گاردین: هشت واقعیت درمورد ایران که ممکن است شما را شگفت زده کند

"هشت واقعیت درمورد ایران که ممکن است شما را شگفت زده کند" عنوان مقاله ایست که درباره خصوصیات ایرانیان از منظر یک گردشگر خارجی نوشته شده است.

به گزارش صدای ایران به نقل از شفقنا، "جنیفر کلینک" در گاردین نوشت: در ساعت 1 بعدازظهر دوشنبه گذشته ، یک اتومبیل ون بزرگ خارج از موزه علوم در مرکز لندن پارک شده بود. بر هر دو طرف اتومبیل نوشته شده بود: « ایران بزرگ است ».

معلوم شد که این اتومبیل ون متعلق به یک زوج عجیب فرانسوی - رومانیایی به همراه دو فرزندشان است که در خانه مطابق برنامه آموزشی تحصیل می کنند. این خانواده در حال سفر به دور دنیا هستند تا به سادگی این پیام را با مردم دنیا به اشتراک بگذارند: ایران یک کشور فوق العاده و شگفت انگیز است که بیشتر مردم باید از آنجا دیدن کنند.

اولین سفر من به ایران در سال 2009 اتفاق افتاد. در آن زمان من تصمیم گرفته بودم آموزش آشپزی را در بیرون از آپارتمانم در منطقه کلارکول لندن تجربه کنم و از این رو مرتبا به سفرهای خارجی می رفتم و به دنبال سایه زنانی می گشتم که در آشپزخانه هایشان برای خانواده خود غذا می پزند. اما با وجود تحریم ها و کمبود جهانگرد در ایران ، هماهنگی چنین سفری به آن کشور غیر ممکن بود.

وقتی در سفارت ایران منتظر ویزای خود بودم، یک زن ایرانی که کنارم نشسته بود، دستش را به سمت من تکان داد و گفت: « به بازار برو و وانمود کن که سر در گم شده ای. در چنین وضعیتی کسی پیدا می شود که تو را به خانه خود ببرد.»

در اولین روزی که در آن کشور بودم با یک مرد جوان نسبتا بدخلق و عبوس برخورد کردم و با او وارد گفتگو و مکالمه شدم. او آدرس خودش را برایم نوشت و مرا برای رفتن به خانه خانواده اش در روز بعد دعوت کرد. این چنین برنامه روزمره من در ایران این شد که هر صبح به آپارتمان آنها در حومه شهر یزد بروم و سه یا چهار ساعت وقتم را برای پختن غذاهای ایرانی با شرح دقیق آن با مادرش صرف کنم.

من عاشق ایران ، غذاها و مردمش شدم. و آن پسر عبوس و بداخلاق! ما برای مدت پنج سال است که با هم ازدواج کرده ایم.

من خام و ساده نیستم. به خوبی آگاه هستم که مردم ایران نیز با کشمکش ها یی روبرو هستند. اما به هر حال ، مانند آن خانواده ماجراجویی که احساس کرده اند باید شعار « ایران بزرگ است » را در اطراف اتومبیل ون خود نقاشی کنند ، من نیز می دانم که ایران به مراتب پیچیده تر ، به لحاظ فرهنگی غنی تر و یک جامعه چند بعدی تر از آن است که ما در رسانه ها می بینیم. در اینجا هشت دلیل بیان می کنم که چرا « ایران بزرگ است » و چرا من اعتقاد و باور دارم که شما نیز عاشق آن خواهید شد:

گرانولا (نوعی خوراک که از جو دو سر و گندم و کنجد و عسل و قطعات میوه های خشک و غیره درست شده و بیشتر برای صبحانه خورده می شود ) یا آووکادو خرد شده روی نان تست را فراموش کنید! در عوض در ایران شیر شتر ، خامه زده شده همراه با موم عسل ، یا کله پاچه را امتحان کنید. بهتر است از کسی بخواهید نزدیک ترین مغازه نانوایی سنگک را به شما نشان دهد ؛ جایی که نان روی کوهی از ریگ های داغ پخته می شود و سپس برای سرد شدن به میخ های روی دیوار آویزان می گردد.

بر خلاف آن چه که سی ان ان تلاش می کند شما باور کنید، ایرانی ها بیشتر وقت خود را برای خواندن اشعار شاعران ملی از جمله حافظ و فردوسی صرف می کنند. جوانان کنار هم در پارک های پر از  شکوفه های نارنج قدم می زنند، فالوده می خورند و مطالب مورد علاقه شان را برای همدیگر می خوانند.

«تعارف» یک رسم قدیمی از فضل و بخشایندگی و احترام است که شما به عنوان یک خارجی تنها می توانید آن را درک کنید. شما ممکن است دو ایرانی را مشاهده کنید که ده دقیقه با هم در این مورد صحبت و تعارف می کنند که کدام یک ابتدا از در وارد شود. ممکن است مغازه داری را ببینید که چندین بار به مشتری خود اصرار می کند که امتحان یک کالا و جنس، قبل از خرید آن رایگان است. اکثر تعارف ها نوعی بازی با کلمات است. اما به هر حال به عنوان یک گردشگر باید توجه داشته باشید : اگر به مدت طولانی به غذا یا حتی لباس کسی خیره شدید ، شگفت زده نشوید از اینکه آنها اصرار کنند آن چیز را به شما بدهند. می توانید به طور مودبانه سه مرتبه چیزی را که به شما می دهند ، رد کنید.

تحریم های اقتصادی و عدم حضور انبوه جهانگرد در ایران به این معنی است که اغلب هتل ها و رستوران های آن کوچکند و خانوادگی اداره می شوند. فرصت های زیادی وجود دارد که از مسیرهای پرتردد فاصله بگیرید و در کاروانسراهای قدیمی در کویر اقامت کنید و یا در داخل کوه ها از روستایی به روستایی دیگر سفر کنید. در صورتی که تحریم و محاصره در ایران ادامه یابد ، گشت و گذار پنهان و یواشکی راه فوق العاده و شگفت آوری برای دیدار ایرانیان خواهد بود و باعث شکوفایی بازار خانه های اقامتی ایرانیان می شود که خانه های اجدادیشان را به روی جهانگردان می گشایند. ایرانیان با شما، به عنوان یک فرد خارجی که از ایران بازدید کرده است، به مانند یک میهمان رفتار می کنند و نه یک فرصت اقتصادی.

برنج ایرانی خیسانده می شود، مانند یک شاهزاده خانم شستشو می شود و درون یک استخر از کره آب شده برای مدت یک ساعت با آرام ترین حرارت ، بخار پز می شود. این برنج به اندازه ای سبک و نرم است که می توان تمام لحاف و بالش های کاخ باکینگهام را از آن پر کرد. بهتر از همه ته دیگ آن است: یک لایه طلایی ، روغنی و ترد از برنج که از کف قابلمه خارج می شود. از شما تقاضا می کنم که حتما هر طور که شده دعوتی برای صرف غذای ایرانی خانگی برای خود دست و پا کنید تا بتوانید شخصا آن را بچشید.

ایرانیان هم از شجاعت شما حیرت می کنند و هم از اینکه شوهر و دوستی همراه خود ندارید، ابراز همدردی و ترحم می نمایند. به هر صورت ، به عنوان یک زن تنها در ایران شما بهترین دو جهان را خواهید یافت. شما می توانید سوار واگن های مخصوص زنان در مترو شوید و به تمام مهمانی های زنانه بروید ؛ جایی که در آن می توانید کت و روسری تان را داخل جا لباسی قرار دهید و به جمع زنانه وارد شوید.

ایرانیان به راحتی درباره خود و دولت شوخی می کنند و می خندند. [هر موضوعی هر چقدر هم که سیاسی باشد در ایران دستاویز شوخی بلاگرهای ایرانی قرار می گیرد.]

در مقایسه با دیگر کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ، ایران کشوری بسیار مدرن است. 97 درصد مردم ایران سواد خواندن و نوشتن دارند ، تعداد زنان نسبت به مردان در ثبت نام ورودی دانشگاه بیشتر است ، و با وجود محدودیت اینترنت و برخی شبکه های اجتماعی، میزان استفاده از آنها در ایران بالاست. بسیاری از ایرانیان آنتن ماهواره دارند و شبکه های مختلف را تنظیم می کنند و برای مثال اخبار و مستندها را تماشا می نمایند. به طور کلی ایرانیان به مراتب در مورد غرب اطلاعات و آگاهی بیشتری نسبت به آن چه که ما درباره آنها می دانیم، دارند. اگر شما فکر می کنید که ایران یک مرداب قرون وسطایی است، برای یک شوک آماده باشید.