راننده سرويس قلابي، پشت درهاي بسته محاكمه شد
انكار آزار و اذيت به 9 دختر دبستانی
دخترك يك لحظه از آغوش مادرش جدا نميشد. 8 سال بيشتر ندارد. مدام نگاه حيرانش را به اين سو و آن سو پرتاب ميكرد. هر غريبهيي را كه ميديد بيشتر به مادرش ميچسبيد. ترس و وحشت در چشمان معصومش موج ميزد.
همراه مادرش از صبح روي نيمكتهاي جلوي دادگاه نشسته بود اما هنوز به درستي نميدانست براي چه به دادگاه آمده است. اصلا شايد به درستي معني دادگاه را نداند. همين كه از طرف پلهها صداي جيرينگ جيرينگ زنجير آمد دخترك در آغوش مادرش گم شد.
ماموران بدرقه زندان، جواني را درحالي كه دستبند و پابند داشت آوردند. چشم دخترك كه به مرد زنداني افتاد رعشه همه وجودش را فرا گرفت. دخترك با ديدن مرد ياد تلخترين روز عمرش افتاد. همان روز كه مرد غريبه خودش را راننده سرويس مدرسه معرفي كرد و با اين ترفند دخترك را ربود و مورد آزار و اذيت قرار داد. اينجا شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران است.
جايي كه قرار است ابوالفضل 28 ساله به اتهام ربودن و آزار و اذيت 9 دختر 7 تا 13 ساله محاكمه شود. اوراق پرونده نشان ميدهد او چهار نفر از قربانيانش مورد آزار قرار داده است. متهم به عنوان راننده سرويس سر راه دختران دبستاني قرار ميگرفت و با تهديد چاقو در محل خلوتي آنها را مورد آزار قرار داده و در خيابان رها ميكرد. اما اين پرونده از كجا آغاز شد؟
شروع ماجرا
«من راننده سرويس جديد شما هستم. راننده قبلي نميتوانست بيايد. من آمدهام شما را به مدرسه برسانم » صبح روز 8 آبان ماه سال گذشته بود. مرد اين را گفت و در پژو پرشيا را براي دختر 11 ساله باز كرد.
دخترك فكر ميكرد او واقعا راننده سرويس است و آمده تا او را به مدرسه ببرد اما چند دقيقه بعد وقتي ديد راننده از راه مدرسه منحرف شده است به او گفت: « عمو، مدرسه ما اينجا نيست» اما راننده حرف دخترك را با نشان دادن چاقو جواب داد و شروع به تهديد كرد. رنگ از رخسار دخترك پريده بود. تنش شروع به لرزيدن كرد. آب دهانش را به سختي پايين داد و بيصدا روي صندلي نشست. مرد چاقويش را نشان داده و گفته بود اگر سر و صدا كند او را ميكشد. كمي آن طرفتر مرد داخل كوچهيي خلوت و بنبست پيچيد و ترمز دستي را كشيد. رو به دختر كرد تا نقشهاش را اجرا كند.
دخترك تنها و بيدفاع اشك ميريخت و به مرد التماس ميكرد. اما فايدهيي نداشت. مرد چاقويش را زير گلوي دخترك گرفت و نقشهاش را عملي كرد. او چند دقيقه بعد بدن نيمهجان دخترك را همانجا رها كرده و گريخت. او حتي به گوشوارههاي كوچك دختر هم رحم نكرد و پيش از فرار آنها را از گوشش در آورد.
آن روز تا عصر خانواده دخترك از سرنوشت او بياطلاع بودند اما وقتي او را پيدا كردند به اداره شانزدهم پليس آگاهي رفتند و آنچه را اتفاق افتاده بود، بازگو كردند. دختر 9 ساله تنها قرباني اين مرد نبود.
چرا كه وقتي دخترك مشخصات راننده سرويس قلابي را براي افسر پرونده گفت معلوم شد او همان كسي است كه قبلا چند دختر دبستاني را با همين ترفند دزديده و مورد آزار و اذيت قرار داده بود. به اين ترتيب تحقيقات پليس براي دستگيري اين مرد وارد مرحله تازهيي شد.
دستگيري متهم
مرد تحت تعقيب بيشتر قربانيانش را در محدوده يوسفآباد و خيابان كارگر شمالي شكار كرده بود. به همين دليل در حالي كه سه روز از شروع تحقيقات ميگذشت كارآگاهان پليس آگاهي با استفاده از تصاوير فرضي متهم، در همين محدوده به دنبال يافتن او بودند. دختران خردسال گفته بودند سوار يك خودروي پژو شدهاند.
همه اين شواهد باعث شد ساعت 7 صبح روز 11 آبان ماموران گشت نامحسوس پليس به راننده يك پژو پرشيا كه چهرهاش شباهت زيادي به مرد تحت تعقيب داشت مشكوك شده و به او فرمان ايست بدهند اما او با بيتوجهي تلاش كرد، فرار كند اما اين تلاشاش بيهوده بود و چند دقيقه بعد او را به نام ابوالفضل دستگير و به پليس آگاهي منتقل كردند.
ماموران در بازرسي از خودروي اين مظنون يك جفت گوشواره كشف كردند. زماني كه اين گوشواره به شاكيان نشان داده شد آنها تاييد كردند كه متعلق به دخترشان است. اين در حالي بود كه دختر ربوده شده وقتي در برابر متهم قرار گرفت بدنش شروع به لرزيدن كرد و گفت او همان مرد متعرض است.
شاكيان جديد
دستگيري اين مرد شروع يك پرونده جنجالي بود. از آنجا كه ممكن بود اين مرد با همين ترفند دختران ديگري را نيز مورد آزار و اذيت قرار داده باشد بازپرس دادسراي امور جنايي تهران دستور انتشار تصوير بدون پوشش او را منتشر كرد.
چند روز بعد از انتشار تصوير ابوالفضل افراد ديگري به پليس آگاهي رفتند و از او شكايت كردند. به اين ترتيب خانواده 9 دختر خردسال از متهم 28 ساله شكايت كردند. هرچند متهم ابتدا اتهامش را انكار ميكرد اما در ادامه نتايج آزمايش پزشكي قانوني نشان داد متهم 9 دختربچه را مورد آزار و اذيت قرار داده و به چهار نفر از آنان تجاوز كرده است.
در چنين شرايطي ابوالفضل كه همه مدارك و شواهد را عليه خود ميديد اتهامش را پذيرفت و جزء به جزء آنچه را رخ داده بود، شرح داد. او كه متاهل است و زمان دستگيري صاحب يك فرزند شده بود در اعترافاتش گفت كارمند يك شركت خدماتي است و حدود يك سال قبل، وقتي از خيابان عبور ميكرد، با ديدن دختري كه كنار خيابان منتظر سرويس مدرسه بود، اين نقشه به ذهنش رسيده و آن را اجرا كرده است. متهم ادامه داد: پس از نخستين نقشه، وسوسه شدم كه اين كار را ادامه دهم و بعد از آن نيز چند دختربچه ديگر را با همين شگرد سوار ماشينم كردم و با انتقال آنها به مكانهاي خلوت و با تهديد چاقو مورد آزار و اذيت قرار دادم. پس از آن نيز طلاهايشان را سرقت كردم و با رها كردن طعمههايم در خيابان، متواري شدم.
در چنين شرايطي پرونده اتهامي اين مرد با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
محاكمه، پشت درهاي بسته
صبح ديروز در حالي كه متهم بهشدت از سوي ماموران بدرقه زندان محافظت ميشد وارد محوطه دادگاه كيفري استان تهران شد. او در حالي كه سرش را پايين انداخته بود از بين خانواده قربانيانش عبور كرد و وارد شعبه 113 به رياست قاضي حسين اصغرزاده شد. از آنجا كه جزييات جلسه محاكمه ممكن بود باعث جريحهدار شدن افكار عمومي شود قضات دادگاه پس از شور، جلسه محاكمه را غيرعلني اعلام كردند.
به اين ترتيب شاكيان و متهم وارد دادگاه شدند و جلسه دادگاه پشت درهاي بسته آغاز شد. در ابتداي اين جلسه نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و اتهام ابوالفضل را سرقت، آدم ربايي و تجاوز به عنف اعلام كرد و به نمايندگي از دادستان تهران خواستار مجازات وي شد.
در ادامه، شاكيان پرونده شكايتشان را مطرح كردند و در پايان اين جلسه كه حدود سه ساعت طول كشيد متهم در جايگاه قرار گرفت تا از خود دفاع كند. او كه پيش از اين ربودن و آزار و اذيت 9 دختربچه را بر عهده گرفته بود اتهامش را انكار كرد و گفت بيگناه است.
انكارهاي متهم در شرايطي بود كه نتايج معاينه پزشكي قانوني و اظهارات شاكيان از مجرم بودن متهم حكايت داشت. با اين وجود او همچنان اصرار ميكرد كه بيگناه است.
در چنين شرايطي وكيل مدافع متهم نيز به دفاع از او پرداخت و در نهايت رييس دادگاه ختم جلسه را اعلام كرد و هيات قضات براي تصميمگيري در اينباره وارد شور شدند.
همراه مادرش از صبح روي نيمكتهاي جلوي دادگاه نشسته بود اما هنوز به درستي نميدانست براي چه به دادگاه آمده است. اصلا شايد به درستي معني دادگاه را نداند. همين كه از طرف پلهها صداي جيرينگ جيرينگ زنجير آمد دخترك در آغوش مادرش گم شد.
ماموران بدرقه زندان، جواني را درحالي كه دستبند و پابند داشت آوردند. چشم دخترك كه به مرد زنداني افتاد رعشه همه وجودش را فرا گرفت. دخترك با ديدن مرد ياد تلخترين روز عمرش افتاد. همان روز كه مرد غريبه خودش را راننده سرويس مدرسه معرفي كرد و با اين ترفند دخترك را ربود و مورد آزار و اذيت قرار داد. اينجا شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران است.
جايي كه قرار است ابوالفضل 28 ساله به اتهام ربودن و آزار و اذيت 9 دختر 7 تا 13 ساله محاكمه شود. اوراق پرونده نشان ميدهد او چهار نفر از قربانيانش مورد آزار قرار داده است. متهم به عنوان راننده سرويس سر راه دختران دبستاني قرار ميگرفت و با تهديد چاقو در محل خلوتي آنها را مورد آزار قرار داده و در خيابان رها ميكرد. اما اين پرونده از كجا آغاز شد؟
شروع ماجرا
«من راننده سرويس جديد شما هستم. راننده قبلي نميتوانست بيايد. من آمدهام شما را به مدرسه برسانم » صبح روز 8 آبان ماه سال گذشته بود. مرد اين را گفت و در پژو پرشيا را براي دختر 11 ساله باز كرد.
دخترك فكر ميكرد او واقعا راننده سرويس است و آمده تا او را به مدرسه ببرد اما چند دقيقه بعد وقتي ديد راننده از راه مدرسه منحرف شده است به او گفت: « عمو، مدرسه ما اينجا نيست» اما راننده حرف دخترك را با نشان دادن چاقو جواب داد و شروع به تهديد كرد. رنگ از رخسار دخترك پريده بود. تنش شروع به لرزيدن كرد. آب دهانش را به سختي پايين داد و بيصدا روي صندلي نشست. مرد چاقويش را نشان داده و گفته بود اگر سر و صدا كند او را ميكشد. كمي آن طرفتر مرد داخل كوچهيي خلوت و بنبست پيچيد و ترمز دستي را كشيد. رو به دختر كرد تا نقشهاش را اجرا كند.
دخترك تنها و بيدفاع اشك ميريخت و به مرد التماس ميكرد. اما فايدهيي نداشت. مرد چاقويش را زير گلوي دخترك گرفت و نقشهاش را عملي كرد. او چند دقيقه بعد بدن نيمهجان دخترك را همانجا رها كرده و گريخت. او حتي به گوشوارههاي كوچك دختر هم رحم نكرد و پيش از فرار آنها را از گوشش در آورد.
آن روز تا عصر خانواده دخترك از سرنوشت او بياطلاع بودند اما وقتي او را پيدا كردند به اداره شانزدهم پليس آگاهي رفتند و آنچه را اتفاق افتاده بود، بازگو كردند. دختر 9 ساله تنها قرباني اين مرد نبود.
چرا كه وقتي دخترك مشخصات راننده سرويس قلابي را براي افسر پرونده گفت معلوم شد او همان كسي است كه قبلا چند دختر دبستاني را با همين ترفند دزديده و مورد آزار و اذيت قرار داده بود. به اين ترتيب تحقيقات پليس براي دستگيري اين مرد وارد مرحله تازهيي شد.
دستگيري متهم
مرد تحت تعقيب بيشتر قربانيانش را در محدوده يوسفآباد و خيابان كارگر شمالي شكار كرده بود. به همين دليل در حالي كه سه روز از شروع تحقيقات ميگذشت كارآگاهان پليس آگاهي با استفاده از تصاوير فرضي متهم، در همين محدوده به دنبال يافتن او بودند. دختران خردسال گفته بودند سوار يك خودروي پژو شدهاند.
همه اين شواهد باعث شد ساعت 7 صبح روز 11 آبان ماموران گشت نامحسوس پليس به راننده يك پژو پرشيا كه چهرهاش شباهت زيادي به مرد تحت تعقيب داشت مشكوك شده و به او فرمان ايست بدهند اما او با بيتوجهي تلاش كرد، فرار كند اما اين تلاشاش بيهوده بود و چند دقيقه بعد او را به نام ابوالفضل دستگير و به پليس آگاهي منتقل كردند.
ماموران در بازرسي از خودروي اين مظنون يك جفت گوشواره كشف كردند. زماني كه اين گوشواره به شاكيان نشان داده شد آنها تاييد كردند كه متعلق به دخترشان است. اين در حالي بود كه دختر ربوده شده وقتي در برابر متهم قرار گرفت بدنش شروع به لرزيدن كرد و گفت او همان مرد متعرض است.
شاكيان جديد
دستگيري اين مرد شروع يك پرونده جنجالي بود. از آنجا كه ممكن بود اين مرد با همين ترفند دختران ديگري را نيز مورد آزار و اذيت قرار داده باشد بازپرس دادسراي امور جنايي تهران دستور انتشار تصوير بدون پوشش او را منتشر كرد.
چند روز بعد از انتشار تصوير ابوالفضل افراد ديگري به پليس آگاهي رفتند و از او شكايت كردند. به اين ترتيب خانواده 9 دختر خردسال از متهم 28 ساله شكايت كردند. هرچند متهم ابتدا اتهامش را انكار ميكرد اما در ادامه نتايج آزمايش پزشكي قانوني نشان داد متهم 9 دختربچه را مورد آزار و اذيت قرار داده و به چهار نفر از آنان تجاوز كرده است.
در چنين شرايطي ابوالفضل كه همه مدارك و شواهد را عليه خود ميديد اتهامش را پذيرفت و جزء به جزء آنچه را رخ داده بود، شرح داد. او كه متاهل است و زمان دستگيري صاحب يك فرزند شده بود در اعترافاتش گفت كارمند يك شركت خدماتي است و حدود يك سال قبل، وقتي از خيابان عبور ميكرد، با ديدن دختري كه كنار خيابان منتظر سرويس مدرسه بود، اين نقشه به ذهنش رسيده و آن را اجرا كرده است. متهم ادامه داد: پس از نخستين نقشه، وسوسه شدم كه اين كار را ادامه دهم و بعد از آن نيز چند دختربچه ديگر را با همين شگرد سوار ماشينم كردم و با انتقال آنها به مكانهاي خلوت و با تهديد چاقو مورد آزار و اذيت قرار دادم. پس از آن نيز طلاهايشان را سرقت كردم و با رها كردن طعمههايم در خيابان، متواري شدم.
در چنين شرايطي پرونده اتهامي اين مرد با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به شعبه 113 دادگاه كيفري استان تهران فرستاده شد.
محاكمه، پشت درهاي بسته
صبح ديروز در حالي كه متهم بهشدت از سوي ماموران بدرقه زندان محافظت ميشد وارد محوطه دادگاه كيفري استان تهران شد. او در حالي كه سرش را پايين انداخته بود از بين خانواده قربانيانش عبور كرد و وارد شعبه 113 به رياست قاضي حسين اصغرزاده شد. از آنجا كه جزييات جلسه محاكمه ممكن بود باعث جريحهدار شدن افكار عمومي شود قضات دادگاه پس از شور، جلسه محاكمه را غيرعلني اعلام كردند.
به اين ترتيب شاكيان و متهم وارد دادگاه شدند و جلسه دادگاه پشت درهاي بسته آغاز شد. در ابتداي اين جلسه نماينده دادستان به قرائت كيفرخواست پرداخت و اتهام ابوالفضل را سرقت، آدم ربايي و تجاوز به عنف اعلام كرد و به نمايندگي از دادستان تهران خواستار مجازات وي شد.
در ادامه، شاكيان پرونده شكايتشان را مطرح كردند و در پايان اين جلسه كه حدود سه ساعت طول كشيد متهم در جايگاه قرار گرفت تا از خود دفاع كند. او كه پيش از اين ربودن و آزار و اذيت 9 دختربچه را بر عهده گرفته بود اتهامش را انكار كرد و گفت بيگناه است.
انكارهاي متهم در شرايطي بود كه نتايج معاينه پزشكي قانوني و اظهارات شاكيان از مجرم بودن متهم حكايت داشت. با اين وجود او همچنان اصرار ميكرد كه بيگناه است.
در چنين شرايطي وكيل مدافع متهم نيز به دفاع از او پرداخت و در نهايت رييس دادگاه ختم جلسه را اعلام كرد و هيات قضات براي تصميمگيري در اينباره وارد شور شدند.
منبع: روزنامه اعتماد
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار