پراجکت سیندیکیت: توافقی که ده سال دیرتر به دست آمد
گرت ایوانز، وزیر خارجه سابق استرالیا مینویسد: در سال 2006، گروه بینالمللی بحران پیشنهاد غنیسازی محدود و با تاخیر را داده بود که تمام مولفههای کلیدی توافق وین را در برداشت.
تنها نکته قابل تاسف در توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 این است که چرا این توافق که ماه جاری در وین به دست آمد، یک دهه پیش به دست نیامد. در این سال ها در نبود عقلانیت دیپلماتیک، تنش هایی در خاورمیانه به وجود آمد که فرصت همکاری های امنیتی را از بین برد.
ایران از سال 2003 تا 2006 برای همگان مشخص کرده بود که با تمام بندهای کلیدی توافق اخیر موافق بوده است، مواردی که شامل بسته شدن مسیر اورانیوم و پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب و مکانیسم های نظارتی در رابطه با زمان گریز احتمالی می شد. در مقابل هم لغو تحریم ها و به رسمیت شناختن حق غنی سازی اورانیوم تامین می شد.
ایران در گفت وگوهایی که با اتحادیه اروپا در سال 2003 تا 2004 داشت، به طور داوطلبانه برنامه محدود غنی سازی اش را متوقف کرد. ایران همچنین تمایلش برای اجرای پروتکل الحاقی که در آن بازرسی های گسترده تری توسط بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت می گیرد را اعلام کرده بود.
این تعهدات در سال 2005 پایان یافت و با اصرار اتحادیه اروپا و حمایت ایالات متحده حق غنی سازی اورانیوم ایران که در پیمان ان پی تی به آن اذعان شده است، نادیده گرفته شد. در این پیمان به وضوح به این نکته اشاره شده است که تمام اعضای ان پی تی می توانند چرخه کامل سوخت هسته ای را برای مقاصد صلح آمیز در اختیار داشته باشند.
اگر در آن زمان، غرب به جای نابودی مولفه های حساس این برنامه، آماده مهار موثر برنامه هسته ای ایران شده بود، توافق در آن زمان ممکن بود. در سال 2006، گروه بین المللی بحران پیشنهاد غنی سازی محدود و با تاخیر را داده بود که تمام مولفه های کلیدی توافق وین را دربرداشت.
من با گفتگوهای سازنده ای که با مقامات ارشد ایرانی در تهران، نیویورک و جاهای دیگر داشتم، اطمینان داشتم که این پیشنهاد می تواند بن بست به وجود آمده را از بین ببرد. آن پیشنهاد تمام مولفه های یک توافق موثر را در اختیار داشت. اما در وضعیتی که ایالات متحده با ایران در هیچ سطحی مذاکره نمی کرد و اتحادیه اروپا مذاکره می کرد اما گوش نمی داد، این تلاش ها به هیچ جایی نرسید.
ایرانی ها به وضوح سرنگونی دولت مصدق در سال 1953 توسط سیا و سازمان اطلاعاتی بریتانیا را به یاد دارند. آنها حمایت غرب از شاه منفور و حمایت از عراق وحشی در جریان جنگ با ایران در دهه 1980، حتی پس از استفاده صدام حسین از تسلیحات شیمایی را دیده اند. آنها به یاد دارند که جورج دبلیو بوش با وجود همکاری با ایالات متحده در افغانستان، کشورشان را جزء محور شرارت نامید. ایرانی ها هیچ وقت جایگاه درجه 2 در ان پی تی را نمی پذیرند، تا زمانی که دولت باراک اوباما به این نکته اذعان کرد و مذاکرات محرمانه با ایران را در سال 2011 آغاز کرد و این پیشرفت ممکن شد.
این قابل درک نیست که عده ای خواهان باور نکردن صداقت ایران هستند. چرا که سبک مذاکره ایرانی ها -چه میانه رو و چه تندرو- یکسان و صریح است. بنابر دلایل خصوصی آنها در مواقعی همانند رعد و برق هستند و این مسئله موجب می شود تا به سختی بتوان قصد واقعی آنها را مورد ارزیابی قرار داد. اما توافق وین شایسته حمایت گسترده است.
در حقیقت دلایل زیادی وجود دارد تا متوجه شویم این توافق نه تنها منعکس کننده منافع واقعی ایران است، بلکه منافع جامعه بین المللی را هم تامین می کند. این توافق رژیم جهانی منع گسترس تسلیحات که نشانه های سقوط آن مشاهده می شود را دست نخورده می گذارد و امید جدیدی برای همکاری امنیتی گسترده منطقه ای را به وجود می آورد. دیپلماسی هوشمندانه در هر زمانی یک نیروی بی رحم است.
منبع: دیپلماسی ایرانی
گزارش خطا
آخرین اخبار