واژه های گره گشا در قطعنامه شورای امنیت
روزنامه همشهری روز چهارشنبه در یادداشتی نوشت: یک روز پس از تصویب قطعنامه شورای امنیت یکی از بندهای این قطعنامه که اشاره به محدودیت استفاده ایران از موشک های بالستیک داشت مورد مناقشه قرار گرفت.
این یادداشت به قلم محسن عبداللهی در ادامه می افزاید: پاسخی که مذاکره کنندگان کشورمان به این مناقشه دادند این بود که نقض قطعنامه را نقض برجام نمی دانیم. در واقع می توان استدلال کرد موضوع ادامه برنامه موشکی ایران و همچنین موضوع نقض بند مربوط به منع برنامه موشکی ایران توسط قطعنامه شورای امنیت امکان پذیر است. برای تبیین این موضوع به 2نکته مهم اشاره می کنیم.
نکته اول: الزام قطعنامه های شورای امنیت از منشور ملل متحد ناشی می شود. دولت های عضو منشور ملل متحد به موجب بند 25منشور، قبول کرده اند که تصمیمات شورای امنیت که در قالب قطعنامه های این شورا صادر می شود را بپذیرند و اجرا کنند. از سوی دیگر تصمیمات شورای امنیت از یک جنس و ماهیت نیستند.
در واقع تصمیمات شورای امنیت برخی جنبه توصیه ای دارند، برخی جنبه فرمانی و دستوری و طبیعتا ماهیت الزام آور دارند.
بنابر این برای تمییز این نوع تصمیمات، ناگریز باید به متن قطعنامه رجوع شود. در واقع واژه های به کار برده شده، تفسیر آنها و به ویژه رجوع به رویه شورای امنیت بسیار گره گشا خواهد بود. دیوان بین المللی دادگستری در سال1970 در قضیه مشورتی مربوط به آفریقای جنوب غربی یا نامیبیا در مواجهه با موضوع قدرت الزامی قطعنامه های شورای امنیت، تأکید می کند که برای سنجش الزام آور بودن قطعنامه های شورای امنیت باید به محتوا و الفاظ به کار برده شده در متن قطعنامه و رویه شورای امنیت مراجعه شود.
درواقع منظور این است که شورای امنیت در موارد مختلف از الفاظ مختلفی استفاده می کند و این واژه هاست که معنای حقیقی و بار حقوقی به متن قطعنامه می دهند. شورای امنیت در مواردی از واژه shall یا همان «باید» استفاده می کند. در مواردی از واژه Should یا «بایست» استفاده می کند و در مواردی از واژه Call upon یا «فراخواندن» استفاده می کند. هریک از این افعال درجه و میزان الزام متفاوتی را به کشو رهای موضوع قطعنامه تحمیل می کند.
بالاترین میزان الزام هم مربوط است به کلمه shall و این موضوع در رویه شورای امنیت مستقر است. به طور مثال اگر به قطعنامه1929 علیه ایران در سال2010 مراجعه شود بارها توسط شورا این کلمه مورد استفاده قرار گرفته است.
پایین ترین میزان الزام در قطعنامه شورای امنیت نیز زمانی است که شورا از واژه Request یاCall upon استفاده می کند. البته این به معنای کاملا توصیه ای بودن قطعنامه اخیر نیست اما رویه شورا و تاریخ 70ساله شورای امنیت این موضوع را به اثبات رسانده است که استفاده از این واژه در هر بند، پایین ترین درجه از الزام را مورد تأکید قرار می دهد.
با توجه به این تفسیر و با توجه به اظهارات وزیر خارجه کشورمان در حوزه موشکی باید توجه کرد که شورای امنیت در این موارد نخواسته است الزامات سختگیرانه ای را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کند زیرا همانطور که ذکر شد در موضوع مربوط به برنامه موشکی ایران از واژه Call upon یا همان «فراخواندن» استفاده شده است.
نکته دوم: در بند مربوط به ممنوعیت موشکی ایران عبارت دقیقی گذاشته است که در ترجمه فارسی که در اختیار رسانه ها قرار گرفته است، به آن توجه نشده است. در آن ترجمه، کلمه Design به معنای طراحی حذف شده است و این حذف باعث شده که ترجمه ناقص باشد.
براساس ترجمه صحیح، منع موشکی ما مربوط است به موشک هایی که برای پرتاب سلاح هسته ای طراحی شده اند. این درحالی است که طبق الگوی عملی و فکری جمهوری اسلامی ایران و همچنین فتوای مقام معظم رهبری ساخت بمب اتم و به پیروی از آن ساخت موشکی که سلاح هسته ای را پرتاب کند، هیچگاه عملیاتی نخواهد شد.
بر این اساس، ایران هیچگاه، موشکی برای پرتاب بمب هسته ای طراحی نمی کند که بخواهد از آن منع شود اما برنامه موشکی خود را با قوت ادامه می دهد. ارتباط بین قطعنامه اخیر سازمان ملل در مورد برنامه هسته ای ایران را با برنامه اقدام مشترک می توان در 2موضوع تبیین کرد:
1-ساز و کار حقوقی
شورای امنیت به عنوان رکن اجرایی سازمان ملل متحد، دارای شخصیت حقوقی مستقل از اعضای مذاکره کننده برجام است و صلاحیت خود را هیچگاه از برنامه اقدام مشترک یا همان برجام نمی گیرد. اما اعضای مذاکره کننده به طرز بی سابقه ای تأیید و اجرای برجام را به تصمیمات شورای امنیت گره زده اند.
در واقع بخشی از برجام در مورد مصالحه برای ملغی اعلام کردن قطعنامه های تحریمی علیه ایران است و چون دولت های مذاکره کننده هیچ کدام نمی توانند برای شورای امنیت از لحاظ حقوقی تعیین تکلیف کنند این موضوع توسط تیم هسته ای کشورمان پیگیری شد که تحریم ها توسط نهاد حقوقی که می تواند تحریم ها را ملغی اعلام کند یعنی شورای امنیت، ملغی شود. با این روش این ارتباط حقوقی بین برجام و قطعنامه به شکل بسیار پیچیده ای برقرار شده است.
2-منشأ الزام قطعنامه سازمان ملل و برجام
واقعیت این است که الزام برجام از اصل وفای به عهد و اراده سیاسی دولت ها ناشی می شود. اما الزام قطعنامه های شورای امنیت به منشور ملل متحد و ماده25 منشور ملل بر می گردد.
در واقع هریک از کشور ها ممکن است معترض به قطعنامه سازمان ملل بشوند اما برجام را نقض نکرده باشند و برعکس. مگر اینکه یک عضو به موجب بند 36 و 37 برجام و ماده12 قطعنامه اخیر شورای امنیت، با طی مراحل و سازوکارهای حل اختلاف، نقض برجام را به شورای امنیت اعلام کند که آن موقع روند حقوقی بررسی براساس موارد پیش بینی شده عملیاتی می شود.
بنابراین این وضعیت قابل تصور است که ایران موضوع فراخوان ضعیف قطعنامه شورای امنیت در مورد مواد موشکی ایران را نقض کند اما به اجرای برجام پایبند باشد و به تعهدات خود نسبت به برجام وفادار باشد زیرا علاوه بر موارد مذکور این موضوع در برجام مورد اشاره قرار نگرفته است.
گزارش خطا
آخرین اخبار