كنسرت شجريان ١٢ شهريور در استانبول؛
خسرو آواز ايران همين نزديكيها خواهد خواند
تا حالا كه حل نشده تا الان كه دو سال از آن روزي گذشته است كه «رييسجمهور» در مناظره مطبوعاتياش گفت كه «شجريان» سفير فرهنگي ايران است. دولت تدبير كه آمد، «اميدواري» هم براي اجراي محمدرضا شجريان در ايران زياد شد.
صدای ایران - تا حالا كه حل نشده تا الان كه دو سال از آن روزي گذشته است كه «رييسجمهور» در مناظره مطبوعاتياش گفت كه «شجريان» سفير فرهنگي ايران است. دولت تدبير كه آمد، «اميدواري» هم براي اجراي محمدرضا شجريان در ايران زياد شد. مسوولان دولتي ميگويند كه از نظر آنها شجريان، ممنوعالكار نيست و ميتواند اجرا داشته باشد. ميگويند كه مشكل از جاي ديگري است. راست هم ميگويند، اما هنوز هيچكس مسووليت اين مشكل را گردن نگرفته كه مانع برگزاري كنسرت «محمدرضا شجريان» در ايران است. براي همين است كه خسروي آواز ايران ماه ديگر ميخواهد در استانبول به اجراي برنامه بپردازد. كشوري نزديك ايران كه ويزا لازم ندارد و به اينترتيب شايد بخشي از طرفداران استاد آواز بتوانند در آن به اجراي برنامه بپردازند. اصلا بياييد همهچيز را از اول مرور كنيم:
دكتر حسن روحاني: «آيا ما بهتر از صداي شجريان داريم؟ او سفير فرهنگي ايران و براي صدور هنر ايران به كشورهاي ديگر بهترين گزينه است. هنر بهترين سفير ما در جهان است. از حافظ سفير بهتري داريم كه به اروپا و امريكا بفرستيم؟ از هنر فرشچيان و اميرخاني و احصايي غرورآفرينتر داريم؟ از صداي شجريان بهتر داريم؟ از خط و خوشنويسي كه ما در ايران داريم، در دنيا سراغي هست؟ از بناهاي عظيمي كه در اصفهان و شيراز ميبينيم بهتر داريم؟ همه اينها به عنوان سفيران ما هستند كه ميتوانند در سطح جهان افكار عمومي جهاني را به مفاخر و ميراث فرهنگي ما جذب و جلب كنند.»
محمدرضا عارف: «تمام خانوادهها آرزو ميكنند روزههايشان را با «ربنا»ي شجريان افطار كنند .»
سعيد جليلي: «اين جفا به فرهنگ است كه در قالب «مثالهاي كوچك» بياوريم» !
به گزارش اعتماد؛ با اين نقل قولها بايد پرسيد اين «ديگران»ي كه مسوولان دولتي- از وزير ارشادش گرفته تا مديران سطح پايين- از آن ياد ميكنند، چيست. اصلا چه فرقي ميكند؟ مهم اين است كه «شجريان»درست هفت سال است كه در ايران به اجراي برنامه نپرداخته است. او البته اعتراض چنداني هم به ماجرا نكرده است؛ خسرو آواز ايران است و لابد همانقدر كه نخواندنش براي ما «درد» دارد، براي خودش وضعيت به مراتب بدتر است اما او هم مثل خيلي از موزيسينهاي ديگر ايراني «درد كشيدن» را بلد است، هر چند كه گاهي جانش به لبش برسد و در مراسمي بگويد: « زيادهگويي نميخواهم بكنم. كار من اين نيست كه سخنراني كنم و كار من چيز ديگري است (خواندن) البته من آنچه بايد را تا به حال از حافظ خواندهام و از اين به بعد هرچه بخوانم زيادهگويي است .
محمدرضا شجريان در مصاحبههاي خود گفته كه در چند سال اخير بارها به درخواستهاي او براي برگزاري كنسرت در ايران پاسخ منفي داده شده است. او البته در اين مدت بيكار ننشسته و كنسرتهاي متعددي را در كشورهاي مختلف دنيا برگزار كرده. همين سال گذشته بود كه همراه با گروه «شهناز» به سرپرستي «مجيد درخشاني» در چندين كشور اروپايي و همچنين امريكا، كنسرتهاي متعددي را برگزار كرد كه اتفاقا با استقبال بسيار خوبي هم روبهرو شد. شجريان، هنرمندي سياسي نيست. هيچوقت در هيچ گروه و حزبي فعاليت نداشته حتي اوايل انقلاب كه بسياري از اهالي موسيقي و روشنفكران، خواسته و ناخواسته وارد يكي از گروههاي سياسي شدند. او حتي در اين سالها، پيش از انتخابات بهشكل مستقيم و غيرمستقيم از هيچ كانديدايي طرفداري نكرده است. حتي در پربحثترين انتخابات اين سالها هم پيش از انتخابات هيچ اظهارنظري نكرد اما برخوردهاي سياسي با او بيش از هر موزيسين ديگري وجود دارد هر چند خودش بگويد: «هيچوقت نخواستم خودم را به يك گروه خاص نزديك كنم چون هميشه معتقد بودم هنرمند بايد مستقل باشد ولي تاريخ را ميتوانيد از روي اشعاري كه من انتخاب كردهام پيدا كنيد.»
«شجريان»، «شجريان» است. مخاطبان خودش را دارد، دوستداران خودش را و همين روزها، همين روزهايي كه در هفتمين دهه عمر خود به سر ميبرد، تمريناتش را ادامه ميدهد و آلبومهايش را ميخواند، براي همين هم هست كه كنسرتهايي كه در دنيا برگزار ميكند با اين ميزان استقبال روبهرو ميشود. حالا هم او به همراه اعضاي گروه شهناز قرار است دوازدهم شهريور ماه - چهارم سپتامبر- در سالن «زورلو» به اجراي برنامه بپردازند. اين برنامه كه تحت عنوان تور جهاني«سرگشتگان عشق» انجام ميشود، داراي دو بخش است؛ بخش اول اين برنامه در بخش شور و دشتي از ساختههاي «سعيد فرجپوري» است و بخش ديگر در راستپنجگاه، افشاري و ماهور از ساختههاي درخشاني و شجريان است. همچنين «صورتگر نقاشم» به همراه يك پيشدرآمد و چهارمضراب از ديگر ساختههاي درخشاني است كه در اين كنسرت اجرا خواهد شد. ديگر قطعات اين برنامه با آهنگسازي «سعيد فرجپوري» و «مجيد درخشاني» و با تنظيم «مجيد درخشاني» روي اشعاري از حافظ، مولانا، باباطاهر، سايه، سيمين بهبهاني و فريدون مشيري اجرا خواهد شد. در اين برنامه، سعيد فرجپوري (كمانچه سوپرانو)، نگار خاركن (صراحي سوپرانو)، كاوه معتمديان (سبو و شهراشوب سوپرانو)، مهرداد ناصحي (دل و دلآلتو و صراحي آلتو)، آتنا اشتياقينيا (شهنواز باس)، سپسده خداوردي (شهبانگ)، مجيد درخشاني (تار)، رادمان توكلي (ساغر)، رامين صفايي (سنتور سوپرانو)، جمشيد صفرزاده (سنتور باس- تندر-)، حسين رضايينيا (دف و دايره) و حميد قنبري (تنبك) خواهند نواخت. بليتفروشي اين برنامه از روزهاي آينده مشخص خواهد شد.
اين در حالي است كه استاد آواز ايراني دو اثر در دستگاه اصفهان و سهگاه با آهنگسازي «مجيد درخشاني» آماده انتشار دارد كه در صورت فراهم شدن شرايط و دريافت مجوز آنان را به انتشار درخواهد آورد. طبق آنچه درخشاني ميگويد موسيقي اين اجراها ضبط شده اما هنوز بخش آواز آن بهطور كامل انجام نشده است. تعدادي از قطعات اين آثار، پيش از اين در اجراهاي خارج از كشور گروه شهناز و محمدرضا شجريان به اجرا درآمدهاند.
همچنين در سال آينده ميلادي مستندي از زندگي استاد آوازخوان ايراني به نمايش درآيد. اين مستند را Austin Stoecklein-مستندساز و عكاس امريكايي- كارگرداني كرده و از دورههاي گوناگون زندگي محمدرضا شجريان بهره برده است. خسروي آواز ايران در بخشي از اين مستند ميگويد: «صداي من بخشي از فرهنگ كهن ايران است كه ميخواهد به مردم جهان يادآور شود كه ما داراي چه فرهنگي بودهايم؛ فرهنگ عشق و صلح و صفا. » اين مستند كه در آن تعدادي از چهرههاي موسيقايي ايران نيز حضور دارند، سال ٢٠١٦ ميلادي به نمايش درخواهد آمد.
گزارش خطا
آخرین اخبار