دریاچه ارومیه دوباره جان می گیرد؟
روزنامه اطلاعات در صفحه ی گزارش نوشت: سطحی از نمک تمامی آن چیزی است که از دومین دریاچه شور دنیا، باقی مانده، شاید هیچ کس در دهه هفتاد گمان نمی برد که سرانجام دریاچه ارومیه به نقطه ای بینجامد که حتی تغییر کاربری آن به پارک انرژی، گیاهی و حیوانی برایش راه حل قلمداد شود.
در این گزارش که در شماره روز چهارشنبه بیستم خرداد 1394 خورشیدی به قلم سیما باقرپور انتشار یافته، می خوانیم: اگر روزی برای رسیدگی به وضع کنونی دریاچه ارومیه دادگاهی برگزار شود، متهمان زیادی خواهد داشت و صف آنان از نمایندگانی که با طرح هایی مانند انتقال آب و احداث سد و میانگذر، عرصه را بر دریاچه تنگ کردند آغاز می شود و تا مدیرانی که در مقابل دستورات بدون ارزیابی زیست محیطی، قد علم نکردند ادامه خواهد داشت و حتی به وزارتخانه های نیرو، صنایع، جهاد کشاورزی و حتی کشاورزان نیز خواهد رسید. اتهام همگی نیز یکسان است؛ دریغ کردن آب از ورود به حوضه آبخیز دریاچه ارومیه!
به گفته کارشناسان، بحران کمبود منابع آب یکی از موضوع هایی است که دایره نگرانی آن از سیاستمداران تا تک تک مردم را فرا گرفته و کشاورزان را نیز درگیرکرده است. در دوره هایی که مسئولان نگران بودند از پس مهار آب دریاچه ارومیه بر نیایند، تصور این بود که آب های سطحی که به این دریاچه می ریزد، به هدر می رود وراه حل، احداث سد برای کنترل آب های سطحی است. بنابراین طرح موضوع تخریب سدها با از میان رفتن هزاران میلیارد تومان از بیت المال مترادف و کاملاً مردود است، و حفظ و کنترل آب های سطحی و جلوگیری از برداشت آب های زیر زمینی حداقل کاری است که امروز می توان برای نجات دریاچه ارومیه انجام داد.
شیشه عمردریاچه در دست کشاورزان!
زنگ خطر خشک شدن دریاچه ارومیه پیش از همه به گوش کشاورزان رسید، چرا که نخستین نسخه برای حل این بحران، «طرح نکاشت» بود. طرحی که کشاورزان منطقه را از معیشت اصلی باز می داشت و از اینرو با مقاومت این قشرهمراه بود. بدیهی است در شرایطی که روستاهای اطراف حوضه آبخیز دریاچه ارومیه یکی از قطب های کشاورزی کشور و معیشت اکثریت قریب به اتفاق اهالی روستاها وابسته به آن بود، دوام این طرح بسیار دور از ذهن به نظر می رسید و در همان مدت زمان کوتاه نیز پیامدهایی را برجای گذاشت که به گفته یکی از کشاورزان، مهاجرت گسترده کشاورزان و به خصوص نیروی کار جوان به شهرهای پرجمعیت برای انجام مشاغل کاذب ازآن جمله است. اما راه حل دیگری هم باید وجود داشته باشد،راه حلی که نیاز به بیرون راندن کشاورزان از سرزمین پدری شان نباشد و مهاجرتی که با توجه به منطقه جغرافیایی می تواند اثراتی به لحاظ امنیتی و سیاسی به همراه داشته باشد.
در چند دهه اخیر کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه گسترش یافته و مصرف کننده بیش از 87 در صد از منابع آبی شده واین در حالی است که با توجه به راندمان پایین آب کشاورزی و امکان صرفه جویی در این زمینه، موضوع کشاورزی پایدار ازسوی سازمان حفاظت محیط زیست، برنامه عمران سازمان ملل UNDP، وزارت جهاد کشاورزی و دولت ژاپن برای نجات دریاچه ارومیه مطرح شده است.
به گفته محسن سلیمانی روزبهانی مدیر طرح حفاظت از تالاب های ایران، در گام اول طرح کشاورزی پایدار برای نجات دریاچه ارومیه تلاش شد 41 روستا در سطح 30 هزار هکتار و 13 هزار کشاورز درگیر شوند که موفقیت آمیز بود. در مرحله دوم اجرای طرح تعداد روستاها به 74 آبادی رسیده است. هرچند که 30 هزار هکتارزمین زیر کشت در مقابل 500 هزار هکتار اراضی کشاورزی در منطقه زیاد نیست،اما برای شروع طرح یاد شده قابل قبول است.
امین آقایی مدیر هماهنگی ترویج کشاورزی سازمان جهاد کشاورزی استان آذربایجان غربی هم در جمع خبرنگاران راه جلوگیری از بروز گرد و غبار در حوضه دریاچه ارومیه را داشتن کشاورزی پایدار و استقرار الگوی آن می داند و می افزاید: اکنون منابع آبی در این حوضه کاهش یافته است و برای حفظ منابع و داشتن غذای سالم، ناچار به استقرار الگوی کشاورزی پایدار در منطقه هستیم.
وی ادامه می دهد: یک میلیون هکتار زمین قابل کشت در آذربایجان غربی وجود دارد که 830 هزار هکتار آن به زیر کشت رفته که 400 هزار هکتار آن آبی و بقیه به صورت دیم است.
آقایی با بیان این که 5.7 میلیارد مترمکعب آب های سطحی و مرزی و 5.2 میلیارد مترمکعب آب های زیرزمینی در استان آذربایجان شرقی موجود است، می گوید:کل آب مورد نیاز در بخش کشاورزی استان آذربایجان غربی 3.2 میلیارد مترمکعب است، و از اینرو این بخش به تنهایی مسبب به وجود آمدن وضع کنونی دریاچه ارومیه نیست.
وی دستیابی به فناوری های سبز در بخش کشاورزی را یکی از اهداف اجرای طرح توسعه پایدار می داند و می افزاید: در روند اجرای این پروژه به این نتیجه خواهیم رسید که بهترین روش برای توسعه کشاورزی همزمان با کاهش میزان مصرف آب است. به گفته آقایی 30 درصد اشتغال در استان آذربایجان شرقی وابسته به بخش کشاورزی است و بیش از 19 درصد درآمدها نیز از این راه به دست می آید.
کاربران دریاچه ارومیه
سلیمانی روزبهانی مدیر پروژه ملی حفاظت از تالاب های ایران در بازدید از سایت های کشاورزی توسعه پایدار در جمع خبرنگاران با بیان اینکه 5 میلیون نفر از دریاچه ارومیه منتفع می شوند می گوید: زمانی که یک تالاب از میان برود قطعا فرصت های معیشتی و شغلی زیادی نابود می شود.
وی به نقش موثر مردم در حفاظت از تالاب های کشور و احیا دریاچه ارومیه اشاره می کند و ادامه می دهد: به دنبال این هستیم که با اجرای طرح توسعه کشاورزی پایدار در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، جوامع محلی، دولت، بخش خصوصی، نهادهای مردمی و برخی سازمان های بین المللی در کنار هم قرار گیرند؛ البته اجرای طرح یاد شده زمانبر است،ولی با فرایندهای مهندسی، دریاچه احیا می شود.
علیرضا سید قریشی- کارشناس مسئول زیستگاه های آبی اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی نیز با اشاره به تاثیر خشک شدن دریاچه ارومیه بر سلامت انسان و احتمال شیوع بیماری در حوضه آبی دریاچه ارومیه توضیح می دهد: در 30 تا 40 سال گذشته به دلیل مدیریت نادرست منابع آبی و کاهش بارندگی و افزایش دما، شاهد تغییراتی در اکوسیستم دریاچه ارومیه بوده ایم.
وی زمان شروع بحران دریاچه ارومیه را اواخر دهه 70 و به محض ورود به دوره کاهش بارندگی و خشکسالی می داند و می افزاید: کاهش بارندگی، روان آب ها را به سطح دریاچه ارومیه کم می کرد، اما از ابتدای دهه 80 که میزان بارندگی به حد طبیعی رسید، متاسفانه ورودی روان آب ها دیگر به وضع قبل بازنگشت که نشان دهنده مدیریت نادرست منابع آبی در حوضه آبی دریاچه ارومیه است.
قریشی توسعه کشاورزی، دخالت های انسانی بدون در نظر گرفتن ظرفیت منابع آبی و حقابه دریاچه ارومیه و مسائل طبیعی را به دلایل وخیم شدن اوضاع دریاچه ارومیه برمی شمارد و می گوید: در سال های اخیر حدود 300 میلیون مترمکعب آب ورودی به دریاچه ارومیه کاهش یافته و باعث شده است که از سال زراعی 76-77 تاکنون تراز آب دریاچه ارومیه حدود 8 متر کاهش یابد و از سطح تراز هزار و 278 متر در سال 1376، به 61ر1270متر برسد، این درحالی است که 46ر3متر کمتر از این تراز اکولوژیک قرار دارد. مفهوم «تراز اکولوژیکی» این است که حداقل تراز آب دریاچه به عددی حدود 1274 متر نسبت به سطح آب های آزاد برسد.
وی با اشاره به این که با اقدامات انجام شده و بارندگی ها، سطح تراز آب دریاچه ارومیه ثابت مانده است، می افزاید: در چند سال گذشته به طور معمول در فاصله 2 سال بین 20 تا 30 سانتی متر سطح آب دریاچه ارومیه کاهش می یافت اما امسال این وضع تقریباً تثبیت شده است،به طوری که سطح تراز آب دریاچه در سال گذشته 1270٫68 متر بود که این تراز امسال به 1270٫61 رسیده است.
قریشی ادامه می دهد:ظرفیت آب تجدیدپذیر در حوضه دریاچه ارومیه 7 میلیارد مترمکعب در سال است که معمولا برای 20 تا 40 درصد آن در سطح جهانی برنامه ریزی و در واقع به نوعی ذخیره سازی می شود. شاخص سازمان ملل برای آب های تجدیدپذیر این گونه است که اگر از آن ها 20 درصد استفاده شود ایمن، 20 تا 40 درصد قابل قبول و بیش از 40 درصد پرخطر است؛ در حالی که در حوضه دریاچه ارومیه از بیش از 70 درصد ظرفیت آب های تجدیدپذیر استفاده می شود.
سازمان محیط زیست مخالف توسعه نیست
کارشناس مسئول زیستگاه های آبی اداره کل محیط زیست آذربایجان غربی با تاکید براین که سازمان محیط زیست مخالف توسعه نیست، توضیح می دهد: درحاشیه اکوسیستم هایی مانند دریاچه ارومیه، اولویت باید مدیریت توسعه پایدار باشد. نباید فراموش کنیم که در صورت خشک شدن دریاچه ارومیه قطعا بامشکلاتی مانند برخاستن گرد و غبار نمک از سطح دریاچه، کاهش شدید سطح آب های زیرزمینی مواجه خواهیم شد و احتمال بروز بیماری های نوظهور هم وجود دارد. همچنین خشک شدن سطح دریاچه با اتصال جزایر موجود در آن می تواند باعث شود که حیات وحش از جزایر خارج شوند و شرایطی بحرانی را در منطقه ایجاد کنند.
سلیمانی روزبهانی در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات می گوید: اگر هوشیار باشیم، آب را به مثابه کالای استراتژی نگاه و برای استفاده از آنها به درستی برنامه ریزی می کنیم. مشکلاتی که در حوزه کم ابی وجود دارد، موضوع بارش کم یا زیاد نیست، بلکه این است که منابع موجود را به درستی مدیریت نمی کنیم؛ درحالی که می بینیم بسیاری از کشورهای دیگر مانند امارات متحده عربی با وجود بارندگی های کم، مشکلات ما را ندارند، چرا که مدیریت درستی را در حوزه مصرف آب اعمال کرده اند.
وی با تاکید بر این که مدیریت آب مشکل اصلی در بروز بحران آب است، می افزاید: اکنون در شرایط خوبی از نظر منابع زیرزمینی آبی به سر نمی بریم، چرا که از آب های سطحی حداکثر استفاده را داشته ایم و با توهم وجود منابع لایتناهی زیرزمینی کل این منابع را استخراج کرده ایم، در حالی که آب های زیرزمینی می توانست پشتوانه خوبی برای برخی مناطق باشد.
به گفته سلیمانی روزبهانی، ایران هیچ وقت کشور پرآبی نبوده است و شرایط کنونی نیز شرایط ویژه ای نیست. درست است که ایران در مقایسه با کشورهایی مانند آلمان کشور کم آبی است، اما این کم آبی واقعیت تاریخی کشور ماست و باید مثل مردم ژاپن که زلزله را به عنوان یک واقعیت پذیرفته اند و از وقوع آن تعجب نمی کنند، به مساله آب بنگریم و در صدد کاهش آثار کم آبی باشیم
وی اصلاح مدیریت منابع آبی را راه نجـــات احتمــــالی تالاب ها می داند و می گوید: فقط در این صورت می توانیم در راه احیای تالاب ها و حفظ اکوسیستم گام برداریم و تا بتوانیم توسعه ناپایدار سال های گذشته را تا حدودی جبران کنیم.در این راه شاید هزینه های مالی، مدیریتی و فرهنگی و اجتماعی، فنی و مهندسی صرف شود، اما این هزینه ها برای جبران اقدامات نادرست و بازگشتن به مسیر توسعه پایدار است.
مدیر طرح ملی احیای تالاب های ایران با اشاره به پایین آمدن سطح آب های زیرزمینی بر اثر مدیریت نادرست منابع آبی توصیه می کند: اکنون هم باید اقدامات جدی انجام دهیم تا بهره برداری از منابع آبی با شکل مناسبی انجام شود تا ضمن به خطر نیفتادن معیشت مردم، از منابع به درستی استفاده شود که بدیهی ترین و مقدماتی ترین اقدام آن، اصلاح رفتارهای اشتباه و کاهش برداشت از آب های زیرزمینی است.
وی عادت های نادرست برای مصرف آب را بدترین پیامد نبود الگوی مصرف در سال های گذشته می داند و اظهارمی دارد: متاسفانه بلد نیستیم رفتارهای مصارف خود را با شرایط آبی وفق دهیم ، بنابراین در زمانی که همه نسبت بحران به کم آبی هشدار دادند، عده ای به اصطلاح هول کردند و وقتی امسال از میزان بارش ها اخبار خوب شنیدند، خیالشان راحت شد، در حالی که بارش های خوب امسال، در حد طبیعی و در برخی مناطق بیش از آن بوده است، ولی به آن معنا نیست که از نظر بارش وضع خوبی داریم خسران سال های گذشته جبران شده است، بلکه بارندگی های سال گذشته صرفاً به ما کمک کرد تا برای حل بحران کم آبی، آماده شویم.
مدیر طرح احیای تالاب های ایران معتقد است: به جای تمرکز بر حذف یارانه حامل های انرژی بهتر است به حذف یارانه منابع آبی فکر کنیم و آب را به عنوان یک کالای اقتصادی و گرانقیمت ببینیم، فقط در این صورت است که تصمیم گیری ها در حوزه آب منطقی و بر پایه صرفه اقتصادی خواهد بود.
سلیمانی روزبهانی دراین باره که آیا حفر و بهره برداری از چاه های غیرمجاز به طور کامل متوقف شده است، چنین پاسخ می دهد: ممکن است که حفر چاه های غیر مجاز متوقف شده باشد، اما هنوز بسیاری از چاه ها بسته نشده است و این اقدام مستلزم همکاری وزارتخانه های نیروو جهاد کشاورزی، نهادهای انتظامی و مشارکت های جدی مردم است تا بسته شدن چاه ها به معیشت مردم آسیب نزند و در کنار آن از منابع مشترک آب استفاده مطلوب به عمل آید.
طرح کشاورزی پایدار
حمایت هایی که دولت از کشاورزان شرکت کننده در طرح کشـاورزی پایــدار ( IPCM) می کند، نسبتا خوب است. یکی از کشاورزان در این رابطه می گوید: خوشبختانه دولت برای هر هکتار زمین 65 میلیون ریال به هر کشاورز کمک بلاعوض کرده است تا بتوانند زمین های کشاورزی شان را آبیاری بارانی کنند، اما این وام به کسانی که چاه های غیرمجاز حفر کردند تعلق نمی گیرد و اگر بخواهند زمین هایشان را به سیستم آبیاری قطره ای مجهز کنند، هزینه بالایی را می طلبد.
کشاورز دیگری با انتقاد از راهکار کنارگذاشتن کشاورزی برای نجات دریاچه ارومیه می گوید: شغل آباء و اجدادی ما کشاورزی بوده است و اگر از ما بخواهند این کار را کنار بگذاریم، چگونه شکم بچه های خود را سیر کنیم؟ ایا بایدآواره شهرها شویم؟
یکی از دیگر کشاورزان که در طرح کشاورزی پایدار برای نجات دریاچه ارومیه شرکت دارد، می گوید نمی دانسته است که نوع کشاورزی او می تواند باعث کم آبی شود و از وقتی این اطلاع رسانی شده است، خیلی از کشاورزان داوطلب شده اند اما بسیاری دیگر مردد ند که آیا اقتصاد کشاورزی آن ها در این میان آسیب می بیند یا خیر؟
وی می افزاید: به ما گفته اند با اجرای روش کشاروزی پایدار20 درصد در مصرف سم، 45 درصد در مصرف کودهای شیمیایی و 25 درصد در مصرف آب صرفه جویی می شود. اگر بگویند محصولی که آب کمتری می برد بکارید، ما گوش می دهیم. ما باید با مصرف آب کمتر، به نجات دریاچه ارومیه کمک کنیم.
یکی دیگر از کشاورزان، از اطلاع رسانی نادرست در بخش کشاورزی گلایه دارد و می گوید: کشاورزی باید تخصصی شود. درست است که 80 درصد از منابع آب را کشاورزان استفاده می کنند ولی این به دلیل نبود اطلاعات و امکانات کافی است. با وجود جمعیت بالای کشاورزان در کشور و مصرف 80 درصدی و بی رویه آب در بخش کشاورزی، شبکه تلوزیونی وجود ندارد که به کشاورزان آموزش دهد و تا زمانی که کشاورز آگاه نشود و در مورد کم آبی احساس خطر نکند، هر اقدام کلی در زمینه کشاورزی بی فایده است. همان گونه که امروز به دلیل نبود آگاهی کامل کشاورزان، مشکلی که چند سال قبل می توانستیم به راحتی حل کنیم،به شرایط بحرانی رسیده است.
2 روش برای احیای دریاچه ارومیه
آبیاری قطره ای و آبیاری بر اساس نیاز خاک 2 روشی است که در «طرح کشاورزی پایدار» برای نجات دریاچه ارومیه استفاده می شود. دومین استان پرآب کشور امروز گرفتار مساله ای شده است که شهروندانش باید با منابع آبی خود بیشتر مدارا کنند. به نظر می رسد یگانه راه احیای دریاچه ارومیه و خارج شدن از شرایط بحرانی،مشارکت همه ذی نفعان است.
دریاچه نیمه جان ارومیه و جزایر به هم پیوسته آن، تصویر امروز ما از دریاچه یاد شده است. این تصویر اگر کمی بزرگ تر شود و به زرینه رود و سیمینه رود برسد،غمناک تر است. دو شریان اصلی که روزگاری 70 درصد از آب دریاچه ارومیه را تامین می کردند، امروز به ماندابی بی جان حاصل از پسماند کشاورزی تبدیل شده است. درحالی که هزاران حلقه چاه مجاز وغیرمجاز هر روز عمیق تر می شود تا از رگ های خشکیده زمین، آبی را به زمین های تشنه برساند. به هرحال، کشاورزان و مدیران وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفاظت محیط زیست، همه امیدوارند تا کشاورزی پایدار راه نجاتی برای احیای دریاچه ارومیه باشد.
گزارش خطا
آخرین اخبار