محمدخاتمی: دولت به‌تنهایی نمی‌تواند همه نیازها را پاسخ دهد

کد خبر: ۸۱۴۳
تاریخ انتشار: ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۸:۵۳
رئیس جمهور اسبق کشورمان با بیان اینکه هنر جوشش جان آدمی است و خود اصیل است و هدف، به کارگیری هنر در امور خیریه و به ویژه کمک به علم آموزی کودکان و نوجوانان محروم را اوج زیبایی دانست.

به گزارش صدای ایران به نقل از خرداد، سید محمدخاتمی از نمایشگاه دست‌ها و سطرهای مهربان که شامل آثار خوش‌نویسان معاصر از شعرهای سهیل محمودی است و در فرهنگساری نیاوران به نفع مدرسه سازی به نمایش درآمده است دیدار کرد و در جمع هنرمندان و خیرین حاضر در مراسمی که به مناسبت برپایی این نمایشگاه برگزار شده به سخنرانی پرداخت.

وی در ابتدا با طرح این سئوال که «آیا هنر در طول فلسفه قرار می گیرد یا در عرض آن؟»، گفت:« این پرسش درباره عرفان هم مطرح است، البته در قدیم فیلسوفان بزرگ مثل ارسطو افلاطون دیگران و بزرگی مثل فارابی در ذیل فلسفه از هنر صحبت می کنند که اصلا ماهیت هنر چیست ولی به نظر می رسد که هم هنر هم فلسفه هم عرفان و حتی علم بخصوص با توجه به آنچه در قرن 20 درباره علم مطرح شده است یا اواخر قرن 19 که به هر حال دانستنی های انسان سابجکتیو هست یا اپتکتیو این مساله مطرح می شود که همه اینها یعنی علم، هنر، عرفان و فلسفه جوشش جان آدمی است.»

رئیس بنیاد باران تصریح کرد:«این بدان معناست که در علم دانستن، خلق هنر و در عرفان آدم منفعل نیست چیزی را منعکس نمی‌کند، بلکه چیزی را خلق می کند.در بخصوص قرن 20 به بعد مساله فهم در مقابل دانستن خیلی مطرح شده ما چیزها را می‌فهمیم اما آیا اصلا انسان چیزی می داند؟بله می‌داند، ولی دانستن خودش نوعی فهم و تلقی است که آدم از هستی دارد.»

رئیس‌جمهور اسبق کشورمان افزود:« عرفان یک نوع فهمی است از هستی، درکی است از هستی، جوششی است که جان انسان در مقابل و مواجهه با هستی از خودش بروز می دهد، فلسفه همچنین است، علم همچنین است و هنر خودش مقوله‌ای است در کنار این مقوله‌ها نه در ذیل این مقوله‌ها.»

خاتمی با تاکید بر اینکه «هنرمند وقتی با هستی مواجه می‌شود جان خودش را بروز می‌دهد»، گفت:«به همین دلیل نمی شود بگوییم هنر برای چیزی است، همچنان که فلسفه برای چیزی نیست.هنر خودش اصیل است،خودش هدف است،خودش بنیاد است.»

وی در ادامه با اشاره به مطرح شدن «هنر متعهد یا غیر متعهد»، اظهار داشت:« به نظرم این طور بگوئیم که بستگی به آن دارد آن جانی که تجلی گاه و خالق هنر است، یا جانی که در صورت هنر بروز پیدا می کند آیا متعهد هست یا نیست؟ اگرمتعهد بود خود به خود آن جلوه جان او هم متعهد می‌شود و اگر نبود متعهد نمی‌شود و بسته به اینکه به چه چیزی متعهد باشد آن تعهد پیدا می‌شود و هیچ انسانی نیست که متعهد نباشد اما بسته به این دارد که به چه چیزی متعهد باشد.»

رئیس موسسه بین المللی گفت‌و‌گوی فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، ادامه داد:« شاید در میان تجلیات جان آدمی، هنر دل پذیرترین تجلی جان آدمی است، البته فلسفه و عرفان هم جای خود دارد، چون هنر یک نوع پیوند با زیبایی می خورد یعنی هستی را در وجه زیبایی او می بیند به همین دلیل هم خیلی دل پذیرتر است.»

رئیس دولت اصلاحات تصریح کرد:« اگر انسان به خردش انسان است و بخصوص خرد در صورت کلام تجلی پیدا می‌کند و کمال خردمندی انسان در سخن وری اوست و اینکه صاحب کلام است و به همین دلیل هم گفته‌اند انسان حیوان ناطق است. اوج کلام در شعر هست و هنر شعر اوج تجلی کامل جان آدمی است.»

به گزارش روابط عمومي دفتر حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي؛ وی همچنین تاکید کرد:« خط هم همین نقش دارد، بخصوص خط فارسی یا عربی که اصلا ذاتش طوری است که زیباست و خیلی کار زیبا بر آن می توان انجام داد، خط هم نوعی کلام است کلام مکتوب است اگر شعر یا نسخ کلام ملذوذ است خط کلام مکتوب است.»
پربیننده ترین ها