پايان زندگي دختران جوان توسط پدرشان

کد خبر: ۷۹۷۷
تاریخ انتشار: ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۲۸
پدر بدبيني كه به خاطر سوءظن دو دخترش را به قتل رسانده بود، دستگير شد. اين مرد كه بعد از كشتن دخترانش متواري شده بود بعد از دستگيري ادعا كرد كه ديگر از دست آبروريزي‌هاي آنها خسته شده بود به همين دليل تصميم گرفت تا دخترانش را به قتل برساند و به اين بي‌آبرويي پايان دهد.

وي در ادامه اعترافاتش گفت: با همدستي پسرم اين كار را انجام دادم و او كمكم كرد تا دخترانم را به حوالي شهرستان‌مان بكشانم و آنها را بكشم. به همين علت از قبل اسلحه‌يي تهيه كردم و با شليك گلوله آنها را كشتم. با پيدا شدن اجساد توسط پليس، تيم آگاهي تربت جام، شهري كه خانواده مقتولان در آن زندگي مي‌كردند وارد عمل شد و يكي از عامل‌هاي اين قتل را پدر خانواده دانست. در همان حين بود كه پليس متوجه متواري شدن پدر دختران شد. با بررسي‌هاي لازم، پليس متوجه شد كه پدر و دختران جوان از مدت‌ها پيش با هم اختلافاتي داشتند و با پيگيري اين سرنخ، تحقيقات تخصصي پرونده ادامه يافت. با هماهنگي لازم با پليس آگاهي رد پدر قاتل را گرفته و سرانجام در حوالي تايباد دستگير شد.

سردار اميري‌مقدم، فرمانده انتظامي خراسان رضوي در تشريح اين خبر گفت: اين قتل از جمله قتل‌هاي خانوادگي و ناموسي است كه بايد مراحل قضايي خودش را طي كند. با بررسي‌هاي لازم و پيگيري پليس متوجه شديم اين مرد كه 2 دختر 25 و 30 ساله‌اش را كشته بود در خانه يكي از خويشاوندانش پنهان شده است. بنابراين مخفيگاه شناسايي و قاتل دستگير شد. اميري مقدم در ادامه افزود: پرونده هم‌اكنون در اختيار آگاهي خراسان رضوي است و از آنجا كه اين قتل از جمله قتل‌هاي ناموسي به شمار مي‌آيد درحال طي كردن مراحل قضايي است.

دكتر قاسمزاد، رفتارشناس اين گونه قتل‌ها را ناشي از سوءظني مي‌داند كه ناشي از بسترهاي نامناسب فرهنگي و اختلال‌هاي رواني است. وي در اين باره تاكيد مي‌كند: سوءظن يا بدبيني يكي از بيماري‌هاي اختلال شخصيت است كه درآن فرد به نوعي دچار باورهايي است كه هيچ گونه شكي به خودش راه نمي‌دهد و در او دروني شده است. احساس مي‌كند كه تمام افكارش عين واقعيت است و ديگران هستند كه اشتباه مي‌كنند. اين گونه افراد هميشه درصدد توجيه رفتارهاي خود و قانع كردن ديگران هستند.

قاسمزاد در مورد تاثير فرهنگ بر تشديد اين موارد از اختلال‌هاي رواني افزود: در جوامع و خانواده‌هايي كه سنت بيشتر نمود پيدا مي‌كند كنار آمدن افراد با اين‌گونه بدبيني‌ها سخت‌تر است. به طور مثال همين خبر به قتل رساندن دو دختر جوان توسط پدرشان كه دليل اصلي‌اش سوءظن است، شايد ناشي از نوعي بدبيني افراطي باشد زيرا ممكن است اين دختران به واسطه جواني‌شان كاري را انجام دهند كه با عقايد پدرشان جوردرنيايد بنابراين بدبيني پدر به اين ماجرا دامن مي‌زند و چنين حادثه‌يي رقم مي‌خورد.

وي در ادامه گفت: اين افراد در ظاهر اوليه به هيچ عنوان نشاني از اختلال‌هاي رواني‌شان كه همان بيماري بدبيني است، ديده نمي‌شود و اصولا افرادي بسيار منضبط و تابع نظم هستند. آنها متاسفانه به علت دروني شدن اين بيماري به خود اجازه هر رفتاري را كه با عقايدشان مغايرت داشته باشند ، مي‌دهند.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار