مرتضی بانک: كساني كه ميگفتند «بگم بگم» امروز ميگويند «نگو نگو»
وارد اتاقش كه ميشوم پشت ميز كارش نشسته، در حال مطالعه است. از فرصتهاي ايجاد شده پس از توافق هستهاي سخن ميگويد. در ادامه از برخي رفتارها، مانند نصب بيلبوردهاي تبليغاتي در ماجراي سفر فابيوس به تهران انتقاد ميكند. نكته جالب سخنانش اينجاست كه با صراحت عنوان ميكند: « فرمان مقابله با توافق هسته اي صادر شده است». به شكايت محمود احمدينژاد از اسحاق جهانگيري اشاره ميكند و آن را نوعي واكنش به توافق هسته اي بر ميشمارد. در پايان اما از برخي پشت پردههاي ناگفته از دولت احمدينژاد پرده برميدارد. ناگفتههايي كه در نوع خود جديد است. معاون كل نهاد رياستجمهوري دولت آقاي روحاني ميگويد: «يكي از دوستان هنري و سينمايي دولت قبل كمكهاي مالي فراواني دريافت نموده است كه مشخص نيست چگونه هزينه شده است». وي همچنين عنوان ميكند: <در دوران احمدينژاد تنها طي 3 سال 79هزارسكه به مبلغ 46 ميليارد تومان توزيع شده است>. در ادامه متن گفتوگوي «آرمان» با دكترمرتضي بانك معاون كل نهاد رياستجمهوري را از نظر ميگذرانيد.
با به نتيجه رسيدن توافق هستهاي دكتر حسن روحاني در يكي از مهمترين مقاطع تاريخ معاصر ايران قرار گرفته است. به نظر شما توافق هستهاي چه تغييري در رويكردهاي دولت در آينده به وجود ميآورد؟ دولت تدبير و اميد براي رسيدگي به مشكلات داخلي چه راهكارهايي را بايد در دستور كار خود قرار بدهد؟
توافق هستهاي يك نقطه عطف و تعيينكنندهاي را براي آينده كشور و دولت ايجاد كرده است. توافق هستهاي صورت گرفته بين ايران و قدرتهاي جهاني، از جنبههاي مختلف مسير حركت كشور را به سمت ديگر تغيير داده و فرصتهاي جديد و تاريخي بزرگي را پيش روي ملت ايران گشوده است. در شرايط كنوني ايران نسبت به گذشته در موقعيت جديد و بالاتري در سطح منطقه و جهان قرار گرفته و در آينده نقش تعيينكنندهتري در مناسبات قدرت منطقهاي و جهاني ايفا خواهد كرد. سياست آقاي روحاني از ابتدا تشكيل كابينهاي بود كه در كنار ساماندهي مسائل داخلي، به برخي از سياستهاي كلان نيز بپردازد. يكي از سياستهاي كلان كه در دهه اخير كشور را با چالشهاي گوناگوني مواجه كرده است بحث مربوط به پرونده هستهاي ايران است. به همين دليل آقاي روحاني خيلي جدي به اين مساله ورود كردند و با درايت و تعهد اين مساله را به نتيجه مطلوب رساندند. با اين وجود، دولت آقاي روحاني هيچگاه از مسائل داخلي غافل نشد و در زمينه مسائل داخلي نيز اقدامات قابل توجهي انجام داد. حركت دولت آقاي روحاني از ابتدا تاكنون رويكرد منطقي و عقلايي را طي كرده و هر اتفاق مثبتي ممكن است در اين مسير رخ بدهد. هنگامي كه زيربنا و خط مشي همه مسائل با تدبير و عقلانيت سازماندهي شده باشد ميتوان در آينده نيز به اتفاقات مثبت خوشبين بود.
مهمترين اقدامات آقاي روحاني پس از توافق هستهاي در زمينه مسائل داخلي چه خواهد بود؟
ما نميتوانيم پس از توافق هستهاي به صورت كوتاهمدت منتظر اقدامات تعيينكننده در زمينه مسائل داخلي از سوي دولت باشيم و بايد اجازه بدهيم زمان بيشتري بگذرد و دستاوردهاي اين توافق بيشتر آشكار شود. نكته مهم ديگر اينكه از فرداي توافق هستهاي يك فرمان براي مقابله با اين توافق صادر شد و مخالفان تندروي دولت با حربههاي مختلف تلاش كردند اين اتفاق مهم را كمرنگ يا بيرنگ جلوه دهند. به عنوان مثال درست پس از توافق هستهاي آقاي احمدينژاد موضوع شكايت از آقاي جهانگيري معاون اول دولت آقاي روحاني را مطرح ميكند. اين مساله ساده نيست و نبايد به سادگي از آن گذشت.
شما قائل به نوعي هماهنگي در ميان جريانات تندرو مخالف دولت هستيد؟
در عرصه تبليغات شاهد نوعي هماهنگي بين جريانهايي هستيم كه نميتوانند موفقيتهاي دولت تدبيرواميد را تاب بياورند. هدف اصلي اتاق فكر آنان، اين است كه افكار عمومي را نسبت به دستاوردهاي دولت آقاي روحاني منحرف كنند. لذا اين اتفاقات را نبايد به صورت مجزا و تفكيك شده بررسي و تحليل كرد.
احمدينژاد و برخي از نزديكانش در همايش اخيري كه برگزار كردند به صراحت به انتقاد از سياست خارجي دولت آقاي روحاني پرداختند و حتي در اين زمينه كارگروه تشكيل دادند. به نظر شما برگزاري اين همايش و اين انتقادات چقدر به توافق هستهاي مربوط ميشود؟
آقاي احمدينژاد و نزديكانش از مدتها قبل برنامهريزي كرده بودند كه خود را در سپهر سياسي كشور حفظ كنند. به همين دليل هم جلسات متعددي در تهران و ساير شهرستانهاي كشور برگزار ميكردند. به نظر من اين گروه و به ويژه آقاي احمدينژاد، ظرفيت حضور در عرصه قدرت در آينده را از دست داده و در اين زمينه موفق نخواهد شد. با اين وجود تعجيل در برگزاري اين همايش درست پس از توافق هستهاي و هجمه عليه دولت آقاي روحاني نشاندهنده طراحي وبرنامهريزي اين گروه و همچنين گروههاي مشابه براي تحت تاثير قرار دادن دستاوردهاي دولت تدبير و اميد و به ويژه توافق هستهاي بوده است.
شما از وجود اتاق فكر عليه دولت سخن گفتيد. نقطه كانوني و تصميمگيرنده اين اتاق فكر كجاست؟
جريان تندرو حيات خود را در شعارهاي دستنيافتني و عامهپسند قرار داده است. اين جريان در گذشته تا حدودي خود را تثبيت كرده و با استفاده از رانتهاي اقتصادي به فعاليت خود ادامه داده است. آنان در برخی رسانهها نفوذ پيدا كرده و در برخي از مناسبات قدرت حضور موثر دارند. نگراني عمده جريان تندرو؛ موفقيت راهبردي دولت تدبير و اميد است. اين گروه در مساله موفقيت هستهاي مشاهده كردند كه تندروي در عرصه سياست خارجي، فرياد زدن بر سر ديگران و بيتوجهي به منافع كشور محلي از اعراب ندارد و نميتواند ارمغان مناسبي براي مردم داشته باشد. تندروهاي سياسي همواره نشان دادهاند براي باقي ماندن در عرصه سياسي، حاضرند منافع ملي و سرمايههاي مهم كشور را به بازي بگيرند. اين گروه آرزوهاي دور و دراز و عوام پسندانهاي را براي خود انتخاب كرده است. با اين وجود هنگامي كه مردم متوجه ميشوند كه ميتوان از راههاي علمي و منطقي به اين آرمانها دست پيدا كرد تمامي برنامههاي تندروها نقش برآب ميشود و مباني آنها دچار تزلزل ميشود. خروجي اتاق فكر اين گروه در مقاطع مختلف و در نقاط گوناگون خود را نشان داده است. به عنوان مثال فعاليت لباس شخصيها در برخي ميتينگهاي سياسي و دانشگاهها همگي با برنامهريزي قبلي صورت ميگيرد و به صورت خودجوش نيست. بنده يك سوال اساسي از اين گروه كه به برخي محدوديتها در توافق هستهاي انتقاد ميكنند، دارم؛ اين عده در زماني كه شش قطعنامه عليه ايران توسط شوراي امنيت سازمان ملل صادر شد و محدوديتهاي بيشماري را در بخشهاي نظامي، هستهاي، موشكي، اقتصادي، مالي، نفتي و... ايجاد كردكجا بودند و چرا هيچ كدام از آن قطعنامهها را بررسي نكردند و نسبت به پيامدهاي آن حساسيت نشان ندادند و دولت قبل را به چالش نكشيدند. مگر تحريمهايي كه عليه ايران تصويب شد كشور را در تنگناهاي زيادي قرار نداد. مساله مهم پس از توافق هستهاي، چگونگي تفسير و ترجمه اين توافق براي افكار عمومي است. اصل واساس اين توافق به شكلي نيست كه تحت الشعاع عملكرد تندروها قرار بگيرد. نكته مهم ديگر اينكه نقش روشنفكران در اين زمينه داراي اهميت است. بهطور مسلم روشنفكران و نخبگان جامعه با مشاهده دستاوردهاي اين توافق به مثبت وكارآمد بودن آن پي برده و به همين دليل تلاش ميكنند پيامدهاي مثبت اين توافق را براي افكار عمومي تشريح و تبيين نمايند. در نتيجه در دراز مدت وضعيت به سود توافق خواهد بود و مردم با آثار و پيامدهاي آن به شكل ملموستري آشنا خواهند شد. با اين وجود معتقدم تيم رسانهاي دولت و رسانههاي همراه، ميتوانند تفسير و ترجمه دستاوردهاي اين توافق، نظرات دقيق و منصفانه خود را بيش از پيش تبيين نمايند.
آينده رابطه ايران و آمريكا را با توجه به موفقيت مذاكرات هسته اي و گفتوگوي بيواسطه و مستمر دكتر ظريف و جان كري در طول مذاكرات چگونه ارزيابي ميكنيد؟ اخبار متفاوتي درباره احتمال ديدار آقاي روحاني و باراك اوباما رئيسجمهور ايالات متحده آمريكا در رسانهها منتشر شده است. اين مساله به چه ميزان صحت دارد؟
توافق هستهاي فرصتهاي بزرگي را در آينده براي ايران ايجاد خواهد كرد. سياستهاي ايران در عرصه روابط بينالملل بهطور قطعي پس از توافق هستهاي تغييرات معناداري پيدا خواهد كرد. بدون شك ايران به عنوان يك قدرت بزرگ منطقهاي در مناسبات قدرت جهاني نقش مهمي ايفا خواهد كرد. به همين منظور ايالات متحده آمريكا و همچنين كشورهاي اروپايي تلاش خواهند كرد بيش از گذشته مواضع خود را به مواضع ايران در عرصه جهاني نزديكتر كنند. نكته مهم ديگر در اين زمينه بالا رفتن نفوذ ايران در منطقه خاورميانه پس از توافق هستهاي است. در شرايط كنوني هيچ كدام از مناسبات مهم منطقهاي بدون حضور ايران به نتيجه نميرسد و كشورهاي منطقه به خوبي به اين نكته آگاهي دارند. حتي كشورهايي چون عربستان كه مواضعي متفاوت با مواضع ايران در مناسبات منطقهاي اتخاذ ميكند در شرايط كنوني به اقتدار روزافزون ايران پي برده است. سفر دكتر ظريف به كشورهاي منطقه پس از توافق هستهاي نيز به دليل اهميت نقش ايران در مناسبات منطقهاي صورت گرفت. دكتر ظريف به خوبي به اين نكته آگاهي دارد كه اگر ديدگاههاي كشورهاي منطقه به هم نزديكتر باشد ما شاهد منطقهاي آرامتر و مطمئنتر خواهيم بود و بسياري از كشمكشها و درگيريها فروكش خواهد كرد. درباره ديدار آقاي روحاني و باراك اوباما در سازمان ملل هم بايد عنوان كنم احتمال چنين ديداري را در نيويورك بعيد و دور از ذهن ميدانم.
چرا آقاي احمدينژاد از آقاي جهانگيري شكايت كردند؟آيا اين شكايت را در راستاي مقابله با پيشبرد سياستهاي دولت آقاي روحاني تلقي ميكنيد؟
آقاي احمدينژاد از «بگم بگم» به «نگو نگو» رسيده است و گويا فراموش كرده است كه 8 سال، بيوقفه و بهت آور، همه دولتهاي گذشته را تخطئه ميكرد. اين در حالي است كه طي سه سال در دولت قبل، 79 هزار عدد سكه به مبلغ 46 ميليارد تومان توزيع كردهاند يا يكی از دوستان هنري و سينمايي دولت قبل كمكهاي مالي فراواني دريافت كردهاند و معلوم نيست چگونه و كجا هزينه شده است. بيانضباطي و ريخت و پاشهاي آن دوره گسترده بود، از مواردي كه اشاره شد تا موضوع دكل خريداريشده به مبلغ حدود 80ميليون دلار كه اساسا وارد ايران نشده است يا مساله بابك زنجاني كه حدود 6/2 ميليارد دلار بدهکار است و سوال اينكه چرا با وجود همه اینها، پرونده ايشان که به جريان افتاد. فرار به جلو ميكنند اما اكنون ميخواهند قوه قضائيه به شكايت احمدينژاد رسيدگي كند. اين يك بام و دو هوا غيرقابل تفسير است.
منبع: روزنامه آرمان
گزارش خطا
آخرین اخبار