دو نکته در مورد دست دادن‌ِ ظریف و اوباما

کد خبر: ۸۲۲۰۹
تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۵
رضا نصری در یادداشتی در انتخاب نوشت:


۱- آنچه بیش از هر چیز نگرانیِ لابی‌های صهیونیست و جریان‌ ایران‌ستیز را در واشنگتن برانگیخته، فروپاشی و انحلالِ «اجماع» تمام عیاری است که این جریان طی سی سال تلاش مستمر - در تمام سطوح نظام سیاسی آمریکا - علیه ایران بوجود آورده بود. به واقع، «اجماع سیستمیک علیه ایران» بزرگ‌ترین سرمایه‌ و موثرترین حربه‌ٔ آنها به حساب می‌آمد چرا که جریان ایران‌ستیز می‌توانست به واسطه‌ٔ آن - در کوتاه‌ترین زمان - تمام سازوکارهای حقوقی و سیاسی ایالات متحده را (در سطح دولت فدرآل، کنگره و دولت‌های ایالتی) بسیج کرده و - بدون هیچ‌ مقاومتی - طرح‌های امنیتی و اقتصادی خود را علیه ایران - با همراهی و هماهنگی تمام بازیگران - به اجرا بگذارد.

اما امروز، عمدتاً بدلیل سیاست‌های هوشمندانه‌ٔ دستگاه دیپلماسی ایران به سرپرستی دکتر ظریف، این اجماع (که در فرهنگ سیاسی آمریکا به آن Anti-Iran consensus می‌گویند) به وضوح در حال فرو ریزی است و یکی از نمونه‌های بارز انحلال تدریجی آن در استبلیشمنت سیاسی آمریکا، تقابل حقوقی قریب‌الوقوعی است که میان قوهٔ مقننه و مجریه (از یک سو) و برخی دولت‌های ایالتی و دولت فدرآل (از سوی دیگر) بر سر لغو تحریم‌ها علیه ایران رخ خواهد داد. 

در واقع، عملکرد سنجیده و هوشمندانه‌ٔ ایران در زمان زمامداری دکتر ظریف چنان شوکی بر صف‌آرایی سیاسی و پیکره دستگاه سیاسی آمریکا وارد کرده که از یک سو تعادل موجود میان قوای سه‌گانه و - از سوی دیگر - تعادل موجود میان دولت‌های فدرآل و ایالتی در امر سیاست خارجه به صورت بی سابقه‌ای بهم ریخته و همین امر موجب تنش‌های حقوقی/سیاسی فراوان و فروشکستن انضباط سابق در مواجهه با ایران شده است.

بی انضباطی و تنشی که البته متضمن افزایش امنیت ایران است چرا که امروز دیگر قابل تصور نیست که چنین نظامی - که بر سر «تداوم تحریم» به چنین نزاعی افتاده - در آینده نزدیک بر سر حملهٔ نظامی یا اقدامات مشابه به اجماع لازم دست یابد.

حال، یک عده - که متاسفانه در برابر زیان‌بارترین شیوه‌ها از جانب دوستان خود در حوزه سیاست خارجه، تا کنون هیچ واکنش انتقادی نداشته‌اند - تمام این دستآوردهای ارزشمند برای امنیت ملی را نادیده گرفته، همه ارزیابی‌شان از سیاست خارجه فعلی را به دست دادنِ اوباما با دکتر ظریف تقلیل می‌دهند و با بی انصافی تمام، عملکرد وزیر امور خارجه را مغایر با عزت ملی می‌خوانند. گویا برای ارزیابی سیاست خارجه هیچ معیار دیگری جز «پروتوکل دیپلماتیک» - آن هم با تفسیر و درک آنها از آن - وجود ندارد!

۲- یکی از نشانه‌های اینکه دیدار دکتر ظریف و اوباما با برنامه‌ریزی قبلی صورت نگرفته، این است که این دیدار، در مغایرت با عرف و پروتکل رایج در دستگاه سیاست خارجه آمریکا صورت گرفته است. یعنی این دیدار میان رئيس‌جمهور ایالات متحده و یک وزیر امور خارجه یک کشور دیگر صورت گرفته و نه میان رئيس‌جمهور و همتای خود، آنطور که پروتکل حکم می‌کند. به واقع، اگر این دیدار با برنامه‌ریزی قبلی انجام شده باشد، باید به جای سرزنش دکتر ظریف، به او تبریک گفت، چرا که او جایگاه وزیر امور خارجه ایران را در حد یک رئيس دولت (Head of State) بالا برده است!
پربیننده ترین ها