ثبت گریه‌ای شیرین به هنگام تولدی دوباره در ماه عسل

کد خبر: ۷۱۱۲۶
تاریخ انتشار: ۲۵ تير ۱۳۹۴ - ۱۸:۱۴
حسان علیخانی در قرار بیست و هشتم ماه عسل روبروی کودکانی نشست که تولدی دوباره را تجربه کرده‌اند و لحظه شنیدن آوای مهر هستی فصل جدیدی را در زندگی‌شان رقم زده است.

احسان علیخانی در قاب بیست و هشتم ماه عسل از رفتاری گفت که رسم و عادت‌مان شده است: همیشه همین جوری بوده و انگار که قرار نیست هیچ تغییری بکند، حداقل اگر از خودم هم شروع بکنم و رفقایم تا به شما برسد انگار که یک قانون و قاعده است، که هر چیزی که به چشم ما نزدیک‌تر است تارتر تماشایش می‌کنیم، هرچیزی که هست؛ درمورد نعمت‌ها و موهبت‌هایی هم که داریم همین طور است. از خورشیدی که هر روز تکرار می‌شود تا نعمت‌هایی که سرازیر شده تو زندگی‌مان، از داشتن یک پدر، یک مادر، از بهره‌مند شدن از حداقل یک نعمت در زندگی‌مان که بتوانیم غذا بخوریم، بتوانیم تماشا بکنیم، بتوانیم دنیا را بشنویم و ... اما انگار نه حواس‌مان هست به هرآنچه که نزدیک‌تر است و نه قدرش را می‌دانیم؛ و معمولا پی چیزهایی می‌گردیم که که دست‌مان بهش نمی‌رسد و همیشه هم در حسرت و افسوس آن غوطه‌وریم و هیچ اتفاقی هم برای‌مان نمی‌افتد. و بعضی مواقع این ما را تبدیل می‌کند به یک آدم بی‌معرفت نسبت به نعمت‌هایی که دور و برمان هست. موهبت‌هایی که داریم اما قدرش را نمی‌دانیم. معمولا ما را نسبت به نعمت‌هایی که داریم بد بدرقه هم می‌کند. آن چیزی هم که هست فکر می‌کنیم الزام دارد و باید همیشه باشد. نق زدن نسبت به زمین و زمان و کائنات که همیشه هست را همه ما بلدیم، اما هرگز نعمت‌ها و موهبت‌هایی که داریم را نه می‌شمریم و نه سپاس‌گزاری می‌کنیم. این گاهی اوقات کمی بد عادت‌مان می‌کند و ما را وارد جاده‌ای می‌کند که قطعا مقصدی ندارد. منصف باشیم و قدر چیزهایی را که داریم بدانیم و هر چه که بهمان نزدیک‌تر است تارتر تماشا نکنیم. 

شرکت در نظرسنجی بزرگ ماه عسل

علیخانی از مخاطبین همیشگی‌اش خواست تا در نظرسنجی ماه عسل شرکت کنند، چه کسانی که زلف‌شان گره خورده و با این قاب و مهمانان و فضا و اتمسفر و عملکرد برنامه ارتباط برقرار کردند و دوستش داشتند که باید عدد ۱ را ارسال کنند و کسانی هم که به هر دلیلی ماه عسل را دوست نداشتند عدد ۲ را ارسال کنند. لازم به ذکر است که این نظرسنجی در خصوص عملکرد برنامه ماه عسل در طی این سال‌ها است و شرکت همه مردم و مخاطبین ماه عسل در این نظرسنجی حائز اهمیت است؛ چرا که صندلی ماه عسل همیشه متعلق به مردم بوده است و روایت قصه‌های زندگی مردم تنها شعار برنامه بوده است. 

برای سلامتی بهنام صفوی دعا کنید

علیخانی با اشاره به اُورتوری که سال‌هاست با آغاز ماه عسل زیرصدایش پخش می‌شود و متعلق به یکی از کارهای بهنام صفوی است، گفت: بهنام صفوی عزیز کسالت دارد. این نفس‌های آخر ماه مبارک رمضان است، بزرگ‌ترین فخر ما هم این ثانیه‌های آخر است که روبروی شما می‌ایستیم. برای این هنرمند جوان و خوش‌ذوق کشورمان دعا کنید، چراکه یک عمل جراحی سخت را پیش رو دارد. امیدواریم که خدا کمکش کند و به سرعت در نهایت سلامت و صحت به عرصه موسیقی برگردد و مطمئنیم که ان‌شاء‌الله این اتفاق می‌افتد. دوست داریم یک انرژی خوب بهش بدهیم تا ان‌شاء‌الله از این مانع کوچک عبور کند.

نازنین می‌شنود

نازنین اولین مهمان این قاب از ماه عسل بود. او برای بار دوم و این بار با شرایطی متفاوت به همراه خانواده‌اش از شیراز به ماه عسل آمد. سال‌ها پیش وقتی نازنین مهمان ماه عسل شد نه می‌شنید، نه می‌دید و نه حتی می‌توانست صحبت کند. شرایطی که ارتباط او با دنیای بیرون را به طور کامل قطع کرده بود. نمی‌توانست منظورش را به خانواده‌اش بفهماند و هیچ تصوری از محیط اطراف خود نداشت. تنها اتفاقی که خنده را بر لبان او می‌آورد تکانی بود که والدینش به او می‌دادند و این تغییر حالت تنها بازی نازنین بود و باعث شادی او می‌شد. اما امروز در حالی که نازنین ۲۱ سال دارد مدرک کاردانی خود را در رشته مدیریت خانواده دریافت کرده و حتی به هنر چرم دوزی و سفال‌گری مشغول است. ظرافت دوخت کیفی که در دستان نازنین است باور این امر که این کیف کار دست اوست را کمی مشکل می‌کند. اما امروز نازنین با تلاش پزشکان ایرانی و با مدد علم پزشکی می‌تواند با لمس و اشاره و الفبای دستی و تکلم تک به تک کلمات با دنیای بیرون ارتباط برقرار کند. 

سازگاری با دنیای صداها

دو ماه است که گوش نازنین را عمل کرده‌اند و حالا بیست روز از روزی که دستگاه پردازش‌گر را روی گوشش گذاشته‌اند می‌گذرد. و بیست روز است که اصوات را می‌شنود و به تدریج خود را با دنیای صداها سازگار می‌کند. در حال حاضر نازنین همه صداها را به صورت یک‌نواخت می‌شنود و نمی‌تواند آنها را از یکدیگر تفکیک کند. اما نسبت به روزهای پیش از عمل، آرام و قرار گرفته است. از آن جایی که نازنین نابینا است روند درمان او مدت بیشتری به طول می‌انجامد و شاید پروسه گفتاردرمانی و تربیت شنوایی او تا یک سال ادامه پیدا کند. عمل کاشت حلزون به گونه‌ای است که با قرار گرفتن یک قطعه الکترود در داخل مغز و یک دستگاه روی گوش، شنوایی در افراد ناشنوا ایجاد می‌شود. دکتر طالع در خصوص علت این که چرا نازنین همه صداها را به صورت صوت می‌شنود گفت: به طور کلی نوزاد انسان به هنگام تولد، صدا را می‌شنود. حتی از یک سنی در دوران جنینی می‌تواند صداها را بشنود. ولی این صدا برای مغز مفهوم ندارد. این صداها به قدری باید در محیط شنیده و تکرار بشوند تا در مغز کدبندی بشوند و مفهوم پیدا کنند و مغز بتواند آنها را تمایز و تشخیص بدهد. مسئله اصلی بحث کدبندی صداها در مغز است که فرآیندی زمان‌بر است. یک نوزاد سالم حداقل تا یک سالگی شاید بتواند یک یا دو کلمه را به درستی ادا کند. به تدریج دایره لغات افزایش پیدا می‌کند و جملات دو و سه کلمه‌ای شکل می‌گیرد  و گفتار کودک تا سن ۴ الی ۵ سالگی کامل می‌شود. یعنی مغز حدود ۴ تا ۵ سال  برای پردازش و تشخیص صداها زمان نیاز دارد تا بتواند مفهوم صداها و کلمات را دریابد.

تجربه دنیایی متفاوت 

امیرحسین مهمان دیگر ماه عسل است که از مشهد آمده است. امیرحسین از بدو تولد و به طور مادرزاد از نعمت شنوایی محروم بود. مادر امیرحسین در پی بی‌توجهی و واکنش نشان ندادن فرزندش به اصوات اطراف، با مراجعه به پزشک اطفال و سپس متخصص گوش و حلق و بینی متوجه ناشنوایی او می‌شود. امیرحسین از طریق لب‌خوانی با دیگران ارتباط برقرار می‌کرد تا اینکه در سال ۷۹ و در سن ۶ سالگی عمل کاشت حلزون را انجام داد. او بدون دستگاه روی گوشش نمی‌شنود و موقع خواب، استحمام و استخر رفتن آن را از روی گوشش برمی‌دارد. مادر امیر حسین گفت : بعد از عمل باید حدود ۸۰ جلسه گفتار درمانی و تربیت شنوایی را بگذرانند و البته تنها به این جلسات نباید اکتفا کرد، بلکه باید با آنها دائم در گفتگو بود. دنیای ما و امیرحسین بعد از عمل تغییر کرد. از آن پس او در مدارس عادی تحصیل کرد و حتی توانست با تلفن صحبت کند. امیر حسین که حالا ۲۰ سال دارد از تفاوت دنیایش قبل و بعد از شنیدن می‌گوید. او دوست دارد صداها را بشنود و از این که این توان را دارد خیلی خوشحال است. امیر حسین از تلخی روزهایی که باتری دستگاهش تمام می‌‍‌شود و بدون آن احساس بی‌قراری و ناراحتی می‌کند گفت. برای او مهم نیست که صدای چه کسی را برای اولین بار می‌شنود، تنها مسئله مهم این است که او می‌شنود و از این بابت خوشحال است. 

لبخند زندگی

ترنم مهمان دیگری است که به همراه مادرش از مشهد آمده است. او در یک سالگی بر اثر تب شنوایی‌اش را از دست داد. و در دو و نیم سالگی تحت عمل جراحی قرار گرفت و حالا که ۱۲ سال دارد با استفاده از دستگاه به خوبی می‌شنود. مادر ترنم از قصه تلخ دخترش گفت. از روزی که فهمید مشکل دخترش با دارو درمان نمی‌شود و این خبر ناخوشایند زندگی‌شان را تغییر داد. ترنم بر خلاف دیگر کودکان که بعد از شنیدن صدا با وحشت و گریه به آن واکنش نشان می‌دهند، اتفاقا برای اولین بار با شنیدن صدا خندید و این شاید به دلیل آن است که او از ابتدا ناشنوا نبوده و قطع ارتباط او با دنیای صداها مقطعی بوده است. بعد از طی یک پروسه زمان‌بر و با تلاش‌ها و راهنمایی‌های دکتر طالع و تیم کاشت حلزون مشهد ترنم درمان شد و حدود یک ماه بعد از وصل دستگاه پردازش‌گر توانست به صداها واکنش نشان دهد. امروز ترنم یک پیانیست و در درس و تحصیل موفق است و شنوایی او به حدی است که موسیقی را کاملا متوجه می‌شود. 

در حسرت شنیدن کلمه مامان

ابوالفضل که همراه پدر و مادرش از مشهد آمده نیز از بدو تولد ناشنوا بود و خانواده‌اش این موضوع را در بیمارستان متوجه می‌شوند. در ۴۰ روزگی برایش سمعک تهیه کردند اما فایده‌ای نداشت تا اینکه در دو و نیم سالگی عمل کاشت حلزون روی او انجام گرفت. مادر ابوالفضل از لحظه‌ای تعریف کرد که آرزوی شنیدن یک کلمه و شنیدن مامان را از زبان فرزندش داشت، آرزویی که هر بار با برآورده شدن توقع او را بالاتر برد. ابوالفضل بعد از اتمام کلاس‌های گفتاردرمانی و تربیت شنیداری توانست جمله‌ها را به طور کامل ادا کند. او هم مانند ترنم به کلاس موسیقی می‌رود.

پیشرفتی که مهجور مانده است

دکتر طالع در خصوص مهجور ماندن پیشرفت این علم در ایران گفت: در توضیح دلیل اینکه این علم خیلی سر و صدا نکرده است شاید بتوان گفت در حدود بیش از ۸۰ درصد بیماران کم‌شنوا با سمعک جواب می‌گیرند و نقش سمعک را در این خصوص نباید فراموش کرد. و تمام تلاش تیم جراحی کاشت حلزون این است که شنوایی را با سمعک به کودک برگردانند و در صورتی که از سمعک ناامید شویم به سمت کاشت حلزون می‌رویم. به همین دلیل می‌توان گفت تنها حدود ۲۰ درصد از کودکان کم شنوا به این عمل نیاز پیدا می‌کنند. نکته مهم در این خصوص انتخاب صحیح بیمار است، چون هر بیماری هم از این طریق درمان نمی‌شود. اگر انتخاب بیمار به درستی انجام گیرد می‌توان گفت تقریبا نزدیک به صد در صد از این عمل جواب می‌گیرند.

معجزه علم پزشکی در ماه عسل

احسان علیخانی ضمن تشکر از اقدامات کتایون ریاحی و بنیاد خیریه کمک در این زمینه به گفتگو با مهمانانش نشست. مهمانان ویژه علیخانی خانواده‌ای از تربت جام بودند. پدر بزرگ و مادربزرگی که ۵  فرزند ناشنوا دارند. پسر و عروس آنها هر دو ناشنوا هستند و دو فرزند ناشنوا نیز دارند، مصطفی و محمدطاها. مصطفی ۱۲ سال دارد و در سن ۴ سالگی تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفته و حالا می‌تواند بشنود و صحبت کند. ماه عسل در قاب بیست و هشتم خود اتفاق متفاوتی را رقم زد. دکتر طالع  دستگاه پردازش‌گر را در صحنه ماه عسل روی گوش محمد طاها که حدود ۴۵ روز قبل عمل شده وصل کرد. برای این کار تنها کافی بود مادر محمدطاها حواس او را به کارت‌های بازی پهن کند. اسطرسی عجیب بر فضا حاکم بود. و کهکشان ماه عسل در سکوتی طلایی فرو رفته بود. تا این که پس از ارزیابی اولیه شرایط، با بسم الله الرحمن الرحیم گفتن علیخانی دکتر طالع دستگاه را روشن کرد و اتفاقی که افتاد وحشت و گریه محمدطاها از مواجهه با دنیای بیرون بود. گریه محمد طاها تمام کهکشان ماه عسل را پر کرد و حس تولد و رویش تنها حسی بود که به تصویر کشیده شد. گریه محمدطاها شبیه گریه نوزادی بود که تازه متولد شده است. احسان علیخانی مانند مخاطبینش از این گریه ترسیده بود اما شوق و فرح و خوشحالی و رضایتی که در چشمان پدربزرگ، مادربزرگ و والدین محمد طاها بود و آرامشی که سایر مهمانان به خاطر تجربه مشترک‌شان داشتند اطمینان داد که این ناراحتی بی‌مورد است. محمد طاها در کهکشان ماه عسل دوباره متولد شد و دوربین‌های ماه عسل این تولد را برای همیشه ثبت کردند. وقتی دکتر طالع دستگاه را خاموش کرد گریه محمدطاها تمام و بلافاصله آرام شد. 

کلام پایانی

علیخانی به هنگام خروج از قاب ماه عسل گفت: خدا را صدهزار مرتبه شکر... این از آن نعمت‌هایی است که گاهی اوقات اصلا حواس‌مان بهش نیست. این را به دوستان خودم می‌گویم این قاب فوق‌العاده بود. نمی‌خواهم حرف فلسفی بزنم، خیلی از ما هم که می‌شنویم و این نعمت را داریم، دروازه‌اش باز است برای شنیدن شایعه و کذب و دروغ و بعد هم بردن آبروی خلق الله... سعی کنیم ازش برای شنیدن حقیقت استفاده کنیم. و گاهی اوقات سکوت چه قدر طلایی است. خدا را شکر کنیم در این لحظه‌های دم دم افطار بابت نعمت‌هایی که داریم و دست مریزاد بگوییم به کسانی که می‌توانند دل یک خانواده ساده را این قدر شاد کنند، این قدر بدوند. برای بعضی‌ها این گریه یعنی اوج نعمت و موهبت. گریه‌ای که من از آن می‌ترسم اما یک خانواده‌ای پر از سرور و نشاط می‌شود چون فهمیدند بچه‌شان برای اولین بار می‌شنود. ماهتون عسل
پربیننده ترین ها
آخرین اخبار