این مرکز قرار بود با حضور "شان مک کوین” ایرلندی (یکی از سرشناس ترین متخصصین جهان در زمینه تکثیر یوزپلنگ در شرایط اسارت که پیش از این نیز چندین بار از جمله در کشور امارات موفق به انجام این امر شده است) به عنوان مشاور فعالیت خود را آغاز کند.
مرکزی که با اهداف مهمی همچون تکثیر و پرورش یوزپلنگ آسیایی در شرایط نیمه اسارت، انجام طرح های مطالعاتی و تحقیقاتی پیرامون این گونه ارزشمند و در معرض انقراض، تیمار، درمان و رهاسازی یوزپلنگ هایی که به دلایل گوناگون از جمله برخورد با خودروهای عبوری در جاده ها، تقابل با جوامع انسانی، شکار و زنده گیری و غیره آسیب دیده اند از یک سو، و نگهداری دائمی از یوزپلنگ هایی که امکان رهاسازی مجدد آنها در زیستگاه طبیعی وجود ندارد از سوی دیگر راه اندازی شود.
حالا با گذشت حدود یک سال و نیم از اعلام این خبر هنوز هیچ اقدامی حتی در حد حرف در این زمینه صورت نگرفته و همچنان دلبر (یوزپلنگ ماده) و کوشکی (یوزپلنگ نر) بصورت جداگانه و بدون هیچ برنامه ای در توران و میاندشت زندگی می کنند تا فرصتی استثنائی جهت تکثیر این گونه در معرض انقراض و حفظ ذخیره ژنتیکی یوزپلنگ آسیایی به آسانی از بین برود و هیچ کس برای اتلاف این سرمایه بزرگ و ارزشمند پاسخگو نباشد.
در حال حاضر کوشکی بیش از 7سال (از سال ۱۳۸۶) و دلبر بیش از 3 سال (از سال ۱۳۹۰) است که بصورت جداگانه و در اسارت نگهداری می شوند. مسلماً برای حفظ نسل یک گونه در معرض انقراض، حفظ زیستگاه های طبیعی و حفاظت از باقیمانده جمعیت آن گونه در طبیعت از اولویت و اهمیت بالاتری نسبت به تکثیر گونه در اسارت برخوردار است اما حفظ تعدادی یوزپلنگ آسیایی در اسارت نه تنها منافات و تداخلی با اجرای برنامه های حفاظتی یوز در عرصه های طبیعی ندارد، با وجود روند فزاینده تخریب زیستگاه های طبیعی، شکار طعمه ها، افزایش مرگ و میر، کاهش زاد و ولد و روند کاهش جمعیت یوزپلنگ در کشور و مهمتر از همه با توجه به وجود یک جفت یوزپلنگ نر و ماده که امکان رها سازی آنها در طبیعت وجود ندارد، تکثیر در اسارت این گونه ارزشمند امری بسیار ضروری و فرصتی استثنائی به شمار می رود.
فرصتی تکرار نشدنی که معلوم نیست به دلیل کمبود بودجه و یا مقاومت مقامات استانی سمنان و خراسان شمالی برای انتقال یوز به دیگر استان ها و یا دیگر مسئولان سازمان محیط زیست از بین می رود.
این در حالی است که هنوز مدت زیادی از مراسم رونمایی پیراهن تیم ملی فوتبال ایران منقش به یوز ایرانی که با مشارکت سازمان حفاظت از محیط زیست و فدراسیون فوتبال انجام شّد، نمی گذرد. طرحی که هدف اصلی اش، شناساندن جمعیت در خطر انقراض یوز ایرانی و جلب توجه دنیا برای حفظ این گونه ارزشمند است. یوزی که تنها زیستگاهش کشور ایران است و تعدادش کمتر از پنجاه قلّاده تخمین زده میشود، اگر تلاشهای لازم برای محافظتش انجام نشود، مثل ببر مازندرن که برای همیشه از جهان هستی منقرض شّد، یوز نیز به همین سرنوشت دچار خواهد شد و فقط نامی از آن برای آیندگان باقی خواهد ماند.
پیش از این مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در این باره گفته بود: مسئولیت تکتیر در اسارت به عهده پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی نیست، چراکه برنامه ریزی ها و بودجه ای که با کمک برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP) به این پروژه در ایران اختصاص یافته صرفا جهت حفاظت از نسل یوزپلنگ در زیستگاه های طبیعی است و ما در مورد تکثیر در اسارت یوز صرفا نقش مشورتی به عهده خواهیم داشت.
به گفته هومن جوکار برنامه ریزی جامعی در زمینه تکثیر در اسارت یوز انجام شده و شان مک کوین ایرلندی هم طرح خود را در این زمینه ارائه کرده و باید دید سازمان محیط زیست چه زمانی در این زمینه اقدام خواهد کرد.
به اعتقاد مدیر دیده بان حیات وحش و محیط زیست ایران نیز در این شرایط ، با توجه به اظهارا ت مدیر پروژه بین المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، مسئولیت مستقیم دو یوزپلنگ نر و ماده ای که مدتهاست بصورت جداگانه نگهداری می شوند متوجه سازمان حفاظت محیط زیست و معاونت محیط طبیعی این سازمان است.
آنطور که کیوان هوشمند می گوید: چنانچه مدتی دیگر به همین شکل ادامه یابد دلبر و کوشکی با افزایش سن، توان زادآوری خود را از دست داده ، همچنین در مقابل انواع بیماری ها آسیب پذیر خواهند شد و احتمال مرگ یکی یا هردوی آنها دور از ذهن نیست.
وی افزود: قطعا با از بین رفتن هر یک از آنها یوز دیگر نیز تا پایان عمر در تنهایی به سر خواهد برد، یعنی سرنوشتی درست مانند مارتیا یوزپلنگ ماده ای که از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۲ به تنهایی در پارک پردیسان تهران زندگی کرد و نهایتا به دلیل عدم وجود یوز نر، بدون زاد و ولد پس از ۹ سال از بین رفت برای آنها رقم می خورد.
به گفته هوشمند، با برنامه ریزی صحیح و انجام مطالعات دقیق، معرفی مجدد نسل های بعدی یوزپلنگ های پرورش یافته در اسارت به طبیعت نیز امکان پذیر خواهد بود و این روش می تواند به جلوگیری از نابودی کامل این گربه سان زیبا بیانجامد.
در حال حاضر این دو یوز، تنها به گذاران زندگی مشغول هستند و متأسفانه هر دو افسرده اند. این را جمشید پرچی زاده فعال محیط زیست می گوید و با این پرسش ادامه می دهد: با وجود سالم و بالغ بودن و همچنین توانایی آمیزش هر دو یوز، چرا مسئولینی که در فکر حفظ جمعیت یوزپلنگ ایرانی هستند، به این دو یوز تنها و سالم توجهی نمی کنند.
به گفته وی، بر اساس اخبار مستندی از منابع آگاه در سازمان حفاظت از محیط زیست قرار بود که کوشکی و دلبر به پارک پردیسان منتقل شوند و بالاخره پس از مدتها، دوری به هم برسند. ولی متأسفانه تعلل برخی از مسئولین سازمان محیط زیست، باعث شده کاری که میبایست مدتها قبل انجام میشّد، تا کنون به درازا بینجامد.
به راستی اگر دلبر یا کوشکی پیش از اجرای طرح تکثیر در اسارت به هر دلیلی از بین بروند، چه کسی پاسخگوی چنین خسارتی به این سرمایه ارزشمند زیست محیطی خواهد بود؟ آیا مسئولان سازمان محیط زیست به این موضوع فکر کرده اند در شرایطی که این همه اقدام نمادین برای حفظ و معرفی این گونه ارزشمند به سراسر دنیا انجام شده اگر یکی از این دو یوز پیش از رسیدن به دیگری از بین برود چگونه عملکرد آنها قضاوت خواهد شد. شاید لازم است هنرمندان و فوتبالیست های کشور بار دیگر آستین ها را بالا بزنند اما این بار برای حمایت از دو یوز پلنگ تنها و افسرده!