باقی است.
عجالتا می توان در وهله نخست، تدبیر و همه جانبه نگری وزیر ارشاد را ستود. به نظر می رسد آن قدر با سوژه های متعدد روبه رو شده و دایم الانتظار است که غافل گیر نمی شود و توقع دارد دیگران نیز غافل گیر نشوند.در این لحن موضع پدرانه نسبت به یکی از دوست داشتنی ترین بازیگران سینمای ایران در عین ابراز نارضایتی دیده می شود و در عین حال به عنوان کسی که یک سوم عمر خود را در خارج از کشور- والبته کشورهای عربی و نه غربی- گذرانده با این موقعیت ناآشنا نیست.
با این همه باید گفت بخت با علی جنتی یاربود چون اگر بازیگرانی مانند فاطمه معتمد آریا، پگاه آهنگرانی، ترانه علیدوستی، بهاره رهنما و باران کوثری چنین کرده بودند رگ های گردن انتقاد کنندگان بیشتر بیرون می زد و اینجا نه به خاطر علی حاتمی که به سبب فیلم های مذهبی که بازی کرده (هر شب تنهایی به کارگردانی رسول صدر عاملی و فیلم غیر سفارشی و خوبِ سر به مُهر) به خود خانم حاتمی و آقای وزیر قدری تخفیف داده اند! البته بازیگران نام برده شده نیز دور از چشم دوربین ها هم غالبا رعایت کرده اند.
رفتار صدا و سیما نیز همانی بود که انتظار داریم. در 20:30 تنها بخش «قابل قبول نبود» نقل شد که البته جز این نیز انتظار نمی رفت. بنابراین ضرورتی برای پرداختن به رفتاراین رسانه احساس نمی شود که می دانیم در قبال دولتمردان این است که آنان را از چشم مردم بیندازند. به نیروی ارزشی القا کنند وزیر به سکولارها میدان داده و به نیروی مدنی هم بگوید هیچ چیز عوض نشده و وزیر همان موضع ما را دارد.
لیلای سینمای ایران را همچنان دوست بداریم و اگر موضعی می گیریم همانند وزیر ارشاد، همدلانه باشد و رعایت حجاب از جانب او را فراموش نکنیم. برخی دوست دارند بازیگران زن سینمای ایران را به گلشیفته ای دیگر بدل کنند تا احتمالا برای خودشان هم آبی گرم شود. خوش بختانه اما از ماجرای کن چندان آبی گرم نشده است...
مثلا هیچ کس از وزیر بهداشت نمی پرسد چرا فلان پزشک در عمل جراحی خود بیماری را به دیار باقی فرستاد یا وزیر کار مسوول مرگ کارگری در حین کار نیست و سراغ کارفرما می روند. اما وزیر ارشاد باید در قبال نوشته های منِ روزنامه نگار یا این که فلان خانم بازیگر در کشوری خارجی با پیرمرد هشتاد و چند ساله چگونه مواجهه ای داشته توضیح دهد. این موارد البته به کار وزیر ارشاد تنوع داده و احتمالا آقای علی جنتی هر روز خود را با این شعر/ضرب المثل شروع می کند:
«هر دم از این باغ بری می رسد- تازه تراز تازه تری می رسد!»
تازه ترین مورد، ماجرای خانم لیلا حاتمی است که امسال به عضویت هیات داوران جشنواره بین المللی کن درآمد که افتخار بزرگی برای سینمای ایران به حساب می آید و با این که با پوشش مناسب در این فستیوال شرکت کرده بود اما پس از آن که با رییس جشنواره – که البته پیرمردی است- روبوسی کرد، دستمایه حمله به او یا انتقاد از او در برخی از رسانه های داخلی شد و انگار نه انگار که با حجاب خود کوشید نماینده شایسته ای برای سینمای ایران باشد یا یادگار یکی از دوست داشتنی ترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران است یا همین تازگی فیلم «سر به مُهر» را درباره نماز بازی کرده و تحسین شده است.
البته لحن انتقادات به تندی و تیزی مورد انتظار از واکنش اینان در مواجهه با این رفتار اگر از یک بازیگر با گرایش سیاسی سر می زد نبود. هر چه باشد لیلا حاتمی در پروژه «کیف انگلیسی» حضور داشته که کارگردان آن – ضیاء الدین دُری- مورد تایید انتقاد کنندگان امروز است و خانم بازیگر در کارنامه خود فیلم ارزشی کم ندارد.
لیلا حاتمی در جایگاه هیات داوران بخش رقابتی جشنواره فیلم کن فرانسه
با این توضیحات می توان توضیحات علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را کوتاه و گویا دانست. این که ابتدا پوشش لیلا حاتمی را ستوده آنگاه روبوسی را - ولو احتمالا تحت تاثیر محیط و فضای غالب بوده باشد- قابل قبول ندانسته و در عین حال حدس زده که بازیگر/ داور ایرانی غافلگیر شده باشد.
مجموعه این مواضع هم می تواند حق مطلب را ادا کند و هم به این بحث پایان دهد. در مجموع با این اتفاق دو گونه برخورد شد: اول این که عده ای گفتند: «مگر به هزینه شما رفته یا از سوی شما ماموریت داشته که رفتار او را رصد می کنید و همین که در پوشش ، رعایت کرده و لباس او با دیگران در ساحلی در جنوب فرانسه متفاوت است باید قدردان باشید و مگر یک ایرانی در کل دنیا باید این قانون را رعایت کند؟ اگر بحث شرعی است به باورها و هنجارهای خود شخص مربوط است و اگر موضوع، منع قانونی است که علی القاعده آدم ها خارج از مرزهای سرزمینی محدودیت های درون سرزمینی ندارند». البته قانون از شهروند جمهوری اسلامی ایران که با گذرنامه جمهوری اسلامی ایران سفر می کند انتظار دارد در همه حال رعایت کند. چه به نمایندگی از جایی رفته باشد و چه این گونه نباشد.
در این میان موضع وزیر ارشاد را می توان بینابینی دانست. هنر متولی فرهنگ و هنر این است که نظر و سلیقه خود را دخالت نمی دهد و گرنه روشن است که سلوک شخصی و خانوادگی او چیست اما توضیح داده «عادت بدی وجود دارد که بعد از دست دادن روبوسی هم می کنند و احتمالا خانم حاتمی غافل گیر شده هر چند رفتار او قابل قبول نیست.»
این پاسخ دپپلماتیک را می توان بهترین موضع ممکن دانست هر چند که می توانست سن و سال طرف مصافحه را هم یاد آور شود.
در خرداد 1376 و در گرماگرم انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، عباس کیارستمی نیز از همین جشنواره کن به دریافت جایزه نخل طلایی نایل آمد و بر سر دست دادن او با یک خانم بحثی درگرفت.
کیا رستمی خود توضیح داد: یک مدیر تلویزیون با من تماس گرفت و گفت: خوب شد دست دادی! پرسیدم: چطور؟ آن مدیر گفت: من یک بار در چنین مواجهه ای از دست دادن طفره رفتم و طرف که خانم صاحب وجاهتی هم بود احساس کرد عادت ما این است که ابتدا باید روبوسی کنیم و من، غافل از همه جا با چنین واکنشی رو به رو شدم و البته به خاطر شناختی که همه داشتند در ایران اسباب دردسر نشد اما برای شما می شد!
لیلا حاتمی در جشنواره کن فرانسه
حالا حساسیت ها نسبت به دست دادن ها فرو نشسته خاصه اگر مرد ایرانی با بانوی غیر مسلمان دست دهد و سن وسالی هم از آن خانم گذشته باشد و بعضی مدعی اند این دومی از نظر برخی فقها بی اشکال یا کم اشکال است. موارد اخیرالبته از تخصص نویسنده این سطورخارج است و مراعات در همه حال را ضروری می داند اما از نگاه رسانه ای احساس می کند حساسیت نسبت به دست دادن کم شده و البته درباره روبوسی باقی است.
عجالتا می توان در وهله نخست، تدبیر و همه جانبه نگری وزیر ارشاد را ستود. به نظر می رسد آن قدر با سوژه های متعدد روبه رو شده و دایم الانتظار است که غافل گیر نمی شود و توقع دارد دیگران نیز غافل گیر نشوند.در این لحن موضع پدرانه نسبت به یکی از دوست داشتنی ترین بازیگران سینمای ایران در عین ابراز نارضایتی دیده می شود و در عین حال به عنوان کسی که یک سوم عمر خود را در خارج از کشور- والبته کشورهای عربی و نه غربی- گذرانده با این موقعیت ناآشنا نیست.
با این همه باید گفت بخت با علی جنتی یاربود چون اگر بازیگرانی مانند فاطمه معتمد آریا، پگاه آهنگرانی، ترانه علیدوستی، بهاره رهنما و باران کوثری چنین کرده بودند رگ های گردن انتقاد کنندگان بیشتر بیرون می زد و اینجا نه به خاطر علی حاتمی که به سبب فیلم های مذهبی که بازی کرده (هر شب تنهایی به کارگردانی رسول صدر عاملی و فیلم غیر سفارشی و خوبِ سر به مُهر) به خود خانم حاتمی و آقای وزیر قدری تخفیف داده اند! البته بازیگران نام برده شده نیز دور از چشم دوربین ها هم غالبا رعایت کرده اند.
رفتار صدا و سیما نیز همانی بود که انتظار داریم. در 20:30 تنها بخش «قابل قبول نبود» نقل شد که البته جز این نیز انتظار نمی رفت. بنابراین ضرورتی برای پرداختن به رفتاراین رسانه احساس نمی شود که می دانیم در قبال دولتمردان این است که آنان را از چشم مردم بیندازند. به نیروی ارزشی القا کنند وزیر به سکولارها میدان داده و به نیروی مدنی هم بگوید هیچ چیز عوض نشده و وزیر همان موضع ما را دارد.
لیلای سینمای ایران را همچنان دوست بداریم و اگر موضعی می گیریم همانند وزیر ارشاد، همدلانه باشد و رعایت حجاب از جانب او را فراموش نکنیم. برخی دوست دارند بازیگران زن سینمای ایران را به گلشیفته ای دیگر بدل کنند تا احتمالا برای خودشان هم آبی گرم شود. خوش بختانه اما از ماجرای کن چندان آبی گرم نشده است...
منبع: عصر ایران
گزارش خطا
این توجیه است حرمت دست دادن به نامحرم با هیچ چیز پاک نمیشود بحث اعتقادات است
آخرین اخبار