نقد منتقد هالیوود ریپورتر بر فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت»
«درخشش سینمای نوع دوست ایران» در ونیز
«دبورا یانگ» منتقد سرشناس نشریه سینمایی «هالیوود ریپورتر» فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را درخشش سینمای نوع دوست و باکیفیت ایران دانست.
«دبورا یانگ» منتقد سرشناس نشریه سینمایی «هالیوود ریپورتر» فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» را درخشش سینمای نوع دوست و باکیفیت ایران دانست.
به گزارش ایسنا، فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در جشنواره «ونیز»، اولین نمایش خود را در بخش افقهای این رویداد سینمایی تجربه کرد.
«دبورا یانگ» منتقد معروف و علاقهمند به سینمای ایران در مطلبی درباره این فیلم نوشت: «نوع دوستی سینمای ایران در میان ابرهای اندوه «فیلم چهارشنبه 19 اردیبهشت» میدرخشد، فیلمی که به رنج مردم بیپول و فردی خیّر میپردازد که قصد دارد به آنها کمک کند.
این فیلم تقریبا نسخهای از فیلم «سلام سینما» است که در آن یک کارگردان برای انتخاب بازیگر فراخوان میدهد و تمام بیکارهای شهر را جمع میکند، اما در فیلم «چهارشنبه 19 اردیبهشت» مبلغ قابل توجهی پول جمعیت رنج دیده را مجذوب خود میکند.
در ادامه این مطلب این منتقد آمده است:« گرچه داستان فیلم بسیار اندوه آور است اما بازیهای قدرتمند آن را از حالات احساسی اغراقآمیز دور میکند.نیکی کریمی نیز یکی از بهترین و پختهترین بازیهایش را در این فیلم در نقش یک زن کارگر و مادر ایفا کرده است، گرچه نقش او خیلی جذاب نیست.
دورنمای اصلی این فیلم اصیل و خوب کارگردانی شده که اولین ساخته بلند سینمایی وحید جلیلوند است حضور در جشنوارهها و جریان سینمای هنری است.
فیلم در نگاه اول فیلمی اپیزودی و در ردیف فیلم «قصهها» ساخته رخشان بنیاعتماد به نظر میرسد اما در ادامه سه درام رنج و درد و بی عدالتی به هم میپیوندند و در قالب یک داستان واحد دنبال میشود.
داستان اول فیلم، داستان لیلا (نیکی کریمی) است که با چهرهای سالخورده و رنگ پریده در میان جمعیت پرجوش و خروش در یکی از خیابانهای بالای شهر تهران دیده میشود اما خیلی نمیتواند منتظر بماند چون مجبور است همراه با دخترش به محل کارش که یک کارخانه بسته بندی مرغ است برود.
اما لیلا شب و پس از کار دوباره به آن خیابان باز میگردد و به جلال (با بازی امیر آقایی) برمیخورد؛ مردی از گذشته او؛ که در روزنامه یک آگهی برای کمک سی میلیونی به یک فرد نیازمند چاپ کرده است. این پول میتواند خرج عمل همسر ناتوان لیلا (با بازی وحید جلیلوند) را فراهم کند.
شجاعت، عشق و فداکاری لیلا برای همسرش در فیلم بسیار موثر و تکان دهنده است. نیکی کریمی وضعیت اسفناک خود را به عنوان یک زن با چنان نومیدی بازی میکند که شرایط ملودارم فیلم به یک لحظه الهام بخش تبدیل میشود.
داستان دیگر درباره زنی به نام سارا (با بازی سحر احمدپور) است که با عمه و پسرعمهاش زندگی میکند. هنگامی که پسرعمه لیلا (با بازی برزو ارجمند) متوجه میشود که سارا پس از رد کردن پیشنها ازدواجش به صورت مخفیانه با فردی دیگر ازدواج کرده هر دوی آنها را به باد کتک میگیرد. نامزد او در درگیری به زندان میافتد و تنها راه رهایی او پرداخت 30 میلیون تومان به عنوان خون بهاست، به همین دلیل سارا نیز یکی از افرادی است که پس از خواندن آگهی روزنامه، آن صبح در میان جمعیت دیده میشود.
گرچه سحر احمدپور برای اولین بار مقابل دوربین قرار گرفته است اما نقش آفرینی قابل ملاحظهای از خود نشان داده است.
داستان سوم درباره جلال (امیر آقایی) همان نیکوکار مرموز است که جمعیت زیادی از مردم نگون بخت شهر را به زندگی خود دعوت کرده است. او فرزند 5 ساله خود را سالها پیش از دست داده است اما هنوز نتوانسته با این موضوع کنار بیاید.
جلال معتقد است این کمک 30 میلیون تومانی که بهای ماشین کارکردهاش است میتواند او را از این درد و رنج نجات دهد. اما همسرش جور دیگری فکر میکند و جر و بحث طولانی و تلخ آنها دستمایه سکانس مهیجی در فیلم شده است.»
هفتاد و دومین جشنواره فیلم ونیز از دوم سپتامبر آغاز شده است و تا ۱۲ سپتامبر (11 تا 21 شهریورماه) ادامه خواهد داشت.
گزارش خطا
آخرین اخبار