ايران در چه سالي پير مي شود ؟
در کشور کنار گذاشته شدن از چرخه بازار کار و به تبع آن کاهش درآمد و خلل در گذران معيشت بزرگترين دغدغه دوران سالمندي به شمار ميرود. در حالي که در تمام دنيا سالمندان پس از مدت کوتاهي از بازنشستگي ...
روزنامه جوان روز گذشته در گزارشی نوشت: اگرچه به عقيده کارشناسان، افزايش جمعيت سالمندان را نميتوان با کاهش نرخ زاد و ولد توجيه کرد، با اين حال جمعيت سالمندان کشور به روال سالهاي گذشته در سالهاي آتي نيز به طور مستمر افزايش مييابد و طي پيشبينيهاي صورت گرفته نرخ جمعيت سالمند کشور در سال 1415 به بيش از 12 درصد خواهد رسيد و جمعيتي بيش از 12 ميليون نفر را شامل خواهد شد. اين در حالي است که زماني که جمعيت بالاي 65 سال کشوري بيش از 12 درصد را شامل شود، آن جمعيت «سالمند» نام خواهد گرفت و با اين حساب ايران 1415 ايراني پير خواهد بود.
به گزارش شيعه آنلاين ،مديريت جامعه انساني نياز به اجراي مبتني بر برنامه و برنامه مبتني بر اطلاعات و مطالعات دارد و سالمندان بخشي از پيکره جامعه انساني هستند. به طور کلي در جامعه ما دو رويکرد در مورد سالمندي وجود دارد؛ اولي که طرفداران بيشتري دارد اين است که با جوانگرايي و بازتوليد جمعيت جوان، دايره سالمندي و مسائل پيرامون آن محدود شده و سازماني مانند بهزيستي مسئول رفع نيازهاي قشر خاصي از سالمندان يعني سالمندان نيازمند و معلول شود. اما چنانچه به هر دليلي آهنگ رشد جمعيت با ايدهآلهاي ما متناسب نباشد در درازمدت نميتوان ظرفيت بخش قابلتوجهي از جامعه که در چارچوب تعاريف سالمندي قرار ميگيرند را ناديده گرفت. بنابراين با مديريت اين ظرفيتها ميتوان از بروز مشکلات عديده در حوزه سالمندي جلوگيري و دستيابي به اهداف ملي در اين حوزه با توجه به افزايش جمعيت سالمندان در کشور را ممکن کرد. بنابراين رويکرد ديگر، پذيرفتن آهنگ تحميلي پيري بر هرم جمعيتي و ضعف مديريت پديده سالمندي به عنوان يک پديده اجتنابناپذير براي کشور است. کف اهداف در اين حوزه رفع و رجوع بهرهکشي مالي از سالمندان، زنانه شدن و فقر در بين اين قشر، رهاشدن سالمندان، وضعيت مسکن، بيمه، سن اميد به زندگي، عوامل مؤثر در جمعيت سالمندي و کنترل بيماريهاي شايع بين اين گروه است.
بيم و اميدهاي افزايش «اميد به زندگي»
در چند سال گذشته شاخص جديدي از اميد به زندگي در دنيا با عنوان «اميد به زندگي سالم» مطرح شده است، يعني تعداد سالهايي که فرد بدون نگراني، دغدغه و بيماري زندگي ميکند. بر اين مبنا ميزان اميد به زندگي در کشور ما نيز به شدت افزايش يافته است. به عبارتي در حال حاضر اميد به زندگي در زنان 77 الي 78 سال بوده و در مردان نيز 73 الي 74 است و اين مسئله عاملي براي افزايش سالمندي در جامعه است زيرا تعداد افراد بيشتري به اين سن رسيده و در زمره سالمندان قرار ميگيرند. همچنين بر اساس اعلام رسمي بهزيستي، در بررسيهايي که از سال 1335 توسط مرکز آمار ايران انجام شد، همواره ميزان جمعيت بالاي 65 سال در کشور رو به افزايش بوده، براي مثال در سال 35 تنها 4 درصد جمعيت سالمند بودند، اما در سال 90 اين نرخ به 2/8 درصد يعني جمعيتي برابر بيش از 6 ميليون و 100 هزار نفر رسيده است که پيشبيني ميشود اين روند در سالهاي آتي نيز در کشور به طور مستمر افزايش يابد و طي پيشبينيهاي صورت گرفته نرخ جمعيت سالمند کشور در سال 1415 به بيش از 12 درصد خواهد رسيد و جمعيتي بيش از 12 ميليون نفر را شامل خواهد شد. اين در حالي است که زماني که جمعيت بالاي 65 سال کشوري بيش از 12 درصد را شامل شود، آن جمعيت «سالمند» نام خواهد گرفت. با اين حال هنوز کشور به طور سراسري به سن سالمندي نرسيده است.
بودجهريزي براي سالمند معلول و بيمار آسانتر است
از سوي ديگر فريد براتي سده، رئيس دبيرخانه شوراي ملي سالمندان سازمان بهزيستي کشور معتقد است با توجه به آنکه روند سالمندي در کشور رو به رشد است، اگر براي سالمندان سالمي که در حال حاضر در کشور حضور دارند برنامهريزي نکنيم، در اين راه دچار مشکلات عديدهاي خواهيم شد به طوري که آنها نيز به زمره سالمندان نيازمند خواهند پيوست. وي روز گذشته و در آستانه روز جهاني سالمند به رسانهها گفت: مشکلات سالمندي فقط به مسائلي همچون سلامت محدود نميشود يا براي مثال نبايد در سازمان بهزيستي هدف را تنها رسيدگي به سالمندان معلول بدانيم و فقط بايد به سالمند معلول، بيمار يا نيازمند خدمات خود را ارائه دهيم زيرا اين روش نگاهي تقليلگراست که متأسفانه در برخي از نهادهاي برنامهريزي و اقتصادي کشور نيز به شدت مورد استقبال است زيرا افرادي که براي مثال در سازمان مديريت و برنامهريزي قصد تخصيص بودجه و برنامهريزي براي اين قشر را دارند برايشان بسيار راحتتر است به جاي برنامهريزي و تخصيص بودجه به 6 ميليون و 100 هزار سالمند کشور تنها به قشر خاصي از آنها که نيازمند، معلول يا بيمار هستند توجه کرده و در برنامهريزيهايشان تنها آنان را لحاظ کنند. براتي تصريح کرد: سالمندان آينده کشور برخلاف سالمندان حال حاضر افراد تحصيلکردهاي هستند، بدين ترتيب در آينده داراي سالمندان متخصص، پزشک، اديب و... خواهيم بود پس نبايد به اين جمعيت به چشم يک تهديد نگاه کرد و اگر اين نگاه تقليلگرايانه را از سيستم مديريتي کشور حذف کنيم، ميتوانيم به مسئله تأمين رفاه اين قشر نيز توجه کرده و در جهت حل و رفع آن نيز اقدامات لازم را به عمل آوريم.
بازگشت به بازار کار = بازگشت به زندگي
در کشور کنار گذاشته شدن از چرخه بازار کار و به تبع آن کاهش درآمد و خلل در گذران معيشت بزرگترين دغدغه دوران سالمندي به شمار ميرود. در حالي که در تمام دنيا سالمندان پس از مدت کوتاهي از بازنشستگي، مجدداً به چرخه بازار کار وارد ميشوند. آمار جهاني نشان دهنده آن است که 55 درصد اين افراد حتماً پس از يک دوره کوتاه مجدداً شاغل خواهند شد که در ايران نيز آمار تقريباً مشابه آمار جهاني است. البته افرادي نظير براتي افزايش سن بازنشستگي تا حداقل 65 سال را چاره اين مسئله ميدانند. گفتني است، شعار انتخابي سازمان بهزيستي کشور براي روز جهاني سالمند در سال جاري «سلامت و رفاه اجتماعي سالمندان نماد توسعه پايدار» است.
روزنامه جوان روز گذشته در گزارشی نوشت: اگرچه به عقيده کارشناسان، افزايش جمعيت سالمندان را نميتوان با کاهش نرخ زاد و ولد توجيه کرد، با اين حال جمعيت سالمندان کشور به روال سالهاي گذشته در سالهاي آتي نيز به طور مستمر افزايش مييابد و طي پيشبينيهاي صورت گرفته نرخ جمعيت سالمند کشور در سال 1415 به بيش از 12 درصد خواهد رسيد و جمعيتي بيش از 12 ميليون نفر را شامل خواهد شد. اين در حالي است که زماني که جمعيت بالاي 65 سال کشوري بيش از 12 درصد را شامل شود، آن جمعيت «سالمند» نام خواهد گرفت و با اين حساب ايران 1415 ايراني پير خواهد بود.
به گزارش شيعه آنلاين ،مديريت جامعه انساني نياز به اجراي مبتني بر برنامه و برنامه مبتني بر اطلاعات و مطالعات دارد و سالمندان بخشي از پيکره جامعه انساني هستند. به طور کلي در جامعه ما دو رويکرد در مورد سالمندي وجود دارد؛ اولي که طرفداران بيشتري دارد اين است که با جوانگرايي و بازتوليد جمعيت جوان، دايره سالمندي و مسائل پيرامون آن محدود شده و سازماني مانند بهزيستي مسئول رفع نيازهاي قشر خاصي از سالمندان يعني سالمندان نيازمند و معلول شود. اما چنانچه به هر دليلي آهنگ رشد جمعيت با ايدهآلهاي ما متناسب نباشد در درازمدت نميتوان ظرفيت بخش قابلتوجهي از جامعه که در چارچوب تعاريف سالمندي قرار ميگيرند را ناديده گرفت. بنابراين با مديريت اين ظرفيتها ميتوان از بروز مشکلات عديده در حوزه سالمندي جلوگيري و دستيابي به اهداف ملي در اين حوزه با توجه به افزايش جمعيت سالمندان در کشور را ممکن کرد. بنابراين رويکرد ديگر، پذيرفتن آهنگ تحميلي پيري بر هرم جمعيتي و ضعف مديريت پديده سالمندي به عنوان يک پديده اجتنابناپذير براي کشور است. کف اهداف در اين حوزه رفع و رجوع بهرهکشي مالي از سالمندان، زنانه شدن و فقر در بين اين قشر، رهاشدن سالمندان، وضعيت مسکن، بيمه، سن اميد به زندگي، عوامل مؤثر در جمعيت سالمندي و کنترل بيماريهاي شايع بين اين گروه است.
بيم و اميدهاي افزايش «اميد به زندگي»
در چند سال گذشته شاخص جديدي از اميد به زندگي در دنيا با عنوان «اميد به زندگي سالم» مطرح شده است، يعني تعداد سالهايي که فرد بدون نگراني، دغدغه و بيماري زندگي ميکند. بر اين مبنا ميزان اميد به زندگي در کشور ما نيز به شدت افزايش يافته است. به عبارتي در حال حاضر اميد به زندگي در زنان 77 الي 78 سال بوده و در مردان نيز 73 الي 74 است و اين مسئله عاملي براي افزايش سالمندي در جامعه است زيرا تعداد افراد بيشتري به اين سن رسيده و در زمره سالمندان قرار ميگيرند. همچنين بر اساس اعلام رسمي بهزيستي، در بررسيهايي که از سال 1335 توسط مرکز آمار ايران انجام شد، همواره ميزان جمعيت بالاي 65 سال در کشور رو به افزايش بوده، براي مثال در سال 35 تنها 4 درصد جمعيت سالمند بودند، اما در سال 90 اين نرخ به 2/8 درصد يعني جمعيتي برابر بيش از 6 ميليون و 100 هزار نفر رسيده است که پيشبيني ميشود اين روند در سالهاي آتي نيز در کشور به طور مستمر افزايش يابد و طي پيشبينيهاي صورت گرفته نرخ جمعيت سالمند کشور در سال 1415 به بيش از 12 درصد خواهد رسيد و جمعيتي بيش از 12 ميليون نفر را شامل خواهد شد. اين در حالي است که زماني که جمعيت بالاي 65 سال کشوري بيش از 12 درصد را شامل شود، آن جمعيت «سالمند» نام خواهد گرفت. با اين حال هنوز کشور به طور سراسري به سن سالمندي نرسيده است.
بودجهريزي براي سالمند معلول و بيمار آسانتر است
از سوي ديگر فريد براتي سده، رئيس دبيرخانه شوراي ملي سالمندان سازمان بهزيستي کشور معتقد است با توجه به آنکه روند سالمندي در کشور رو به رشد است، اگر براي سالمندان سالمي که در حال حاضر در کشور حضور دارند برنامهريزي نکنيم، در اين راه دچار مشکلات عديدهاي خواهيم شد به طوري که آنها نيز به زمره سالمندان نيازمند خواهند پيوست. وي روز گذشته و در آستانه روز جهاني سالمند به رسانهها گفت: مشکلات سالمندي فقط به مسائلي همچون سلامت محدود نميشود يا براي مثال نبايد در سازمان بهزيستي هدف را تنها رسيدگي به سالمندان معلول بدانيم و فقط بايد به سالمند معلول، بيمار يا نيازمند خدمات خود را ارائه دهيم زيرا اين روش نگاهي تقليلگراست که متأسفانه در برخي از نهادهاي برنامهريزي و اقتصادي کشور نيز به شدت مورد استقبال است زيرا افرادي که براي مثال در سازمان مديريت و برنامهريزي قصد تخصيص بودجه و برنامهريزي براي اين قشر را دارند برايشان بسيار راحتتر است به جاي برنامهريزي و تخصيص بودجه به 6 ميليون و 100 هزار سالمند کشور تنها به قشر خاصي از آنها که نيازمند، معلول يا بيمار هستند توجه کرده و در برنامهريزيهايشان تنها آنان را لحاظ کنند. براتي تصريح کرد: سالمندان آينده کشور برخلاف سالمندان حال حاضر افراد تحصيلکردهاي هستند، بدين ترتيب در آينده داراي سالمندان متخصص، پزشک، اديب و... خواهيم بود پس نبايد به اين جمعيت به چشم يک تهديد نگاه کرد و اگر اين نگاه تقليلگرايانه را از سيستم مديريتي کشور حذف کنيم، ميتوانيم به مسئله تأمين رفاه اين قشر نيز توجه کرده و در جهت حل و رفع آن نيز اقدامات لازم را به عمل آوريم.
بازگشت به بازار کار = بازگشت به زندگي
در کشور کنار گذاشته شدن از چرخه بازار کار و به تبع آن کاهش درآمد و خلل در گذران معيشت بزرگترين دغدغه دوران سالمندي به شمار ميرود. در حالي که در تمام دنيا سالمندان پس از مدت کوتاهي از بازنشستگي، مجدداً به چرخه بازار کار وارد ميشوند. آمار جهاني نشان دهنده آن است که 55 درصد اين افراد حتماً پس از يک دوره کوتاه مجدداً شاغل خواهند شد که در ايران نيز آمار تقريباً مشابه آمار جهاني است. البته افرادي نظير براتي افزايش سن بازنشستگي تا حداقل 65 سال را چاره اين مسئله ميدانند. گفتني است، شعار انتخابي سازمان بهزيستي کشور براي روز جهاني سالمند در سال جاري «سلامت و رفاه اجتماعي سالمندان نماد توسعه پايدار» است.
گزارش خطا
آخرین اخبار