چرایی رأی نه به اقتدارگرایی
رژه اقتدارگرایی در سرتاسر جهان در یک دهه گذشته با عناوین مختلفی صورت گرفته است: «نئوعثمانیسم»، «پوتینیسم» و «اجماع پِکنی». فرض مشترک همه این الگوها آن است که نظامهای دموکراتیک شکننده، مناسب اراده حاکمانی که توان ارائه راهحلها را از بالا به پایین دارند، نیستند. این ایده ناکارآمدی خود را در انتخابات پارلمانی اخیر ترکیه نشان داد. در انتخابات اخیر بیش از ٨٦ درصد از رأیدهندگان به نظر «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهوری ترکیه و تصمیم او برای بازنویسی قانون اساسی و افزایش اختیارات اجرائی خود، نه گفتند. نتیجه آن شد که قدرت در حال تثبیت دموکراسی و آگاهی رأیدهندگان تأیید شد.
مفسران ترک از این رویداد شادمان بودند و از بهپایانرسیدن دوران اردوغان میگفتند. «اوزگور اونلو سارجیکلی»، نماینده بنیاد «جرمن مارشال» آمریکا، دراینباره گفت: «ترکیه ثابت کرد از دموکراسی خوداصلاحگر برخوردار است». «بولنت علیرضا»، از مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل نیز از انتخابات اخیر با عنوان «انفجاری هستهای در سیاست ترکیه» یاد کرد.
چرا رأیدهندگان ترک به اقتدارگرایی زمانی رأی منفی دادند که هنوز هم به نظر میرسد، این اقتدارگرایی در فضاهای دیگری قدرت دارد؟ برای پاسخ به این پرسش قطعا باید از قدرت نسبی نهادهای سیاسی در ترکیه آغاز کرد. دموکراسی سکولار نزدیک به یک قرن پیشینه دارد. این دموکراسی در میانه جنگهای گرم و سرد، کودتاهای نظامی و همچنین اوجگرفتن بنیادگرایی مذهبی، به عمر خود ادامه داده است. ترکها میدانند اگر نظام سیاسی آنها به گروگان گرفته شود، چیزهایی از دست خواهند داد.
ترکیه فرهنگی عموما مدنی دارد که میتواند نهادهای دموکراتیک را حمایت کند. ترکیه همچنین بازار آزاد پرتحرکی دارد. این کشور همچنین مطبوعات آزاد، ارتشی قوی و نظام قضائی مستقلی دارد. بخشهای قابل توجهی از جامعه مدنی ترکیه در صحنه حضور دارند؛ بخشهایی که اردوغان درصدد ارعاب و سرکوب آنان برای افزایش قدرت خود بود. روزنامهنگاران، نظامیان و قضات دیگر به طور مؤثر نمیتوانستند قدرت خود را بازیابند، اما رأیدهندگان در کنار یکدیگر این توان را داشتند.
از قضا، اردوغان خود کمک کرد تا کردها فعالتر شوند و در انتخابات اخیر عاملی قوی و تأثیرگذار باشند. رهبری حزب «عدالت و توسعه» در برههای حقوق بیشتری به کردها داد و حتی روند مذاکرات صلح با گروههای افراطیای را که به عنوان «پکک» یا حزب «کارگران کردستان» شناخته میشوند، به جریان انداخت.
بااینحال، در انتخابات پارلمانی، کردها خواسته خود را با رهبری «صلاحالدین دمیرتاش»، رهبر حزب «دموکراتیک خلقها»، بیان کردند. این حزب موفق به کسب بیش از ١٣ درصد آرا شد و نخستین حزب با گرایش کردی در تاریخ ترکیه است که به پارلمان این کشور راه یافته است. این موضوع نشان داد کثرتگرایی در حیات ترکی احتمالا به اندازه رأی منفی به قبضه قدرت اجرائی توسط اردوغان اهمیت دارد.
انتخابات ترکیه از نظر بین المللی نیز حائز اهمیت بود؛ چراکه به نظر میرسد تا همین اواخر با رشد چشمگیر قدرت ملیگرایان و احزاب اقتدارگرا مواجه بودهایم. آنچه از آن با عنوان «اجماع پِکنی» یاد میشود، بر این پایه استدلالی بنا شده که نقطه قوت اصلی، الگوی چینی است که در نتیجه آن بروز بینظمی بیشتری که در دموکراسیهای از پایین به بالا روی میدهد، امکانناپذیر شده است. هواداران ضددموکرات این الگو از موفقیت «شی شین پینگ»، رئیسجمهوری چین، مثال میآورند و در مقابل منتقدان نیز نظر متفاوتی بیان میکنند.
«ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهوری روسیه، نماد دیگری از استبداد مدرن است. آنچه درباره پوتین ناراحتکننده است محبوبیت عمومی رژیم او باوجود فساد و اقدامات متخاصمانه است. نتایج نظرسنجی مرکز «لوادا» نشان میدهد محبوبیت او نزدیک به ٨٦ درصد است و این در حالی است که وضعیت کنونی آن کشور با تحریمهای وضعشده علیهاش ، افول اقتصاد و سرکوب مخالفان روبهرو شده است. ویژگیهایی چون خردمداری و خویشتنداری که اغلب به توصیف دموکراتبودن «اوباما» کمک میکنند، درحالحاضر درباره او به عنوان نقاط ضعف قلمداد میشوند.
به نظر میرسد پوتین پاسخی برای آرزوی دیرینه روسیه، یعنی کسب عظمت و برقراری امپراتوری است. بااینحال، واژگان مشابهی نیز چند ماه پیش برای توصیف اردوغان به عنوان یک «نئوعثمان» یک رهبر ترک قدرتمند با دارابودن کاخها و یک سلطان به کاربرده میشد. حتی زمانی که اعتراضات پارک گزی در سال ٢٠١٣ میلادی آغاز شد، اردوغان بازهم پیشتازی میکرد تا اینکه هفتم ژوئن وضعیت فرق کرد. «فرید زکریا» در یک دهه گذشته درباره آنچه از آن با عنوان «دموکراسی غیرلیبرال» یاد میکند، نوشته است و از رشد قدرت رهبرانی مانند «اردوغان»، «شی» و «پوتین» گفته است که با پوشش مشروعیت مردمی حکومت میکنند، اما در واقع هستهای از کنترل دولتی را تشکیل دادهاند. شما میتوانید «عبدالفتاح السیسی»، رئیسجمهوری محبوب، قدرتمند و منتخب مصر را نیز به فهرست چنین رهبرانی اضافه کنید
.
آمریکاییها به سرعت دموکراسی را در قالب واژگانی چون انتخابات تعریف میکنند. بااینحال، آنچه در نتیجه انتخابات واقعا دموکراتیک ترکیه حاصل شد، عمیقتر از واقعیت موجود و تعداد بالای شرکتکنندگان پای صندوقهای رأی بود. اردوغان در این انتخابات ناکام ماند؛ چراکه فرهنگ نظارت و توازن قوا و همچنین نهادهایی را که به دموکراسی ترکی قابلیت انعطافپذیری بخشیدهاند، به چالش کشیده بود.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
آخرین اخبار