با روایتی از سوم شهریور 1320؛

مذاکرات‌هسته‌ای همچنان‌ یادآور جایگاه‌ استراتژیک‌ ایران‌ در مناسبات بین‌المللی است

سوم شهریور در تاریخ سیاسی ایران یادآور اشغال ایران توسط نیروهای متفق علی رغم اعلام بی طرفی ایران است. اشغالی که با هوشمندی قوام السلطنه دیری نپایید وپایانی جز کنفرانس تهران آن هم با حضور سران متفقین ؛روزولت،چرچیل و استالین و انتشار اعلامیه تهران و خروج نیروهای متفق از این سرزمین نداشت.
کد خبر: ۷۶۸۶۷
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۱
صدای ایران؛ پیمان گودرزی - سوم شهریور در تاریخ سیاسی ایران یادآور اشغال ایران توسط نیروهای متفق علی رغم اعلام بی طرفی ایران است. اشغالی که با هوشمندی قوام السلطنه دیری نپایید وپایانی جز کنفرانس تهران  آن هم با حضور سران متفقین ؛روزولت،چرچیل و استالین و انتشار اعلامیه تهران و خروج نیروهای متفق از این سرزمین نداشت. حساسیت جایگاه ایران در منطقه و مذاکرات سازنده قوام  در آن برهه از تاریخ را بارها در تاریخ خوانده ایم. بهترین نمونه برای اثبات وجود و بقای این دو عامل مهم ( موقعیت حساس و کیاست و تدبیر) را میتوان به وضوح در پرونده هسته ای ایران و مذاکره طولانی قدرت های بزرگ دنیا در کنار توان مذاکره و دیپلماسی مدبرانه تیم مذاکره کننده ایران مشاهده نمود.

در سوم شهريور 1320، نيروهاي متفقين (انگلستان و شوروي) بدون توجه به اعلام بي طرفي دولت ايران در جنگ جهاني دوم، به كشور ما حمله كردند و در مدتي كوتاه آن را به تصرف خود درآوردند. هدف عمده آنها از اشغال ايران عبارت بود از دستيابي به راه‌هاي ارتباطي كشور براي كمك رساني به شوروي، استفاده از منابع نفتي كشور، اخراج كارشناسان و اتباع آلماني براي جلوگيري از اقدامات خرابكارانه آنها در رابطه با راه‌هاي ارتباطي و چاه‌هاي نفت و از بين بردن احتمال كودتا توسط طرفداران آلمان نازي و در نهايت ايجاد آمادگي براي جنگ در سرحدات ايران در صورت رسيدن ارتش آلمان به كشورمان بود.

اشغال ایران محدود به قوای بریتانیا و روسیه نبود. پس از ورود امریکا به جنگ‌، عده‌ای از نظامیان آن کشور نیز وارد ایران شدند، اما استقلال و تمامیت ارضی ایران‌، نخست با امضای یک پیمان سه جانبه بین ایران، انگلیس و شوروی در بهمن ۱۳۲۰ و سپس با صدور اعلامیه‌ای که در پایان کنفرانس سران متفقین؛ روزولت‌، چرچیل و استالین در تهران منتشر شد، تضمین گردید. در پایان این کنفرانس که در آبان همین سال در تهران تشکیل شد، طرفین تعهد کردند نیروهای نظامی خود را ظرف ۶ ماه از ایران خارج کنند.

با گذشت بیش از 7 دهه از آن اتفاق تاریخی ، این روزها پرونده هسته ای با بیش از سه دهه قدمت در کنار مشکلات فنی مطرح شده ظاهری که خود موید اختلافاتی ریشه ای و بنیادی تر گره خورده با منافع ملی مذاکره کننده گان است را شاهد هستیم. مسئله هسته ای ایران را میتوان به چند دوره تقسیم کرد . قبل از انقلاب، دوران اصلاحات؛گشایشها و تعاملات بین المللی، تندرویهای دولت مهرورزی ؛ وضع قطعنامه و تحریم های بین المللی علیه ایران و روی کار آمدن روحانی. پروسه پیروزی زبان بر شمشیر در قالب دوره های مذاکره طولانی اما موثر و کارشناسی در پوشش مذاکرات نیویورک، ژنو 4و5، لوزان و نهایتا برجام و به ثمر رسیدن مذاکرات و بازیگری دوباره ایران در نقطه حساس تاریخ است.

عزم قاطع آمریکا در گذر از بحران هسته ای ایران به شیوه ای مسالمت آمیز است به گونه ای که این مسئله بخش قابل توجهی از زمان و انرژی دستگاه دیپلماسی هژمون جهانی را به خود اختصاص داده  و با بیش از سه دهه خصومت و تعریف دشمنی بین دوکشور به عنوان نوعی از تقابل هویتی و بنیادی وهمچنین  چرخش کاخ سفید در مواضع خود نسبت به متحدان منطقه ای اش از جمله عربستان و اسرائیل به ایران تاکیدی دوباره بر جایگاه خاص و تعیین کننده ایران در منطقه می باشد.

با توجه به نقش ژئوپلیتیکی ایران، قرار گرفتن در شاهراه حوزه انرژی جهان، موقعیت تاریخی ایران در معادلات منطقه ای و بین المللی و حل مخاصمات بین دولی کشورهای منطقه و از طرفی نداشتن متحدی قابل اعتماد و تکیه گاهی قوی برای آمریکا در منطقه اهمیت بیش از پیش ایران را خاطر نشان می سازد. ایران با جغرافیایی خاص بعنوان یکی از ریشه دارترین کشورهای منطقه با بیش از ده کشور همسایه و قرار گرفتن در مسیر ارتباطی اروپا نقش بی بدیلی در بازیهای سیاسی، اقتصادی و نظامی منطقه داشته و خواهد داشت. ایران بهترین گزینه برای امریکا در خاورمیانه خواهد بود که همه پتانسیل و مولفه های قدرت را دارا می باشد و می تواند بهترین حافظ صلح و امنیت در خاورمیانه با توجه به این ظرفیت ها باشد ضمن اینکه در حال حاضر هم ایران و آمریکا منافع مشترکی با یکدیگر در این منطقه دارند که از جمله مهمترین آن ها مقابله با بنیادگرایی اسلامی می باشد که اساسا نفس حضور آمریکا در افغانستان و عراق بر اساس آن تعریف می شود و سابقه ایران در مهار این مسئله و به اذعان خود غربی ها،  نشانه خوبی برای همکاری و تعامل بین دو کشور می باشد

در کنار بسیاری از عوامل دیگر ، سقوط و به چالش كشيدن متحدان منطقه اي غرب، و از همه مهم تر ناكامي ائتلاف ضد سوري براي سرنگون كردن حكومت بشار اسد،‌ و همچنين توان بالاي ايران براي مقابله با داعش دليل ديگري بر اثبات قدرت بلامنازع ايران در معادلات منطقه اي است. که تمامی این واقعیات را میتوان به گواه تاریخ در سال 1320و حضور سران کشورهای متفق در تهران و اخیرا هم تعیین تکلیف و ماراتن هسته ای ایران بعد از سی و اندی سال که متعاقبش شاهد پشت میز مذاکره نشستن قدرتهای بزرگ دنیا با ایران بوده ، هستیم .بگونه ای که  تاریخ  به یاد ندارد چنین وقت و هزینه ای را برای حل مسئله ای این چنینی از جانب قدرتهای بزرگ و تاثیر گذار دنیا با این حجم و تاثیر گذاری اتفاق افتاده باشد. تا آنجا که وزیر خارجه ای با پای شکسته و  با مخالفت نیروهای داخلی و حتی علی رغم میل هم پیمانان نظامی و اقتصادیش تنها به فکر مذاکره آن هم با هدف تامین منافع  دو جانبه بودند که این نقل قول موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا  که تاکید کرد" که توافقنامه وین تاثیری اساسی بر حل و فصل بحران های منطقه ای و جهانی دارد".خود گواهی  دوباره بر اعتبار و اهمیت بدون تردید ایران  در معادلات منطقه ای و بین المللی است.

با توجه به مطالبی که ارائه شد، اغلب کارشناسان با اذعان به نقش مهم ایران در آینده خاورمیانه، معتقدند اگر قرار باشد نظم جدیدی مبتنی بر اراده یکی از بازیگران فعلی منطقه شکل بگیرد، قطعاً آن کشور ایران است و تهران برنده حتمی تحولات بلندمدت خاورمیانه است.

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
لطفعلی نیا
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
0
0
با سلام
از متن زیبای شما بسیار بهره مند شدم
با آرزوی پیشرفت روزافزون
نون میم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۱:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۹
0
0
این مطلبتونو خیلی دوست داشتم .تحلیلی سیاسی وتاریخی است که برای اگاهی احاد مردم از تاریخ معاصر لازم بود انچه که طی سالها خوب وبدش اکنون مارا میسازد حقیقت تلخ وشیرین گذشته ها ست همواره مستدام وپیروز باشید
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار