روایت بچه پولدار مشهدی که در ۲۴۰۰ پروژه مهندسی جنگ فعالیت داشت

کد خبر: ۸۱۸۲۸
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۹
عصر دیروز تحلیل و نقد کتاب "کنار پل منتظرت ایستاده ام” با حضور سیدعلیرضا مهرداد نویسنده کتاب، پدر شهید حسن آقاسی زاده و سردار علی ناظری مدیر نشر فاتحان در سالن شهید بهشتی دانشکده حقوق دانشگاه علامه برگزار شد.

به گزارش صدای ایران به نقل از عطنا، این نشست به مناسبت هفته ی دفاع مقدس و بخشی از ویژه برنامه ی گنجینه ی عاشورائی بوده است که توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه در در طول سه روز در حال برگزاری است.

کتاب "کنار پل منظرت ایستاده ام” در رابطه با زندگی شهید حسن آقاسی زاده است که در عملیات نصر هشت به درجه رفیع شهادت نائل می شوند.

در ابتدای این نشست، مهدی علوی مدیر فرهنگی دانشگاه به عنوان مجری جلسه با معرفی شهید آقاسی زاده خواستار بیان ویژگی های شخصیتی این شهید بزرگوار از زبان پدرش شد.

پدر شهید آغاسی زاده عنوان کرد: فعالیت در ۲۴۰۰ پروژه مهندسی در جنگ و بمباران، شش ماه خدمات قبل از انقلاب و شش سال خدمات بعد از انقلاب، فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا و صراه المستقیم و مهندس رزمی در هر دو قرارگاه، فرماندهی ۳۱ عملیات موفقیت آمیز، ساخت بیمارستان صحرایی، ساخت بیمارستان عظیم در فاو و خاک عراق پس از تصرف آنجا، انتخاب شدن به عنوان  شهید نابغه در کل جبهه، سرپرست دانشجویان مسلمان تورنتوی کانادا، راهپیمایی به همراه دانشجویان برای تسخیر لانه جاسوسی و مصاحبه با روزنامه لوموند از جمله فعالیت های انقلابی وی در سالهای آغازین انقلاب و دوران دفاع مقدسبوده است.

 در ادامه پدر شهید آغاسی زاده با بیان دو خاطره کوتاه به معرفی بیشتر شخصیت شهید پرداخت: یک روز حسن با حالتی ناراحت از مدرسه به خانه آمد. ما زمانی که علت را جویا شدیم او فقط پاسخ داد معلمم به من سیلی زد. بنده شخصاً به مدرسه رفتم و آن معلم را پیدا کردم؛ دو سیلی به گوش او زدم. یکی به جبران سیلی ای که به پسرم زده بود و دیگری برای این که با ضعیف تر از خودش درگیر شده بود.

شهید در کارایش بسیار مصمم بود.مثلا وقتی که می خواستند به حسن مدرک بدهند او را به کراوات زدن وادار می کنند. حسن ده پانزده روز مقاومت می کند و در آخر با اصرار من قبول می کند. اما گویا پس از پایان مراسم کراوات را زمین انداخته و لگدمال می کند. این باعث شد که مدرکش را به او تحویل ندهند که پس از پیگیری بسیار موفق به گرفتن مدرک شد.

 کظم غیظ در شهید از ویژگی های بارز او بود. از دیگر خصلت های وی کنترل نفس بود. مثلا در جایی بودند و آبدارچی آنجا برای او چای آورد و شهید بلافاصله دست آبدارچی را بوسید. علت این کار را از او پرسیدند و او پاسخ داد: یک لحظه در درونم گفتم مگر تو چه کسی هستی که برایت چای می آورند؟ و با این کار خواستم نفسم را سرکوب کنم.

نمونه های بسیاری از این گونه خصلت ها را در این شهید می بینیم  که در همه آنها به یک پاسخ مشترک می رسیم: سال ها بر نفس خود کار کردم تا به اینجا رسیدم، نمی خواهم خرابش کنم.ایشان در رابطه با حق الناس نیز بسیار اهمیت می دادند.

سید علیرضا مهرداد نویسنده ی کتاب نیز در خصوص معرفی این شهید اینطور عنوان کرد: یک بچه پولدار مشهدی، کسی که پدرش جزء سرمایه داران مشهد است. شاگرد اول دبیرستان های مشهد با معدل ۲۰ و بورسیه دانشگاه تورنتوی کانادا. جالب است یک جوان ۱۸-۱۹ سال با این شرایط و در این خانواده، مجوز رفتنش به کانادا را از نماینده حضرت امام در قم می گیرد. او به قم رفته ، نماینده حضرت امام را پیدا میکند و توضیح میدهد که درحال حاضر زمینه های مبارزه با طاغوت را دارم. شما صلاح میدانید بمانم یا برای ادامه تحصیل به تورنتو بروم؟ که ایشان میفرمایند برای ادامه تحصیل برو. آدم های شبیه آقاسی زاده در دوران دفاع مقدس در اطراف ما فراوان اند.

مهرداد در ادامه بیان داشت: به نظر بعضی ها دفاع مقدس، هنر خوب جنگیدن است. یعنی ما در هشت سال دفاع مقدس توانستیم به یک فرهنگ اصیل خوب دفاع کردن برسیم که این سبک فرماندهی و سبک دفاعی در دانشکده های فرماندهی دنیا تدریس می شود. این سبک ها در بعضی کشورها مثل لبنان، بحرین، یمن و عراق و جاهای دیگر اجرا می شود. مهم تر از همه این است که این سبکهای دفاعی باعث بازدارندگی شد که طی این ۳۰ سال هر کس قصد ورود به خط مرزی ما را دارد وقتی تجربه جنگ ما را به یاد می آورد تأمل می کند.

ما نه تنها در هشت سال دفاع مقدس به یک فرهنگ دفاعی خوب رسیدیم بلکه به یک سبک زندگی اسلامی و انقلابی نیز دست پیدا کردیم. متاسفانه از این سبک زندگی فاصله زیادی گرفتیم.

نویسنده ی کتاب کنار پل منتظرت ایستاده ام اظهار داشت: من در این کتاب سعی کردم از عناصری که سندیت کار را دچار مشکل می کند استفاده نکنم، یعنی در واقع دست به خلق اثری جدید بزنم. یکی از چیزهایی که می تواند به داستان مستند جذابیت بدهد تغییر نقطه شروع است. ممکن است از نقطه ای که خاطره آغاز می شود برای مخاطب جذاب نباشد یا خاطره لو برود. این نویسنده است که با جابجایی این نقاط شروع و با تبدیل کردن این خاطرات به یک روایت ممتد و به هم پیوسته می تواند کار جذابی تولید کند.

سردار ناظری مدیر نشر فاتحان نیز در رابطه با انتشارات فاتحان گفت: انتشارات فاتحان تقریبا شش سال است که فعالیت خود را شروع کرده و یک انتشارات تخصصی است که حوزه کاری اش فقط موضوعات دفاع مقدس می باشد. ما به انتشار کتاب ها و آثاری می پردازیم که به نقش مردم در دفاع مقدس توجه کند و سعی می کنیم  از تاریخ دفاع مقدس به ویژه همین نقش حضور موثر مردم درس بگیریم. نقش هایی مانند نقش اقشار در جنگ، نقش دانشجویان، زنان، اصناف و غیره . یعنی همه کسانی که وارد جنگ شده بودند، علناً مبارزه نمی کردند اما کار ویژه خود را برای کمک به جنگ اعمال می کردند. مانند شهید حسن آقاسی زاده که یک مهندس بود و نقش خود را در جنگ به عنوان یک مهندس رزم به خوبی ایفا کرد.

وی در خصوص شهید آقاسی زاده نیز گفت: وی یک انسان عادی مثل همه ما بود. با تمام مشکلات و مسائلی که همه در زندگی دارند. اما شیوه برخوردش با این مسائل بود که او را متمایز از همه کرد. بازآفرینی این خاطرات به نسل فعلی این پیام را می دهد که شما حداقل می توانید یک آقاسی زاده باشید.
پربیننده ترین ها