راز سر به مهر قتل مرد معتاد
ولیایدم مردی که در سال 82 به طرز مرموزی به قتل رسید با توجه به شناسایینشدن قاتل خواستار دریافت دیه از بیتالمال شدند.
کارآگاهان جنایی در سال 82 بعد از اینکه از کشف جنازه مردی در جنگل لویزان مطلع شدند به محل حادثه رفتند و پی بردند مردی بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده، سپس سوزانده شده و قاتل یا قاتلان جنازه او را در گودالی انداختهاند.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی تلاش خود را برای افشای هویت قربانی آغاز کردند و فهمیدند او مردی بهنام نیماست که سابقه کیفری دارد.
نیما به موادمخدر اعتیاد داشت و پرونده او نشان میداد هنگام کشف جسد دوروز بود که از زندان آزاد شده بود. ماموران در بدو تحقیقات احتمال دادند نیما قربانی جنایتی خانوادگی شده باشد به همین دلیل همسر و یکی از پسران او را بازداشت کردند.
این دو در بازجوییها منکر قتل شدند و تحقیقات پلیسی نیز ثابت کرد آنها بیگناه هستند. همسر مقتول بعد از آزادی چندنفر را بهعنوان مظنون به پلیس معرفی کرد و همه آنها بازداشت و بازجویی شدند اما مدرکی دال بر قاتلبودن این افراد به دست نیامد و همگی آزاد شدند.
از آن پس سرنخی از قتل نیما به دست نیامد و این پرونده راکد باقی ماند تا اینکه اولیایدم مقتول اعلام کردند خواستار دریافت دیه از بیتالمال هستند. به همین دلیل پرونده به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
نماینده دادستان تهران صبح دیروز در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی حسین اصغرزاده برگزار شد، جزییاتی از پرونده را شرح داد و گفت: «پرونده برای دستگیری قاتل یا قاتلان همچنان مفتوح است اما با توجه به اینکه قتل در شارع عام بوده و خون مسلمان نباید هدر برود درخواست دارم به اولیایدم از بیتالمال دیه پرداخت شود.»
همسر مقتول در ادامه جلسه دادگاه در جایگاه حاضر شد و خطاب به هیات قضات گفت: «من دو دختر و دو پسر داشتم که زمان قتل کمسنوسال بودند. سال گذشته یکی از دخترانم بر اثر سکته جانش را از دست داد. دو پسرم در این سالها ازدواج کردند اما به دلیل مشکلات مالی همسرانشان را طلاق دادند. شوهر من مرد خوبی بود اما بهدلیل اعتیاد به موادمخدر نتوانست برای بچههایش پدری کند.
بعد از فوت او من با سختی زیادی بچههایم را بزرگ کردم. از نظر مالی بهشدت در تنگنا بودم و هنوز هم فقیر هستیم. من و سه فرزندم همگی در خانهای استیجاری زندگی میکنیم و از نظر مالی تحت فشار هستیم اگر دیه را دریافت کنیم با آن خانهای میخریم تا وضع زندگیمان را درست کنیم.»
این زن درباره قتل شوهرش گفت: «نیما معتاد بود. روز حادثه به همان محلی رفت که همیشه از آنجا مواد میخرید اما نمیدانم چرا و توسط چه افرادی کشته شده.» هیات قضات بعد از شنیدن اظهارات این زن ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رای وارد شور شدند.
کارآگاهان جنایی در سال 82 بعد از اینکه از کشف جنازه مردی در جنگل لویزان مطلع شدند به محل حادثه رفتند و پی بردند مردی بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده، سپس سوزانده شده و قاتل یا قاتلان جنازه او را در گودالی انداختهاند.
کارآگاهان بعد از انتقال جسد به پزشکیقانونی تلاش خود را برای افشای هویت قربانی آغاز کردند و فهمیدند او مردی بهنام نیماست که سابقه کیفری دارد.
نیما به موادمخدر اعتیاد داشت و پرونده او نشان میداد هنگام کشف جسد دوروز بود که از زندان آزاد شده بود. ماموران در بدو تحقیقات احتمال دادند نیما قربانی جنایتی خانوادگی شده باشد به همین دلیل همسر و یکی از پسران او را بازداشت کردند.
این دو در بازجوییها منکر قتل شدند و تحقیقات پلیسی نیز ثابت کرد آنها بیگناه هستند. همسر مقتول بعد از آزادی چندنفر را بهعنوان مظنون به پلیس معرفی کرد و همه آنها بازداشت و بازجویی شدند اما مدرکی دال بر قاتلبودن این افراد به دست نیامد و همگی آزاد شدند.
از آن پس سرنخی از قتل نیما به دست نیامد و این پرونده راکد باقی ماند تا اینکه اولیایدم مقتول اعلام کردند خواستار دریافت دیه از بیتالمال هستند. به همین دلیل پرونده به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد.
نماینده دادستان تهران صبح دیروز در ابتدای این جلسه که به ریاست قاضی حسین اصغرزاده برگزار شد، جزییاتی از پرونده را شرح داد و گفت: «پرونده برای دستگیری قاتل یا قاتلان همچنان مفتوح است اما با توجه به اینکه قتل در شارع عام بوده و خون مسلمان نباید هدر برود درخواست دارم به اولیایدم از بیتالمال دیه پرداخت شود.»
همسر مقتول در ادامه جلسه دادگاه در جایگاه حاضر شد و خطاب به هیات قضات گفت: «من دو دختر و دو پسر داشتم که زمان قتل کمسنوسال بودند. سال گذشته یکی از دخترانم بر اثر سکته جانش را از دست داد. دو پسرم در این سالها ازدواج کردند اما به دلیل مشکلات مالی همسرانشان را طلاق دادند. شوهر من مرد خوبی بود اما بهدلیل اعتیاد به موادمخدر نتوانست برای بچههایش پدری کند.
بعد از فوت او من با سختی زیادی بچههایم را بزرگ کردم. از نظر مالی بهشدت در تنگنا بودم و هنوز هم فقیر هستیم. من و سه فرزندم همگی در خانهای استیجاری زندگی میکنیم و از نظر مالی تحت فشار هستیم اگر دیه را دریافت کنیم با آن خانهای میخریم تا وضع زندگیمان را درست کنیم.»
این زن درباره قتل شوهرش گفت: «نیما معتاد بود. روز حادثه به همان محلی رفت که همیشه از آنجا مواد میخرید اما نمیدانم چرا و توسط چه افرادی کشته شده.» هیات قضات بعد از شنیدن اظهارات این زن ختم جلسه را اعلام کردند و برای صدور رای وارد شور شدند.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار