چرا ایران، کوبا نیست؟

کد خبر: ۷۵۴۹۸
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۲
پایگاه اینترنتی الف در یادداشت روز یکشنبه نوشت: از سرگیری روابط آمریکا و کوبا و بازگشایی سفارتخانه های دو کشور، یکی از اتفاقات مهم در سیاست خارجی ایالات متحده بعد از جنگ جهانی دوم به طور اعم و در دوران باراک اوباما به طور اخص می باشد.

در این یادداشت آمده است: به نظر می رسد در دولت دوم اوباما، دو پرونده مهم در دستور کار وزارت خارجه و دیپلماسی این کشور بوده که ظاهراً هر دو مورد تا کنون موفقیت آمیز بوده است.

پرونده مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای 1+5 که در نهایت با توافق بر سر برنامه جامع اقدام مشترک همراه بود، یکی از این موارد است. اگر چه این توافق هنوز به تصویب نهادهای مربوطه در دو کشور نرسیده و وارد فاز اجرایی نشده اما برخی صرف رسیدن به این مرحله از توافق را نیز( با توجه به حدود سه دهه نبود ارتباط ایران و آمریکا، مخالفت گسترده و جدی عربستان و اسرائیل، سنگ اندازی جمهوری خواهان و ...) اقدامی بزرگ می دانند.

اما همزمان موضوع دیگری نیز در کانون توجه دیپلماسی ایالات متحده بوده است. این مسئله خاتمه دادن به قطع روابط آمریکا و کوبا بوده است. در همین راستا چند روز پیش برای نخستین بار در طول 70 سال گذشته، جان کری وارد کوبا شد و در مراسم برافراشته شدن پرچم این کشور در سفارت آمریکا، بعد از 54 سال تعطیلی شرکت کرد.

کری در این مراسم با تاکید بر اینکه لغو تحریم های کوبا در گرو تصمیم کنگره است، وعده داد که کاخ سفید برای لغو تحریم ها با کنگره همکاری می کند.

همانند مورد ایران در پرونده کوبا نیز جمهوری خواهان، اوباما را به عجله در بهبود روابط متهم می کنند و معتقدند هاوانا هنوز از رژیم دیکتاتوری به یک دموکراسی تبدیل نشده است.

اما در این میان برخی رسانه های برون مرزی تلاش دارند تا از این چرخش تاریخی در روابط آمریکا- کوبا به عنوان فصلی جدید که قابلیت بهره برداری و شبیه سازی برای موارد دیگر نیز دارد یاد کنند.

یکی از موارد تشابه، اشاره به مناسبات تهران- واشنگتن بعد از انقلاب 1357 و قطع ارتباطات دو کشور در سه دهه گذشته است. این رسانه ها حتی بازگشایی سفارت آمریکا در هاوانا را به فاصله چند هفته بعد از توافق هسته ای ایران، اقدامی هدفمند و آگاهانه از سوی اوباما و کری ارزیابی کنند. در واقع در این فرایند دو دشمن ایالات متحده، وارد فرایندی مدیریت شده در راستای کاهش تنش ها شده اند که در نهایت به از بین رفتن خصومت ها و برقراری ارتباطات در حوزه های مختلف منجر خواهد شد.

البته در همین فضا نیز تحلیل هایی وجود دارد که اقدام اوباما را بیشتر نمادین و در راستای استفاده از آن برای جاودانه شدن در تاریخ و پیروزی دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو ارزیابی می کنند. این گروه به مشکلات جدی فی مابین دو کشور و مخالفت های سرسختانه جمهوری خواهان اشاره می کنند. البته گفتنی است هاوانا و واشنگتن، کمیته ای مشترک برای رسیدگی به موارد اختلافی در راستای عادی سازی روابط تشکیل داده اند.

فارغ از این تحلیل، به نظر می رسد قیاس روابط ایران- آمریکا با کوبا- آمریکا صرفاً به دلایل سیاسی صورت می گیرد و فاقد توجه به واقعیات های فرهنگی، تاریخی، ژئوپولتیک و ... است. به عنوان مثال، ایدئولوژی کمونیستی که نظام کوبا بر پایه آن بنیان نهاده شده بود با فروپاشی کشور اصلی این اردوگاه، یعنی شوروی، اصولا دیگر محلی از اعراب نداشت و در طول این مدت نیز هاوانا به دولتی منفعل و منزوی در صحنه جهانی تبدیل شده بود که بهبود روابط دو کشور، تاثیر خاصی در روابط بین الملل نخواهد گذاشت. این در حالی است که نظام جمهوری اسلامی بر پایه ایدئولوژی خود نه تنها بعد از گذشت بیش از سه دهه در حالت انفعالی قرار نگرفته بلکه نقشی تعیین کننده در سطح منطقه دارد و تجربه ثابت کرده که کنار گذاشتن ایران از معادلات منطقه ای نه تنها به پیشبرد هیچ طرح و برنامه ای کمک نکرده بلکه باعث ایجاد مشکلات عدیده دیگری نیز شده است.

یکی دیگر از دلایل نادرست بودن این تشبیه، به مخالفت بنیادین و اساسی ایران با سیاست های ایالات متحده در خاورمیانه و حمایت این کشور از رژیم صهیونیستی برمی گردد. در واقع سیاست آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در خلیج فارس مبتنی بر حمایت از حکومت های دیکتاتوری، سرکوب قیام های مردمی، تروریست خواندن نیروهای مردمی مثل حزب الله لبنان و ... بوده است.

تفاوت دیگر به نوع سیاست آمریکا در قبال ایران و کوبا در حال حاضر برمی گردد. در این باره باید به سخنان جان کری در مراسم بازگشایی سفارت آمریکا اشاره کرد. وی به شکست تلاش های مداخله جویانه آمریکا در کوبا و تغییر سیاست این کشور در قبال هاوانا اشاره کرد و گفت« سیاست های گذشته به انتقال دموکراتیک قدرت در کوبا منجر نشد» این در حالی است که در طول بیش از سه دهه از عمر انقلاب، ایالات متحده تلاش کرده تا به هر نحوی نظام جمهوری اسلامی را سرنگون کند و حتی پس از توافق هسته ای نیز، سیاست تهدید و ارعاب خود را کنار نگذاشته است.

غلط بودن این تشبیه همچنین مورد توجه و اشاره خود باراک اوباما نیز بوده است. آن جا که اوباما در مصاحبه با رادیو NPR گفت:« ایران با کوبا تفاوت دارد. کوبا کشور کوچکی است که تهدید چندانی علیه آمریکا ایجاد نمی کند اما ایران کشوری بزرگ است که دارای توانائی های هسته ای نیز هست.»

به این فهرست می توان موارد دیگری را نیز اضافه کرد. اما نکته مهم این است همان طور که واضح و مشخص است و مقامات و مسئولین جمهوری اسلامی نیز بارها عنوان کرده اند سیاست ایران در قبال آمریکا، می تواند تغییر کنند در صورتی که این کشور از سیاست های خصمانه خود در منطقه دست بردارد و تنها خط قرمز جمهوری اسلامی در این زمینه رژیم صهیونیستی است.
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار