برنده و بازنده حمله سعودی به یمن

کد خبر: ۶۵۴۲۴
تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۳
نزدیک به هشتاد روز از حمله ائتلاف سعودی به یمن می گذرد؛ حمله ای که قرار بود تا حداکثر یک هفته نیروهای انقلابی یمن را کنار بزند. اما نه تنها این هدف محقق نشده که طی این مدت انقلابی های یمنی موفق شده اند نفوذ خود در این کشور را از 40 درصد به 80 درصد برسانند و در این میان بسیاری از کشورهای عرب نیز در عمل از این ائتلاف خارج شده اند.

عربستان سعودی که برای مقابله با افزایش وزن سیاسی و توان نظامی نیروهای مردمی «انصارالله» به یمن حمله کرده است، برای مشروعیت بخشی بین المللی تجاوزش به یمن و همچنین برای این که قدرت رهبری خود را نشان دهد تلاش کرد ائتلافی از کشورهای عربی با محوریت خود را برای حمله به یمن تشکیل دهد. 

این کشور در حمله به یمن بهانه مقابله با پیشروی شیعیان زیدی را در برابر سنی ها مطرح کرده است و تلاش دارد حرکت مردم یمن را حرکتی در قالب چارچوب های فرقه ای شیعی-سنی معرفی کند.

این در حالی است که مجموعه انصارالله متشکل از قبایل شیعه و سنی است و اینک مهمترین مرجعیت مشروع سیاسی در یمن است. مخالفت با «عبدربه منصور هادی» رییس جمهوری مستعفی و فراری یمن منحصر به شیعیان نیست و به یک مساله همگانی در این کشور تبدیل شده است که بر پایه آن بسیاری از مردم یمن و از جمله ارتش نیز به پشتیبانی از نیروهای کمیته مردمی انصارالله و به مقابله با توطئه های عربستان و منصور هادی برخاسته اند.

از سوی دیگر، عربستان از همان آغاز در نشست اتحادیه عرب که فروردین ماه گذشته در شهر «شرم الشیخ» مصر برگزار شد، تلاش کرد حمله به یمن را با تاکید بر درخواست دولت این کشور برای بازگرداندن ثبات به یمن معرفی کند و این در حالی بود که منصور هادی پیش از این از ریاست جمهوری کناره گرفته و به عربستان فرار کرده بود و از هیچ حق قانونی برای تصمیم گیری درباره آینده سیاسی مردم یمن برخوردار نیست. 

با چنین چارچوبی، عربستان سعودی در قالب ائتلافی منطقه ای حمله به یمن را آغاز کرد و تاکنون هزاران سورتی پرواز برای حمله به مناطق شهری و غیر نظامی یمن داشته است. 

حملات ائتلاف سعودی مردم یمن را در وضعیت بسیار اسفناکی قرار داده است به گونه ای که اکنون بیش از 20 میلیون یمنی نیاز فوری به غذا، دارو، آب آشامیدنی، امکانات بهداشتی و پزشکی دارند و نزدیک به چهارصد هزار تن آواره شده اند. این در حالی است که عربستان از دریا، زمین و هوا یمن را در محاصره قرار داده است و مانع از هرگونه ارسال کمک های انسان دوستانه به مردم می شود.

همچنین این که، از آغاز حملات ائتلاف سعودی نه تنها بسیاری از زیرساخت های اقتصادی، بهداشتی، حمل و نقل، امنیتی در یمن ویران شده است، بلکه هزاران نفر نیز کشته و صدها ها هزار نفر دیگر زخمی و آواره شده اند.

اما با وجود چنین حجمی از حملات ائتلاف سعودی علیه مردم یمن و با وجود ویرانی های بسیار و کشته شدن هزاران نفر از غیر نظامیان و تخریب وسیع زیرساخت های یمن، ارتش و کمیته مردمی انصارالله همچنان به پیشروی خود ادامه می دهند. 

این امر نشان می دهد ائتلاف سعودی بر خلاف تبلیغات بسیاری که انجام می دهد و با وجود تکیه بر مدرن ترین تجهیزات نظامی دنیا، در دستیابی به اهداف خود ناکام مانده و این ائتلاف یک ائتلاف شکست خورده است که عربستان سعودی با تلاش بسیار و صرف هزینه های هنگفت مالی تلاش دارد آن را سر پا نگه دارد.

به همین دلیل اگر نگاهی به اهداف اعلامی ائتلاف سعودی داشته باشیم خواهیم دید که این ائتلاف در دستیابی به هیج کدام از اهدافش در یمن موفق نبوده و شرایط به گونه ای پیش رفته که مجبور شده است از آن اهدف عقب نشینی کند. 

مهم ترین اهداف اعلامی ائتلاف سعودی عبارتند از: عقب نشینی نیروهای مردمی انصارالله به مناطق شمالی و خلع سلاح آن ها، بازگشت منصور هادی به قدرت، و برگزاری گفت و گوهای یمنی با محوریت عربستان سعودی. 

نگاهی به کارنامه ائتلاف سعودی در سنجشی عملی مشخص می سازد که این ائتلاف در هیچ کدام از اهدافش موفقیتی به دست نیاورده و با پذیرش نشست ژنو، مجبور به تن دادن به گفت و گو و سازش بین گروه های یمنی و بدون هیچ گونه پیش شرط شده است. 

نگاهی دقیق تر به هر کدام از این اهداف، وضعیت ناکامی ائتلاف سعودی را بهتر مشخص می کند: 

مهم ترین خواسته سعودی ها در مساله یمن، عقب نشینی نیروهای مردمی انصارالله به مناطق شمالی و خلع سلاح آن ها بوده است. حمله به یمن نیز با همین هدف صورت گرفت. اما با وجود حجم بالای حملات جنگنده های سعودی، با نگاهی به پیشروی های ارتش و کمیته مردمی انصارالله پیش و پس از حمله ائتلاف سعودی خواهیم دید که ائتلاف سعودی نه تنها نتوانسته به این هدف خود دست یابد، بلکه حتی پیش روی ارتش و نیروهای مردمی انصارالله مناطق وسیعی از یمن را در بر گرفته است. 

در این زمینه بر اساس اخبار رسیده به ایرنا، ارتش و کمیته مردمی پیش از حمله ائتلاف سعودی 40 درصد از خاک یمن (یعنی 7 استان) را در کنترل خود داشتند اما اکنون با وجود حجم بالای حملات ائتلاف سعودی، آن ها نزدیک به 80 درصد خاک یمن (یعنی 14 استان از 21 استان) را در کنترل خود دارند.

این در حالی است که با وجود حجم بالای حملات سعودی، نه تنها نارضایتی جدی از عملکرد انصارالله در یمن دیده نشده بلکه تاکنون تجمع ها و راهپیمایی های گسترده ای در دفاع از آنها برگزار شده است.

این وضعیت نه تنها بر مقبولیت عمومی انصارالله افزوده ، بلکه توانمندی آن ها را در اداره امور کشور در شرایط بحرانی به مردم اثبات کرده است. این امر به عنوان یک سرمایه اجتماعی برای انصارالله به شمار می آید که می تواند به محکم کردن جایگاه آن ها در ساختار سیاسی آینده یمن کمک کند. 

از سوی دیگر، توان اداره یک جنگ ناخواسته در شرایطی که کشور در بحران سیاسی-امنیتی به سر می برد، انصارالله را به نیروی قابل توجه و قابل اتکا تبدیل کرده است. موفقیت این گروه در استفاده از موشک های دوربرد، تسخیر تعدادی از پاسگاه های مرزی عربستان، و به اسارت درآوردن تعدادی از نیروهای ارتش عربستان نشان از توان نظامی بالا و تجربه موفقیت آمیز این گروه در اداره امور نظامی در شرایط جنگی دارد. 

دومین هدف مهم ائتلاف سعودی در حمله به یمن، بازگرداندن منصورهادی به قدرت بوده است. اما همانگونه که گفته شد توان مدیریتی انصارالله باعث گسترش اقبال مردمی به آن ها شده است و این در حالی است که به دلیل پشتیبانی آشکار و صریح منصور هادی از حمله نظامی ائتلاف سعودی، مقبولیت مردمی وی به شدت زیر سوال رفته است. در چنین شرایطی، عربستان به خوبی می داند که نمی تواند به بازگشت دوباره منصور هادی به قدرت فکر کند؛ چرا که منصور هادی به جز اندکی هواداران قبیله ای و گروه های سلفی، جایگاهی در میان اکثریت مردم یمن ندارد. 

سومین هدف عربستان برگزاری گفت و گوهای یمنی-یمنی با محوریت و دستور کار آن کشور بود. شرایط میدانی و تحولات سیاسی منجر به این شده است که عربستان سعودی در این هدف خود نیز نتواند موفقیتی کسب کند. پذیرش منصور هادی برای شرکت در نشست ژنو و حضور نمایندگان انصارالله در این نشست خود نشان دهنده این است که ائتلاف سعودی در دستیابی به اهداف سیاسی خود نیز ناکام بوده است. 

پیش از این عربستان با قاطعیت بسیار تاکید داشت که تا زمانی که نیروهای انصارالله سلاح های خود را به زمین نگذارند و به مناطق شمالی عقب نشینی نکنند، هیچ گفت و گویی در میان نخواهد و هرگونه گفت و گویی نیز باید با محوریت عربستان و در این کشور انجام شود. 

گفت و گوهای مقام های آمریکایی با نمایندگان انصارالله در کشور عمان نشان داد که چنین پیش شرط هایی بیشتر ناشی از ناآگاهی سعودی ها از وضعیت میدانی در یمن است. به همین دلیل بود که آن ها با برگزاری نشستی در ریاض و مخالفت با برگزاری نشست ژنو تلاش کردند این گونه وانمود کنند که بر اوضاع سیاسی مسلط هستند و امور را زیر کنترل دارند. 

اما مطرح شدن دوباره نشست ژنو با محوریت سازمان ملل متحد و پذیرش شرکت طرف های یمنی بدون هیچ گونه پیش شرطی نشان داد عربستان عرصه را در این زمینه باخته است و چاره ای جز تن دادن به پذیرش موجودیت انصارالله و برتری میدانی آن ها ندارد. 

همه این ها در حالی است که از ائتلاف سعودی بیشتر از یک اسم باقی نمانده است و عربستان در حمله به یمن تنها مانده است. شرکت نکردن پاکستان در این ائتلاف و کناره گیری ارتش مصر از ارسال نیروهای زمینی به یمن به خوبی نشان می دهد چنین ائتلافی بیش از آن که در عمل نمود داشته باشد، در عرصه رسانه ها بزرگ نمایی شده است.
پربیننده ترین ها