یاسمین شاه حسینی: فضاي موسيقي ما مردانه است
ياسمين شاهحسيني از نسل آهنگسازان و نوازندگان جوان موسيقي سنتي ايراني است. از آن دست آهنگسازان و نوازندگاني كه در فضايي كاملا آكادميك و علمي پرورش پيدا كرده و با وجود سن كماش نگاهي بسيار جدي، عميق و دقيق به موسيقي دارد. شاهحسيني در كنار آهنگسازي و نوازندگي، گروهي دارد كه در آن به شكلي جدي به تحقيق و پژوهش در عرصه موسيقي ميپردازد. در واقع او را بايد از آن دست آهنگسازاني دانست كه دغدغهاش كاملا موسيقي و پژوهش در اين حيطه است. به بهانه آلبوم اول اين هنرمند جوان با نام «گاهان» كه اكنون در بازار موسيقي ايران در دسترس است، «آرمان» با او به گفتوگو نشسته است
از چگونگي آشناييتان با موسيقي و ورودتان به اين عرصه بگوييد؟
هنگام خردسالي و در مقطع پيشدبستاني، كلاسهايي براي ما جهت آشنايي با موسيقي برگزار ميشد كه اين كلاسها و همچنين معلمي كه آن زمان داشتم بسيار در علاقهمندي من به موسيقي تاثير گذاشتند. به مرور زمان علاقه من بيشتر و بيشتر شد و به يكي از فعالترين اعضای آن كلاس تبديل شدم. تا اينكه به واسطه همان معلم، من و خانوادهام با هنرستان موسيقي دختران آشنا شديم و از همان زمان بود كه تصميم گرفتم وقتي بزرگتر شدم روزي در اين هنرستان و در رشته موسيقي تحصيل كنم و راهم را در موسيقي ادامه دهم كه البته مادرم نيز مرا در اين تصميم بسيار ياري كرد.
نگاه و نظر خانواده در قبال تصميم شما برای ورود به عرصه موسيقي چه بود؟
خانوادهام بسيار در اين راه مشوق من بودند مخصوصا مادرم كه از همان دوران با تشويقهايش انگيزه من را در راه يادگيري موسيقي بيشتر ميكرد. در واقع خانواده به من در راه رسيدن به خواست و آرزويم كه همان موسيقي بود بسيار كمك كرد.
بزرگترين آرزويتان در زمان ورود به عرصه موسيقي چه بود؟ چه هدفي را در موسيقي دنبال ميكرديد؟
در آن زمان بيشتر علاقهمند به ساز پيانو بودم و به كلاسهاي پيانو ميرفتم. البته كلاسهاي دوران پيشدبستاني و معلم آن دوران در اين انتخاب بيتاثير نبود. اما يكي از بزرگترين آرزوهاي من در آن دوران اين بود كه نوازنده پيانو باشم.
از چه وقت احساس كرديد موسيقي و نوازندگي برايتان جدي شده است؟
با بزرگتر شدن و رفتن به مقطع دبستان اين جديت بيشتر شد خصوصا تصميمم راجع به رفتن به هنرستان موسيقي تصميمي بود كه نشان ميداد موسيقي برايم جدي شده است. در آن دوران سعي ميكردم كه مباحث اوليه تئوري موسيقي را زودتر بياموزم و كمي بيشتر به تمرين پيانو و سلفژ بپردازم تا حتما در آزمون ورودي هنرستان قبول شوم. در واقع از زمان تصميم براي ورود به هنرستان، موسيقي براي من جديتر از قبل شد.
چه شد كه ساز عود را به عنوان ساز اصلي خود انتخاب كرديد؟
به ياد دارم كه در حدود 11 يا 12 سالگي بود كه با اين ساز آشنا شدم. نخستين بار اينساز را از طريق «نصير شمه» نوازنده برجسته عراقي شناختم. با ديدن و شنيدن نوازندگي وي بود كه من به اين ساز علاقه زيادي پيدا كردم. پس از پرسوجو فهميدم كه اين ساز در هنرستان موسيقي دختران تدريس ميشود و بسيار خوشحال شدم. تصميم گرفتم براي ورود به هنرستان ساز عود را انتخاب كنم.
نخستين كار جدي و حرفهاي كه در موسيقي انجام داديد، چه موقع و چه بود؟
در زمان هنرستان از سالهاي دوم راهنمايي به بعد، با دوستانم شروع به تشكيل يك آنسامبل كوچك كرديم كه متشكل از سازهاي تار عود قانون و كمانچه بود. براي تمرين بسيار مشتاق بوديم و زيرنظر اساتيد هنرستان تمرين ميكرديم. نخستين اجرايي كه داشتيم، اجرايي در يكي از كنسرتهاي ماهانه هنرستان بود كه ميتوانم از آن به عنوان نخستين اجرا و كار جدي خودم ياد كنم.
نگرش جامعه امروز نسبت به حضور خانمها در عرصه موسيقي چگونه است؟
متاسفانه به دليل عدم هماهنگي ارگانهاي مسئول و اعمال سلايق شخصي بعضي مديران يا هر دليل ديگري، عملا عرصه موسيقي براي فعاليت بانوان چندان مساعد نیست. چه در زمينه نوازندگي و چه خوانندگي. امروزه شاهد لغو بسياري از كنسرتها به دليل حضور نوازنده يا خواننده خانم در آنها بودهايم. علاوه بر اين، موضوع محدوديت بانوان در شهرستانها با شكل بسيار بدتري مواجه است. براي مثال جشنواره موسيقي شهناز كه چندي پيش در اصفهان برگزار شد، نخست اذعان داشت كه پذيراي نوازندگان زن است اما چندي بعد شاهد آن بوديم كه به چندين گروه به دليل وجود نوازنده زن اعتراض شد و به آنها گفته شد يا بدون نوازنده زن روي صحنه بروند يا اجرا را كنسل كنند! اين موضوع باعث تاسف است... در واقع فضاي موسيقي در سالهاي اخير به سمت مردانه شدن در حركت است.
شما به شكل آكادميك موسيقي را فرا گرفتهايد، نقش دانشگاه و فضاي آكادميك را در موسيقي خودتان چگونه ارزيابي ميكنيد؟
فضاي آكادميك به نظر من تاثير زياد و مثبتي دارد. بدون شك سالياني كه من در هنرستان و در دانشگاه مشغول به آموختن موسيقي بودم و هستم، نقش بارزي در رشد و شكلگيري موسيقي در من داشته است. چه اساتيدي كه در هنرستان داشتم و چه در حال حاضر در دانشگاه، چه درباره ساز و چه در شناخت و اجراي موسيقي ايراني. در واقع داشتن يك استاد خوب و حضور در فضاي جدي و آكادميك بسيار به پيشرفت و بلوغ جوانان علاقهمند به موسيقي كمك ميكند.
كمي از روند شكلگيري آلبوم «گاهان» بگوييد. جرقه اوليه اين آلبوم چه زمانی در ذهن شما زده شد؟
مدتي بود كه راجع به دغدغههاي خود در موسيقي ايراني و امكانات بالقوه در اين موسيقي فكر ميكردم و مشغول تمرين و فكر كردن به آنها بودم، تا اينكه از طريق آقای علي صمدپور با مجموعه «احوالات شخصي» آشنا شدم و كارهاي منتشر شده اين مجموعه را گوش كردم كه هر يك به نوبه خود جايگاه ويژهاي دارد. سپس تصميم گرفتم انسجامي به طرحي كه داشتم بدهم. سعي كردم روند و سيري مشخص براي اين مجموعه ترتيب دهم. اين روند به اين صورت است كه پس از معرفي هر گاه (دستگاه) در هر قطعه (قطعه آوازي يا سازي) از طريق مدولاسيونهايي راه براي گاه بعدي گشوده میشود و اين سير در نهايت به «بيگاه» ميرسد كه در آن اين مدلاسیونها سريعتر و از دل يك گوشه ميتواند اتفاق بيفتد. خود اين قطعه هنوز شايد به مرحله پختگي نرسيده و در حال رشد است. اما براي من تلاشي بود جهت گام برداشتن در اين عرصه و ممارست بيشتر و نيل به پختگي بيشتر.
خود شما اين آلبوم را در كدام دسته از موسيقي طبقهبندي ميكنيد؟
در دسته موسيقي دستگاهي ايران. فضا، تم و اتمسفر موجود در اين آلبوم در همين راستاست. از سوي ديگر وجه تسميه اين آلبوم هم بر همين اساس است. ما براي اين آلبوم نام «گاهان» را انتخاب كرديم و اين نام اشاره به دستگاه گاه از دستگاههاي موسيقي ايراني دارد.
در راه ساخت اين آلبوم آيا مشاوراني هم داشتيد؟
آقاي اميد شعباني در طول ضبط اين قطعات بسيار به من كمك كرده و مشاوره دادند و به عنوان ناظر ضبط هم همراه من بود. البته من همواره از مشاوره و راهنماييهاي اساتيدم نيز بهره ميبرم و آن را در كارهايم استفاده ميكنم.
به عنوان يك موزيسين جوان، خود را بيشتر يك نوازنده ميدانيد يا يك آهنگساز؟
نميتوانم خود را آهنگساز بخوانم. گرچه بسيار علاقهمند به آهنگسازي هستم و قصد تحصيل در اين رشته را نيز دارم، اما فعلا خودم را بيشتر يك نوازنده ميدانم. براي آهنگساز شدن هنوز راه درازي در پيش دارم. بايد سخت كار كنم. دغدغهام هم اين است كه در اين راه موفق شوم و بتوانم روزي نام آهنگساز بر خود بگذارم.
شما در عرصه پژوهش موسيقي نيز فعاليت داريد، اگر قرار باشد موسيقي جوان امروز كشورمان را آسيبشناسي كنيد، چه نقدي به آن وارد ميدانيد؟
اين سوال پاسخهاي متعدد و گستردهاي ميتواند داشته باشد. برای مثال در حوزه آموزش پايهاي مشكلات بسياري داريم. با كمبود رپرتوار آموزشي كافي و مناسب مواجه هستيم. همچنين شيوههاي آموزشي نامناسب حتي در برخي دانشگاههاي موسيقي از ديگر مشكلات است. از طرفي ديگر مشكلات سياستگذاريهاي اركان مهمي هم چون خانه موسيقي، كمبود امكانات براي موزيسينها جهت اجراي موسيقي، جدي نگرفتن موزيسينهاي جوان از سوي برخي اساتيد و پيشكسوتها و... نقدهايي است كه ميتوان هم بر موسيقي جوان كشورمان وارد كرد و هم به نگاهي كه به اين موسيقي ميشود. هركدام از اين مقولات جاي بحث و بررسي بسيار دارد كه قطعا در اينجا از حوصله بحث خارج است و مجال بیشتری ميطلبد.
بزرگترين آرزوي امروز شما چيست؟
يكي از اهداف و آرزوهاي بزرگ موسيقايي من گسترش رپرتوار آموزشي اينساز - منظورم ساز عود- و پررنگتر شدن نقش آن در موسيقي ايراني است و قطعا خود من نيز در اين راه تمام تلاش و توانم را خواهم گذاشت.
تعريف هنر از ديد شما چيست؟
اگر من راجع به تعاريف اوليه حرف بزنم، برای مثال از فرايند ساخت بشر جهت تاثير بر عواطف مخاطب يا كيفيت ذاتي و جوهرين اثر هنري كه آن را از ساير چيزهاي ديگر متمايز ميكند يا از فرانمود تجربههاي خويش سخن بگويم بازگويي اين تعاريف شايسته پذيرش همگاني نيست در حالي كه اين واژه تمامي اين موارد را براي من دربرميگيرد. در واقع هنر براي من دربرگيرنده همه مواردي است كه به آن اشاره كردم.
تاثيرگذارترين هنرمندان عرصه موسيقي چه ايراني و چه خارجي بر شما چه كساني هستند؟
قطعا نميتوان فقط از يك شخص خاص نام برد. در طول اين ساليان از موسيقيدانها و اساتيد زيادي آموختهام و تاثير گرفتهام. چه آنهايي كه مستقيم استادان من بودند چه موسيقيدانهاي ايراني يا غير ايراني. از دوره هنرستان تا به امروز. از اساتيدي كه در هنرستان داشتم مثل آقاي محمد فيروزي و آقاي محمد رضا فياض و... تا موسيقي انور براهم و منير بشير و آهنگساران موسيقي كلاسيك غربي از دوره قرون وسطي تا معاصر و موسيقي ايراني و موسيقيدانان ايراني هر يك به نوبه خود تاثيري بر من داشتهاند و هنوز هم دارند.
اگر قرار باشد روزي براي سالها به يك جزيره خالي از سكنه منتقل شويد و اجازه داشته باشيد با خود فقط يك آلبوم موسيقي ايراني و يك آلبوم موسيقي خارجي ببريد، انتخاب شما چيست؟
انتخاب تنها يك سيدي براي سوال شما بسيار دشوار و تا حدي غيرممكن است. من بسيار موسيقي گوش ميكنم و آرشيو موسيقي من محدود به تنها يكجا و يك نوع موسيقي نيست. علاوه بر موسيقي ايراني، موسيقي كلاسيك غرب، موسيقي معاصر، موسيقي نواحي ايران و موسيقي ملل و موسيقي جز و بسيار از ژانرهاي موسيقي ديگر شنيدهام و تعلق خاطر خاص و متفاوتي به هريك دارم. انتخاب يك سيدي واقعا برايم سخت است!
اگر قرار باشد يك كتاب با خود ببريد، آن كتاب كدام است؟
ميتوانم پاسخ سوال قبل را براي اين سوال تكرار كنم. شايد اگر اينگونه ميپرسيديد كه چند عدد از كتابهاي موثري كه خواندم چه بوده پاسخ دادن قدري برايم راحتتر بود.
آينده خودتان را در عرصه موسيقي روشن و هموار ميبينيد يا سخت و ناهموار؟
فكر ميكنم مسيري كه پيش رو دارم همراه با پستي و بلنديهاي بسياري است... و همين پستي و بلنديها و چالشهاست كه به من انگيزه رشد و تكاپوي بيشتر و براي برداشتن گامهاي بعدي قدرت بيشتري ميدهد. اميدوارم طي كردن اين مسير و قدم برداشتن در آن، راه را برايم روشن سازد.
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار