سفرههای سه ضلعی بلای جان خانوادهها
وقتی سعدی شیرازی حدود 8 قرن پیش بیت معروف « هرگز حدیث حاضر و غایب شنیده ای/ من در میان جمع و دلم جای دیگر است» را می سرود، شاید اصلا فکرش را هم نمی کرد که روزی این ماجرا به جای رابطه عاشقانه، سر از زندگی خانوادگی آدمها هم دربیاورد و کار به جایی برسد که غیر از «دل»، «سر» ها هم جای دیگر باشد. اما حالا کافی ست موقع مهمانی یا جمعی خانوادگی، نگاهی به حاضران در مجلس بیندازید. نگاه های غرق شده در تلفن های همراه گاهی آن قدر طولانی و زیاد است که شک می کنید حاضران در مجلس با هم نسبتی داشته باشند و برای گفتگو و خوش و بش دور هم جمع شده باشند.
چند روز قبل دکتر سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران اعلام کرد که طبق پژوهشهای انجام شده، میانگین صحبت اعضای خانوادههای ایرانی با یکدیگر در مدت شبانه روز به 15 دقیقه رسیدهاست. اتفاقی که موسوی چلک آن را ناشی از عدم علاقه افراد به ارتباط با یکدیگر و موجب کم شدن محبت درون خانوادهها دانسته است.
کم حرف شدن زن و شوهرها پدیدهای ست که چون آمار دقیق و روشنی از آن در دسترس نیست. خیلی جدی گرفته نمیشود. اما بسیاری از فعالان و صاحبنظران حوزه اجتماعی این موضوع را یک تهدید برای کشور میدانند که باید حتی بیشتر از مسائل اقتصادی به آن توجه کرد.
در چند سال اخیر سر و کله شبکه های اجتماعی و نرم افزارها و اپلیکشن های ارتباطی پیدا شد که برای کاربران خود امکان ارتباط بیشتر و آسان تر را فراهم و دایره دوستان و آشنایان شان را بزرگتر کرده است. حالا نرم افزارهای ارتباطی جزء جدا نشدنی تلفن های همراه هستند و حتی بدون آنها زندگی و برقراری ارتباط به شیوه قبل برای کاربران بسیار مشکل است. این در حالی است که میانگین صحبت در خانواده های ایرانی در چند سال اخیر به شدت کاهش یافته و بسیاری از کارشناسان این موضوع را یک زنگ خطر بزرگ اجتماعی و حتی نوعی طلاق عاطفی در خانواده ها بیان می کنند.
کم حرفتر از دیروز
برای اثبات جدی بودن این پدیده کافی است سری به آمار مرتبط در این باره طی سال های گذشته بیندازیم. در سال 84 خبرگزاری فارس در گزارشی اعلام کرد که میانگین صحبت اعضای خانواده با یکدیگر، نیمساعت در روز بوده است. این در حالیست که در تیرماه و بهمن ماه 92 حجت الاسلام «سید علیرضا تراشیون» استاد حوزه و دانشگاه در دو دوره مختلف، برگزار شد بیان کرد که:«میانگین ارتباط کلامی زوجهای جوان 17 دقیقه در شبانهروز است و این یک زنگ خطر بزرگ برای خانوادههاست.»
این یعنی میزان مکالمه افراد یک خانواده با یکدیگر در طی 9 سال گذشته، نصف شده است.
سفرههای سه ضلعی
رئیس انجمن مددکاری ایران در گفتگوی خود با خبرگزاری ها، در توضیح پدیده کم صحبتی اعضای خانواده با یکدیگر به شکلگیری پدیده «کودکان کلیددار» اشاره کرده و گفته: «اکنون در بسیاری از خانوادهها زن و شوهر شاغل هستند و فرزندانشان در خانه تنها میمانند. نمیتوان فهمید که بچهها در خانه چه میکنند. از سوی دیگر ارتباط میان اعضای خانواده ضعیف شده است. اکنون فقر محبت در ایران بسیار جدی است. ما کجا میتوانیم محبت خوب و سالم را تجربه کنیم؟ سفرههای ما سه ضلعی شده و یک ضلع آن تلویزیون است. اگر ارتباط میان نسلی دچار شکاف شود دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد.» نکته جالب این است که خانوادهها در این 15 دقیقه به جای اینکه در مورد خودشان صحبت کنند ترجیح میدهند در مورد مشکلات و مسائل اقتصادی و یا حتی دیگران حرف بزنند.رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خواستار راهاندازی یک مرکز آمار و رصد در حوزه اجتماعی شد تا موارد مربوط به خانوادهها دقیقتر و موشکافانهتر مورد بررسی قرار بگیرد.
جلسه بگذاریم
کم حرفتر شدن خانوادهها یک زنگ خطر است که میتواند در ادامه آن موجب جدایی و از هم پاشیدگی بنیان یک خانواده شود. دکتر ناصر قاسم زاده دبیر انجمن حمایت از سلامت و بهداشت و روان جامعه، راهکارهای روبروشدن با این مشکلات را این طور شرح داده است: «یکی از راهکارها مربوط به خود خانواده هاست که در هفته ساعاتی را به عنوان جلسات خانوادگی داشته باشند تا بتوانند مسائل و مشکلاتشان را مطرح کنند. وقتی پدر و مادرها در حضور فرزندانشان با هم صحبت کنند آنها عشق و دوست داشتن و وفاداری به همسر را یاد می گیرند و این امر باعث می شود که فرزندان بدانند پدر و مادرشان همدیگررا دوست دارند.» به گفته قاسم زاده، چگونه گفتن و چگونه شنیدن همسران با یکدیگر نیز از راهکارهای مقابله با این مشکل است: « غر زدن های مداوم و آوردن مشکلات بیرون از خانه به داخل خانه از جمله عوامل دوری از همسران از یکدیگر می شود . حال آن که زوجین باید هنر صبور و با عاطفه بودن را بیاموزند تا در زندگی دوری و طلاق عاطفی رخ ندهد. همچنین صله رحم در خانواده باعث میشود فرزاندان عشق و محبت را یاد بگیرند و بعدها خودشان نیز یک خانواده سالم تشکیل دهند.»
به نظر می رسد حالا دیگر وقت آن شده که به اپلیکیشن ها، تلفن های همراه هوشمند و تلویزیون، جور دیگری نگاه کرد. جوری که دوباره بحث قدیمی فناوری های نوین و فرهنگ استفاده از آنها را داغ می کند.