قمار خطرناك مخالفان توافق هسته ای
بیایید تصور کنیم که مخالفان توافق هستهای با ایران به خواسته خود برسند: «کنگره آمریکا توافق را لغو کند»، نتیجه چنین کاری به احتمال زیاد چه خواهد بود؟ در عرض یک سال ایران بیش از ٢٥ هزار سانتریفیوژ خواهد داشت. ضربالاجل تمام میشود و ضمانت اجرائی توافق از بین خواهد رفت. آیا این بهنفع سیاست خارجی آمریکاست؟ یا اسرائیل؟ یا عربستانسعودی؟این یک سناریو غیرمحتمل نیست؛ و درواقع پیش از این نیز اتفاق افتاده است.
در سال ٢٠٠٥ پس از دو سال مذاکره، قدرتهای اروپایی توافق هستهای با ایران را نپذیرفتند، حسن روحانی، رئیسجمهوري کنونی، در آن زمان مسئول تیم مذاکرهکننده ایران بود. پس از شکست مذاکرات، تهران تعداد سانتریفیوژهای خود را افزایش داد و آنها را از کمتر از ٢٠٠ سانتریفیوژ به بیش از ٢٠ هزار عدد رساند. همچنین بیش از ١٦ هزار پوند گاز اورانیوم غنیشده ساخت و سرعت کار در رآکتور آب سنگین اراک را بیشتر کرد. بدون شک ایران حتی با وجود تحریمها، ظرفیت ساخت سانتریفیوژ را دارد. از نوامبر ٢٠١٢ تا نوامبر ٢٠١٣ زمانی که تمامی تحریمهای بینالمللی در ایران پابرجا بود، ششهزار سانتریفیوژ جدید نصب شد. برنامه هستهای ایران در طول سالها با دانش و فناوری بومی رشد کرد.این ایده که اگر واشنگتن توافق با ایران را رد کند، چین، روسیه و اتحادیه اروپا نیز پس از مذاکراتی که برای آن زحمت کشیدند مجددا به برقراری تحریمها علیه ایران برگردند، بعید و دور از ذهن است. چین برای خرید نفت ایران مصمم است. روسیه پیش از این برای فروش فناوري و ماشینآلات انرژی هستهای با ایران مذاکره کرده است و وزیر امور خارجه فرانسه هفته آینده به تهران میرود و احتمالا همان کاری را انجام میدهد که دیپلماتهای این کشور همیشه انجام میدادند؛ حمایت و توسعه منافع شرکتهای بزرگ فرانسوی.بهیادآوردن این موضوع مهم است؛ هنگامی که دولت اوباما آخرین دور تحریمهای سازمانملل علیه ایران را ارائه داد، بسیاری از جمهوریخواهان تلاش کردند تا آن را رد کنند.
مهمترین دلیلی که تحریمها بیشتر از آنچه منتقدان انتظار داشتند، مؤثر بود، این است که این تحریمها جامع بود. تحریمهایی که سوراخ باشد
- مخصوصا هنگامی محل نشت، کشورهای بزرگی مانند چین، روسیه و هند باشند- بیارزش است و حتی ممکن است تأثیر معکوس داشته باشد. تحریمهای سوراخ، فشاری بر ایران تحمیل نمیکند و درواقع بهنفع تندروهایی است که در داخل و خارج ایران کنترل اقتصاد را در دست دارند.شکافی عمیق میان ایالاتمتحده و جهان در مورد ماهیت تحریمهای ایران وجود دارد. برای بسیاری از مردم در ایالاتمتحده، تحریمها یک مکانیسم برای مجازات دولتی بد است. اما برای بسیاری از کشورهای دیگر که درگیر این مسئله هستند، تحریم به طور خاص وضع شده بود تا ایران را به میز مذاکره بکشاند. این کشورها اجازه نمیدهند که تحریمها به مکانیسمی دائمی برای خفهکردن ایران تبدیل شود. همه آنها تا سال ٢٠١٢ روابط و معاملاتی آزادانه با ایران داشتند و اکنون قصد ازسرگرفتن و گسترش روابط خود را دارند.هرکسی که با ایرانیها برخورد داشته باشد میداند که ایرانیان مردمی مغرور و میهنپرست هستند.
جمهوری اسلامی در سهدهه گذشته تحریمهای ایالاتمتحده، هشت سال جنگ علیه عراق که در آن صدام حسین از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد و دیگر فشارهای بینالمللی را تحمل کرده است. اگر کشور کوچکی مانند کوبا و کرهشمالی پس از دههاسال تحریم در حال فروپاشی نیستند تصور اینکه ایران به چنین سرنوشتی دچار شود، بسیار سخت است.همانطور نیز شواهدی برای این باور که ایران بهزودی سقوط خواهد کرد وجود ندارد. مهمتر اینکه یک دولت دموکراتیکتر نیز در ایران همچنان از داشتن برنامه هستهای حمایت خواهد کرد. درواقع موسوی در سال ٢٠٠٩ در مقابل محمود احمدینژاد استدلال کرد که دولت او امتیازات زیادی به غرب در مورد حقوق هستهای داده است.منتقدان اوباما میگویند او قمار بزرگی در توافق با ایران کرده است. درواقع دولت اوباما برآورد کرده که ایران از طریق فشارهای بینالمللی، بازرسیهای سرزده، مکانیسمهای بررسی و داشتن چشمانداز تحریم مجدد، بیشتر از اعمال تحریم، وادار به تغییر رفتار میشود. مخالفان توافق از طریق افزایش تحریمها بهدنبال یک سناریوی فانتزی هستند... . استنادکردن به این سناریو قمار واقعی است، یک شرطبندی خطرناک که دلایل کمی برای حمایت از آن وجود دارد.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار