سفر فابیوس و میهماننوازی ایرانی
سید محمدصادق خرازی؛سفیر پیشین ایران در فرانسه در یادداشتی در شرق نوشت:
لوران فابیوس، وزیر خارجه دولت سوسیالیست فرانسه، امروز در تهران میهمان همتای ایرانی خود محمدجواد ظریف است. جمهوری فرانسه به لحاظ تاریخی، تمدنی و فرهنگی پیشینهای مثبت در فرایند معادلات سیاست خارجی و داخلی ایران داشته است. هرگاه دو دولت ایران و فرانسه از عهد دولتهای پیشین قرن نوزدهم تاکنون توانستهاند به توسعه مناسبات خود بپردازند، عنصری خارجی در توقف یا در ایجاد انحراف در مناسبات استراتژیک بین این دو کشور نقش بازی کرده است؛ دولت بریتانیای کبیر، یا دول روسیه تزاری تا اتحاد جماهیر شوروی، نقشی بازدارنده در توسعه مناسبات دو دولت تهران-پاریس ایفا میکردند و اسناد تاریخی حکایت از این دارد که چگونه به لطائفالحیلی در روند توسعه مناسبات دو کشور سنگاندازی، توطئه یا خیانتهای آشکار و نهان میکردند. انقلاب اسلامی و میزبانی دولت فرانسه از امامخمینی(ره) نقطهعطف دیگری شد تا دوباره دو کشور مهم تاریخی- تمدنی به لحاظ سیاسی، تاریخی، اقتصادی و فرهنگی با هم پیوندی استراتژیک برقرار کنند.
برخی اتفاقات ناخوشایند در روابط تهران-پاریس، حمایت دولت فرانسه از صدام حسین در جنگ تحمیلی و تعارض استراتژیک دولتهای «ژیسکاردستن» و «میتران» باعث شد تا پایان جنگ، دو کشور شرایطی از قطع مناسبات و تعطیلی سفارتخانهها گرفته تا بازگشت دیپلماتها و احیای مجدد مناسبات را تجربه کنند. پس از پایان جنگ تحمیلی که انتظار میرفت مناسبات کشور وضعیت دیگری را تبیین کند، متأسفانه برخی اتفاقات بار دیگر مناسبات دو کشور را از خود متأثر کرد؛ در دوره دولت ژاک شیراک، ایران و فرانسه به هم نزدیکتر شدند و در توسعه مناسبات اقتصادی- تجاری و همکاری منطقهای پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشتند؛ اما با تغییرات سیاسی در تهران و متعاقب آن در پاریس، دو کشور نهفقط از هم دور شدند، بلکه فرانسه که روزگاری مبتکر گفتوگوی سه کشور اروپایی بود بهدلیل برخی موانع از ایران فاصله گرفت! در مجموع هرگاه ایران و فرانسه میخواستند مناسبات خود را به سمت توسعهیافتگی یا همکاری استراتژیک سوق دهند، انگلیس، اسرائیل یا آمریکا مانعی جدی در توسعه این مناسبات بودند. اکنون با تاریخ نمیتوانیم زندگی کنیم. واقعبینی حکم میکند خارج از احساسات ایرانی و فرانسوی، واقعبینانه به ظرفیتهای موجود دو کشور و نقد آن در مناسبات همهجانبه بپردازیم. سؤال مهم پیشروی ما این است که فرانسویها ایران را در سبد و در طبقهبندی کشورهای عرب خاورمیانه قرار دادهاند و با نظر به تجربهای که من (نگارنده) در دورهای از زندگی خود داشته، عرض میکنم این طبقهبندی خوشایند ما ایرانیها نیست؛ گرچه ما در بخشی از خاورمیانه قرار داریم، ولی ایران مهمترین قدرت غرب آسیا و مهمترین کشور خلیجفارس و مهمترین بازیگر منطقهای است. وقتی ایران را در سبد کشورهای عربی ببینند، بیتردید ایران را از اولویت مناسبات خود دور کردهاند.
ایران اکنون نماد قدرت و امنیت در منطقه است. فرانسویها در تهران میهمان ما ایرانیها هستند و از نظر فرهنگی و سنت میزبانی، شایسته نیست از تلخیها و سختیهای گذشته صحبت کنیم، بلکه مهم این است به آینده و ظرفیتهای منطقه و جهانی و همزیستی و توسعه مناسبات سیاسی، بینالمللی و منطقهای و توسعه مناسبات دوجانبه اقتصادی، تکنولوژیکی، صنعتی- بازرگانی و فرهنگی- آموزشی بپردازیم. خاطرات شیرین ما بیش از خاطرات تلخ ماست. میتوانیم با بسترهای مناسب امنیتی در خاورمیانه و منطقه به الگوی مشترک فرانکو- ایرانی برسیم. میتوانیم معضلات امنیتی منطقه را با همکاری تهران-پاریس تبدیل به فرصت کنیم. بحران تروریسم، بحران تلخی است که امنیت آحاد بشر را تهدید میکند؛ تروریسم دیگر نژاد، دین و فرهنگ نمیشناسد. تروریسم خطر و مظهر بدبختیهای جامعه جهانی امروز است. چرا باید اینگونه تلقی شود که برخی دولتهای اروپایی چشمان خود را بر تروریسم بینالمللی بستهاند. آنچه بوکوحرام، داعش، جبهه النصره، طالبان، القاعده و منافقینی انجام میدهند، همه تهدید علیه بشریت است. از بغداد و شامات، کابل، عدن تا بابالمندب همه زیر یوغ خودسریهای تروریسم حمایتشده از سوی برخی دولتهاست. آیا دولت محترم فرانسه میداند برخی از جنگافزارهای ارائهشده به عرلبستان سعودی و امارات، سر از دستان تروریستهای داعش و جبهه النصره درآورده است؟ اگر دولت متمدن و تمدنساز فرانسه بخواهد نام نیکی از خود در اذهان ملتهب کودکان، زنان، پیرمردان و پیرزنان این منطقه برجا گذارد، باید تصمیم قاطعی در قبال تروریسم جهانی، که تهدید اول امنیتی خود فرانسویهاست، بگیرد.
گزارش خطا
آخرین اخبار