ابوالفضل جلیلی: درباره سینمای ایران نظری ندارم

کد خبر: ۸۳۳۱۰
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۸
سال‌هاست فیلمی در این دیار نساخته یا اگر هم ساخته، فرصت نمایش پیدا نکرده است. از‌همین‌رو او را دیگر باید فیلم‌سازی غیرایرانی نامید تا فیلم‌سازی ایرانی؛ فیلم‌سازی که باید به او بابت فیلم‌های به‌نمایش درنیامده‌اش در ایران جایزه داد. ابوالفضل جلیلی به‌تازگی مستندی داستانی درباره تاریخ سینمای ایران با عنوان «سبز سفید سرخ» به سفارش جشنواره پوسان مقابل دوربین برده است.

به گزارش صدای ایران، روزنامه «شرق» با ابوالفضل جلیلی گفتگویی انجام داده که در ادامه می خوانید:

در فیلمی که برای جشنواره پوسان ساخته‌اید، مبدأ تاریخ سینمای ایران همان «جشن عید گل» بوده که عکاس‌باشی از آن تصویر برداشته؟
فیلمی که من ساخته‌ام، مستندی داستانی است که از بدو ورود دوربین سینما به ایران را مرور کرده تا به امروز. شروع سینما در این فیلم مربوط به سفر مظفرالدین‌شاه به فرانسه است و آشنایی‌اش با دوربین که به عکاس‌باشی دستور می‌دهد دوربین را به ایران بیاورد.

تاریخ سینما، در فیلم شما روایت خطی دارد؟ 
من درواقع این فیلم را حسی کار کردم. به این دلیل که خودم سینمای ایران را چندان ندیده‌ام. خیلی کم فیلم ایرانی می‌بینم. چندان به فیلم‌ها آشنایی نداشتم اما بر مبنای کارگردانان مطرح تاریخ سینما و آنها که به‌نوعی در سینمای ایران اثرگذار بوده‌اند و فیلم‌هایشان را دیده‌ام ساخته‌ام. برای ساخت این فیلم، فیلم‌ها را هم کامل ندیدم، به دلیل اینکه فرصتم کم بود، فقط ١٠ دقیقه، ٢٠دقیقه از هر فیلمی را توانستم ببینم و از هر فیلمی مقداری استفاده کردم. سعی کردم فیلم‌های تأثیرگذار را انتخاب کنم اما فیلمی هم بود که تأثیر زیادی بر تاریخ سینما نداشت اما از نظر حسی کمک زیادی به کار من می‌کرد، برای همین از آن استفاده کردم. در فیلمم، ممکن است از یک کارگردان چند فیلم را آورده باشم و از یک کارگردان هم هیچ فیلمی نیاورده باشم. در پروسه ساخت این فیلم، فیلمخانه‌ای‌ها خیلی به من کمک کردند. یک‌سری فیلم‌ها را هم در آرشیوشان نداشتند، برای همین از آنها در فیلم استفاده نکردیم. اگر بعدا کارگردان یا منتقدی این فیلم را دید، فکر نکند که اگر فیلمی از یک کارگردان در این فیلم نیست، به این معناست که از آن کارگردان خوشم نمی‌آمده، پس فیلمش را استفاده نکرده‌ام. برمبنای امکاناتم از فیلم‌ها استفاده کردم.

شما گفتید زیاد فیلم‌های ایرانی را ندیده‌اید. شمایی که فیلم‌هایی از تاریخ سینمای ایران را ندیده‌اید، مجاز بودید درباره این تاریخ فیلم بسازید؟! 
ببینید من در این فیلم، نگاه خودم را به سینمای ایران و تاریخ سینمای ایران ساخته‌ام. فیلمم چندان مستندوار نیست. از اول هم اعلام کردم خیلی به فیلم من استناد نکنید. ممکن است حتی ترتیب قرارگیری فیلم‌ها، پس‌وپیش شده باشد. مثلا فیلمی در سال ١٣٤٢ ساخته شده باشد اما من آن را بعد از فیلمی گذاشته باشم که در سال ١٣٥٥ ساخته شده. کلا روی من حساب نکنید! با همه این‌ها، این اولین‌باری است که خودم فیلمم را دوست دارم. یک چیز جالبی که بعد از مرور فیلم‌های سینمای ایران، کشف کردم این بود که دیدم انسانی‌ترین و اخلاقی‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ما، فیلم‌هایی بوده‌اند که فردین بازیگر آنها بوده و این برایم جالب بود.

اساسا چه شد که پوسانی‌ها از شما خواستند چنین فیلمی بسازید؟ 
معمولا از کشور ژاپن، کره و گاهی فرانسه، هرازچندگاهی به من زنگ می‌زنند و یک حال‌واحوال سینمایی می‌کنند، برخلاف دم‌ودستگاه سینمایی کشور خودمان که هیچ‌وقت حالی از من نپرسیده! البته دلیلش این است که فیلم‌های من آنجا اکران شده و خریدار دارد، یعنی در آن کشورها شناخته‌شده‌ام. چندسال پی‌درپی به من زنگ می‌زدند و می‌پرسیدند کار داری یا نه، من هم می‌گفتم که بله دارم کار می‌کنم چون می‌خواستم با دولت جدید کار کنم. ولی بعد از ٢,٥ سال پس از این دولت، فهمیدم امکان کار برای من نیست. بنابراین وقتی با من تماس گرفتند دیگر گفتم که کار ندارم و متأسفانه در این دولت هم نتوانستم کار کنم. ژاپن پیشنهاد یک فیلم سینمایی به من داد و کره هم گفت یک مستند درباره سینمای ایران برای ما بساز و بعد با ژاپن کار کن.

چه شد که متوجه شدید در این دولت هم، مثل قبل نمی‌توانید در ایران کار کنید؟ 
صریح بگویم، من در این دولت تن به هر کاری دادم که بتوانم کار کنم و متأسفانه دیدم اوضاع هیچ فرقی نکرده. یک چیز جالب دیگری که در مرور فیلم‌های تاریخ سینمای ایران کشف کردم این بود که دیدم از بدو انقلاب تا امروز، چهار یا پنج کارگردان هستند که از تمام امکانات دولتی و غیردولتی استفاده کرده‌اند و فیلم ساخته‌اند، پس خیالم راحت شد و مطمئن شدم که قرار نیست ما کار کنیم. ساخت این مستند درباره تاریخ سینما به من این آگاهی را داد که دیگر اینجا خودم را معطل نکنم چون قرار نیست اینجا کار کنم. مثلا برای ساخت «مسیر معکوس» سال‌ها در زمان احمدی‌نژاد تلاش کردم و نشد و در دوران مدیریت سینمایی آقای ایوبی، خودشان پیشنهاد کردند گفتند حالا فضا عوض شده و امثال شما باید فیلم بسازند. برای همین رفتم و درخواست ٢٠٠‌میلیون تومان سرمایه به‌عنوان قرض کردم، تا این فیلم را بسازم. بعد هم گفتم وقتی فیلم ساخته شد اگر از آن خوشتان نیامد، پول را پس می‌دهم. اگر هم دوست داشتید فیلم را بردارید. طوری مرا به فارابی و سینمای مستند و... پاس دادند که دست‌آخر آقای جعفری‌جلوه، مدیر وقت فارابی، گفت این فیلم خوبی نیست و من موافق سرمایه‌گذاری برای آن نیستم و ساخت این فیلم میسر نشد. من فقط ٢٠٠‌میلیون تومان قرض می‌خواستم و ندادند، شما ببینید برای چه فیلم‌هایی میلیاردی خرج می‌کنند.

کارگردان‌های کشورهای دیگر هم تاریخ سینمای کشورشان را ساخته‌اند؟ چه کارگردان‌هایی از چه کشورهایی؟ 
نه نمی‌دانم متأسفانه. من به دلیل مشکلاتی که برای پیش‌تولید فیلمم داشتم، خیلی دیر شروع به ساختن آن کردم، موقعی شروع کردم که به من گفتند از ١٠ کارگردان، هشت‌تا فیلم‌هایشان را تحویل دادند. پروسه ساخت فیلم، خیلی‌خیلی خوب پیش رفت. عزیزانی واقعا با همدلی‌شان به ساخته‌شدن فیلم کمک کردند، مثلا روابط‌عمومی راه‌آهن، خیلی کمک عاطفی به من کرد. ما در ناحیه راه‌آهن شمال، در شهر ساری کار کردیم و مسئولان راه‌آهن آنجا، خیلی با ما همدل بودند. اولین‌باری بود که در ایران کار می‌کردم و احساس کردم اینها بیشتر از من برای فیلمم دل می‌سوزانند. فیلمخانه ملی و خانم طاهری هم خیلی محبت کردند به این دلیل که من با توجه به بودجه‌ام فقط می‌توانستم از کیفیت دی‌وی‌دی استفاده کنم، منتها خانم طاهری چون دیدند پای حیثیت سینمای ایران در میان است، با معاونت بین‌الملل فیلمخانه، آقای آرش امینی، صحبت کردند و تعداد زیادی از فیلم‌ها را توسط سازمان رسانه‌های دیجیتال، تبدیل به سیستم خطی کردند.

چرا شما در سال‌های اخیر کمتر در جشنواره‌های جهانی حضور داشتید؟ 
قبلا با تهیه‌کننده‌های خارجی کار می‌کردم و کارکردن با آنها خیلی راحت و سریع بود، به‌همین‌دلیل در جشنواره‌ها هم حضور پیاپی داشتم. از یک جایی، پسرم گفت باید تعهد بدهی که دیگر با خارجی‌ها کار نکنی تا در ایران با کمک ارشاد یک فیلم بسازی. من هم صبر کردم منتها بعد از ٩ سال، بالاخره به نتایجی رسیدم که از او خواستم رضایت بدهد باز با آنها کار کنم. البته در این فاصله فیلمی ساختم به اسم «داروگ» که چون نمی‌خواستم بدون مجوز، فیلم را برای جشنواره‌های خارج ارسال کنم، فیلم را متوقف کردم و آن را به هیچ جشنواره‌ای ندادم. گلایه‌هایی که الان می‌کنم، به این منظور نیست که دولت بیاید و به من کمک کند، چون دیگر اصلا خودم نمی‌خواهم دولت به من کمک کند. فقط اینها را گفتم که اگر روزی کسی پرسید چرا با تهیه‌کننده ایرانی کار نمی‌کنی، دلیلش معلوم باشد.

خود شما هم بخشی از این تاریخ سینما هستید. خودتان چقدر حضور دارید؟
یک صحنه از فیلم «گال» را در این فیلم گذاشتم، آن‌هم در لحظات آخر، آن‌هم به این دلیل که فیلم دیگری در اختیار نداشتم که از آن استفاده کنم.

دیگر از چه فیلم‌های چه کارگردان‌هایی در این فیلم استفاده کردید؟ 
از اکثر کارگردان‌ها، تا جایی که جا داشتم از فیلم همه کارگردان‌ها استفاده کردم. چون فیلم باید زیر ٦٠دقیقه می‌شد. یک چیز جالبی هم بگویم. زمانی که در حال ساخت فیلمم بودم، فیلم «چ» را کامل دیدم و برخلاف اینکه اکثرا از فیلم خوششان نمی‌آمد و به آن ایراد می‌گرفتند من احساس کردم فیلم خوش‌ساخت و خوبی است و می‌خواهم که از طریق این گفت‌وگو از کسی که نقش محافظ دکتر چمران را بازی می‌کرد بابت بازی بسیار خوبش تشکر کنم.

برای «ژاپن» چه فیلمی خواهید ساخت؟
احتمالا «مسیر معکوس».

آنها با ساخت این فیلم موافق اند؟ 
آنها که کلا موافقند. می‌گویند هرچه می‌خواهی بساز. جالب است که دقیقا ١٠ سال پیش رفتم همین فیلم را برای آنها بسازم، بعد پشیمان شدم و گفتم نه! با تهیه‌کننده ایرانی می‌سازم! و حالا بعد از ١٠ سال و پس از تلاش‌های نافرجام، باز باید برگردم و این فیلم را در ژاپن بسازم.

نظرتان درباره برنامه «هفت» به سردبیری بهروز افخمی چیست؟
ببینید دیگر درباره هیچ‌چیز مربوط به سینمای ایران نظری ندارم. چند شب پیش فکر کردم منی که نه فیلم‌هایم مجوز می‌گیرد و نه می‌گذارند در مملکتم کار کنم، چرا باید درباره سینمای ایران نظر بدهم؟ (با خنده) در عوض بهتر است درباره سینمای ژاپن صحبت کنم.
پربیننده ترین ها