از وودی آلن تا فرانسوا تروفو؛ فیلمهایی که با الهام از «هشتونیم» ساخته شدند
«هشتونیم» فدریکو فلینی یکی از تأثیرگذارترین فیلمهای تاریخ سینماست. فلینی این فیلم را در سال ١٩٦٣ ساخت و مارچلو ماسترویانی در آن نقش کارگردانی را بازی میکند به نام گوییدو آنسلمی که به بنبست هنری رسیده و برخوردش با زنان مختلفی که در زندگی با آنها روبهرو شده، تأثیری عمیق بر زندگیاش میگذارد. فیلم، روایتی رؤیاگون دارد و در تازهترین نظرسنجی بهترین فیلمهای تاریخ سینما از نظر کارگردانهای جهان در مجله سایتاندساوند در رتبه چهارم ایستاده است. کارگردانهایی مثل وودی آلن، آرتور پن، دیوید لینچ و مارتین اسکورسیزی این فیلم را ستودند و فهرستی که در ادامه میبینید، معرفی هشت فیلم بلند و یک موزیکویدئو است که با الهام از این فیلم ساخته. مطمئنا نام چند فیلم مثل موزیکال «نُه» و «برزیل» در این فهرست خالی است، اما خب اگر قرار بود همه فیلمهای ملهم از «هشتونیم» در این فهرست بیاید، شاید این فهرست انتهایی نداشت.
١. «خاطرات استارداست» / وودی آلن / ١٩٨٠
وودی آلن همیشه گفته که چقدر به فدریکو فلینی و سینمای او علاقه دارد و حتی در فهرست ١٠ فیلم محبوب عمرش، دو فیلم از فلینی دیده میشود؛ یکی همین «هشتونیم» و دیگری «آمارکورد» (١٩٧٢). «خاطرات استارداست»، هم ادای دینی به «هشتونیم» است و هم نقیضه/پارودی آن. فیلم، ماجرای کارگردان مشهوری به نام سندی بیتس (با بازی آلن) است که منتقدان و طرفدارانش دیوانهاش کردند. از طرفی خاطرات و رویاهایش هم او را لحظهای رها نمیکنند و اینطوری است که مرز واقعیت و خیال برای او محو میشود.
٢. «نیویورک، جزءبهکل» / چارلی کافمن / ٢٠٠٨
یکی از بهترین فیلمهای چندسال اخیر با موضوع بنبست ذهنی و خلاقانه یک هنرمند، فیلم «اقتباس» (٢٠٠٢) براساس فیلمنامهای از چارلی کافمن است که نیکلاس کیج در آن نقش نویسندهای دچار بنبست ذهنی را بازی میکند که بیشباهت به خود چارلی کافمن نبود. اما اولین فیلم کافمن در مقام کارگردان یعنی «نیویورک، جزءبهکل» اساسا ادای دینی به فیلم کلاسیک فلینی است. در این فیلم، فیلیپ سیمور هافمن نقش یک کارگردان نابغه دنیای تئاتر را بازی میکند که جریان تولید نمایش جدیدش او را کلافه کرده و نمیداند با دکورهای متعددی که از شهر نیویورک ساخته، چه کند.
٣. «من آنجا نیستم» / تاد هاینز / ٢٠٠٧
تاد هاینز، کارگردان مطرح سینمای مستقل، بهجای اینکه از الگوی «هشتونیم» برای روایت «من آنجا نیستم» (که بهنوعی زندگینامه باب دیلن است) استفاده کند، از بخشهایی از فیلم فلینی وام گرفته است. در این فیلم چند بازیگر از جمله کیت بلانشت نقش باب دیلن را در سنین مختلف بازی میکنند. یکی از صحنههایی که ادای دینی واضح به فلینی است، جایی است که دیلن در دهه ١٩٦٠ (با بازی بلانشت) میان گروهی مطبوعاتچی و دیوانه و هوادار گرفتار شده. تصاویر سیاهوسفید این بخش و شیوه فیلمبرداری کاملا وامگرفته از شیوه کار فلینی و دوربین سیال اوست.
٤. «الکس در سرزمین عجایب» / پل مازورسکی/ ١٩٧٠
یک فیلم فراموششده از دورانی در دهه ١٩٧٠ که هالیوود به کارگردانهای جوان، آزادی عمل بسیاری میداد. مازورسکی این فیلم را پس از موفقیت «باب و کارول و تد و آلیس» ساخته و ماجرای کارگردانی را روایت میکند که نمیداند چطور فیلم بعدی خود را بسازد. دونالد ساترلند در این فیلم نقش کارگردان را بازی میکند و فدریکو فلینی هم در فیلم، حضوری کوتاه در نقش خودش دارد!
٥. All That Jaz / باب فاسی / ١٩٧٩
یکی از بهترین موزیکالهای تاریخ سینما و برنده نخل طلای جشنواره کن، داستان کارگردان تئاتر برادوی، جو گیدئون (با بازی روی شایدر) را روایت میکند که درگیر ساخت نمایش جدید خود شده، اما نمیداند با بازیگران خود چه کند و چه شیوهای برای کارگردانی اتخاذ کند. فیلم، هم خودزندگینامه باب فاسی است و هم ادای دین به فلینی. جالب است که فیلمبردار فیلم جوزه روتونو؛ یعنی فیلمبردار همیشگی فلینی است.
٦. «زیبایی بزرگ»/ پائولو سورنتینو / ٢٠١٣
فیلم برنده اسکار پائولو سورنتینو، ماجرای نویسندهای به نام جپ گامباردلا با بازی تونی سرویلو است که با نوشتن یک رمان به شهرت رسیده و دیگر رمانی ننوشته. او حالا مدام در محافل روشنفکری حاضر میشود و از میهمانی به میهمانی دیگر میرود و درنهایت او را احیا میکند و نوشتن رمانی دیگر را شروع میکند. فیلم سورنتینو، چه از نظر سبکی و چه لحن، یادآور «زندگی شیرین» و «هشتونیم» فلینی است، آنقدر شبیه این دو فیلم است که برخی آن را تقلید صرف توصیف کردهاند، اما فیلم سورنتینو، جهانبینیای کاملا متفاوت از کارهای فلینی دارد و همین فیلم، را به اثری مهم بدل کرده است.
٧. «روز بهجای شب» / فرانسوا تروفو / ١٩٧٣
فیلمسازهای درجهیکی در دنیا سختیها و تجربیات خود از فیلمسازی را فیلم کردهاند و در این کار مسیر فلینی در «هشتونیم» را هم دنبال کردهاند؛ از ویم وندرس در «وضعیت اشیا» (١٩٨٢) تا دیوید لینچ در «جاده مالهالند» (٢٠٠١). فرانسوا تروفو در «روز بهجای شب» که با عنوان «شب آمریکایی» هم شناخته میشود، در ادای دینی عجیب به فلینی لحظهبهلحظه تجربه یک فیلمساز از جهنم ساختن یک فیلم را دنبال میکند.
٨. «هشتونیم زن» / پیتر گریناوی / ١٩٩٩
«هشتونیم زن»، ساخته پیتر گریناوی، همانطور که از نامش پیداست، ادای دینی به فلینی و «هشتونیم» است البته به زبان کمدی و بدون حضور یک کارگردان یا هنرمند در نقش اصلی. فیلم درواقع بیشتر ادای دینی به رؤیاهای گوییدو در «هشتونیم» و درگیری او با زنان است. «هشتونیم زن» ماجرای مردی میانسال است که تازه همسرش را از دست داده و برای همین دچار بحران روحی شده و با دیدن «هشتونیم» برای تسکین درد ازدستدادن همسرش، فکری عجیب به ذهنش میرسد.
٨. ٥. Everybody Hurts / جیک اسکات
موزیکویدئویی که جیک اسکات برای ترانه «Everybody Hurts» گروه آر.ای.ام ساخته، ادای دینی به فصل رؤیادیدن گوییدو در «هشتونیم» است. جیک اسکات، پسر ریدلی اسکات معروف، در این فصل همان سکانسی را تقریبا بازسازی کرده که گوییدو در ترافیک گیر میکند و بعد به شکلی عجیب در آسمان غوطهور میشود. در این کلیپ هم همین سکانس با حضور اعضای گروه آر.ای.ام بازسازی شده و حرکت سیال دوربین میان ماشینها حس خفقانی را که در فیلم فلینی بود، خلق میکند.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار