چرا جامعه هنوز بحران آب را باور ندارد؟

کد خبر: ۷۴۲۷۳
تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۳
نکته کلیدی در مدیریت بحران آب در ایران، تجدیدنظر در نحوه مصرف آب در بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی در حال حاضر 90 درصد منابع آبی کشور را مصرف می‌کند؛ در حالی که شاخص جهانی در این زمینه 70 درصد است.

جهان در جنگ بر سر «آب» است. برخی کارشناسان معتقدند که «آّب» نفت قرن آینده است. امروز بحران آب به یکی از چالش‌های اصلی فراروی ایران در مسیر تبدیل شدن به یک کشور توسعه‌یافته تبدیل شده و این موضوعی است که تنها از طریق رویکردهای کارشناسانه و عاری از نگاه‌های سیاسی قابل حل است. مشکل کمبود آب کشور به قدی جدی است که برخی کارشناسان می‌گویند اگر راه‌حل مناسبی در طی چند سال آینده پیدا نشود، ممکن است تعداد زیادی از جمعیت کشور مجبور به مهاجرت حتی به خارج از کشور شوند.

تحلیل‌های اخیر نشان می‌دهد که 7 استان از 32 استان کشور با کمبود آب مواجه هستند؛ در حالی که 13 استان با وضعیت خطیر آبی روبه‌رو هستند. براساس این تحلیل‌ها، هیچ‌کدام از استان‌ها، حتی استان‌های شمالی دارای حوزه‌های آبی کافی نیستند. در نتیجه مدیریت آب به اولویت اصلی دولت تبدیل شده است.

دولت یازدهم علاوه بر تعیین کارگروهی ویژه برای دریاچه ارومیه، تلاش‌هایی را برای عرضه آب نمک‌زدایی شده دریا در شهرهای ساحلی دریای خزر و مراکز جمعیتی جنوب کشور آغاز کرده است. هدف از این اقدامات، استاده حداکثری از آب هدررفت در بخش کشاورزی است تا آب سالم بتواند برای استفاده‌های شهری و صنعتی مصرف شود.

نکته کلیدی در مدیریت بحران آب در ایران، تجدیدنظر در نحوه مصرف آب در بخش کشاورزی است. بخش کشاورزی در حال حاضر 90 درصد منابع آبی کشور را مصرف می‌کند؛ در حالی که شاخص جهانی در این زمینه 70 درصد است.

بخش کشاورزی از دو جهت برای ایران دارای اهمیت است؛ فرصت‌های شغلی (که حدود 20 درصد نیروی کار کشور را به خود اختصاص می‌دهد؛ در حالی که تنها 9 درصد تولید ناخالص داخلی کشور را برعهده دارد) و امنیت غذایی (که هدف اصلی آن خودکفایی است).

کارشناسان معتقدند تغییر در استراتژی کشاورزی ممکن است لزوما منجر به کاهش میزان اشتغال در این بخش نشود. کشت محصولاتی که نیاز کمتری به آبیاری دارند، در عین کاهش مصرف آب، موجب حفظ فرصت‌های شغلی می‌شود. با این حال کاهش مصرف آب تقریبا موجب کاهش تولید محصولات اساسی نظیر گندم و جو خواهد شد.

بحران آب در ایران هنوز برای بسیاری از اقشار جامعه به یک باور تبدیل نشده است؛ چراکه به باور انبوهی از مردم، این سرزمین همیشه با مشکل کم‌آبی دست و پنجه نرم کرده و حالا هم وضع بحرانی نیست.

بسیاری از تولیدات کشاورزی در ایران با شرایط کنونی و میزان بهره‌ورزی موجود اقتصادی نیست. به عنوان مثال، در شرایطی که برای تولید هر تن کیوی 5 دلار درآمد به ازای مصرف هر مترمکعب آب به دست می‌آید، برای بسیاری از محصولات کشاورزی این درآمد کمتر از یک دلار است که اصلا اقتصادی به نظر نمی‌رسد. در این شرایط توسعه کشت برنج در مناطق جنوبی که مصرف آب بالایی دارد، به هیچ‌وجه اقتصادی نیست. بنابراین با توجه به مزیت بهره‌وری آب، تولید برنج با مصرف کمتر از 10 هزار مترمکعب در هر هکتار مانند استان‌های شمالی صرفه اقتصادی دارد و در بقیه مناطق با باید کشت برنج متوقف شود یا این‌که به مساله بهره‌وری آب توجه شود.

یکی از راهکارهای برطرف کردن مشکل آب در یک منطقه، انتقال آب از یک حوضه آبی به حوضه آبی دیگر است. البته به دلیل تاثیرات اقلیمی غیرقابل اجتنابی که این انتقال در هر دو حوضه مبدا و مقصد می‌گذارد، انتخاب این راه‌حل امروزه با اما و اگرهای زیادی روبه‌رو است. اگر کمبود آب را بتوان با مدیریت تقاضا و با هزینه‌های معقول حل کرد، به انتقال آب بین حوضه‌ای نیازی نخواهد بود.

برای انتقال آب از حوضه‌ای به حوضه دیگر باید مقررات و اصول سخت‌گیرانه‌ای گذاشته شود که باید رعایت شود و ترجیح این است که غیر از نیاز آب به شرب، این انتقال انجام نشود. باید توجه داشت که طرح‌های انتقال آب بین حوضه‌ای مستقیما شرایط اقلیمی حوضه مبدا و مقصد را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، می‌تواند بهبود و یا تنزل شرایط اجتماعی - اقتصادی و زیست‌محیطی در هر یک از دو حوضه را به دنبال داشته باشد.

یکی از مسایلی که باید در حوضه مقصد به آن توجه شود، این است که آب منتقل شده فقط برای برای برآورده کردن تقاضای فعلی مصرف باشد و هرگز برای تامین نیازهای توسعه زمین و توسعه کشاورزی استفاده نخواهد شد. در مسیر اصلاح الگوی مصرف در بخش آب، یک سند بالادستی وجود دارد به نام سیاست‌های کلی اصلاح الگوی مصرف ابلاغی مقام معظم رهبری که باید مورد توجه قرار گیرد.

در این راه، استقرار نظام بهره‌برداری مناسب از آب با استفاده از روش‌های نوین کشاورزی، تجهیز منابع مالی مورد نیاز، حفظ تعادل در برداشت از سفره‌های زیرزمینی و توجه به ارزش اقتصادی آب و استفاده حداکثری از آب‌های مرزی، ترویج فرهنگ مصرف درست از جمله مواردی است که در بلندمدت می‌توان به کمک آنها این معضل بزرگ را حل کرد.
پربیننده ترین ها