3 راهکار برای برطرف کردن ضعف شخصیتی

کد خبر: ۷۳۹۲
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۱:۵۶
در اجتماع مثل محل کار، با همسر، در جمع خانواده و حتی در مکانی که کسی نیست، شما فکر می‌کنید آن شخصی نیستید که از خودتان بروز می‌دهید. گاهی حتی فکر می‌کنید آدم متقلبی هستید. گاهی فکر می‌کنید باید درک بیشتری می‌داشتید.

حس می‌کنید از خصلت خوبی برخوردار هستید که در عمل آن را ندارید و ادایش را در می‌آورید. گاهی حتی به خودتان هم دروغ می‌گویید. همه اینها برایتان ناخوشایند است و به اصالت خود شک می‌کنید.

این هم ۳ دلیلی که به شما کمک می‌کند هر آنچه که هستید را به‌عنوان بخشی از خود واقعی‌تان بپذیرید:

۱– هویت و شخصیت افراد قابل اندازه‌گیری نیست
بیشتر آدم‌ها شخصیت درونی و بیرونی خودشان را زیر سوال می‌برند. به سنجش‌ها و تست‌های مختلف سرک می‌کشند. روانشناس‌ها هم مقدار زیادی راه و وسیله دارند که تلاش می‌کنند موقعیت روحی و روانی شما و حتی هوش شما را بسنجند. افراد اجتماع نیز مدام درحال مقایسه یا طبقه‌بندی دیگران هستند.

اما هویت، شخصیت و حتی انواع شخصیت‌هایی که برای خودتان دارید از طریق این داوری‌ها قابل شناسایی نیستند. هویت انسان‌ها پیش از آن‌که عدد و قیاس باشد و در حساب و کتاب تعیین‌شده بگنجد یک پدیده پیچیده وجودی و راه‌های درک و شناخت خویشتن است. هویت انسان درحقیقت، بکارگیری صورتک‌های مختلف در زمان‌ها و موقعیت‌های مختلف است.

۲- خصلت‌های مختلف داشتن، بخشی از وجود اصلی شما است
تصور کنید در یک جمع حضور دارید و مشغول بحث درباره یک مسأله هستند که شما هم با آن موافق هستید ولی ناخودآگاه به دلایل مختلف نظیر جلب توجه کردن یا نشان دادن قدرت منطق، حس می‌کنید که برخلاف عقیده خود نظر دهید یا حتی در برابر نظرات ناهنجار دیگران سکوت اختیار کنید.

 شاید این نوع رفتارتان را نامطبوع بیابید. اما فراموش نکنید که همه این واکنش‌ها بخشی از هویت شما است که خواهان ابراز وجود یا پز دادن است. بخشی از شخصیت شما است که می‌خواهد تصویر خوبی از شما ارایه دهد. نیتی که بدون استثنا برخاسته از وجود شما است هرچند با هویت اصلی که از خودتان سراغ دارید، تفاوت دارد.

۳– شرم مخرب است
احساس بدی که نسبت به خود واقعی‌تان دارید به شما این لقب را می‌بخشد که آدم کلک و مزوری هستید. با این لحن نکوهش‌کننده و شرمگین نسبت به خودتان، بر مصنوعی بودن خصلت‌تان اضافه می‌کنید و بعید نیست که از هویت اصلی‌تان ناراضی شوید.

تلاش برای پذیرفتن و سهیم ساختن انواع خصلت‌هایتان حتی آنها که خودتان قبولش ندارید باعث احساس مطبوعی می‌شود که از هویت عمومی‌تان راضی خواهید بود.

ضعیف کردن قدرت تخریب شرم، کمک می‌کند که خودتان را همان‌طوری که هستید بپذیرید. آشتی شما با ضعف‌های خصلتی‌تان برای شما یک هویت دلبازتر و همه‌جانبه‌تر درست خواهد کرد.

ندانستن این حقیقت که چه موجود پیچیده و چندلایه‌ای هستید نیز بخشی از هویت شما است. این فقط شما نیستید که چند صورتک و ماسک مختلف را در زندگی به صورت ناگزیر یا ناخودآگاه به کار می‌برید. تکه‌های پراکنده از وجودتان در بدن فیزیکی شما گردهم می‌آیند تا تشکیل‌دهنده شخصیت پیچیده‌تان باشد.

 این تلاش طبیعی درحقیقت بخشی از دفاع عاطفی بدن شما برای بقای هویت �لی شما است.

منبع: شهروند

غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ريا بيچاره كرده مارو
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۰
0
0
اين كه همان تزوير و ريا است. واقعاً چه راه كارهايي!!!؟؟؟؟ داري ميگي اشكال نداره اگه در شرايط مختلف رفتارت جوري باشه كه سود خودتو دريابي. اين عين ريا است كه صد البته جامعه را گرفته و الان هم نگارنده داره توجيه‌ش ميكنه.
مانی
|
Germany
|
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۲۰
0
1
"در اجتماع ... شما فکر می‌کنید آن شخصی نیستید که از خودتان بروز می‌دهید"

حالا به مهمترین اصول اعتقادی تان، تقیه، رنگ و لعاب "علمی" روانشناسانه هم دادید!
نیروی محرکه رفتار انسانها در جامعه ای که بر اساس منافع گوناگون گروه های اجتماعی بنا شده، تعلقش به این گروه هاست. این "راه کار" های فرادستانه نمی تواند این واقعیت را لاپوشانی کند!
اینکه یکی هم شریک دزد و هم رفیق قافله است و یا دیروز با آن است و امروز جلوتر از همه "آی دزد آی دزد" فریاد میزند، تنها و تنها برای منافع طبقاتی اش است. بقول معروف همه این درگیریها (از جمله همین پروژه اخیر که با سرعت در حال پیشرویست!) بر سر "لحاف ملاست"!
در جوامعی که آزادی های نسبی فردی و اجتماعی و برابری حقوقی برای "همه" مهیاست، تعداد افراد و گروهها با هویت کاذب کمتر است. بر عکس در جوامع دیکتاتوری همرنگ جماعت شدن امریست "طبیعی" و فراگیر! نبود آزادی و سانسور دو سنگ آسیابی است که شخصیت انسانها را نابود کرده آنها را به متملقان و چاپلوسان دائمی تبدیل می کند. دیگر سنگی بر روی سنگی نخواهد ماند و جامعه به سرعت در سراشیبی قرار خواهد گرفت. پر واضح است که این روند تنها به هویت افراد در جامعه صدمه نمی زند بلکه بخش های دیگر جامعه از جمله اقتصاد آنرا نیز نابود می کند. فساد مزمن ساختاری نتیجه بلامنازع آن خواهد بود! دیگر "آب" پیامهای نوروزی جز سرابی بر این آتش هردم فزاینده عمل نمی کند. در چنین وضعیتی فرادستان چنین جامعه ای برای جلوگیری از فروپاشی (عملاً برای تأخیر انداختن زمان آن) تلاش میکنند هر چهار سال ( و یا هر هشت سال!) جامعه را از حالت "خماری" در می آورند و با سراب "امید" چند لحظه ای آنها را "نعشه" میکنند!
اگر در طول تاریخ، بشریت به چنین "راه کار" هایی عمل میکرد، امروز در دورانهای اولیه سپری شده بسر میبرد!! اگر آنهاییکه خلاف جریان شنا کردند و در راه تغییر وضعیت موجود سرشان بر دار رفت، آن ساختار های سابق نیز چندی بعد چنین شدند!
وحید
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۱:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۱۰
0
1
مطالب گنگ و پیچ در پیچ بود و چیزه خوبی برای من عادی نداشت ... نویسنده بهتر بود با بیان بهتر موضوع را بیان می کرد
پربیننده ترین ها