"تندروها خیالهایی در ذهن دارند"
آرمان در گفتوگویی با رسول منتجب نیا، فعال سیاسی، نظر او را درباره برخورد با تندروها و اقداماتی که دولت باید در برابر آنها انجام دهد، پرداخته که در ادامه می خوانید:
مدتی است که شاهد اقداماتی از جانب گروههایی هستیم که اقدام به برهم زدن مراسمها و توهین به برخی شخصیتها میکنند. فضای کنونی کشور را با وجود این گروهها چگونه ارزیابی میکنید؟
بطور کلی در کشوری که نظاممند است و قانون ملاک و معیار تمامی اعمال است،
باید همه افراد تن به قانون دهند و هیچ فردی خود را خارج از حیطه قانون فرض
نکند.
این اصل درهمه کشورهای دنیا وجود دارد و پذیرفته شده است؛ عقل، عقلا
و شرع نیز چنین چیزی را تاکید میکنند. در چند سال اخیر گروههایی در کشور
شکل گرفتند که در موارد مختلف اقدام به قانون شکنی و زیرپا گذاشتن قوانین و
مقررات میکنند.
این افراد هرگاه تشخیص دادهاند که یک تصمیم قانونی و اتخاذ سیاستی، برخلاف سلیقه آنهاست، وارد میدان میشدند. هر کجا متوجه میشوند که همایش یا جلسهای هر چقدر بزرگ، قانونی و اصولی باشد اما برخلاف نظر آنها است، اقدام به لغو آن جلسه و همایش میکنند البته برهم خوردن آن همایش نیز برای آنها راضیکننده نیست و به دنبال آن اقدامات دیگری در ذهن دارند.
این افراد زیر پرچم چه گروههایی حرکت میکنند و با چه نامهایی مشخص شدهاند؟
این افراد گاهی با پوشش گروههای فشار و تحت نام گروههای شناخته شده برای جامعه، اقدامات خود را انجام میدهند که پس از روی کار آمدن دولت یازدهم بیش از گذشته شاهد اقدامات آنها بودهایم.
اقدامات این دسته از افراد، در
موارد مختلف مانند لغو سخنرانیها، به هم زدن جلسات، توهین کردن به افراد،
زیر سوال بردن اقدامات و سیاستهای پیش گرفته شده توسط دولت و هر کجایی است
که برخلاف سلیقه آنها اقدامی صورت گرفته باشد.
متاسفانه مجموعهای که در
انتخابات سال گذشته ناموفق ماندند و معلوم شد که مردم به آنها توجه لازم
را ندارند، به جای اینکه در عملکرد خود تجدید نظر کنند شروع به تخریب دولت
کردهاند.
از همان زمان تشکیل دولت مطلع شدم که آقایان در جلسهای خصوصی سیاستی را اتخاذ کردند که یا باید دولت روحانی مهار شود یا اینکه به مقابله با آن پرداخت.
برای متوقف کردن این رویه چه باید کرد؟
واقعیتی است که در کشور ما وجود داشته و دارد. اما در برابر این واقعیت
باید اقدامات مناسب اتخاذ کرد. من با این امر کاری ندارم که این گروهها از
کجا به وجود آمدهاند، چه کسانی آنها را فرماندهی کردند و میکنند و تکیه
گاه آنان چه کسانی هستند.
من فارغ از این مساله بحث میکنم که این واقعیت
را مسئولان کشور و بویژه دولت که امور اجرایی و مهم را بر عهده دارد چگونه
باید با آنان برخورد کنند. دولت و نهادهای اجرایی میتوانند در مقابل آنها
سیاستهای گوناگونی را پیش بگیرند.
میتوان به آنها میدان داد و قطع به یقین اگر به آنها میدان داده شود، با آنها کنار بیایند و نظرات آنها را تامین کنند، باید کشور و دولت تمام قوانین و مقررات را زیر پا بگذارد و تنها نظر و خواست این گروه را اعمال کند تا بتواند آنها را راضی نگه دارد.
در آن زمان دیگر نمیتوان به آینده امیدی داشت و با چنین اتفاقی باید منتظر
مشکلات بسیاری در حوزههای متفاوت در آینده برای کشور و دولت بود و آن
زمان قوانین موجود در کشور از اهمیت افتاده و ملاک رفتارها نه قانون بلکه
رفتار غیرمنطقی آنها خواهد بود. راه دومی نیز برای برخورد با آنها وجود
دارد که تا حدی میتوان آنها را تحمل کرد و به صورت کامل نظریاتشان را
نپذیرفت.
اگر چنان چه تا حدی در برابر آنها تسلیم شد،کوتاه آمد و در بعضی موارد نظرات آنها را تامین کرد و به خواسته ایشان جامه عمل پوشیده شود، این افراد راضی نخواهند شد. تجربه نشان داده که آنها قانع نیستند و به عملی شدن یک یا دو خواسته خود راضی نخواهند بود. آنها تا زمانی که به تمامی خواستههای خود دست پیدا نکنند از پا نخواهند نشست.
سوالی که این جا مطرح میشود این است که چرا برخی در مقابل این اقدامات سکوت میکنند؟
این موضوع بسیار مهم و اساسی است که چرا آنها را تحت قانون و ضابطه قرار
نمیدهند. تاکید میکنم که من این جا صرف نظر از اینکه چه کسانی در پیدایش
این گروهها دخیل بودند و هستند بحث میکنم. همه مسئولان دم از قانون
میزنند و خودشان را قانونمند و قانونمدار میدانند پس چرا با این حرکتهای
غیرقانونی مقابله نمیکنند. تجربه نشان داده که این افراد مرز نمیشناسند و
به قول آقایان ترمز ندارند.
اگر این افراد بخواهند که مخالفان خود را
تخریب کنند، هیچ حرمتی برای آنها مطرح نیست و بیمحابا دست به اقداماتی
میزنند که گمان میکنند درست و منطقی است. به بزرگان و شخصیتهای
سابقهدار، نهادها و دولت حمله میکنند و جلوی رئیسجمهور کشور شروع به
بیقانونی میکنند. زمانی که یک گروهی هیچ حد ومرزی را نمیشناسد و هیچ
اصلی از اصول را قبول ندارد باید با آنها برخورد کرد.
باید مسئولان اجرایی قانون، جدی تر با آنها برخورد کنند و اگر قانون این امکان را داد، سران آنها را شناسایی و مورد بازخواست قرار دهند. برخی از اینها افرادی شناخته شده هستند برخی از آنها سالهاست که این کارها را انجام میدهند و پروندههایی هم دارند.
رفتارهای آنها باعث باز تولید چنین رفتاری در جامعه خواهد شد؟
اصلا درست نیست که گروههای دیگر بیایند و دست به چنین کاری بزنند. مگر ممکن است گروههایی که به اصلاحطلب یا هواداران دولت معروفند، بیایند و در برابر آنها بایستند؟ آیا چنین کاری درست است؟ در چنین فضایی، بیقانونی کمترین موضوعی است که تبدیل به ارزش خواهد شد.
خوشبختانه طیف روبه رو کاملا
عاقل هستند و اصلاحطلبان تاکنون دست به چنین کارهایی نزدهاند و اقداماتی
چنین از آنها حتی در زمانی که قدرت داشتند و دولت آنها بر سر کار بود،
صورت نگرفت. اکنون نیز که دولت از طیف آنهاست، بطور حتم دست به چنین کاری
نمیزنند.
این افراد امروز چنان طلبکار هستند که گویی دولت باید تسلیم آنها شود. این افراد سر سفره آماده حاضر شده و در دولت گذشته از حمایتهای لازم برخوردار بودند، اما حالا به اسم منتقد، دولت را تحت فشار قرار دادهاند.
پس منظور شما این است که منزوی شدن آنها را به این سمت سوق میدهد؟
اکنون افرادی که در اقلیت قرار گرفتهاند و نمیتوانند شرایط جدید را
بپذیرند و رو به گوشهنشینی میروند، حاضرند برای رسیدن به خواستههایشان
اقداماتی را عملی کنند.
مسئولان نباید در برابر آنها کوتاه بیایند. مثلا
درباره حادثه بروجرد که سخنرانی نوه امام (ره) لغو شد معتقدم اظهارنظری که
فرماندار و مسئولین استان داشتند قابل اغماض نیست و باید مسئولان در انتخاب
آنها تجدید نظر بکنند و امیدواریم که چنین اتفاقی بیفتد.
هر زمانی که مسئولی به قانون عمل نکرد مورد بازخواست قرار بگیرد و با او برخورد شود. باید از مسئولان خواست و خود آنها نیز به این امر آگاه باشند که باید قوانین را عملی کنند و مجری قانون باشند.
این گروهها دارای سابقه طولانی هستند؛ به نظر شما مسئولان چگونه میتوانند با آنها مواجه شوند؟
من معتقدم که دولت آقای روحانی نباید در برابر افراطیون کوتاه بیاید و هرچه
که در مقابل این افراد تعلل و تسامح بیشتری از خود نشان دهد بیشتر ضربه
خواهد خورد؛ چرا که تجربه نشان داده است که هرگاه دولت درمقابل افراطیون
کوتاه آمده، این افراد جسورتر شدهاند.
مطمئنا آنها نفعی برای کشور، مسئولان و مردم ندارند. برخی ارگانها کاملا از وضعیت آنها با خبر هستند. انتظار این نیست که با آنها برخورد تند شود اما اینکه برخورد قانونی به موقع صورت نمیگیرد، صورت خوبی ندارد.
به نظر شما ممکن است این تندروها برای انتخابات مجلس آینده برنامه داشته باشند؟
این افراد نه فقط برای مجلس و رئیسجمهوری بلکه برای هر برنامهای که در
کشور اجرایی میشود برنامهریزی خاص خود را دارند. حتی برای شخصیتهای بزرگ
کشور نیز برنامههای ویژه دارند، آنها خیالهایی در ذهن دارند و میخواهند
که تمامی مسئولان از طیف و فکر خودشان باشند. تندروی مغایر با اعتدالگرایی و
مخالف با اصلاحات و منافی با اصولگرایی است.
از این جهت دو قطب سیاسی موجود کشور اصلاحطلبان و اصولگرایان با مشخص ساختن مرز خود از افراط گرایان و تفریطگرایان هر دو یک خانواده و دارای یک ریشه و مبنا و یک هدف و مسیر هستند.
هرچند از دو مسیر موازی حرکت میکنند اما افراطیگری بلای جان اصلاحطلبان و اصولگرایان خواهد بود، لذا باید مرزها را مشخص کنیم. آنها به دنبال رفع نقطه ضعف دولت نیستند، بلکه تضعیف و تخریب دولت را در دستور کار خود قرار دادهاند.