واکنش هنرمندان به درگذشت هما روستا/ از محمدعلی کشاورز تا ترانه علیدوستی و مهناز افشار
پس از انتشار خبر درگذشت هما روستا بازیگر صاحبنام عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون هنرمندان عرصههای مختلف در صفحات اجتماعی به درگذشت این هنرمند محبوب و پیشکسوت واکنش نشان دادند.
پس از انتشار خبر درگذشت هما روستا بازیگر صاحبنام عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون هنرمندان عرصههای مختلف در صفحات اجتماعی به درگذشت این هنرمند محبوب و پیشکسوت واکنش نشان دادند.
محمدعلی کشاورز در پی درگذشت هما روستا متن پیامی را منتشر کرد.
این بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر و تلویزیون در این متن آورده است: هما روستا درگذشت.
خبری بسیار تلخ و ناگوار. با شنیدن این خبر به یاد خاطرات دوری افتادم. اولین کار صحنهای این بانوی هنرمند که تازهوارد 30 سالگی شده بود، نمایش "بازی استریندبرگ" به کارگردانی زندهیاد حمید سمندریان، اسماعیل شنگله و من در کنار هما روستای نازنین ایفاگر نقشهای این نمایش بودیم و چقدر خوش درخشید.
کشاورز در این متن که در صفحه اینستاگراماش منتشر کرده، آورده است: در آخرین تماسی که با هم داشتیم قرار شد هر دو صحیح و سلامت مجدداً یک کار تئاتر بکنیم، اما حیف و صد حیف... تسلیت به کاوه عزیز، خانواده محترم و همه جامعه هنری و مردم این سرزمین، روحت شاد.
بهنام تشکر: زیبا، زیبا، هوای حوصله...تمام حرف دلم این است... من عشق را به نام تو آغاز کردهام... در هر كجاى عشق كه هستى... آغاز كن مرا (شعر-محمدرضا عبدالملكیان)... روحشان شاد... یادشان گرامى
مهدی پاکدل: تسلیت به كاوه عزیز و جامعه تئاتر ایران
شهره سلطانی: رفتهای و نمیرود یاد تو از خیال من...
پژمان بازغی با انتشار عکسی از هما روستا نوشت: بانوی مهربان امیدوارم روحتان در كنار همسرتان قرین آرامش باشد. یادتان گرامی
بهنوش طباطبایی: بدرود بانو جانم...
آتیلا پسیانی: پرواز هما روستاى عزیز، روحش شاد و یادش گرامی
محسن تنابنده: بانو جان بدرود
سحر صباغسرشت: مرگ پایان كبوتر نیست .....
همای سینمای ایران درست در سالروز زمینی شدنش، آسمانی هم شد...
او به ابدیت رفت تا در كنار همسرش، استاد حمید سمندریان بزرگ جاودانه شوند...
تسلیت به كاوه دردانه مادر و تمنای صبوری برای پسر مادر
تسلیت به جامعه هنری برای پرواز همای بیهمتایش
روحش شاد، یادش سبز، راهش پر رهرو باد
الهام پاوهنژاد: سلام ما را به استاد سمندریان برسونین ... خداحافظ بانو جان... بوی مرگ همه جا را گرفته ... مرگ عزیزان ... مرگ اعتقاد و ایمان ... مرگ ارزشها... اسپند دود کنیم... وان یکاد بخوانیم... تلخم... تلخ
احمد مهرانفر با انتشار شعری نوشت: دل نازكی داشت...صدایش آرامش داشتن مادر بود...
و چشمهاش آمیختهای از شیشه و محبت...
زلال بود مثل بارون و مهربون مثل سیب...
بانو
یك فرشته بود...
فرشتهای كه هم فرشته بود...هم مهربون...
فرشتهای ...
كه فرشته مهربون همه بود ...
فرشتهی مهربونترِ استاد بود (استاد حمید سمندریان)
فرشتهای ...
كه فرشته عاشق همه بود ...
فرشته عاشقتر استاد بود...
هم فرشته استاد بود...
و هم سایه استاد...
فقط اون بود كه به استاد میگفت،، حمید،، اون به اندازهی همهی ما كه دوست داشتیم استاد رو،، حمید،، صدا كنیم میگفت،، حمید،،
همش میگفت،، حمید،، حمید... اونقدر گفت،، حمید،، تا،، حمید،، رفت... حمید رفت... وهما موند...
بانو... استاد كه رفت علاقهای به موندن ... علاقهای به زندگی نداشت... تنها یاد استاد بود ... تنها نام استاد بود كه بهش انگیزهی نفس میداد... هنوز خیلی كار داشت...ولی رفت... رفت به جایی كه نور نیست... ولی همهچیز هست... رفت پیش عشقش... رفت پیش استاد... رفت پیش حمید... حمید رفت... هما هم...
مهناز افشار: هما روستا بازیگر تئاتر، سینما و همسر زندهیاد حمید سمندریان زندگی را بدرود گفت. تلخ است تماشای سینما و تئاتری که بزرگان خود را از دست میدهد. روحشان شاد که یادشان تا همیشه گرامی است
برزو ارجمند: استاد مهربان بدرود
هنگامه قاضیانی: آمرز دلتنگی ها را شكستی بانوی زیبا، صدایت، حضورت را كم خواهم داشت. تسلیت به كاوه عزیزمان و جامعه تئاتر و سینما. روحت آرام
ترانه علیدوستی: دیشب از خواب بیدار شدم، "ولادی". پدرم کنار تخت نشسته بود. داشت به من نگاه میکرد. انگار من از همین نگاه بود که یه دفعه بیدارشده بودم. به من خندید. اشاره کرد که بلندشم و همراهش بِرم. من بلند شدم و همراهش رفتم. ما از کنار تو و "الکساندرا" گذشتیم. از در بیرون رفتیم. برف نمیبارید، "ولادی"، اما زمین پُر از برف بود. من به آسمون نگاه کردم. ماه همهجا رو روشن کرده بود. پدرم جلو میرفت و من پُشتسرش. ما از توی برف راه باز میکردیم و میرفتیم تا به جنگل صنوبرها رسیدیم. پدرم با دست جایی رو نشونم داد. نگاه کردم. گوزنها اونجا بودن، "ولادی". اون همه گوزن زیر نور ماه واساده بودن. من گریهام گرفت، "ولادی". نمیدونم چرا. فقط گریهام گرفت و گریه کردم. پدرم من رو بغل کرد. مثل همون وقتها که بغلم میکرد. من گرم شدم، "ولادی". توی بغل پدرم خواب رفتم... خوابم میآد، "ولادی". میخوام به اندازهی یه عمر بخوابم. (نمایشنامهی آناکارنینا، نوشته محمد چرمشیر به کارگردانی هما روستا)
هیچوقت از یاد نمیبرم چشمانت رو، وقتی به اینجای نمایشنامه میرسیدیم. هیچوقت از یاد نمیبرم اشکهایی رو که بلااستثنا وقت تخیل کردن جنگل برفی پر از گوزن، خدا میدونه به چه یادی از چشمهای روشنت میریخت. از یاد نمیبرم چقدر دوستت داشتم هما جان. هیچوقت. یادت به خیر، و خداحافظ.
پانتهآ بهرام: پیوندتان مبارك، فرزانگان بلندبالای هنر، پیوندتان در بی دسترس آسمانها بر پریان آغوش باز مبارك. تئاتر ایران با نام شما ابدی ست!
سیدعلی صالحی: هما روستا هم آسمانی شد، روحت شاد بانو
لیلا اوتادی: بانوى خوشصدا و خوشسیمای صحنهها هنرنماییات را زمان کودکیام در سریال آخرین ستارهی شب و پس از آن در کارنامهی بینظیرت فراموش نخواهم كرد، روحت قرین رحمت و آرامش زیباى دوستداشتنی.
شهرام قائدی: چه حیف،،، تسلیت
امیر جعفری: روحت شاد بانو...
شهرام حقیقتدوست: روحت شاد
گزارش خطا
آخرین اخبار