پایان خونین رابطه پنهانی
برملاشدن رابطه عاشقانه زن جوان با پسرعموی شوهرش جنایتی خونین را رقم زد.
به گزارش شرق، این پرونده که دیروز در شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران موردرسیدگی قرار گرفت، یک سال قبل با اعلام شکایت خانوادهای افغان تشکیل شد. آنها در گزارشی که به پلیس دادند اعلام کردند جسد فرزندشان به نام عظیم را از میان سنگهای کوهی در منطقه بیبیشهربانو پیدا کردهاند و مرگ او را برادر قاتل به آنها گزارش داده است.
برادر مقتول گفت: «چند روز پیش، از ایران با من تماسی گرفته شد و پسرعمویم گفت برادرم عظیم را در جریان انتقامگیری عشقی به قتل رسانده است. من اصلا باور نمیکردم رحیم چنین کاری کرده باشد چون آنها رابطه خوبی با هم داشتند و مرتب با هم رفتوآمد داشتند. برای پیداکردن جسد برادرم به ایران آمدم و بعد از چند روز جستوجو توانستم جنازهاش را از میان سنگهای کوهی در بیبیشهربانو درحالیکه بدنش بهشدت خونی بود، پیدا کنم». با اعلام این شکایت رحیم بازداشت شد. او از رابطه همسر ایرانیاش با پسرعمویش پرده برداشت و گفت: «یک شب متوجه شدم زنم تلفن همراه خودش را به رختخواب آورده است. از صدای پیامکی که آمد متوجه این موضوع شدم. وقتی پیگیری کردم متوجه شدم پسرعمویم با او رابطه دارد و بههمینخاطر هم نقشه قتل را طراحی کردم». وقتی رعنا - زن ایرانی- موردبازجویی قرار گرفت، جزئیات بیشتری از این رابطه را توضیح داد. او گفت: « یک شب که عظیم -پسرعموی شوهرم -به خانه ما آمده بود، تلفن همراهش را جا گذاشت. فردای آن روز متوجه شدم تلفن زنگ میخورد چون من تلفن همراه نداشتم و شوهرم هم در خانه نبود، متوجه شدم عظیم تلفن را در خانه ما جا گذاشته است. برای اینکه خیالش راحت شود تلفنش گم نشده، تماس را جواب دادم. عظیم پشت خط بود گفت تلفن را مخصوصا در خانه ما جا گذاشته تا واقعیتهایی را در مورد شوهرم به من بگوید و با من قرار گذاشت به خانه بیاید. او گفت شوهرت به تو خیانت میکند و با زنان دیگر رابطه دارد. عظیم وقتی دید من خیلی ناراحت شدم، به من تعرض کرد و گفت تو هم با این کار تلافی میکنی. بعد از آن تهدیدم کرد موضوع را به شوهرم نگویم و بعد هم کمکم رابطه بین ما بیشتر شد و عاشق هم شدیم. عظیم برای من پیامکهای عاشقانه میفرستاد تا اینکه یک شب وقتی تلفن همراه را با خودم به رختخواب برده و در لباسم مخفی کرده بودم، صدای پیامک باعث شد شوهرم متوجه تلفن شود و وقتی آن را چک کرد پیامکهای عاشقانه ما را خواند. فردای آن روز با خانوادهام در شهرستان تماس گرفت و موضوع را اطلاع داد و بعد از آنها خواست به تهران بیایند. وقتی پدر و برادرم آمدند او نقشه قتل را با برادرم طراحی کرد؛ آنها میوه خریدند و عظیم را برای تفریح به بیرون دعوت کردند؛ درحالیکه او از چیزی خبر نداشت و وقتی برگشتند به من گفتند عظیم را کشتهاند. بعد شوهرم موضوع را به برادر عظیم خبر داد و برادرش هم خانواده عمویش را مطلع کرد».
این زن در ادامه گفت: «وقتی از برادرم پرسیدم چه اتفاقی افتاد، او گفت رحیم آنها را به کوههای بیبیشهربانو برد و در آنجا اول پیامکها را به عظیم نشان داد و بعد با او درگیر شد و شاهرگش را زد که همین کار باعث پرتشدن عظیم از بالای کوه و افتادن وسط سنگها شد». پرونده با اعترافات رحیم و برادر همسرش برای رسیدگی به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته در جلسه محاکمه متهمان، بعد از اینکه نماینده دادستان و اولیایدم درخواست مجازات کردند، رحیم در جایگاه حاضر و مدعی شد هرچه قبلا گفته دروغ است و او قتل را انجام نداده است اما برادر همسرش که متهم به معاونت در قتل بود، اتهام را قبول کرد و گفت اعترافاتشان در اداره آگاهی درست بوده و رحیم دست به این قتل زده است. هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی، برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
گزارش خطا
آخرین اخبار